بخشی از مقاله

چکیده 

هدف این پژوهش بررسی رابطه ارتباطات سازمانی با توانمندسازی کارکنان آموزش و پرورش شهر میناب بود. این پژوهش با توجه به هدف از نوع کاربردی بوده و با استفاده از روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان آموزش و پرورش شهر میناب بود  در این پژوهش جامعه آماری با نمونه آماری برابر است. ابزارگردآوری اطلاعات در اینپژوهش پرسشنامه توانمندسازی کارکنان - اسپریتزر - و ارتباطات سازمانی اثربخش - رابینز - بود. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرمتخصصان و کارشناسان سنجیده شده است. پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد که برای پرسشنامه توانمندسازی کارکنان ./79 و ارتباطات سازمانی اثربخش ./86 به دست آمد. روش آماری برای تجزیه و تحلیل دادهها، آمار استنباطی - ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون - بوده است. به طور کلی نتایج بیانگر آن است که بین توانمند سازی کارکنان و ارتباطات سازمانی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین مولفه های ارتباطات، بجز مولفه استفاده از شبکه ارتباطات غیررسمی رابطه معنی داری وجود دارد. در نهایت، از بین مولفه های ارتباطات سازمانی، کنترل هیجانات، بیشترین میزان همبستگی را با توانمندسازی دارد.

کلیدواژهها: توانمندسازی کارکنان، ارتباطات سازمانی، کارکنان آموزش و پرورش.

مقدمه

امروزه توانمندسازی به عنوان یکی از ابزارهای سودمند ارتقاء کیفی کارکنان و افزایش اثربخشی سازمانی تلقی می گردد. به منظور کسب موفقیت در محیط در حال تغییر کسب و کار امروزی، سازمان ها به دانش، نظرات، انرژی و خلاقیت کارکنان، اعم از کارکنان خط مقدم تا مدیران سطح بالا، نیازمندند. جهت تحقق این امر، سازمانها از طریق توانمندسازی مربوطه به منظور تشویق آنان به ابتکار عمل بدون اعمال فشار، ارج نهادن به منافع جمعی سازمان با کمترین نظارت و انجام وظیفه به عنوان مالکان سازمان، اقدام می نمایند. توانمندسازی کارکنانٌ را قادر می سازد تا در مواجهه با مشکلات و تهدیدها، از مقاومت و انعطاف پذیری بیشتری برخوردار باشند.

لذا می توان به عنوان منبعی که از آسیب پذیری کارکنان جلوگیری نماید و بذر امید را در شرایط بحرانی از جمله انهدام سرمایه های مالی و از بین رفتن زندگی انسانی در دل آنان بکارد،مفید واقع گردد - مرتضایی،1391،به نقل از پاک طینت وفتحی زاده،. - 1387یکی از عوامل مهم بر توانمندسازی کارکنان رهبری اخلاقی می باشد - مرتضایی،. - 1391ضرورت توجه سازمانها به رهبری اخلاقیٍ از آنجا ناشی می شود که در تحقیقات به عمل آمده، نتایج مثبت رهبر اخلاقی برای سازمانها ثابت شده است. مقتضای این نوع رهبری، توسعه استانداردهای اخلاقی برای اداره ی رفتارهای کارکنان و نیز اجرای مؤثر استانداردهای اخلاقی در رفتار آنان است - مهدوی،1393،به نقل از ایلمازَ، - 2010

رهبری. اخلاقی اخیراً طلایه دار مطالعات رهبری شده است که این ناشی از تعداد زیاد رسوایی های اخلاقی است که در سازمانها اتفاق می افتد - بردبار و همکاران،. - 1391گستره وقایع و رویدادهای غیراخلاقی متعدد در سطح خرد و کلان در سازمان و محیط های کار، خود مؤید نیاز به مدیریت هرچه مطلوبتر رفتار و عملکرد اخلاقی در محیط کار است. چرا که بخشی از نقش های اجرایی و مدیریتی مدیران و رهبران در سازمانها، ایجاد چارچوب و فضایی اخلاقی برای دیگران است. همچنین پژوهشگرانی چون مندونکاُ و ارونسونِ برنقش و مسئولیت مدیران سطوح عالی تا پایین در ایجاد فضای اخلاقی و ارزشی تاکید ویژه ای دارند - بردبار و همکاران،. - 1391رهبری اخلاقی شکلی از رهبری است که نیازمند توسعه ی استانداردهای اخلاقی برای اداره رفتارهای کارکنان و اجرای استاندارهای اخلاقی به طور مؤثر در رفتارهایشان می باشد.

