بخشی از مقاله
مقدمه
روند روبه رشد افزایش جمعیت در کشورهای در حال توسعه و نیازهای روزافزون این کشورها به محصولات کشاورزی برای تأمین غذا در دهه های اخیر فشاری مضاعف را بر عرصه های طبیعی در پی داشته است. هنگامی که فائو - FAO,1976 - ، اولین نسخه چهارچوب ارزیابی اراضی را طی بولتن شماره 32 خود منتشر کرد، پیشبینی میشد که استفاده از دانش و تخصص ارزیابی تناسب اراضی در کشورهای مختلف جهان روز به روز توسعه یابد.
از نکات بارز این روش میتوان به رویکرد استفاده از مدل های ساده و کلاسیک اشاره کرد، موضوعی که منجر به توسعه استفاده از سیستم ارزیابی فائو گردید. به مرور استفاده از این سیستم در کشورهای مختلف جهان شکل تازه ای به خود گرفت، بطوریکه در سال 1993 سایس و همکاران - Sys et al.,1993 - دستورالعملهایی را برای ارزیابی قابلیت کشت در اراضی مختلف با تأکید بر استفاده از کشت آبی و دیم منتشر کردند. امروزه ارزیابی تناسب اراضی در کشورهای در حال توسعه محور اصلی انتخاب کشت متناسب با شرایط اقلیمی و خاکی هر منطقه است - باقرزاده وهمکاران،. - 1390 ارزیابی اراضی تعیین عکس العمل زمین برای موقعی است که این زمین برای اهداف مشخصی به کار می رود.
در مناطق مختلف جهان خصوصا در کشورهای توسعه نیافته و یا کمتر توسعه یافته از منابع طبیعی و از جمله خاک، بدون در نظر گرفتن قابلیت و استعداد آنها استفاده میشود. پیآمد این رفتار نسنجیده باعث وارد آمدن خسارت جدی و جبران ناپذیری به این منابع می گردد - سهرابی و چگینی،. - 1390 برای جلوگیری از تخریب بیشتر منابع بایستی استعداد و تناسب آنها برای بهره وری های خاصی در دستور کار دست اندرکاران بخش کشاورزی قرار گیرد - دماوندی و همکاران،. - 1384 برنامه ریزی برای استفاده بهینه از اراضی موجب میشود تا ضمن بهرهوری، هر زمینی برای استفاده آیندگان نیز مورد محافظت قرار گیرد.
این برنامه ریزی بایستی بر پایه شناخت کامل محیط طبیعی و همین طور انواع استفاده های مورد نظر استوار باشد . - FAO,1976 - زمانی خاکشناسی پویایی و جنبه کاربردی خود را به دست خواهد آورد که پس از انجام یک پروژه خاکشناسی علاوه بر تعیین نوع خاک و نقشه آن به کشاورز الگوی بهینه کشت ارائه داد æ میزان تولید هر محصول را برای زارع پیش بینی کرد و همین طور او را در زمینه مدیریتی که بایستی اعمال کند راهنمایی نمود . - Givi,1997 - هدف از این تحقیق تخمین تولید خالص بیوماس محصول نخود به روش فائو æ مقایسه آن در دو منطقه سیلاخور و دانشکده کشاورزی - خرم آباد - است، تا با رفع محدودیت های قابل اصلاح æ ارتقا سطح مدیریت، عملکرد زارعین را به عملکرد پتانسیل نزدیک نمود.
مواد و روشها موقعیت منطقه مورد مطالعه
این پژوهش برای دشت سیلاخور واقع در شمال شرق استان لرستان به مختصات 48 درجه و 48 دقیقه طول شرقی و 33 درجه و 45 دقیقه عرض شمالی با استفاده از داده های هواشناسی ایستگاه سینوپتیک بروجرد و همچنین دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان بین 45 درجه و 22 دقیقه طول شرقی و 32 درجه و 18 دقیقه عرض شمالی با استفاده از اطلاعات هواشناسی ایستگاه سینوپتیک خرم آباد جهت تخمین تولید خالص بیوماس و پتانسیل عملکرد استفاده گردیده است.
