بخشی از مقاله
چکیده
در این جستار ساختمایههای نمایشیسازالحُبکَه - - در دو نمایشنامه از داوود کیانیان نویسنده ایرانی نمایشنامه »راز درختمقدّس« و روضه فهیم محمد الفرخ الهدهد نویسنده اردنی نمایشنامه »قصه کلیله ودمنه«، انتخاب و تحلیل شده است. نمایشنامههای مذکور برای گروه سنی نوجوان به نگارش درآمده و هر دو نمایشنامه از کلیله و دمنه ابن مقفع اقتباس شده است.
روش پژوهش از منظر ماهیت، توصیفیBمقایسهای است ومکتب ادبیات تطبیقی امریکایی مدّ نظر است. پژوهشهای ادبیات تطبیقی کودک و نوجوان امروزه به سوی مکتب ادبیات تطبیقی امریکایی سوق پیدا کرده است. آن چه در این مکتب اصالت دارد، اصل تشابه و همانندی است.
بنابراین در این جستار به صورت تطبیقی، تفاوتها، تشابهها، ساختار مناسبتر و ویژگیهای مطلوبتر نمایشنامه نوجوان بر اساس مبانی نظری نمایشنامهکاوی نقد شده است. مدت زمان اجرا، وقایع هر صحنه، شدت آشفتگی، بحران و... از جمله ساختمایههای نمایشیسازی هستند که در نمایشنامههای مذکور در جایگاه خود اصولی به کار رفتهاند و متناسب مخاطب کودک و نوجوان هستند.
مقدمه
آفریننده اثرادبی با عمل خویش یک هدف زیباشناسانه خاص، یا اهداف کاربردی و تربیتی همراه با نمودهای زیبایی را مورد هدف قرار میدهد، و همچنین ممکن است به اتّفاقات واقعی یا تخیلی نیز اشاره کند و آنها را اتفاقی جلوه دهد که در همان لحظه دربرابر مخاطب رخ داده است، یا فرصتی برایش پیش آید تا آنرا حس کند و به آن بیاندیشد، و یا آن حادثه ابزاری برای بیان نثر و شعر و نمایشنامه و تصویرگری، و امر خیالی میگردد، که هریک از این موارد دارای نیازمندیها و نیز فنون مخصوص به خود میباشد، و رسم ورسوم وعادتهای به ارث رسیده، نقش خود را درتثبیت این نمونه ها به خوبی ایفا میکنند.
یکی از شیوههای آفرینش اثر اقتباس است. در اینباره هنرمند سعی دارد تا از پیش اثر شکل یا مفهوم را اخذ کند یا تبدیل از شکلی به شکل دیگر کند و آن را سازگار با شرایط مخاطب ارائه دهد. اقتباس از داستان برای خلق جدید، ابزارهای ساختاری خاص خود را دارد. ابزارهایی همچونشخصیّت، طرح، داستان، فضاسازی، کشمکش، به طور مشترک در هنرهایی همچون داستان نویسی، نمایشنامه نویسی و فیلمنامه نویسی وجود دارند
نویسنده یک متن دراماتیک که با تکیه بر اقتباس پیش میرود، هم باید انتخاب کند وهم انتخابهای خود را وحدت ببخشد. بنابراین در ادبیات دراماتیک، ساختار بسیار مهم است.
متن نمایشی، هنری ناتمام است که با اجرای روی صحنه تمام و کامل میشود. خواننده هنگام مطالعه نمایشنامه، نمایش را در ذهن خود تصور میکند. زیرا متن بهقصد اجرا نوشته شده است. این یک ویژگی منحصربهفرد متن نمایشی است که در متن پویندگی بهوجود میآورد. زمان کلی اجرا و زمان اجرای هر صحنه باید با توجه به سبک نمایش، تنظیم شود. اتفاقاتی که در هر صحنه رخ میدهد، باید بهطور دقیق برنامهریزی شود. ساختار نمایشی، زیربنا و پیکره اصلی نمایش است که به اتفاقات هر صحنه و کنش شخصیّتها شکل میدهد و تمام عناصر نمایش را تنظیم میکند.
»ساختار نمایشی به این ترتیب یک نظام است؛ نظم و ترتیب معین است که وقایع داستان بر اساس آن تنظیم میشود و یکی پس از دیگری در مکان معین خود قرار میگیرد تا از طریق فعل و انفعالی درونی که بین پارههای گوناگون آن برقرار میشود، به ایجاد ارتباطی معین با مخاطب بپردازد و همچون پدیدهای زنده و پویا به حرکت خود در ذهن او ادامه دهد
نویسنده نمایشنامه گاه ماده نگارش خود را از متون کهن یا اسطورهها یا زندگی اطرافش برمیگزیند. در این جستار ماده نگارش هر دونویسنده از کلیله و دمنه ابن مقفع است و ساختار نمایشیالحُبکَه - - یا ساختمایههای نمایشیساز در دو نمایشنامه فارسی و عربی کودک و نوجوان بهصورت تطبیقی و بر اساس مبانی نمایش نامه کاوی تحلیل شده است. روش تحقیق از منظر ماهیت پژوهش توصیفی- مقایسه ای است.
ادبیّات تطبیقی از جمله شاخههای مهمادبیّات در جهان امروز محسوب میشود که بر اساس ادبیّات ملّتهای گوناگون به صورت مکتبها و نظریّههای مختلفی ارائه شدهاست. اصطلاح ادبیات تطبیقی نخست به معنای مطالعه ادبیات شفاهی بخصوص مایههایقصّ ههای عامیانه و کوچ آنهاست. معنای دیگر ادبیات تطبیقی آن را به مطالعه ارتباطهای ادبی دو یا چند قوم منحصر میکند
از دیدگاه ندا بررسی ادبیات تطبیقی در عرصه ملی، آشنایی با ادبیات بیگانگان و مقایسه آن با ادبیات خویش به کاهش تعصب بیمورد نسبت به زبان و ادبیات ملی میانجامد. از دیگر فواید ادبیات تطبیقی توانایی و مهارتی است که در اختیار پژوهشگر مینهد تا او بتواند هرآنچه را که اصیل و بومی است از اندیشه و فرهنگ بیگانه بازشناسد. افزایش تفاهم و نزدیکی میان ملل از رهگذر آشنایی با آیینها، شیوه اندیشه، آرمانهای ملی، رنجهای میهنی، منافع متقابل از طریق داد و ستد و اثرپذیری و اثرگذاری از جمله مزایای ادبیات تطبیقی است. اما تمام پژوهشگران در این گفتار اتفاق نظر دارند که رسالت پژوهشهای تطبیقی در درجه نخست غنیسازی ادبیات ملی از رهگذر بهرهگیری از ادبیات بیگانه است
در مکتب ادبیات تطبیقی امریکایی خلاف مکتب فرانسه به اصل تأثیر و تأثر توجهی نمیشود. آن چه در این مکتب اصالت دارد، اصل تشابه و همانندی است. پژوهشهای ادبیات تطبیقی کودک و نوجوان نیز امروزه به سوی مکتب ادبیات تطبیقی امریکایی سوق پیدا کرده است. در پژوهشهای تطبیقی ادبیات کودک و نوجوان نباید از روشهای عمومی تطبیقی گذشته استفاده کرد. این روشها چندی است که تا حدی کنار گذاشته شده است. ادبیات کودک بهوسیله بزرگسالان برای کودکان نوشته شده است و خواننده و نویسنده در این ارتباط با یکدیگر همسان نیستند