بخشی از مقاله
چکیده
زمینه و هدف: امروزه سوءاستفاده از محیطزیست و موجودات زنده جهانی، هم به صورت هدف و هم به عنوان ابزاری برای فعالیت تروریستی آشکار و نمایان گردیده است. در این راستا »جنگ سبز« با تغییر چهره تروریسم به عنوان پدیده ای نوظهور در دنیای معاصر پدیدار گشته است. با این توصیف نه تنها حقوق بین الملل، بلکه حقوق داخلی - ملی - نیز برای مقابله با این تهدیدات همگام نبوده است. هرچند اصول حقوقی کاربردپذیر، نیز در جای خود نتوانسته با راهبردهای ضدتروریسم موجود به طور مؤثر عمل نماید و متناسب با این بحران ها راهکار ارایه نماید. تروریسم سبز یا تروریسم زیست محیطی از جمله تروریسم نوین بوده که عناصر زیست محیطی را به راحتی در جهت و مسیر فعالیت های خود قرار می دهد.
روش بررسی: پژوهش پیشرو بر اساس اصول توصیفی- تحلیلی و به روش کتابخانه ای بوده که با امعاننظر به جوانب این پدیده نوظهور ابعاد کلاسیک و نوین تروریسم مورد مداقه قرار گرفته است.
یافتهها: ضمن عملی ساختن راهبردهای موجود در مقابله با تروریسم زیستمحیطی، در این پژوهش تلاش شده است تا با هدف ارائه راهبردی مؤثر، در پرتو رهیافتهای حقوق کیفری نوین برای مقابله با »تروریسم سبز« یا »اکوسیستم کشی«، راهبردهای مؤثری را برای مقابله با این تهدیدات نوظهور ارائه گردد.
نتیجهگیری: برآیند پژوهش پیشرو تقویت راهکارهای عملی مقابله با تروریسم سبز و به کار بستن راهبردهای موثر همچون دادخواهی زیست محیطی چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی با امعان نظر به ابزارهای قانونی است. در این راستا جرم انگاری سبز نیز به عنوان یک راهبرد سبز می تواند اقدامی برای مقابله با تروریسم زیستمحیطی تلقی گردد.
واژه های کلیدی: تروریسم زیستمحیطی، تروریسم نوین، سلاحهای کشتار جمعی، جرمانگاری تروریسم، حقوق حفاظت از محیط زیست
مقدمه
محیط زیست بیش از پیش به عنوان یک ارزش و میراث مشترک بشریت به طور کلی درک و دریافت می شود. ارزشی که حفاظت و حراست آن وظیفه کل جامعه بشری است، اما متأسفانه امروزه افزایش آسیبهای زیست محیطی، به جهت عدم رعایت قواعد صحیح و مبرز حقوقی توجه گستره جوامع بشری را در ابعاد بینالمللی و جهانی به خود معطوف داشته است.این در حالی است که آسیبهای زیستمحیطی جلوه بارز خود را در جرایم زیست محیطی می یابند. جرایم زیست محیطی که هرگونه فعل تضرر به محیط زیست قلمداد می شود، ماهیت متفاوتی در مقایسه با دیگر جرایم دارد و به واسطه ماهیت پیچده و چندبعدی خود شناخت آن نیز مشکل است.بنابراین، جرم زیست محیطی را میتوان به »هر نوع فعلی یا ترک فعلی اطلاق نمود که موجب ورود آسیب و صدمه شدید به محیط زیست و به مخاطره افکندن جدی سلامت بشر می شود.«از این رو، به طور کلی جرایم زیست محیطی با توجه به ماهیت آنها به دو گروه عمده تقسیم میشوند:
الف- جرایم ارتکابی نسبت به جانداران موجود در محیط زیست شامل، انسانها، جانداران گیاهی و حیوانی.
ب- جرایم ارتکابی نسبت به عناصر بیجان در محیط زیست از قبیل آب و هوا، خاک، صدا و آلودگیهای شیمیایی.
بنابراین اقداماتی است که در راستای نقض حقوق و امنیت در گستره محیط زیست در شقوق مورد اشاره حادث میگردد و موجبات آسیبهای شدیدی را فراهم مینماید . از این رو، مهمترین اقدامی که در جهت تهدید محیطزیست صورت میپذیرد »تروریسم زیستمحیطی« است که به رغم عدم تکثر و گستردگی ارتکاب در پهنه جهان، اما می تواند نمود بارزی در طول درگیریهای مسلحانه و نیز آزمایشهای هستهای و شیمیایی داشته و لطمات جبرانناپذیری را بر پیکره محیط زیست وارد خواهد نمود.با وجود این، تروریسم زیستمحیطی، »به هر اقدامی اطلاق میگردد که با بهرهگیری از مواد سمی و خطرناک، آسیب و تهدیدی را که نوعا برای محیط زیست انسانها، حیوانات و محیط طبیعی با هدف ایجاد اخلال شدید در نظم عمومی از طریق هراسافکنی یا ایجاد وحشت فراهم نماید. - 1 - «
تروریسم زیستمحیطی همچون جنگ زیستمحیطی مشتمل بر استفاده از عوامل یا نیروهای طبیعت به عنوان سلاح است - . - 2 ترویستهای زیستمحیطی به نام تعصب سیاسی یا ایدئولوژیک[4]عامداً محیط زیست را نابود یا در معرض تغییر و تحول قرار می دهند، هر چند چنین روش هایی برای مدتی طولانی در زمان جنگ به کار رفته اند، اما همین اواخر به عنوان یک گزینه موفق برای تروریست ها ظاهر شده اند. - - 4 پایان جنگ سرد و تغییر چهره تروریسم مهم ترین عوامل سهیم در رشد این گروه ها هستند. - - 5حرکت این تهدید نوپا از توانایی قانون برای نشان دادن واکنش سریع تر بوده است. سازوکارهای قانونی موجود برای مقابله با تروریسم زیست محیطی به اصول موجود حقوق زیست محیطی و تروریسم متکی هستند که برای مقابله با این معضلخاص بی کفایت می باشند. - - 6
این اصول حقوقی برای مقابله با تهدید تروریسم زیست محیطی مناسب نیستند؛ چرا که : الف- مجموعه قوانین پیچیده زیست محیطی به طور مؤثر در چارچوب راهبردهای ضدتروریسم موجود از جنبه مقابله با تروریست ها به مانند جنایتکاران عادی عمل نمی کنند؛ ب- این اصول وظیفه حقوق کیفری را به طور شایسته به انجام نمی رسانند. - - 7 با این وصف به نظر می رسد که مقابله با تروریسم زیست محیطی به یک حقوق کیفری جدید نیاز دارد. »قانون منع اکوسیستم کشی[5]« یا دستکاری یا نابودسازی عمدی یا سهوی هر جنبه از محیط فیزیکی، - - 8 سازوکاری را برای مجازات تروریست های زیست محیطی در چارچوب ساختارهای حقوقی موجود فراهم می سازد و در عین حال بر قباحت اجتماعی چنین عملی صحه می گذارد.
-1 پیشینه و تحولات
تروریسم زیستمحیطی همانند جنگ زیست محیطی مشتمل بر استفاده از عوامل طبیعت به منظور مخاصمه است. تروریسم زیست محیطی هم هدف گیری خود محیط زیست مانند آلوده کردن تعمدی منابع آب یا کشاورزی و هم استفاده از محیط زیست به عنوان مجرایی برای ویرانگری نظیر انتشار سلاح شیمیایی یا بیولوژیک به داخل اتمسفر را در بر می گیرد. عناصر اکوسیستم جهانی که به منظور مخاصمه مورد استفاده قرار گرفته یا می توانند بگیرند، در دامنه عوامل پیچیده هسته ای تا انرژی ساده و کارآمد آب قرار دارند . در این راستا استفاده از چنین عواملی در گذشته عواقب مخربی از قبیل مرگ و میر، صدمه جسمی و مخاطرات خطرناک اکولوژیک را در بر داشته است.
-1-1 ظهور تروریسم زیست محیطی
محیط زیست در قرون متمادی به مثابه یک سلاح جنگی مورد استفاده قرار گرفته است. - - 9 در طول تاریخ، متجاوزان و مدافعان از عوامل طبیعت علیه دشمنان خود استفاده کرده اند. به عنوان مثال، در قرن هفدهم، هلندی ها برای جلوگیری از پیشرفت دشمنان خود تمام زمین های پست خود را به طور عمد زیر آب مغروق ساختند. در جنگ ویتنام، امریکا برای نابود کردن پوشش گیاهی و جنگل ها و محرومیت دشمن خود از پوشش، تحرک و معیشت، نواحی وسیعی در جنوب ویتنام را با علف کش ها از بین برد. حال به واسطه معاهدات بینالمللی و حقوق بین الملل چنین تاکتیکهایی در جنگ بین کشورها منع گردیده است. - - 10 با این وصف، هیچ سازوکاری برای بازدارندگی تروریستها از مشارکت و اقدام در تخریب تعمدی محیطزیست وجود ندارد. در واقع پایان جنگ سرد و تغییر چهره تروریسم، تروریسم زیستمحیطی را به طرز بسیار محتمل ممکن ساخته است.
-2-1 تروریسم پس از جنگ سرد
تروریست ها هم مثل ملت های جنگجوی پیش از خود طالب مهار کردن عوامل طبیعت هستند، زیرا هزینه کردن متوسط زمان و تلاش می تواند به ویرانی مخرب بلند مدتی منجر شود. در گذشته دشواری در فراهم سازی اسباب ایجاد این ویرانگری و مضیقه های ژئوپلتیک جنگ سرد ، تهدید زیست محیطی تحمیل شده توسط تروریست ها را محدود می کرد - . - 11 معهذا پایان جنگ سرد عمدتاً موجب از میان رفتن این محدودیت ها شد. با توجه به حدود و ثغور سیاسی، تروریست ها علاوه بر این که مجبور بودند در طول جنگ سرد در حیطه آن عمل کنند، میل داشتند حملات عجولانه و نسنجیده را محدود سازند. امریکا و شوروی برای کنترل تروریسم بهویژه برای جلوگیری از کشورهای یک ملیتی در جهت حمایت از فعالیت تروریستی رنج زیادی بردند. امروزه کشمکش های مذهبی، قومی و ناسیونالیستی جای آن حدود و ثغور سیاسی را گرفته اند. سازمان های تروریستی هم به خاطر کسب درآمد به بی اعتبار کردن کشورها و جرایم سازمان یافته