بخشی از مقاله

چکیده

در نظام بینالملل کنونی مفهوم و ماهیت امنیت متحول شده و علاوه بر مسائل نظامی، مباحث نوین در سایر حوزه ها نیز در چارچوب امنیتی مورد بررسی و ارزیابی قرار میگیرند. انقلاب اسلامی ایران به دلیل اتخاذ رویکردی اساساً متمایز و متفاوت با سازوکارهای حاکم بر ساختار نظام بین الملل همواره با فرایند امنیتی سازی مواجه بوده است. در ابتدای پیروزی انقلاب و با گذشته حدود سه دهه از آن ماهیت امنیتی شدن ایران بعدی سیاسی و اقتصادی داشت. در دهه چهارم اما ماهیت امنیتی سازی ایران متحول گردید.

در این میان پیشرفتهای جمهوری اسلامی ایران در حوزه علوم و فناوریهای نوین به عنوان کشوری انقلابی و مخالف نظم موجود نظام بین الملل، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. بسیاری از کشورهای منطقه و قدرتهای بینالمللی تلاش دارند تا پیشرفتهای جمهوری اسلامی ایران در حوزه علوم و فناوریهای نوین را در دایره امنیتی قرار داده و با تهدیدنمایی مورد ارزیابی قرار دهند.

در این مقاله با تعریف مکتب کپنهاگ و دیدگاه این نظریه در خصوص مباحث امنیتی و امنیتیسازی، پیشرفتهای جمهوری اسلامی ایران در حوزه علوم و فناوریهای نوین تشریح و چگونگی امنیتی سازی و تهدیدنمایی آن تبیین شده است.

به نظر میرسد تحولی که در دهه چهارم انقلاب اسلامی اتفاق افتاده این است که ماهیت امنیتی سازی دربرگیرنده ترس و نگرانی از طراحی راهبردهای نوین انقلاب اسلامی در حوزه پیشرفتهای جدید تکنولوژیک، راهبرد پیشرفت علم، ارائه الگوهای بومی اقتصادی و...در چارچوب ارائه تصویری مستقل از ایران در عرصه منطقهای و بینالمللی است. پیشرفت در فناوریهای جدید فضایی، صنایع موشکی و هستهای از جمله مباحث مذکور میباشد. روش تحقیق مورد استفاده در این مقاله تحلیلی- توصیفی است.

.1 مقدمه

بعد از تحولات مهم در عرصه سیاست و امنیت بینالملل بعد از دهه 90 و ارائه تعاریف موسع از مفهوم امنیت، حوزههای نرم افزاری امنیت در تعاملات و مناسبات بینالمللی بیشتر از هر زمان دیگری تقویت گردید. به نظر میرسد بعد از فروپاشی شوروی، نقش متفاوت برداشتها، ادراکات و انگارهها در شکل دادن به روابط بینالملل و سیاست خارجی کنشگران به گونهای قابل توجه اثرگذار است. اهمیت موضوع تا به آن جاست که گفته میشود در عرصه روابط بینالملل تلقی و برداشت از واقعیت از خود واقعیت نمود بیشتری دارد.

بر این اساس کنشگران بینالمللی مبنای رفتار خود را در چارچوب آن چه واقعیت میپندارند تنظیم کرده و رفتار مینمایند. فرایند امنیتی سازی یا امنیتی کردن یکی از مفاهیمی است که بعد از دهه 90 در این چارچوب مطرح گردید که طی آن یک سوژه به عنوان یک تهدید تعریف و تصور میگردد. انقلاب اسلامی ایران به دلیل تضادهای معنایی و هنجاری خاصی که با نظام بین الملل و کشورهای حاشیه خلیج فارس داشت همواره در معرض امنیتی سازی از سوی کنشگران منطقهای و بینالمللی قرار داشته است.

از ابتدای شکلگیری انقلاب و اعلام منشور آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی فرایند امنیتیسازی آغاز گردید و به تدریج استمرار این مقوله تشدید گردید. ماهیت امنیتیسازی جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب اسلامی بیشتر از همیشه تشدید شده و دامنه وسیعتری پیدا کرده است. جمهوری اسلامی ایران بعد از گذشت حدوداً دو دهه از انقلاب روند پیشرفت و حضور پررنگ در عرصههای علمی، تکنولوژی و فناوری را آغاز نمود. اگرچه فشار تحریمهای بینالمللی و تحریمهای ایالات متحده پویایی این مسیر را با کندی مواجه ساخت اما نتایج تاکنون در برگیرنده ارتقاء جایگاه منطقهای و جهانی ایران در حوزههای تولید علم، تکنولوژی، فناوریهای مختلف و... بوده است.

در رأس همه اینها، فناوری و دانش بومی هستهای قابل توجه بوده است. اگرچه در بدو شکلگیری انقلاب اسلامی، خروجی انقلاب بیشتر دربرگیرنده شعارها و آرمانهای سیاسی و فرهنگی مثل صدور انقلاب، حمایت از مظلومین و جنبشهای اسلامی، استقلال، نقد ساختار نظام بینالملل و...بود و اساساً ورود کشور به عرصههای نوین علمی و تکنولوژیک عملاً اتفاق نیفتاده بود اما فرایند امنیتیسازی به برجستگیای که امروز وجود دارد، نبود. سؤال اینجاست که تغییر و تحول در ماهیت امنیتی کردن جمهوری اسلامی ایران از بدو شکلگیری انقلاب اسلامی تاکنون در چه محورها و ابعادی بوده و اساساً دلیل اینکه امنیتیسازی کشورمان طی یک دهه اخیر شدیدتر از همیشه بوده چیست؟

مقاله حاضر با بیان اینکه در پرتو پیشرفتهای ایران در فناوری نوین در ماهیت امنیتیسازی آن تحول ایجاد شده، به دنبال پاسخ به چرایی تحول در فلسفه وجودی و ماهیت امنیتی سازی ایران در دو سطح منطقهای و بینالمللی است.

.2 چارچوب تئوریک پژوهش

.2-1 مکتب کپنهاگ

پس از پایان جنگ سرد در بازتعریف مفهوم امنیت تحول روی داد که به فراخور آن مطالعات امنیتی را در دوران گذار خود قرار داد. در همین راستا مکتب کپنهاگ به عنوان یک رویکرد جدید وارد مطالعات امنیتی شد. این رویکرد تلاش داشت تا در دام معماهای امنیتی ناشی از تعریف مفهوم امنیت در دایره تنگ تعاریف محدود رئالیسی و لیبرالیستی نیفتد، به همین دلیل ترکیب موسعی از مفاهیم نظامی و غیرنظامی را در مطالعات خود لحاظ نمود. تلاش مکتب کپنهاگ این است که مفهوم امنیت را بسیار گستردهتر از چهره نظامی آن تعریف کند و این نوع نگرش متضمن این امر است که موضوعات امنیتی در سایر حوزهها از جمله؛ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مورد ارزیابی قرار گیرد

در سال 1985 با تلاش برخی از محققان امنیت بینالملل مانند: بری بوزان و اولی ویور شکل گرفت و درصدد بود بار امنیتی را از دوش مسائل عادی بردارد و با گسترش دامنه مسائل غیرسیاسی، اجتماعی و به طور کلی عادی، مانع سوءاستفاده دولت و نظامیان از این موقعیت ویژه شود

مسائل مربوط به انرژی، منابع، محیط زیست، جمعیت، استفاده از فضا و دریا و فناورهای نوین همتراز مسائل مربوط به امنیت نظامی، ایدئولوژی و رقابتهای سرزمینی شدهاند که به طور سنتی به دستور کار دیپلماتیک شکل میدادند. »امنیتی شدن«، »بخشهای امنیتی« و »مجموعههای امنیتی منطقهای« از مفاهیم اصلی مکتب کپنهاگ در روابط بینالملل به شمار میرود.

.2-2 امنیتی سازی

امنیتی شدن به این معنی است که هر معضل در ذات خود حامل نوعی تهدید است و باید متوقف شود. مفهوم امنیت سازی از محورهای مهم در مکتب کپنهاگ است. مفهوم امنیتی سازی اولین بار و بعد از مشخص شدن آن به وسیله ویور در اواسط 1990 وارد روابط بینالملل شد، این مفهوم در سال 1998 و بعد از انتشار کتاب »چارچوبی تازه برای تحلیل امنیت« کامل شد

این انگاره به طور کلی با تأکید بر نقش زبان، به بررسی چگونگی ظهور، تکامل و حلوفصل مسائل و موضوعات امنیتی میپردازد، به گونهای که با نزدیک شدن به آموزههای نظریه سازهانگاری، امنیت را به عنوان پدیدهای متکی بر ذهن افراد و فعالیت زبانی آنان تلقی میکند. از این منظر تبدیل شدن یک موضوع در جایگاه موضوع امنیتی، فرایندی بیناذهنی است که مبتنی بر نوعی کنش گفتاری است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید