بخشی از مقاله
چکیده
منشورها، فرمانها و رسائل سلطانی که در مجموعه منشآت گرد آمده است، منابع بسیار مهم و ارزشمند و اسناد معتبری هستند که میتوانند در کشف حقایق تاریخی و ریشهی بسیاری از وقایع، راهگشای مورخان و اهل تحقیق باشند و به عنوان سندی قابل اتکا ما را در شناخت بیشتر خود نگارنده و احوال آن زمان یاری دهد. با تحلیل گفتمان انتقادی که شامل مطالعهی روابط قدرت در جامعه است میتوان فرآیندهای اجتماعی، فرهنگی و ایدئولوژیکی موثر بر مجموعه مکاتیب وطواط که مجموعهای از منشآت دیوانی و اخوانی است و تاثیر آنها بر خلق معنی را نشان داد. دراین پژوهش مکاتیب وطواط بر اساس نظریه تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در سه اصل توصیف، تفسیر و تبیین بررسی می شود. نتیجه حاکی از آن است که این نامهها به صورت توصیفی و روایتی نوشته شدهاند و سبک نامهها همان سبک عمومی دوره دوم سلجوقیان است که در میان نویسندگان خراسان معمول بوده است.
مقدمه
زبان به منظورهای مختلفی چون انتقال وکسب اطلاعات، بیان احساس ها و مواردی از این قبیل به کار میرود. از طرف دیگر، انسان ها به کمک تجربه های شخصی خود از محیط بیرون و گفتار دیگران، برداشتها و تعابیری حاصل می کنند که گاه با واقعیت تطابق دارد و گاه ندارد و همین عدم تطابق برخی تعابیر با واقعیت ها باعث می شود که از گفتگو بین دو یا چند نفر تعبیر دیگری استنباط شود.
گفتمان ها، مجسم کننده معنا و ارتباط های اجتماعی است آنکه چه کسی، در چه زمانی و با چه آمریتی میتواند صحبت کند و تحلیل انتقادی گفتمان یکی از رویکردهای مؤثر در تحلیل متون ادبی با توجه به درون مایه، معنا و موقعیت تولید متن هر متن در موقعیتی ویژه، با درجات متفاوتی از انتخاب و در نسبتی با قدرت، تولید می شود در لابه به لای متون و اسناد قدیمی از جریانهای سیاسی و اجتماعی و احوال خصوصی مردم به ویژه ائمه، قضات، علما، ادبا، شخصیتهای سیاسی ، درباریان و حتی مردم عادی، سخن به میان آمده و این مکتوبات اطلاعات زیادی در زمینه مردمشناسی، بافت اجتماعی جوامع گذشته ، اعتقادات دینی و وجود نحله ها و فرقه های مختلف مذهبی در ادوار گوناگون در اختیار خواننده می گذارد.
برای نمونه، القاب و عناوینی که در خطاب به هر کدام از افراد و طبقات اجتماع در نامههای دیوانی و اخوانی به کار می رفت و آداب و شرایطی که در نامه نگاری وجود داشت، ما را نسبت به بسیاری مسائل و روابط اجتماعی آگاه می نماید. نتایج و فواید دیگری که از خواندن چنین آثاری به دست می آید، اطلاعات سودمندی است که درباره تشکیلات دیوانی، اعم از کشوری و لشکری و آیین مملکت داری و تدبیر امور کشور در سلسله های گوناگون حکومتی ارائه میدهد.
روابط رجال و درباریان با یکدیگر و با زیردستان و با مقامهای مافوق، مسئولیت و حدود وظایف و اختیارات صاحبان مشاغل و مقامات دولتی و دیوانها مانند وظایف قضات، شحنگان، محتسبان و همچنین دیوان استیفا، دیوان برید، دیوان رسائل و انشاء و...و کیفیت تفویض قدرت و سلطنت و عزل و نصب والیان و ملوک ولایتها و سرزمینهای تحت نفوذ حکومت مرکزی و... خوانش دوباره متون سنتی و بهویژه نامهها و مکاتیبی که در قرون گذشته، بستر متمایزی از نوع زبانی و ادبی فراهم کردهاند می تواند در شناخت سبک قرن بسیار موثر و مفید باشد.
ازآنجاکه درون مایه، فکر اصلی و مسلط هر اثر ادبی است و جهت فکری و ادراکی نویسندهاش را نشان می دهد ما بر آن شدیم که در پرتو نظریه گفتمان انتقادی نامههای رشیدالدین وطواط را واکاوی و تحلیل کنیم .و گفتمان غالب در نامه های رشیدالدین وطواط، سبک نامهها، تاثیرات مناسبات قدرت در این نامه هاو روند شکل گیری کلام آنها را بررسی کنیم.هرچند تحقیقات متنوعی وجود دارند که در پرتو نظریه گفتمان انتقادی فرکلاف انجام شدهاند در راستای عنوان این تحقیق، پژوهشی انجام نشده است .
