بخشی از مقاله
چکیده
امروزه یکی از روشهای یادگیری فعال، استفاده از بازی است. بازی در عین این که وسیله ی سرگرمی است، جنبه آموزندگی و سازندگی نیز دارد و در برخی موارد اشتغال کودک به بازی بیش از ارزش خواندن کتاب است، کودکان در خلال بازیها به ویژه بازیهای آموزشی، به مفاهیم ذهنی جدیدی دسترسی پیدا میکنند و مهارتهای بیشتر و بهتری را کسب میکنند. آنان به کمک بازی تجارب ارزندهای به دست میآورند. در حین بازی مطالب آموختنی، بدون فشار و با میل و رغبت فراگرفته میشود. به همین دلیل برخی از مربیان دست اندرکاران تعلیم و تربیتمعتقدند که هرگونه مطالب درسی را باید فقط همراه با بازی به کودک آموخت و اصولاً بهتر است ساعات رسمی دروس مدارس ابتدایی را به ساعات بازیهای خلاق و آموزنده تبدیل کرد.
در این مقاله به شیوه کتابخانهای، از روشهای ناکارآمد سنتی تدریس یاد میشود و در ادامه به طور مفصل به انواع تدریس به روشهای مدرن خواهیم پرداخت. یکی از این نوع روشها استفاده از بازی در تدریس است که پیرامون آن و اثرات استفاده از روش بازی به نکات مهمی اشاره میشود. در پایان به جهار نوع بازی تقلیدی، نمایشی، نمادی، وتخیلی میپردازیم.
مقدمه
هدف اصلی امر آموزش ایجاد یادگیری در دانش آموزان است و این امر با عمل تدریس اتفاق میافتد. پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تحت تأثیر عوامل مختلفی است که اگر این عوامل و چگونگی تأثیر آنها در پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مورد شناسایی قرار گیرد، به خوبی می توان به اهداف نظام تعلیم وتربیت دست یافت. یکی از این عوامل، روش تدریس معلمان است
عمل تدریس سلسله فعالیت های مرتب، منظم، هدف دار و از پیش طراحی شده است؛ فعالیتی که هدفش ایجاد شرایط مطلوب یادگیری است. فعالیتی که به صورت تعامل و رفتار متقابل بین معلم و فراگیر جریان دارد یعنی ویژگیها و رفتار معلم در فعالیتها و اعمال شاگردان تأثیر میگذارد و بالعکس. از ویژگیها و رفتارهای آنان متأثر میشود، این تأثیر ممکن است به صورت مستقل یا غیرمستقل به وقوع بپیوندد. به عبارت دیگر، تدریس عبارت است از تعامل یا رفتار متقابل معلم و شاگرد، براساس طراحی منظم و هدفدار معلم برای ایجاد تغییر در رفتار شاگرد
هدف از تدریس افزایش توانایی یادگیری است و تدریس خوب نتیجه اش خوب یادگرفتن است. دانشآموزانی خوب یاد میگیرند که راهبردهای خوب یادگرفتن وکسب آموزش و پرورش را درخود توسعه میدهند. الگوی تدریس به دانش آموزان کمک میکند که ذخایر این راهبردها در آنان توسعه یابد، این الگوها به رشد دانش آموزان به مثابه فردی با توانایی افزایش تفکر و رفتار عاقلانه و ساختن مهارتها و تعهدات اجتماعی یاری میرساند
روشهای ناکارآمد سنتی
متأسفانه در مدارس موجود چندان توجهی به این اصل نمیشود. نظامهای آموزشی و معلمان بیش از آنکه عمل کنند حرف میزنند آنان با روشهای خشک قالبی، دیکته کردن کتابهای درسی و برنامه های فشرده خود، قدرت اندیشیدن را از شاگردان گرفته اند. مدارس به جای انتقال و انباشتن حقایق علمی به ذهن شاگردان، بایستی به روشهای فعال که باعث افزایش قدرت تفکر انتقادی و اندیشیدن در دانشآموزان می شود تأکید کنند
در گذشته اعتقاد بر این بود که تنها کلاسهای ساکت و بی تحرک، کلاسهای یادگیری واقعی هستند. در آن زمان مدیران مدارس در راهروهای خاموش قدم میزدند و با شنیدن کوچکترین صدا به کنترل کلاسها میپرداختند. دانش آموزان به عنوان افرادی منفعل و پذیرنده صرف معلومات، تلقی میشدند که مجبور بودند 6 الی 8 ساعت در کلاسهای درسی مختلف نشسته و شنونده محض سخنرانیهای معلمان خود باشند
