بخشی از مقاله
چکیده
در مقالهی حاضر، به بررسی جایگاه ادبیات روستایی در اشعار کودکانهی جعفر ابراهیمی پرداخته میشود؛ به همین منظور، این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانهای و به شیوهی تحلیلی - توصیفی انجام گرفته است و در پی پاسخگویی به چگونگی بازتاب روستا، فرهنگ عامهی روستایی در اشعار کودکانهی ابراهیمی است. اشعار کودکانهی ابراهیمی، افزون بر مضامین آموزشی، اخلاقی، سرگرمی و ...، کیفیّت زندگی روستایی، باورهای عامه و فرهنگ همزیستی مردم را به تصویر میکشد که اغلب با ویژگیهای اقلیمی و فرهنگی مناطق آذربایجان منطبق است. او روستازادهای است که با بازگشت به گذشته و غوطه-ورشدن در دورانکودکی، اغلب توصیفات شعریاش را از فضای زادگاهش برگرفته و با زبان سادهی کودکانه بیان کرده و بستر اصلی اشعارش، ترسیم خاطرههای شیرین و در عین حال نوستالژیک و باقیمانده از دوران کودکی است؛ این ترسیمها، به شیوههای مختلف، از قبیل اشاره به باورهای عامه، بازیهای نمادین، معیشت مردم و ... جلوهگر شده است.
واژگان کلیدی: ادبیات روستایی، فرهنگ و باورهای عامه، شعر کودک، جعفر ابراهیمی.
.1 مقدمه
ادبیات روستایی به زندگی انسان در محیط روستا و فرهنگ و باورهای عامهی رایج در آن میپردازد . تونی موریسون - - Toni Morrison، اولین بار از عنوان ادبیات روستایی استفاده کرده است - رینلد، . - 99 :1382 این نوع از ادبیات، ابتدا به شکل داستاننویسی در قرن بیستم ظهور کرد و موضوع آن، زندگی انسان در محیط روستا -که در بردارندهی روابط اجتماعی، فرهنگی و درگیریهای انسان با طبیعت به خاطر در اختیار گرفتن آن منابع برای خود است- میباشد - زینالدین، . - 11 :2003 از میان داستاننویسان غربی که در نوشتن ادبیات روستایی پرآوازهاند، تامس-هاردی - - Thomas Hardy نویسندهیانگلیسی و پرلباک - - Pearl Buck نویسنده آمریکایی - برندهی جایزهی نوبل - را میتوان نام برد؛ محمود دولتآبادی، احمد محمود و امین فقیری نیز از داستاننویسان ایرانی هستند که به مسائل و موضوعهایروستایی و معیشتدهقانان پرداختهاند - میرصادقی، . - 325 :1381
اگرچه در ادبیات بزرگسالان هدف از پرداختن به روستا، طرح مشکلات آنان و ترسیم فضای خفقان و تسلّط اربابان بر رعیّت است، در شعر و داستان کودکان و نوجوانان، تصویر ارائه شده از روستا بازتاب صمیمیّت و محبت روستاییان و طبیعت دلنشین آن است. پرداختن به روستا در ادبیات کودک، حاصل رابطهی دو سویه بین هنرمند بزرگسال و مخاطب خردسال است؛ از سویی، کودکان، به دلیل وضعیت ویژهی روحی - روانی و بازیگوشیهای کودکانه، محیط روستا را بر شهر ترجیح میدهند؛ ازسویدیگر، تصویرسازیهای شاعران در عرصهی ادبیات کودک که به طور عموم مربوط به گذشته اجتماعی نویسنده/ شاعر است که در وستا پرورش یافته است؛ به دلیل صمیمیّت بیش از حد اینگونه از متون، انعکاس فضای روستا میتواند برای مخاطبان جذّاب باشد - ممدوح طه، . - 50 :1983 در این آثار شاعر/ نویسنده میخواهد از طریق بیانِ خاطرات خود، کودک را به سیر در گذشتهی خود وا دارد و با این انتخاب سنجیده، روح مخاطب را پرورش داده، ذهن او را بگستراند و او را در مسیر سلامت که طبیعت به او ارزانی داشته، نگه دارد - کیانوش، - 103 : 1379