مطالعات نظری:
وظیفه و هدف اصلی گفتمان، فراهم آوردن توصیف یک پارچه از این مسئله است : چگونه کاربرد زبان بر باورها و تعامل تأثیر می گذارد و بعکس، چگونه تعامل بر نحوه سخن گفتن مردم تأثیر می گذارد. چگونه باورها، کاربرد زبان و تعامل را کنترل می کنند . انتظار می رود که مطالعات گفتمانی، علاوه بر توصیف نظام مند، نظریههایی برای توضیح مناسبات میان کاربرد زبان، باورها و تعامل ارائهنندک. - وِندایک، » - 18 : 1382تحلیل گفتمان شامل تلاش برای مطالعه ساختمان زبان در مرتبهای فراتر از جمله و نیز فراتر از بند دستوری است. بنابراین به منظور مطالعه واحدهای زبانشناختی بزرگتر مانند متون نوشتاری به کار میرود. تحلیل گفتمان در متون اجتماعی، با زبان کاربردی و به شکل شاخصتر با کنش متقابل یا گفتگو میان گویندگان مرتبط است« - میلز، - 14 :1392
فرکلاف گفتمان و تحلیل گفتمان را این گونه تعریف می کند: من گفتمان را مجموعه به هم تافته ای از سه عنصر عمل ]کردار[ اجتماعی، عمل گفتمانی - تولید، توزیع، و مصرف متن - و ]خود[ متن می دانم و تحلیل یک گفتمان خاص، تحلیل هریک از این سه بعد و روابط میان آنها را طلب میکند. فرضیه ما این است که پیوندی معنا دار میان ویژگی های خاص متون، شیوه هایی که متون با یکدیگر پیوند می یابند و تعبیر می شوند و ماهیت عمل اجتماعی وجود دارد. - فرکلاف، - 97 :1379 تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف از سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین برخوردار است.
توصیف مرحله ای که با ویژگی های صوری متن مانند واژگان، دستور و ساخت های متنی سروکار دارد. تحلیل گر در ارتباط با واژگان و دستور باید به پرسش های مربوط به ارزش های تجربی، ارزشهای رابطهای و ارزشهای بیانی متن و در بخش ساخت های متنی، به سؤالات مربوط به استفاده از قراردادهای تعاملی و ارتباط متن با ساخت های گستردهتر پاسخ گوید. - فرکلاف، - 170 : 1379 تفسیربه نظر فرکلاف، از طریق ویژگی های صوری متن، نمیتوان مستقیماً به تأثیرات ساختاری این ویژگی ها بر شالوده جامعه دست یافت؛
زیرا رابطه متن و ساختارهای اجتماعی، رابطهای غیرمستقیم است. اینجاست که ضرورت تفسیر مطرح می شود تا متن بر اساس مفروضات عقل سلیم، که به ویژگی های متن ارزش می دهند، تولید و تفسیر شوند. تفسیرها، ترکیبی از محتویات خود متن و ذهنیت مفسر است. منظور از ذهنیت مفسر، دانش زمینهای است که مفسر در تفسیر متن به کار می بندد.از نظر مفسر، ویژگی ظاهری متن در حقیقت به منزله سرنخ هایی هستندکه عناصر دانش زمینه ای ذهن مفسر را فعال می سازند و محصول ارتباط دیالکتیک این سرنخ ها و دانش زمینه ای مفسر خواهد بود. - همان: - 215 تبیین، مرحله ای است که به بیان ارتباط میان تعامل و بافت اجتماعی میپردازد: اینکه چگونه فرایندهای تولید و تفسیر تحت تأثیر اجتماع قرار دارند. در این سطح، به توضیح چرایی تولید چنین متنی از میان امکانات مجاز موجود در آن زبان، برای تولید متن در ارتباط با عوامل جامعه شناختی، تاریخی، گفتمان، ایدئولوژی و قدرت و قراردادها و تحلیل گفتمان انتقادی در نامه های رشیدالدین وطواط 3 /
دانش فرهنگی اجتماعی می پردازد. هدف از تبیین، توصیف گفتمان به عنوان بخشی از یک فرایند اجتماعی استمنظور فرکلاف از ساختارهای اجتماعی مناسبات قدرت است و هدف از فرایندها و اعمال اجتماعی، فرایندها و اعمال مربوط به مبارزه اجتماعی است. بنابراین، تبیین عبارت است از: دیدن گفتمان به عنوان جزئی از روند مبارزه اجتماعی در ظرف مناسبات قدرت. - همان: - 245 این پژوهش، از لحاظ هدف کاربردی محسوب میشود و روش پژوهش بر اساس خصوصیات موضوع یا مسأله تحقیق از نوع مطالعههای توصیفی است. مأخذ نامههای پژوهش حاضر از کتاب، نامههای رشیدالدین وطواط تألیف قاسم تویسرکانی است. که از دیوان منشآت او به نام عرائس الخواطر برگرفته شده است.