مواد و روشها -خصوصیات گیاه نخود
نخود - Cicerarietinum - از جمله حبوبات سرما دوست است که کشت آن امروزه بیش از 10 میلیون هکتار از اراضی جهان را به خود اختصاص داده است. نخود دارای مقادیر زیادی اسیدهای آمینه لیسین و تریپتوفان می باشد که مقدار آنها در دانه های غلات پایین تر است. این گیاه از درصد پروتئین و مقادیر کربوهیدرات های بالایی برخوردار بوده و مقدار فیبر در آن پایین می باشد . - Chapman,2001 - استفاده از نخود به عنوان گیاه پوششی خاک را از فرسایش، حفاظت نموده و کیفیت خاک را بهبود بخشیده و از تلفات آبی بوسیله تبخیر و یا شستشو جلوگیری می کند.
نخود همچون دیگر حبوبات با زندگی همزیستی با باکتریها قادر به تثبیت ازت اتمسفر است. گونه هایی از ریزوبیوم که در نخود گره سازی می کنند، - R.Leguminosarum - ، بسیار اختصاصی بوده و فقط در گونه های نخود قادر به تولید گره می باشند. این گیاه برروی اکثر خاک ها مخصوصا خاک های لومی که به اندازه کافی دارای آهک هستند رشد می کند. خاکهای با بافت سنگین، رسی و مرطوب مناسب گیاه نیستند. استفاده صحیح از کود می تواند افزایش عملکرد نخود را باعث شود. این گیاه اکثرا برای افزایش محصول نیاز به کودهای فسفره پتاس دار و آهک دارد. آهک را بایستی قبل از کاشت استفاده کرد و به طور کامل آن را با لایه شخم خاک مخلوط کرد. نخود به شوری خاک بسیار حساس است.
-محاسبات
برای تعیین پتانسیل تولید گیاه نخود در این مناطق از روش پتانسیل تولید آبی یا پتانسیل تولید حرارتی - تابشی استفاده شده است. این مدل تولید خالص گیاه زنده و عملکرد محصول را برای بهترین واریته در شرایط مطلوب از نظر آب، مواد غذایی و در شرایط کنترل آفات و بیماری ها برآورد می کند. برای محاسبه وزن خالص تولید کل گیاه زنده از رابطه [1] استفاده می شود: Bn= - 0.36*bgm*KLAI - / - - 1/L+ 0.25*ct - [1] که در آن، Bn وزن خالص تولید کل گیاه زنده، Bgm حداکثر وزن کل ناخالص گیاه زنده - کیلوگرم در هکتار - ، LAI شاخص سطح برگ و K فاکتور تصحیح که برای LAI کمتر از 5 m2/m2 برابر 0/95 است. L طول دوره رشد - روز - و Ct ضریب تنفس است که از رابطه [2] بدست می آید.
.نتایج و بحث
نتایج محاسبات انجام شده جهت تخمین میزان تولید خالص بیوماس و پتانسیل تولید در 2 منطقه مورد مطالعه به صورت خلاصه در جدول شماره 1 آمده است.
-1محاسبه حد اکثر میزان تولید ناخالص بیوماس - bgm -
N طول روز
n تعداد ساعات آفتابی
1-f نسبت روزهایی که هوا صاف است t متوسط درجه حرارت روزانه bc حداکثر میزان کل تولید بیوماس ناخالص در هوای صاف - kg/ha.day - bo حداکثر میزان کل تولید بیوماس ناخالص در هوای ابری - kg/ha/day - bgm حداکثر میزان تولید ناخالص بیوماس - kg CH2O/ha/day -
.2 محاسبه میزان تولید خالص بیوماس - Bn -
C30 ضریب تنفسی برای لگوم Ct ضریب تنفس
L تعداد روز تا رسیدن محصول KLAI فاکتور تصحیح
Bn میزان تولید خالص بیوماس - kg/ha - HI شاخص برداشت
Y عملکرد - کیلوگرم در هکتار ماده خشک -
همان گونه که جدول نشان می دهد میزان عملکرد برای محصول نخود در دشت سیلاخور بدون وجود محدودیت های خاک، آب و مدیریت برابر با 4079/9 کیلوگرم در هکتار - معادل 4 تن - ماده خشک است و این مقدار در دانشکده کشاورزی 3404/14 کیلوگرم در هکتار - معادل 3/5 تن - بدست آمده است. از روی مقایسه این نتایج می توان برداشت کرد که بدون در نظر گرفتن محدودیتهای خاک، آب، مدیریت، آفات و بیماری؛ دشت سیلاخور از نظر کشت محصول نخود از لحاظ اقلیمی مناسب تر از دانشکده کشاورزی باشد. البته باید در نظر داشت این مقادیرچندین برابر عملکرد برداشت شده نخود در دشت سیلاخور و دانشکده است.