رهبری اخلاقی می تواند به عنوان تلاشبرای گسترش عدالت، نشان دادن احترام به ویژگیهای فردی دیگران و ترکیبی از ویژگیهای صداقت، قابلیت اعتماد، امین بودن، خلوص، تصمیم گیری دموکراتیک و مشارکت حمایتی، دلسوز بودن و مهربان بودن توصیف شود. رهبری اخلاقی رهبری به شیوه ای است که به حقوق و مقام دیگران احترام می گذارد. رهبران ماهیتاً در یک موقعیتی از قدرت اجتماعی هستند و رهبری اخلاقی بر چگونگی استفاده رهبران از قدرت اجتماعی خود برای تصمیماتی که می گیرند، فعالیتهایی که در آن درگیر هستند و شیوه ای که آنها بر دیگران اثر می گذارند، تمرکز دارد. بنابراین در این نوع رهبری، ارزشهای اخلاقی پذیرفته شده برای همه، نظیر عدالتٌ، انصاف2ٍ،صداقتَ ، درستی و راست کرداریُ محور تمرکز و توجه است - بردبار و همکاران،. - 1391

یک مدیر یا سرپرست از طریق به نمایش گذاشتن اصولی که بر شمرده شد، در کنار برقراری روابط انسانی و صمیمانه با کارکنان، شیوه های رفع نیازهای انسانی و مشروع کارکنان و سازمان را در اجماعی هدفمند برای رسیدن به افق های رشد و تعالی فردی و جمعی گردهم می آورد. این نحوه عملکرد بدون تردید سلامت و امنیت بیشتری را در فضای سازمان، حکمفرما خواهد نمود.از آنجایی که هر مدیر یا سرپرستی در دنیای کاری خود به شدت از طرف کارکنان تحت نظر است، طبیعی است که در صورت پایبندی به ارزشها و اصول اخلاقی نظیر بی طرفی و انصاف و عدالت، به عنوان الگو از طرف کارکنان برای الگوبرداری انتخاب خواهد شد - مرادزاده و همکاران،. - 1393دریک سازمان ارزشهای کلیدی متعددی از فرهنگ کار وجود دارد .

در بسیاری از سازمانها ارزشهای مهم فرهنگ کار مانند پاسخگویی، سازگاری، همکاری، تعهد، ارتباط مؤثر، حقوق صاحبان سهام، توانمندسازی، روحیه خوب، حرفه ای، اعتماد، بهبود مستمر کیفیت و احترام گذاشتن به همه کسانی که ارزشهای کلیدی سازمان را همواره بدون هرگونه خطا و اشتباه را اجرا خواهد کرد - اروکاتلی و چفراِ،. - 2015در برخی از پژوهش ها، مطرح گردید که رهبران برای اینکه اثربخش بوده و در بلندمدت بتوانند به موفقیت دست یابند، باید به صورت اخلاقی عمل نمایند. آنها باید بالاترین استانداردهای اخلاقی را در اقدامات، ارتباطات، رفتارها و تصمیمات خود بروز دهند، بگونه ای که سایر افراد سازمان بتوانند از آنها پیروی نمایند - دوستار و همکاران،. - 1393 سازمان ها، یکی از مهم ترین نهادهای اجتماعی دنیای امروز هستند که دامنه تاثیر آنها بر شئون مختلف زندگی انسان ها، بسیار گسترده است. این نهادها، در متن محیط اجتماعی به بلوغ می رسند و به همین علت، به عنوان سیستمی پیچیده، همواره در تعامل مستقیم با محیط درونی و بیرونی خود

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید