بخشی از مقاله

چکیده

حفظ، احیا، مرمت و مطالعهی آثار تاریخی مقولهای است که در عصر حاضر جایگاه ویژهای به خود اختصاص داده است. اهمیت این امر به جز پیدایش عوامل جدید آلودگی - و لزوم شناخت و پیشگیری از آنها - و تشدید مکانیسم تخریب آثار تاریخی، که در نتیجهی صنعتی شدن جوامع در قرون اخیر رخ داده است، توجه ویژهی انسان عصر حاضر به پاسداشت میراثیست که در معرض خطر نابودی و فراموشی است.

مسئلهای که در پژوهش پیش رو بستر مطالعات باستانشناسی قرار گرفت، شیوهی تدفین نمونهی موردی گورخمرهی کشف شده در تالار اشکانی نخل ابراهیمی شهرستان میناب، به همراه لوازم همراه با جسد است، که در بخشهایی مجزا با هدف مطالعهی انواع تدفینهای باستانی - انگیزه و دلایل وجود انواع تدفینها در تمدنها و ادیان مختلف - و تطبیق گورخمرهی کشف شده در تالار اشکانی نخل ابراهیمی شهرستان میناب با آنها، با مطالعهی آیین تدفین مردگان در دوران باستان، اقوام و ادیان مختلف و همچنین انواع تدفینهای مستقیم و ثانویه به روش کتابخانهای و مشاهدهای نمونهی موردی انجام شد.

بخش اول مطالعات شامل معرفی انواع تدفین های باستانی از قبیل تدفین های مستقیم و ثانویه در تمدنهای باستانی گوناگون، ادیان مختلف، اشیای دفن شده به همراه مردگان، و بخش دوم شامل معرفی و تطبیق گورخمرهی مذکور با این شیوههای تدفین است که پس از مطالعات و مشاهدات انجام شده، گورخمرهی مورد نظر از لحاظ نوع تدفین ثانویه - جنینی درون خمره - که خاص زرتشتیان اشکانی است، به دوران اشکانی نسبت داده شد.

در این نوع تدفین ابتدا مردگان را بر بلندی یا دخمهای میگذاشتند تا اجساد آنان طعمهی پرندگان و حیوانات شوند و استخوانهای جمعآوری شده در ستودان - استخواندان - ، درون خمرهای بهصورت جنینی همانند رحم مادر قرار گرفته و به همراه لوازم شخصی فرد متوفی دفن میشد. همچنین اشیایی که همراه با جسد در خمره دفن شدهاند نیز مورد بررسی قرار گرفت و در دستهبندی انواع اشیای دفن شده به همراه مردگان، در بخش اشیای تزئینی و کاربردی جای گرفت.

مقدمه

تاریخ برای هر قومی اهمیتی حیاتی دارد. رفتارهای نیک و بد گذشتگان را برای ما بازگو میکند و علل کامیابی و ناکامی جوامع را به ما میآموزد. گورستانهای بهجا مانده، ویرانههای کاخ ها، بناهای شگفتانگیز اهرام مصر و کاخهای کسری و آثار تمدن تخت جمشید هریک در عین خاموشی هزار زبان دارند و سخنها میگویند. لذا خداوند در قرآن مجید دستور میدهد که مسلمانان برروی زمین سیر و سیاحت کنند و آثار گذشتگان را در دل زمین یا درروی خاک با چشم خود ببینند و از مشاهدهی آن عبرت بگیرند. خداوند  میفرملید : " بگو در زمین سیر کنید و ببینید عاقبت گناهکاران چه شد. عاقبت کسانی که پیش از آنان بودهاند چه شد؟ و چگونه نابود شدند؟ آنان تعدادشان از اینان بیشتر و قدرت و آثارشان در زمین سختتر و فزونتر بود اما آنچه را بهدست آورده بودند به کارشان نیامد.

هنر ایران از دوران پیش از مهاجرت آریایی ها به این سرزمین و تشکیل دولتهای پادشاهی، بازتاب تمدن، فرهنگ، و شیوه ی زندگی مردمی ست که در این خطه می زیسته اند. آثار کم نظیری که از تمدنهای شهر سوخته، شوش، عیلام، جیرفت، سیلک، هفت تپه و سایر تمدن ها در مناطق مختلف ایران کشف شده، هر یک سند زنده ای از تاریخ کتابت نشده ی ایران است.

تنوع ابزار و لوازم زندگی روزمره ی اقوام مختلف در ادوار گذشته ی تاریخی، از لحاظ جنس، فرم، و کاربرد بستر پژوهش هایی در جهت درک صحیح تمدن های پیشین است. لزوم مطالعه ی تاریخ، ناکافی بودن عمر انسان برای کسب تمامی تجربه ها و میل به جاودانگی و دانستن است. تنها از راه مطالعه ی تاریخ میتوان از تجارب گذشتگان بهره گرفت و به درازای تاریخ عمر کرد.