در روشهای سنتی تدریس، علی الخصوص در ریاضی، فرایند و جریان تدریس و یادگیری به گونه ای است که مانع از فعالیت و درگیری دانش آموز در تجارب یادگیری میشود. معلم متکلم وحده بوده و بدون درنظر گرفتن تواناییها، استعدادها و علایق شاگردان، به صورت یکنواختی محتوای کتاب را در قالب سخنرانیهای طولانی مدت به آنها انتقال میدهد. از نتایج رویکرد سنتی در تدریس در سیستمهای آموزشی، افت تحصیلی شدید در دانش آموزان و توجه آنها فقط به حفظ و تکرار مطالب و محتوای دروس است. این مشکلات، دامنگیرِ نظام آموزشی کشورمان نیز میباشد، به طوری که نظام آموزش و پرورش را دچار چالش جدیکرده است
روشهای فعلی ما بیشتر برای انباشتن ذهن دانش آموزان به مطالب تکراری و همچنین تقویت "حافظه" تلاش میکنند و از هدف اصلی خود که »تفکر« میباشد دور افتاده است. در آموزش و پرورش متکی به حافظه که بحث کمتری درکلاس به منظور بالارفتن شناخت و قدرت درک دانش آموزان صورت میگیرد، ممکن است فراگیران به آزمونها پاسخ صحیح بدهند ولی استعدادهای ذاتی آنها شکوفا نشود. راجرز می گوید : آن نوع یادگیری تسهیل میشود که خودانگیخته باشد و شاگرد در فرایند یادگیری مشارکت مسئولانه داشته باشد، زیرا در این راستا خودانگیختگی کل شخصیت شاگرد، یعنی عقل و احساس او را شامل میشود وفراگیرترین و پایدارترین نوع یادگیری را به وجود میآورد
بسیاری از محققان از جمله میلگرام - - 1990 و گوری - - 1996، شیوه های سنتی تدریس را از مهمترین موانع رشد خلاقیت در آموزش و پرورش میدانند. برخی دیگر هم - رنزولی، 1993، مللو، - 1996 بر این نکته تأکید دارند که برای داشتن نظام آموزشی سازنده، نظام سنتی باید متحول شود و به سوی آموزشهای خلاق هدایت گردد.
تجربه آموزش درس ریاضی به شیوه سنتی
نتایج به دست آمده از گزارش سومین مطالعات بین المللی ریاضی و علوم نشان میدهد که برون دادهای آموزشی کشور، حتی در مقایسه با کشورهای در حال توسعه، تفاوت فاحش و چشمگیر دارد. تفاوت 32 نمره ریاضی پایه سوم - یا 8 درصد تفاوت در متوسط پاسخهای صحیح - 36 نمره در ریاضی پایهی چهارم - یا 10 درصد تفاوت در متوسط پاسخهای صحیح - با اولین کشور قبل از ایران در جدول رده بندی یا تفاوت 92 نمره ریاضی پایه سوم - یا 21 درصد تفاوت در متوسط پاسخهای صحیح - و 100 نمره در پایه چهارم 21 - درصد تفاوت در متوسط پاسخهای صحیح - با متوسط عملکرد دانشآموزان 24 یا 26 کشورشرکت کننده در آستانهی قرن بیست و یکم در سال جهانی ریاضیات هشداری است که باید جدی گرفته شود.
یکی از متغیرهای اثرگذار بر عملکرد تحصیلی که در سومین مطالعه بین المللی ریاضی و علوم به منظور فراهم آوردن یک زمینه آموزشی مناسب برای تفسیر نتایج آزمون ریاضی مورد بررسی قرار گرفت میزان علاقه دانش آموزان به ریاضی و نگرش آنها نسبت به ریاضی بوده است. نتایج به دست آمده از سئوال - چقدر ریاضی را دوست دارید - و میزان توافق آنها با دو عبارت - ریاضی خسته کننده است - و - من از یادگیری ریاضی لذت میبرم - نشان دهندهی رابطه ی مثبت بین متغیر میزان علاقه ی دانش آموزان به ریاضی و پیشرفت تحصیلی و همچنین رابطهی مثبت بین متغیر نگرش مثبت به ریاضی و عملکرد در ریاضی است. بهعبارت دیگر معمولاً دانش آموزان دارای نگرش مثبت نسبت به یک موضوع درسی در آن درس موفقتر و دانشآموزان دارای نگرش منفی ناموفقتر هستند
میتوان ریشههای این نتیجه نامطلوب را در وضعیت برنامه ی درسی، شیوه های تدریس و برنامه ریزی آموزشی جستجو کرد. از آن جایی که محتوای برنامه های درسی در این دروس تا حد زیادی با دیگر کشورها یکسان است، این ضعف بیشتر از روشهای نامناسب آموزش و یادگیریناشی میشود که عملاً دانشآموزان را به سوی یادگیری حافظه ای سوق میدهد. نتیجه این پژوهشها ضرورت بازنگری در روشهای آموزش و یادگیری و چرخش به سمت روشهای فعال را بیش از هر زمان دیگری خاطر نشان می سازد