طرح و بیان محیط روستا و فرهنگ جاری در آن، میتواند سبب رشد ذوق زیباییشناسی کودک شود؛ ارزشهای اخلاقی را به کودکان انتقالدهد؛ عواطف، احساسات و تفکّر کودکان را برانگیزد؛ به نیازهای رشدی و روانشناختی کودکان پاسخ دهد و فرهنگ و دانش بشر را به آنها معرفی میکند - همان: - 33؛ بنابراین، در پرداختن به روستا در ادبیات کودک و نوجوان، باید به عواطف و احساسها، کنجکاویها و تجربههای مخاطب توجه شود و تکیهی اصلی آن بر تصویر باشد - قزلایاغ، . - 50 :1392 از آنجا که روستا و طبیعتِ آن -همانگونه که از نقاشیهای کودکان پیداست- عنصر جداییناپذیر زندگی کودک است که شناخت آن برای کودک، بر پایهی عاطفه استوار است؛ این نوع شناخت، باعث میشود » کودک، پدیدهها را از دیدِ عاطفی - نه عقلی- تفسیر کند و بر همین اساس، آنها را جاندار پندارد. از دیدگاه کودک، موجودات زنده هستند و هیچ وجه تمایزی بین موجود زنده و غیر زنده نیست - «بلالی، - 12 :1379؛ به طوری که کوه، ابر، درختان، حیوانات و ... سخن میگویند، میخندند، بازی میکنند و ... ؛ همچنین برخی از باورهای عامه و بازیهای روستایی برای کودکان شادمانی و لذّت را به همراه دارد؛ در مقابل آن، در شعر کودک و نوجوان، نوعی شهرگریزی و انتقاد از محیط شهری به چشم میخورد؛ از این روی که سرشت پاک کودک با طبیعت روستا سنخیّت بیشتری دارد؛ همچنین فضای شهری و مشکلات آن باعث جلوگیری از بازیگوشیهای کودکانه میشود.
.2 پیشینهی پژوهش با وجود این که شاعران حوزهی کودک و نوجوان دربارهی روستا اشارات مختلفی داشتهاند، در هیچ پژوهش
مستقلّی، به بررسی جایگاه ادبیات و باورهای عامهی روستایی در اشعار کودکانه سخن به میان نیامده است؛ با وجود این، مهتاب مرآتی در رساله کارشناسی ارشد با عنوان »تصویر روستا در شعر کودک و نوجوان پس از انقلاب اسلامی - 1390 - « به بررسی آثار سی و هشت تن از شاعران شعر کودک و نوجوانان پرداخته است. نتیجهی این پژوهش نشاندهدمی شاعران شعر کودک و نوجوان با تابعیّت انقلاب اسلامی که انقلابی سنّت گرا بود و با عنایت به این نکته که روستا را مظهر سنّت میدانند، توصیف آن را در کانون توجّهات خویش قرار دادند و همه عناصر انسانی، حیوانی و محیط طبیعی و فیزیکی آن به تناوب و با دیدی به دور از واقعیّت در آثار آنان انعکاس یافته است. لازم به ذکر است که در این میان بیشترین توجه شاعران به محیط طبیعی و فیزیکی روستا بوده است و کمترین نگاه شامل بافت فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی روستا و سختیهای مردم آن.
.3 ضرورت تحقیق ضرورت این تحقیق، احساس نیاز به بررسی بنیادهای ذهنی شاعران کودک و نوجوان در سرودن شعر و پیوند آن با مخاطبان است. باید گفت که روستا و طبیعت از مهمترین مضامین شعر کودک است و به تبع آن، باورها، آداب و زندگی روستایی نیز در شعر این گروه انعکاس مییابد که متأسفانه در پژوهشها چندان موردتوجّه قرار نگرفته
است و کمبودِ آن، در پژوهشهای ادبی احساس میشود.
.4 نگاهی به زندگی و شعر جعفر ابراهیمی جعفر ابراهیمی در 21 مهرماه سال 1330 در روستای حور واقع در استان اردبیل، در خانواده ای با ذوق و قریحهی ادبی به دنیا آمد و تا کلاس چهارم دبستان تحصیلات خود را در آن جا ادامه داد. ابراهیمی در دوران کودکی به کلاس قرآن میرفت و اغلب به حفظ سورههای قرآنی مبادرت میورزید. او در سال 1341 به همراه خانواده به تهران آمد و دیپلم خود را در رشتهی ریاضی گرفت. ابراهیمی اولین شعر خود را در 13 سالگی به تقلید از پروین اعتصامی سرود و آن را با نام » آن شب باران آمد«، در مجلهی سروش کودکان چاپ نمود؛ همچنین، در هنگام بازی جمله های موزون می ساخت. در نوجوانی نیز اشعاری کودکانه و ساده به زبان میآورد. او به تدریج سرودن برای گروه سنّی کودک و نوجوان را آغاز نمود و در آن به روستا و عناصر آن پرداخت. از سال 1358 ، نوشتن داستان برای کودکان و نوجوانان را به شکل اختصاصی دنبال کرد و توانست آثاری را تألیف نموده و برخی را در مجلات به چاپ رساند.