شیوه ی تدفین مردگان در دوران پیش از تاریخ، یکی از این موارد است. مسئلهای که در پژوهش پیش رو بستر مطالعات باستانشناسی قرار گرفت، شکل خاص تدفین نمونهی موردی گورخمرهی کشف شده در تالار اشکانی نخل ابراهیمی شهرستان میناب است، که در بخشهایی مجزا به مطالعهی آیین تدفین مردگان در دوران باستان، اقوام و ادیان مختلف و همچنین انواع تدفینهای مستقیم و ثانویه پرداخته شده است. همچنین اشیایی که همراه با جسد در خمره دفن شدهاند نیز مورد بررسی قرار گرفت.

این پژوهش به شیوهی مطالعات کتابخانهای و مشاهدهی نمونهی موردی ذکر شده، و تطبیق با انواع شیوههای تدفین در دورهی تاریخی منتسب به نمونهی موردی - اشکانی - صورت گرفت.

.1  آیین تدفین مردگان

1-1 تدفین در اقوام باستان مطالعهی تدفین در بررسیهای مربوط به مردمشناسی و شناخت جوامع ابتدایی و تاریخ تحولات آن بسیار مؤثر است.

زیرا در طول تاریخ، مرگ عامل مرموز و ناشناختهای برای بشر بوده که تنها راه تجربه و شناخت آن ،خواب و خرافهها و داستانها و افسانههای خود ساختهی مردمان بوده است. مهمترین مؤلفهای که در نوع تدفین نزد ملتها تأثیر میگذاشت عقیده به معاد و نگاهی بود که آنان به مرگ داشتند. در جوامع اولیه تصور روح و روان بسیار مبهم و پیچیده است.

بشر نخستین، اجداد و اموات خود را میپرستیدند و این پرستش نیاکان خالی از فکر بقایای روح نبود. ادامه و باقیماندهی این اعتقادها، یکی از جریانهایی است که در تدفینهای تابوتی دخیل بوده است. از دورهی آغاز شهرنشینی به بعد بهخصوص در دوران تاریخی ایران پیش از اسلام، شاهد ساخت اولین قبرستانهای منظم هستیم که نشانگر وجود سازمانهای اجتماعی در امر تدفین است.

از شروع دورهی تاریخی در ایران، تأثیر نفوذ ادیان تکخدایی بر نوع تدفین دیده میشود. و مشخصترین پدیدهی آن، کم شدن اشیاء و آثار تدفین در قبور است. نوع تدفین در هر سرزمین و در هر دورهی تاریخی، نشانگر نوع عقاید، آداب، رسوم، سنتها و باورهای یک قوم یا مردم یک سرزمین بوده است. در واقع گورهای مکشوفه در سایتهای باستانی همواره مانند دایرهالمعارفی عظیم برای باستانشناسان به شمار میرود که آنان را به کورهراههای متروکهی تاریخ راهنمایی میکند و به سؤالات بیشمار آنان جواب میگویند.

در بین تمام ملتهای باستان، جسد مرده را با یک دیدگاه بیشتر نمینگریستند. اینکه آنها آلوده هستند و باعث گندیدگی و فساد و تعفن و مزاحمت برای زندگان میشوند، بنابراین باید در اسرع وقت آنها را نابود کرد. این برداشت کاملاً طبیعی و حاصل تجربهای همگانی بود. برای رسیدن به این مقصود، یعنی نابودی جسد، در آغاز دو راه در پیش روی انسان بوده است:

یا مردگان را در زیر خاک دفن کند و یا آنها را بسوزاند و بدین طریق از بقایای آنان راحت شود. بعدها که اعتقاد به جهان پس از مرگ شکل گرفت، آتش و گور دروازههایی شدند برای رفتن به جهان پس از مرگ. کمکم در بین آریاییان که اجساد مردگان خود را می سوزاندند این اعتقاد به وجود آمد که بخشهای ظریف و پالودهتر مرده همراه با روح به وسیلهی ایزد آتش روانهی جهان دیگر میشود. تا اینجا مراسم مردهسوزی باعث خلق اسطورهای شده است که میگوید: مرده به واسطهی آتش راهی دیار مردگان میشود. حال که این اسطوره شکل گرفت و مردم به آن ایمان آوردند، مسئلهی چگونگی شکل گرفتن این مراسم به وجود آمد.

مردگان که در ابتدا مشکلی بردوش بازماندگان بودند و به طریقی طبیعی مانند خورده شدن توسط حیوانات وحشی و یا شیوههای معقولتر مانند سوزانده شدن و تدفین از بین میرفتند، به مرور زمان و با رشد اندیشهی بشر، به جایگاهی رسیدند که همچون خدایان مورد پرستش قرار گرفتند و هنوز نیز آثار این مردهپرستی را در بین بیشتر جوامع میتوان دید که به صورت احترام فوقالعاده به نیاکان درگذشته رایج است. از نمونههای این مردهپرستی را میتوان در بین قوم مایا از بومیان مکزیک، سراغ گرفت. آنها بعد از آتش زدن مرده، خاکستر او را در مجسمهای که به خاطر او ساخته بودند میریختند و در معبد میگذاشتند و همیشه مورد احترام و تقدس بود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید