بخشی از مقاله

چکیده
در نقد متون روایی اعم از داستان و گزارشهای تاریخی داستانگونه، یکی از حوزههای مطالعه تحلیل گفتگوست. کارکردهای داستانی که با گفتگو محقق می شود هم در مطالعات سنتی هم در شیوههای جدید نقد مورد توجه قرار گرفته اند. با توجه به اینکه منش کلامی به گفتگوی دو طرف محدود نیست، تک گوییهای داستان نیز معمولاً ذیل عنوان گفتگو طرح می شود. در این پژوهش با استناد به یافتههای مطالعات سنتی بر اهداف گفتگو و توزیع کنش کلامی در دو شکل گفتگو و تکگویی تأکید شده است.

متن مورد مطالعه کتاب روضه الشهداء، نخستین مقتلی است که به زبان فارسی نوشته شده است. از آنجا که این کتاب بعدها مورد توجه نوحه سرایان و روضهخوانان قرار گرفته و هم ویژگیهای ادبیات مکتوب در آن دیده میشود هم ظرفیت های روایت شفاهی، برای پژوهش انتخاب شد تا پایه تحلیلی کلانتری قرار گیرد که در آن می توان مقتل را بهعنوان روایت کتبی/ شفاهی از دید روایت پژوهی تحلیل کرد. پردازش گفت و گوهای پر شور و مهیج و بهرهگیری از تک گوییهای نمایشی، اصلیترین عامل در کتاب روضه الشهداء در آوردن داستان به روایت است.

مقدمه و پیشینه پژوهش

کتاب روضه الشهداء از معروف ترین نوشتههای ملاحسین واعظ کاشفی - م910ق - است و به سبب آنکه نخستین مقتل به زبان فارسی است و بر جریان مقتل نویسی پس از خود تأثیر گذاشته در خور تأمل است. کاشفی مبتکر سبک قصه پردازی و پردازش پندگونه از وقایع تاریخی است. روایتگری کاشف ی و عبارتپردازی هنرمندانه او باعث شد گزارش تاریخی مقتل به روایتی ادبی نزدیک شود که بعدها در محافل و مجالس، سرشت شفاهی و اجرایی نیز پذیرفت.او که درباره سنّی یا شیعه بودنش بحث است شیفته اهل بیت علیهم السلام بود و برای جذب عوام، حوادث تاریخی و به ویژه حادثه عاشورا را با نثری دل پسند به داستان درآورد و در این میان، مطالب معتبر و غیرمعتبر و مستند و بدون سند را با هم درآمیخت.

تازگی سبک، فارسیبودن و نیز انگیزه مؤلف برای خوانده شدن کتابش در مجالس عزا، موجب شد که کتاب کاشفی نه یک اثر تاریخی، بلکه یک اثر تبلیغی و حتی تخیلی شمرده شود. بیتوجهی به این امر و قرائت و استنساخ چندین باره آن، تا آنجا که سخنرانان مجالس سوگواری امام حسین علیه السلام را »روضه خوان« نامیدند، زمینه ورود بسیاری از اطلاعات نادرست این کتاب را به فرهنگ عاشورا فراهم ساخت و در موارد متعددی »زبان حال« جانشین »زبان قال« حماسهسرایان کربلا گشت. مصحح و حاشیه نگار کتاب، علامه میرزاابوالحسن شَعرانی نیز در مقدمه اش بر کتاب به این موضوع اشاره کرده و پیش از شعرانی نیز میرزا عبداَفَندااللهی، همکار عالم و کتاب شناس علامه مجلسی، اکثر روایات این کتاب و بلکه همه آن را مأخوذ از کتب غیرمشهور و غیرقابل اعتماد دانسته است. علامه سید محسن امین عاملی نیز این سخن را تأیید نموده است .

محدث نوری برخی گزارش های کتاب را بدون پشتوانه تاریخی خوانده و شهید مطهری آن را پر از دروغ و تألیف و نشر این کتاب را مانع مراجعه به منابع اصلی و مطالعه تاریخ واقعی امام حسین علیه السلام دانسته است . شهید سید محمدعلی قاضی طباطبایی نیز مطالب آن را به جهت تعارض با مقاتل معتبر، بیارزش و از درجه اعتبار ساقط میداند. - ریشهری، - 99-1393:98 یکی از نکات قابل توجه درباره این مقتل تاریخ نگارش آن است. با توجه به آنچه کتاب »تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهدا علیه السلام« آمده است، قرن هشتم تا چهاردهم، مقطع دوم مقتل نویسی در تاریخ است که بیشتر نگارشها با ضعف و سستی همراه است.

»سه قرن هشتم، نهم و دهم دوره افول مقتل نویسی و عاشورانگاری است و به جز موارد معدودی که گزارش شده، آثار مهمی در این سه قرن تدوین و نگارش نشده و اگر هم نگاشته شده باشد، افزون بر آنکه خود آن آثار موجود نیستند، نام و نشانه ای هم از آنها در نگاشتههای بعدی ثبت نشده است . اوج مقتلنویسی در این دوره، مربوط به قرن چهاردهم است. البته روند تاریخی مقتل نویسی در قرن دوازدهم و سیزدهم یکسان بوده است« - گروهی از تاریخ پژوهان، - 105 : 1393 براین اساس یکی از پیشفرضهای پژوهش این است که میتوان جنبههای روایی را در این مقتلها دنبال کرد و پس از جام طرحی کلان در این زمینه شگردهای روایی را که باعث شده مقتل نگاری تاریخی به نگارش ادبی و هنری تبدیل شود، فهرست کرد. این فرض درباره کتاب روضه الشهداء که درباره تفوق روایت ادبی آن بر گزارش تاریخی اتفاق نظر وجود دارد آزموده شد.
پژوهشی که بهطور مشخص به جنبههای هنری کتاب روضه الشهداء توجه کرده، مقاله »کاشفی و نقد و بررسی روضه الشهداء« نوشته حکیمه دبیران و علمی تسنیمی است. این تحقیق یافتههای محققان تاریخ مقتلنویسی را تأیید میکند که آنچه موجب رواج روضه الشهداء شده، نثر ادیبانه کاشفی، داستانپردازی و استفاده او از عناصر داستان است. وی در این کتاب به شیوه نثر سعدی در گلستان نظر دارد و میتوان گفت که پرداختن به جنبههای ادبی و هنری، برای او بر وجهه تاریخیکتابش مقدّم بوده است. در این مقاله عناصر داستانی به صورت کل مورد توجه بوده است و برای مواردی مانند صحنه پردازی، توصیف یا گفتگو، مصداق هایی از روضه الشهداء یافته و به عنوان شاهد ارائه شدهاند. - دبیران و تسنیمی: 1387، مقدمه - تمرکز تحقیق حاضر تنها بر گفتگوست و وقایع کربلا اصلیترین روایتهای مورد بررسی هستند. انتخاب این عنصر داستانی به علت غلبه شگرد گفتگوپردازی بر سایر شگردهای روایی در مقتل است.

بیان مسأله و ادبیات نظری توجه به گفتگوهای داستانی از چند نگاه کلی قابل تأمل است؛ مانند رویکردهای سنتی و جدید در نقد ادبی؛

کارکردهای داستانی گفتگو در گفتمانهای مختلف روایی؛ و حضور کنشهای کلامی دیگر مانند تکگویی در کنار گفتگو. گفتگوپردازی یکی از شگردهای روایی است که در بسیاری موارد کارکرد داستانی را محقق میکند. به همین سبب، تحلیل گفتگو به منتقد کمک میکند تا داستان را نقد کند و به خوانش جدیدی از آن بپردازد . در مطالعات سنتی اکثر پژوهشگران در تعریف گفت وگو به اختصار گراییدهاند و برای مثال صحبتی را گفتوگو نامیدهاند که میان دو شخص یا بیشتر یا آزادانه در ذهن شخصیت واحدی در اثر ادبی رد و بدل میشود.

- میرصادقی، . - 323 :1367 در شیوههای جدیدتر مطالعه روایت، کنش کلامی در کنار کنش غیر کلامی سازنده متن روایی است و تحلیل آن با کاربردشناسی زبان و گفتمان پیوند دارد: »هدف از بررسی داستانهای گفتگو محور، افزون بر آزمودن ماهیت شناختی داستان، طرح این دو مسئله است که آیا اساسا بدون توسل به کاربردشناسی زبان و بهویژه تحلیل گفتگو conversation analysis میتوان به نقد یا خوانش چنین داستانها یی پرداخت؟ از سوی دیگر، آیا نویسنده میتواند با آشنایی زدایی از گفتگو و برجستهسازی ویژگیهای آنها در نظر خواننده، چیستی گفتمان و کاربردشناسی زبان را دستمایه داستان کند؟ - صافی، - 197 : 1388 گفتگو در گفتمانهای مختلف روایت، کارکردها و فنون متنوعی دارد.

برای مثل در روایتهای شفاهی مانند نمایش و    فیلم، بر گفتار کوتاه تأکید میشود؛ چنانکه گفتارهای طولانی با زیباییشناسی سینما در تضاد هستند و اختصاص مدتزمان محدود به ثانیه بر دقیقه ترجیح دارد. - مککی، - 256 : 1390 در مجموع بهنظر میرسد ویژگیهای قید شده برای گفتگوی نمایشی یا سینمایی را میتوان به بسیاری از روایتهای شفاهی ارائه کرد. فهرست مجمل این مؤلفهها عبارت است از: -1 برآوردن اهداف گفتگو؛ -2 ترجیح ایجاز بر اطناب؛ -3 ترجیح سادگی بر پیچیدگی؛ -4 تأکید بر پویایی و پرهیز از ایستایی کلام؛ -5 غلبه صراحت بر کنایه؛

-6 استوار بودن بر کشمکش؛ -7همراه بودن با جنبههای دیداری؛ -8سازگاری شخصیت و موقعیت داستانی؛ -9برخورداری از ویژگی باورپذیری و واقعگرایی؛ -10 برخورداری از ساختار تکاملی و رو به اوج. - حیاتی، - 300- 281 :1384 ترکیبی از ویژگی های گفتگو در روایتهای شفاهی و متون ادبی شگرد گفتگوپردازی روایت را بهتر آشکار می کند. برای مثال میرصادقی پس از ارائه تعاریف مختلف گفت وگو به بررسی ویژگیهای گفت وگو در شاهکارهای ادبی میپردازد و شش ویژگی را برای آنها برمیشمارد:

.1گفتوگو تنها به عنوان آرایش داستان به کار نمیآید، بلکه عمل داستانی را در جهت معینی پیش میبرد. .2گفتوگو با ذهنیت شخصیتهای داستان هماهنگی و همخوانی دارد و با علاقههای شخصی آنها در تضاد نیست. .3گفت وگو احساس طبیعی و واقعی بودن را به خواننده میدهد، بی آنکه در واقع طبیعی و واقعی باشد؛ زیرا ادبیات داستانی همانطور... حقیقت مانند است، خود حقیقت نیست... گفتوگوی شخصیتهای داستان باید به نحوی باشد که ممکن است میان آنها صورت بگیرد، نه برایآنکه صرفاً از طریق آن، اطلاعاتی به خواننده داده شود، مگر آنکه در ارائه این نحوه گفتوگو قصدی در میان باشد.

.4گفت وگو صحبت های رد و بدل شده میان شخصیت ها را ارائه میکند، تا فعل و انفعال افکار و ویژگیهای درونی و    خلقی افراد را نشان دهد.
.5واژه، وزن و آهنگ، درازی و کوتاهی جملهها، با گویندگان مختلف آنها ارتباط نزدیک و مستقیمی دارد.

.6بعضی از نویسندگان گفت وگو را برای سبکبار کردن تأثیر قطعه هایی که جدی یا توضیحی و تفسیری هستند، به کار میبرند - میرصادقی، . - 330 -328 :1367

به همین طریق، بلکر در شرح عناصر فیلنامه نویسی از این گزاره ها استفاده میکند: گفتگو آشکار کننده شخصیت است؛ گفتگو پیرنگ را پیش می برد؛ گفتگو برای معرفی حوادث گذشته و انگیزههای مؤثر در سیر داستان ضروری است؛ عواطف در گفتگوها بیان میشوند؛ و مانند آن. - بلکر، - 45 :1388 یکی از مصداق های کنش کلامی »تک گویی« است تنها در ذهن گوینده و یا میان گوینده و مخاطبی ساکت یا غایب اتفاق میافتد.

نوع نخست از تک گویی »تک گویی درونی« و نوع دوم »تک گویی نمایشی« خوانده میشود: »گاهی تک گویی مخاطب دارد، کسی حرف میزند و مخاطب او در داستان ساکت است و خواننده غیرمستقیم به وجود مخاطب داستان پی میبرد. به این شیوه روایت تک گویی نمایشی میگویند، زیرا درست مثل صحبت های تک نفره در صحنه تئاتر است؛ با این تفاوت که در صحنه تئاتر هنرپیشه برای تماشاچی حرف م یزند و از طریق واکنشهای اوست که خواننده متوجه خصوصیت و وضع و حال مخاطب او میشود، صحبتش، به ظاهر مثل صحبت های واقعی، بیاختیار و گاهی بی نظم و ترتیب است.« - میرصادقی، - 480 : 1367 البته مککی معتقد است تک گویی در گفتمان سینمایی کارآیی مناسبی ندارد؛ زیرا »در زندگی عادی چیزی به نام تک گویی monologue وجود ندارد. زندگی یعنی گفتگو، کنش و واکنش. - مک کی، - 257 : 1390

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید