بخشی از مقاله
چکیده:
تجزیه وتحلیل بازار ساخت و ساز حاکی از آن است که فرصتها برای شرکتهای - E&C - بیرون از بازارهای داخلی شان در چند دهه اخیر افزایش پیداکرده است و این امر موجب شده است که بسیاری از این شرکتها فعالیت های خود را به کشورهای دیگر نیز گسترش بدهند. از طرفی، بسیاری از کشورهای در حال توسعه چنین فرصتهایی را نیز فراهم کرده اند، زیرا آنها به زیر ساختهای جدیدی که متناسب با رشد جمعیتشان و نیازهای یک جامعه در حال مدرنیزیه شدن میباشد، نیاز دارند.
کشورهای در حال توسعه توانستهاند از طریق شرکتهای ساخت و ساز بین المللی به تکنولوژی و محصولاتی دست پیدا کنند که خود قادر به تولید داخلی و با کیفیت بالا آنها نبوده اند. با این حال شرایط بازار رایج نه تنها برای کشور کشورهای در حال توسعه بلکه برای شرکتهای ساخت و ساز فعال در عرصه های بین المللی نیز سودمند میباشد. در این راستا پژوهش حاضر به دنبال رسیدن به این هدف است که چه عامل یا عواملی باعث افزایش قدرت رقابت پذیری ماندگار شرکتهای ساختمانی فعال در عرصه های بین المللی میشود.
به همین منظور برای شناخت کامل از ادبیات موضوع، مفهوم رقابت پذیری و استخراج عوامل موثر بر افزایش قدرت رقابت پذیری با توجه به تجربیات جهانی، از روشهای کتابخانهای و مصاحبه با خبرگان و مدیران ارشد شرکتهای فعال در عرصههای بین المللی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که منابع مالی و سرمایه ای، و ارتباطات به عنوان مهمترین عوامل بیرونی و مهارتهای مدیریتی به عنوان مهمترین عامل درونی از نظر شرکتهای ساختمانی مطرح می-باشند.
مقدمه:
شرکتهای ساختمانی مدت طولانی است که به دنبال موفقیت در بازار جهانی ساخت وساز از طریق '' تنوع بخشیدن به منابع درآمد" و "پرتفولیو پروژه " و همچنین '' تامین امنیت رقابت جهانی ''هستند. حجم قراردادهای بین المللی به رشد پایدار شرکتها با کاهش دادن تاثیر ماهیت چرخشی بازارهای داخلی، کمک کرده است. این سطح از امنیت مالی از طریق افزایش فعالیت های جهانی تضمین شده است .[1] تجزیه و تحلیل بازار ساخت و ساز حاکی از آن است که فرصتها برای شرکتهای - E&C - بیرون از بازارهای داخلی شان در چند دهه اخیر افزایش پیداکرده است و این امر موجب شده است که بسیاری از این شرکتها فعالیت های خود را به کشورهای دیگر نیز گسترش بدهند
در حال حاضر رقابت پذیری موضوع محوری در سطح جهان است و امروزه از آن به عنوان وسیلهای جهت دستیابی به رشد اقتصادی مطلوب و توسعه پایدار یاد میشود.در کشورهای توسعه یافته معمولاً درصد بیشتری از تولید ناخالص ملی به زیرساختهای فیزیکی و اجتماعی مانند: راهها، پلها، بنادر، شبکه حمل ونقل، تحصیلات، آموزش، R&D، بهداشت وسلامت و.. اختصاص داده میشود. از این رو وجود زیر ساختهای پیشرفته نقش بسیار مهمی در رقابتپذیری دارا میباشند و سرمایه گذاری دولت در این بخشها موجب ایجاد مزیتهای رقابتی برای بنگاها میشود.
در قالب یک دیدگاه کلینگر، فیورر و چهارباغی - 1994 - معتقد هستند که رقابت پذیری مسئلهای نسبی است و نه مطلق. بنابر تعریف ایشان رقابت پذیری وابسته به ارزشهای مشتریان و سهام داران، قدرت مالی تعیین کننده در محیط رقابتی و پتانسیل افراد و فناوری در اعمال تغییرات استرتژیک میباشد. رقابت پذیری در صورتی پایدار میشود که توازن مناسبی بین عوامل مذکور وجود داشته باشد
اسمیت - 1995 - با دیدگاهی جهانی، رقابت پذیری سازمانها را در نحوه عملکرد و روشهای کاری، متفاوت از هم میداند. او شرکتهای کلاس جهانی را نسبت به سایر شرکتها، از ویژگیهای مشترکی به منظور ارتقای رقابت پذیری، برخوردار میداند و از نظر وی عامل کلیدی در موفقیت سازمانهای سطح جهانی، توانایی آنها در یکپارچه سازی فعالیتها جهت تاثیرگذاری در سه حوزه بازار، عملیات، فرهنگ است.
باوجود این دولتها در فرایند جهانی شدن مجبورند سیاستهای متوازنتری را طراحی کنند تا رقابت پذیری بینالمللی و باز شدن بازار را بهبود بخشند. در عین حال عهده درا وظایفی چون حمایت اجتماعی از شرکتها - سازمانها - که به هر دلیل نمیتوانند با این توسعه سریع هماهنگ شوند، شدهاند. بنابر این نقش دولتها در گسترش رقابت در سطح جهانی رو به افزایش است.
این تحقیق عواملی را که باعث افزایش قدرت رقابت پذیری بین المللی پیمانکاران و شرکتهای ساختمان ایرانی میشود را توضیح میدهد، بعلاوه در این تحقیق پیشینه ای در خصوص فاکتورها و مدلهای رقابت پذیری، و اینکه کدام یک از آنها دارای اهمیت بیشتری هستند ارائه میدهد.
ادبیات موضوع:
برخی از مطالعات صورت گرفته به منظور درک مفهوم رقابت پذیری صنعت ساخت و ساز صورت گرفته است. [5] مومایا و سلبی رقابت بین المللی صنعت ساخت و ساز را بین کشورها کانادا، ژاپن و امریکا مقایسه کردند. آنها یک مدل سلساه مراتبی متشکل از - 1 - دارایی های رقابتی، - 2 - فرایند رقابتی، - 3 - عملکرد رقابتی را ارائه کردند .[5] آفوری 2003 بر اساس چهار عامل رقابتی مدل الماس پورتر عواملی را پیشنهاد داد که در آن - 1 - فرهنگ و ترتیبات نهادی، - 2 - نفوذ دولت، - 3 - شانس را ضروری دانسته است.
همچنین در ادامه مطالعات صورت گرفته چن و وانگ 2007 ، زو 2006یک مدل تحلیل تجربی را از طریق ترکیب یک مدل عِلی با مدل الماس آغاز کردند. به طور خلاصه هشت عامل عمده موثر بر قدرت رقابت پذیری که توسط محققان ارائه شده است عبارتند از:
- 1 - بهره وری از عملیات صنعتی، - 2 - عوامل تولید، - 3 - نقش دولت، - 4 - شرایط تقاضا، - 5 - لوازم کمکی مرتبط، - 6 - وضعیت سازمان های صنعتی، - 7 - بهره وری تولید صنعتی ، - 8 - نوآوری است [8][7] محققان. عمدتاً از روش تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی در تحقیقهای خود در این زمینه استفاده کرده اند. در این مقاله با توجه به موضوع اصلی آن در خصوص رقابت بین المللی در صنعت ساخت و ساز از دیدگاهها، نظریهها و شاخصهای مورد استفاده از محققین مختلف، مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت با ارائه این عوامل به خبرگان و مدیران ارشد شرکتهای ساختمانی ایرانی، این عوامل رتبه بندی شده اند.
رقابت پذیری:
در ادبیات مربوط به تحلیل رقابتی عمدتاً سه نوع پارادایم و حوزه فکری خاص وجود دارد که برای توضیح عملکرد برتر و پایدار مورد استفاده قرار گرفته اند. یکی از پارادایم ها به توضیح دلایل رقابت پذیری شرکتها پرداخته و دو پارادایم دیگر دلایل رقابت پذیری را مورد بررسی قرار میدهند. یکی از پارادایم های بررسی قابلیتها یا توانمندی های درونی سازمان یا صنعت، رویکرد مبتنی بر منابع است. فرض این مدل بر آن است که هر سازمان یا صنعت مجموعهای است از منابع و قابلیت های منحصر به فرد است. رویکرد مبتنی بر منابع در حوزه مدیریت استراتژیک به عنوان یک پارادایم عمده ظهور یافته است
بر اساس گزارش رقابت پذیری جهانی1، مسئله رقابت پذیری جهانی عبارتند از: " توانایی یک کشور در تولید بیشتر ثروت در مقایسه با رقبایش در بازار جهانی". [12] موسسه بین المللی توسعه مدیریت 2 - IMD - برای اندازهگیری رقابت پذیری کشورها 321 شاخص را در چهار گروه، شامل عملکرد اقتصاد داخلی، کارایی دولت، کارایی کسب و کار و نیز زیرساختها مورد اندازه گیری قرار میدهد که برا اساس آن نقش دولت با توجه به سیاستگذاریهای آن در جهت رقابت پذیری مورد توجه میباشد.
گزارشات این موسسه حاکی از آن است که عامل اصلی در رقابت پذیری کشورهایی چو امریکا، سنگاپور، شیلی، نیوزلند و... عملکرد دولت و نهادهای حکومتی آنها بوده است
کمیسیون اروپا3 رقابت پذیری را بدین صورت تعریف میکند:"قابلیتها و توانمندیهایی که یک کسب وکار، صنعت، منطقه، ملت ویا شرکتهای فراملیتی دارند و میتوانند آنها را حفظ نمایند تا در رقابت بین المللی نرخ بازگشت بالایی را در فاکتورها تولید ایجاد نموده و نیروی انسانی خود را در وضعیت نسبتاً بالایی قرار دهند
بنابر این نقش و اهمیت دولت در کشورهایی نوظهور و اقتصادهای نوپا کاملاً برجسته و آشکار میباشد و به این ترتیب بخش عمدهای از پیشرفتها و تعالی این اقتصادها به دلیل تاثیرات و دخالتهای هدفمند و برنامهریزی شده دولت و نهادهای حکومتی موجود در این کشورها بوده است.
پورتر - 1990 - این پشنهاد را داد، که دولت باید تنها منابعی را فراهم کند که شرکتها به آنها نیاز دارند و یک محیط خوبی برای توسعه صنعت بوجود آورد . او معتقد بود که شرکتها رقابت کننده اصلی هستند، نه دولتها. همچنین از نظر وی بنگاه ها قسمت کلیدی ایجاد مزیت رقابتی میباشند. دولتها باید به واسطه ایجاد فرصتهای جدید و کاهش فشار درون صنعت بر روی شرایط تاثیر بگذارند. بخشهایی که دولت به طور مستقیم میتواند سرمایه گذاری کند، مکانهایی است که شرکتها نمیتواند اقدامات قدرت مندی اعمال کنند در این خصوص میتوان به توسعه زیر ساخت ها، باز کردن کانالهایی برای سرمایهگذاری، توسعه دادن تواناییهای یکپارچگی اطلاعات اشاره کرد
مزیت رقابتی پایدار:
هوفر و شندل - 1978 - از مزیت های رقابتی پایدار به عنوان توانایی خاص شرکت تعریف میکند که با تمرکز بر روی رقبا استخراج میشود و همچنین میتواند یک شرکت را قادر به عملکرد موفقیت آمیزی بکند .[16] شواهد حاکی از آن است که بنگاههایی که در کشورهایی با سیستم نوآوری ملی - - NSIهستند،4 معمولاً نوآورتر و رقابت پذیرتر میباشند. در نتیجه مزیت رقابتی پایدار یک توانایی جامع و نظام مند با ضرورت مادام العمر میباشد. [17] از طرفی مزیت های رقابتی پایدار میتواند هم به صورت درونی توسط تواناییهای مرکزی داخلی تعریف شود و یا به صورت بیرونی توسط شرایط بیرونی تحت تاثیر قرار گیرند