بحث و بررسی:
در بررسی متن جدای از دیگر متنها و بدون در نظر داشتن زمینه و اوضاع اجتماعی ویژگیهای صوری متن در بافت نامه خودنمایی میکند. انتخابهای خاص دستوری از واژگان در گزینش نوع واژگان همنشینی و همآیی و واژگان دیوانی و واژگان سیاسی و ... با ترکیبهایی از نوع خاص همراه میشوند. در این قسمت نامهها به دو دسته سلطانیات و اخوانیات تقسیم شدهاند؛ سلطانیات به 5 دسته : -1 خطاب به سلاطین با موضوع سیاسی -2 خطاب به امرای محلی با موضوع سیاسی -3 خطاب به امرای محلی با موضوع اجتماعی -4 خطاب به مسئولین درباری با موضوع اجتماعی -5 خطاب به مسئولین درباری با موضوع دینی، از هم تفکیک شدهاند. اخوانیات؛ این نامهها خطاب به سلاطین، امرای محلی و مسئولین دربار هستند که عموماً موضوعاتشان اجتماعی، سیاسی و دینی است. نامه های رشید الدین با استفاده از نظریه فرکلاف در سه سطح توصیف تفسیر و تبیین مورد بررسی قرار می گیرد.
-1 خطاب به سلاطین با موضوع سیاسی تهنیت اتسز خوارزمشاه به سلطان سنجر، در رهایی از فتنه غزان
در سطح توصیف: عناوین و لقبهایی چون: سلطان بنی آدم، فرمانده شرق و غرب، همایون خداوند عالمی، ذات مبارک و خدواند عالم - که مکرر آورده - شاخصهای اجتماعی هستند که به اقتضای موقعیت سلطان انتخاب شدهاند و نگارنده برای ایجاد ارتباط و آماده سازی زمینه برای القای مطلب به مخاطبش از آنها به صورت دقیق و حساب شده بهره گرفته است. نحوه مورد خطاب قرار دادن شخصیت ها در نامه، رابطه قدرت را نشان می دهد . رشیدالدین وطواط، در به کار بردن القاب و عناوین، با توجه به همین رابطه سلطه عمل می کند، البته باید اذعان کرد که در مورد سلطان سنجر، این رابطه را با حس احترام ویژه ای آمیخته است. که نشاندهنده احترام به مرتبه والای سلطان سنجر است و اینکه نویسنده، به مخاطبش ارادت قلبی دارد.
»زندگانی خذاوند عالم، سلطان بنی آدم، فرمانده شرق و غرب در پاذشاهی و قدرت، و جهانداری و نصرت، دراز باذ هزاران سال، اولیاء منصور، و اعداء مقهور، و سعادات حاصل، و کرامات متواصل، و ایزذ، تعالی، حافظ و ناصر و معین« این جملات حاکی از آن است که پذیرنده نامه در مقام پادشاهی است و در بالاترین قدرت سیاسی قرار دارد. در سطح تفسیر:این نامه در ماجرایی سیاسی روایت میشود. ماجرای این نامه به فتنه و بدخواهی گماشتگان سلطان سنجر برمیگردد که زمینه را برای فتنه غزان فراهم میکنند و در نتیجه هم گرفتاری و اسارت را برای سلطان به ارمغان می آورد. عناوینی و شاخصهای خطابی که در ابتدای نامه ذکر شده مانند»خدواند عالم، فرمانده شرق و غرب و... « و اعلام رضایت از این انتصاب با آوردن »تعبیه الهی« و ... نشان میدهد که فرستنده کلامش را برپایه روابط و گفتمان سیاسی گذاشته است. فضای گفتمان مرزبندی شخصیتها را مشخص کرده است.
در سطح تبیین: این نامه از طرف اتسز خوارزمشاه و به قلم رشیدالدین وطواط برای سلطان سنجر سلجوقی - پس از رهایی از اسارت غزان نوشته شده است. بر اساس آنچه از متون تاریخی استنباط میشود سنجر مردی نیکومنش، دادگر، پاکدل، باگذشت و دیندار بوده است اما امرایش ناپاک بودهاند و فتنه غزان خود از آثار همین بیدادگری عمال