میل شدید وی به داستان نویسی و شعرسرایی باعث شد تا در سال 1360، به درخواست کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، به این سازمان منتقل شود و مسئولیت شورای شعر کانون را تا زمان بازنشستگی خود در سال 1380، به عهده بگیرد. وی پس از بازنشستگی مسئولیت های دیگری نیز به عهده گرفت؛ از جمله سردبیری مجلهی آیش که در آن آثار ادبی و هنری کودکان و نوجوانان 7 تا 17 ساله منتشر می شد. ابراهیمی حدود 140 جلد کتاب برای کودکان و نوجوانان در زمینهی داستان، شعر و زندگینامه نوشته است. تاکنون برخی از آثار ابراهیمی به عنوان آثار برگزیده انتخاب شدهاند که عبارت است از: یک سنگ و یک دوست - کتاب سال - 67؛ آواز پوپک - کتاب سال 72، برندهی جایزهی بزرگ "مداد پرنده" از جشنواره کانون، و کتاب برگزیدهی سروش نوجوان - ؛ آسمان ابری نیست - برندهی جایزهی بزرگ کانون در سال - 74؛ آب مثل سلام - برندهی جایزهی بزرگ کانون - ؛ خورشیدی اینجا خورشیدی آنجا - کتاب برگزیدهیشورایکودک - ؛ بویگنجشک - کتاب برگزیدهی سروش نوجوان - ؛ در کوچه های خیس - برندهی دیپلم افتخار به جشنواره کانون - ؛ پلی به سوی شعر - برنده-ی دیپلم افتخار جشنواره کانون - ؛ فصل خون مهتاب - برندهی لوح زرین جشنواره کانون - ؛ تا کجای آسمان - برندهی لوح زرین جشنواره کانون - و آسمان دوم - رتبهی اول کتاب سال ولایت - .
.5 بحث و بررسی
در ادبیات بزرگسالان، پرداختن به روستا و روستاییان، اغلب به دلیل بیان وضع معیشتی آنان و به تصویرکشیدن فقر و عقبماندگی -که متأثر از اوضاع سیاسی حاکم بر جامعه است- بوده که میتواند بر روان مخاطبان نفوذ منفی نیز داشته باشد؛ در حالی که در ادبیات کودک هدف از آن، ترسیم فضایی دلنشین و دلخواه مخاطبان است که کودکان را به شور و شوق وا میدارد. ابراهیمی در اشعار خویش تصویری همهجانبه از روستا ارائه داده است که در برگیرندهی همهی شئونات زندگی یک روستایی است؛ تصویر ارائه شده از روستا در شعر ابراهیمی را میتوان به چند بخش تقسیم کرد:
.1 تصویر روستا
بازتابِ روستا و طبیعتِ آن در اشعار کودکانه ابراهیمی حاصل درکی است که او از رابطهی عاطفی کودک و طبیعت دارند و با توجّه به جهانبینی مخاطب و گروههای سنّی، این بازتاب متغیّر است. از آنجایی که مخاطب هر چه خردسالتر باشد، انتزاع در زندگی او کمتر جای دارد و فقط میتواند آنچه را که با حواسّ پنجگانهی خود حس میکند درک نماید، ابراهیمی مضامین شعری خود را از دنیای پیرامون کودک گرفته - محمدبیگی، - 86 :1389 و طبیعت بکر و عناصر طبیعی روستا را وصف کرده است؛ در این صورت، شاعر با پناه بردن به دامن طبیعت، با درخت، آب و آسمان اُنس گرفته و شاعر، خود را با تجربههایی که از بزرگسالیاش در جامعهی انسان متمدّن روزگار خود دارد، به موقعیّت انسان نخستین و نیز به موقعیّت کودک نزدیک کرده است - کیانوش، . - 18 :1379
ابراهیمی روستا را با تمام عناصر طبیعی آن میستاید: