بخشی از مقاله
چکیده:
از میان تمام عوامل آموزشی و تربیتی، معلم؛ به عنوان مهمترین عامل بوده و اهمیت بسیاری دارد. امام خمینی - ره - تربیت را هدایت دانسته و آن را وسیله شکوفایی فطرت و استعدادهای نهفته انسان می دانند. ایشان معتقدند که مجموعه استعدادهای انسان با فراهمسازی موقعیتهای تربیتی مناسب به رشد میرسد و هدف تربیت را دعوت الهی، آدمسازی، توکل به خدا و تزکیه میدانند. امام خمینی - ره - نقش معلم را به عنوان یک مصلح، هدایتگر و روشنفکر مسلمان و انقلابی میداند که علاوه بر آن که خود اهل مشارکت، مسئولیت و آگاهی است، دانشآموزان را نیز در این جهت هدایت و تربیت میکند.
امام - ره - در جریان تعلیم و تربیت اسلامی برای معلمان نقش مهم و اساسی قائل هستند به گونهای که آن را هم تراز با نقش پیامبران دانسته و معتقدند نقش معلم در جامعه نقش انبیاء است. انبیاء معلم بشر هستند... معلمی نقش مهمی است که همان نقش تربیت بوده که خروج از ظلمت و رفتن به سوی نور است. از نگاه ایشان معلمان میتوانند مملکت و استقلال آن را حفظ کنند و اگر آنها در تربیت کوتاهی کنند؛ مسئول هستند. غایت تربیت از دیدگاه امام - ره - حرکت در صراط مستقیم است. این مقاله میکوشد تا به بررسی نقش تربیتی معلم از دیدگاه امام خمینی بپردازد و همچنین تلاش بر آن است تا شاخصهای تربیتی از دیدگاه امام - ره - و همچنین اصول تربیت را از دیدگاه ایشان مورد بررسی و واکاوی قرار دهیم.
مقدمه:
تعلیم و تربیت در زندگی بشر مهم ترین و اساسیترین جنبه زندگی است به گونهای که هرگونه، انحراف در آن باعث انحراف در همه امور زندگی میشود. توانایی های انسان در زندگی بُروز و ظهور پیدا می کند و انسانیت انسان تحقق مییابد. در اسلام به این موضوع مهم توجه بسیار شده و قواعد مناسبی برای رشد انسان تعیین گردیده است. در زمینه ریشه تربیت دیدگاه های متفاوتی وجود دارد؛ برخی آن را از ریشه »ربو« دانسته که از باب تفعیل و به معنای زیادت است و برخی دیگر آن را از ریشه »ر ب ب« میدانند. »ر ب ب« که در صورت مضاعف رب میشود، دو عنصر معنایی مالکیت و تدبیر را در خود دارد. در المفردات، رب در معنای مصدری، معادل تربیت گرفته شده که به معنی گرداندن و پروراندن پی در پی چیزی تا به حد نهایت است. واژه تربیت با توجه به ریشه آن، به معنی پروراندن و تأدیب و در اصطلاح، به معنی شکوفا نمودن استعدادهای آدمی با ایجاد زمینه مناسب و در جهت مطلوب است
بنابراین تربیت را فراهم آوردن موجبات رشد و پرورش و تدارک زمینهها و عوامل برای به فعلیت رساندن و شکوفا ساختن استعدادهای انسانی در جهت مطلوب، تعریف کرده اند
توصیفات دیگری چون: رسیدن به رشد، هدایت به حق و کمال، رسیدن به حد بلوغ و تشخیص، تزکیه نفس، اخلاق و ادب یا استخراج استعدادهای انسانی و از قوه به فعل در آوردن آنها یا تزکیه نفس که همان آراستن نفس به نیکی ها و پیراستن آن از بدیها و آلودگی هاست نیز در تعریف تربیت آورده شده است.
اندیشههای تربیتی امام خمینی - ره - از برجستگی خاصی برخوردار است، زیرا وی نه تنها در عرصه فقه، فلسفه، عرفان، اخلاق، تعلیم و تربیت و سیاست نظریهپرداز بوده، رهبری فکری و سیاسی امت اسلامی را به عهده داشته، انقلاب شکوهمند اسلامی را معماری نموده و نظام اسلامی را بنیان نهاده، بلکه ایشان در عمل به آموزه های اخلاقی، تربیتی و عرفانی پیشتاز بوده است. بنابراین اندیشه و آرایی که منبعث ازباورهای قرآنی، عرفانی، برهانی و برآمده از نفس مهذّب و متخلق به اخلاق الهی است، از جایگاه ویژهای برخوردار است و میتواند منشأ تحول در فرد و جامعه شود؛ به ویژه این که ایشان در آثار قلمی و بیانی خود، پیوسته در مقام یک مربی قلم زده و سخن گفته است.
در میان اندیشه ها و مباحث تربیتی امام - ره - ، اهداف تعلیم و تربیت از جایگاه ویژهای برخوردار است؛ زیرا اهداف یک مکتب تربیتی براساس نگرشی که صاحب آن اندیشه و مکتب از انسان، جهان و نظام ارزشی دارد متفاوت است. بدون تردید، نگرشی که انسان را نسخه کوچک عالم میداند و همه اسرار بیکران جهان هستی و تمام عوالم غیب و شهود، و عصاره همه موجودات عالَم هستی را در او می بیند و معتقد است که چون فطرتاً عاشق کمال مطلق است ، خداوند بر او منت نهاده و پیامبران را فرستاده تا ابعاد گسترده و شئون گوناگون وجودش شکوفا شود و همه پیداها و ناپیداهای وجود او نمایان گردد و به بالاترین مرتبت و منزلت نائل آید، اهدافش با اهداف نگرشی که انسان را بی ارتباط با ملکوت و ارزشهای معنوی و حیات اخروی میداند و کمال او را براساس معیارهای مادی، و با نفی ارزشهای روحی و حیات معنوی تفسیر مینماید، یکسان نخواهد بود.
اندیشهای که در حوزه معرفتشناسی، هستیشناسی و انسانشناسی با صبغه عرفان اسلامی میاندیشد و به انسان به عنوان بزرگترین آیات و مظاهر اسماء و صفات حق مینگرد و همه پدیدههای هستی و مراتب وجود را فقر محض و صرف ربط به ذات مقدس باری تعالی میداند، قطعاً در شناخت و گزینش اهداف تربیتی، اطلاعات ارزشمند و کارآمدی را در اختیار ما قرار میدهد.
موضوع تربیت، در فرهنگ و معارف اسلامی، از منزلت و جایگاهی بس رفیع برخوردار است. بیتردید یکی از ابعاد فکری بنیانگذار جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی - ره - ، که از بنیادیترین رویکرد ایشان میباشد، مقوله تعلیم و تربیت و تزکیه نفس است، که همواره و در همه مراحل زندگی بدان توجه ویژه مبذول نمود و در گونههای مختلف تدریس، تدوین نوشتهها، تألیفات، سخنرانیها، نامهها و... بر ضرورت و بایستگی طرح آن تأکید و پافشاری فرمود؛ از این رو میتوان گفت: حضرت امام - ره - پیش از آن که سیاستمداری قاطع و انقلابی باشد، یا به عنوان مرجعی تام، مرجعیت و زعامت دینی را معنایی تازه بخشد، مربی بزرگ و معلم نمونه بود که توانست با دریافتی عمیق و ژرف از مبانی تعلیم و تربیت الهی، در میدان سخت مجاهده نفس، خود را بیازماید و مراحل سیر و سلوک را با موفقیت پشت سر گذارد، و نیز به تربیت نسلی که بار اصلی انقلاب را بر دوش می کشد، همت گمارد.
شاخصهای دیدگاه تربیتی حضرت امام خمینی - ره -
-1 تهذیب و تزکیه
در بررسی دیدگاه تربیتی امام خمینی - ره - در مییابیم که تهذیب و انسان مهذب جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است. برای رشد و تکامل هر چیز در ابتدا باید موانع رشد را از سر راه برداشت؛ تهذیب و تزکیه شرط رشد و تکمیل نفس؛ و از عوامل اصلی آن محسوب میشوند. تهذیب نفس، تطهیر و رفع موانع رشد طبیعی فطرت خدایی انسانهاست، مرحله تهذیب یا تزکیه نفس در خودسازی و اخلاق اسلامی مقدم بر مرحله تربیت یا تکمیل نفس است - کاموس، . - 41 : 1384 تزکیه به معنای تطهیر و تطهیر عبارت است از زایل کردن پلیدیها و آلودگیها. تهذیب و تزکیه نفس شامل سه قسمت است:
الف : تهذیب نفس از عقاید و افکار غلط و خرافات؛
ب : تهذیب نفس از رذائل و اخلاق زشت؛
ج: ترک معاصی و گناهان
در نظام تربیتی اسلام، اصل تزکیه و آماده نمودن آینه دل جهت ظهور حق و حب الهی همواره مورد تأکید واقع شده است به طوری که از اهداف فهم انبیاء عظام به ویژه پیامبر اکرم - ص - به شمار میرود
در آموزههای دینی ما؛ علم و علم آموزی، تعلیم و تعلم قداستی خاص و ویژه دارد و گستره آن از مهد تا لحد و به عبارتی از گهواره تا گور است و عالم بواسطه علمش قابل تمجید و ستایش. اما علمی که جهت دار و تصفیه شده است. در سالیان اخیر بشر شاهد پیشرفتهای علمی چشمگیر از سوی عالمان و دانشمندان بوده است اما در این میان چه بسیار علومی که به واسطه این که از زمینهای بیپالایش برخاستهاند ضرباتی را به بشر وارد ساختند که بشریت پس از گذشت سالها هنوز سرش را پایین انداخته که مصداق بارز آن استفاده از بمب اتم است؛ و در سال های اخیر در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و استفاده از سلاحهای شیمیایی.
از دیدگاه امام خمینی - ره - ریشه این علوم غیر مفید به حال فرد و جامعه و ملل این است که این علوم با تزکیه و تهذیب همراه نیستند از نگاه عرفانی امام خمینی - ره - علم، حتی اگر علم توحید که شریفترین علوم است نیز همراه با تهذیب نباشد حجابی است بر رؤیت حقیقت. اگر تهذیب در کار نباشد، علم توحید هم به درد نمیخورد. هر چه علم انباشتهتر بشود، حتی توحید که بالاترین علم است در مغز انسان و قلب انسان انباشته شود، انسان را اگر مهذب نباشد، از خدای تبارک و تعالی دورتر میکند... وقتی معمم، ملا، مهذب نباشد، فسادش از همه کس بیشتر است. تهذیب لازم است، هم در شما و هم در ما، البته همه، همه ملت و همه انسانها باید مهذب بشوند، لکن تاجر اگر مهذب نشد، کارش یک کارِ گران فروشی و نمیدانم اینها، که وقتی همهاش را روی هم بگذارند فسادش زیاد است اما یک نفر این قدرها فساد ندارند، اما عالم اگر فاسد بشود، یک شهر را، یک مملکت را به فساد میکشد، چه عالم دانشگاه باشد و چه عالم فیضیه فرقی نمیکند
سرنوشت افراد یک ملت نیز از منظر امام خمینی - ره - نیازمند همین نکته سرنوشت ساز است که اگر افراد یک ملت تزکیه و تربیت شده باشند، آن ملت پیشرو است، اگر سران قوم، آنهایی که کشور را اداره میکردند نفسِشان تزکیه و تربیت شده بود، نه آن گرفتاریها برای ملت پیش می آمد و نه برای خودشان. منشاء تمام این گرفتاریها در همه جا این است که آنهایی که عهدهدار امور ملت هستند تزکیه نشدهاند. یک نفر آدمی که تزکیه نشده اگر بر ملت سلطه پیدا کند این همه گرفتاریهایی را که در طول پنجاه و پنج سال برای ملت ما پیش آمد به وجود میآورد
همه انحرافها و همه گرفتاریهایی که برای یک کشور پیش میآید برای این است که مراکز تعلیم و تعلمشان مراکز تهذیب نیست. از نگاه دقیق بین امام خمینی - ره - ، به دنبال دقایق علمی بودن، بدون توجه به تهذیب، انسان به سر منزل مقصود نمیرسد.