بخشی از مقاله

چکیده

امروزه نیروي انسانی مهمترین سرمایه هر سازمان تلقی می شود. لیکن بهره برداري مناسب از این سرمایه  بی بدیل مستلزم  مدیریت صحیح آن است میباشد.  متاسفانه رسوخ دابآ و رسوم ناصواب در سطح  کشور  مخصوصاً در بخشهاي تولیدي نه تنها  بهره گیري از این نیروي ارزشمند در راستاي توسعه جامعه فراهم نیاورده است بلکه در
بسیاري از موارد بصورت موانعی در راستاي توسعه اقتصادي و اجتماعی عمل  کرده است.

بنابراین شناسایی این عقاید ناصحیح  و جایگزینی آن با فرهنگ پویا و بالنده اسلامی میتواند نیروي انسانی هر جامعه را به منبعی عظیم و زوالناپذیر تبدیل سازد؛ نظر به اینکه مدیریت هر عنصر مستلزم شناخت واحاطه بر اجزاء آن است وانسان موجودي پیچیده و ناشناخته براي براي نوع بشر است براي شناخت آن رجوع به مکتب خالق سپهرآفرین و برگزیدگان خاصه اقدس الهی ضرورتی انکارناپذیر خواهد بود. براین اساس در این مقاله سعی شده است با استعانت از آموزههاي دینی ضمن نسخ عقاید و باورهاي باطل، تعالیم حیاتی و نوید بخش الهی در قالب فرهنگ کار اسلامی معرفی گردد.

مقدمه

در جهان کنونی ارتقاء بهره وري مهمترین چالش قرن به شمار می رود[4 ] در این میان نیروي انسانی به عنوان یکی از منابع حیاتی هر کشور در افزایش بهرهوري آن تلقی میشود . از این رو بیشترین توجه را در بخشهاي دولتی و خصوصی به خود متمرکز کرده است . نیروي انسانی به عنوان تنها سرمایه صاحب فکر و اندیشه میتواند با استفاده از قوه ابتکار، خلاقیت و پشتکار خود تاثیر شگرف بر عملکرد سازمانی از خود بجا بگذارد 

حال آنچه اهمیت دارد آنست که با وجود قرابت توانمندیهاي افراد مختلف، چرا برخی از آنها در مقایسه با دیگران از بهرهوري بالاتري در سازمان برخوردار هستند . پاسخ این سوال را میتوان در عوامل مختلفی جستجو کرد، لیکن از جمله مهمترین این عوامل میتوان به باورها، عقاید و نگرشهاي فرهنگی ایشان  اشاره نمود.    

با توجه به اهمیتی که باورها،عقاید و نگرشهاي فرهنگی در بهره وري فردي و اجتماعی انسانها دارد، مطالعات گستردهاي در این زمینه از بدو پیدایش علوم اجتماعی، مدیریت و اقتصاد صورت گرفته است، لیکن از یک سو ارزش و اهمیت موضوع و از سوي دیگر پیچیدگی آن تا بدانجاست که هر چه بیشتر مورد بررسی قرار گیرد، نکات ناشناختهاي بیشتري از آن کشف شده و مطالعات نوین بیشتري را میطلبد. زیرا که با پیچیدهترین مخلوق طبیعت یعنی انسان سروکار دارد .

در عصر حاضر مزیتهاي رقابتی از جمله کو چک سازي3 ،برون سپاري4 و پرورش موثر5 حتی در کشورهاي صنعتی به حد فوقانی خود نزدیک شده اند؛ از این رو امکان ارتقاي بهره وري سازمانها و به تبع

آن کشورها از این رهگذر به شدت کاهش یافته است.  لذا  دستیابی به مزیت رقابتی پایدار    جزء اهداف
مشترك کلیه  کشورهاي  پیشرو به شمار می رود. بررسی نظرات و عقاید اندیشمندان مدیریت و علوم
اجتماعی حاکی از آن است که این هدف تنها با برقراري ارتباط ناگسستنی با سرمایه انسانی میسر خواهد
بود.

به بیان دیگر سرمایه  انسانی تنها مزیت رقابتی بلند مدت و پایدار به شمار میرود. از این رو باز نگري
شاخصهاي مرتبط با انسان از اهمیت فوق العادهاي برخوردار خواهد بود. باورها، عقاید و نگرشهاي فرهنگی از
جمله مهمترین عواملی است که میتواند سرمایه انسانی را از همدیگر متمایز کند و از این رهگذر هدف سازمان هاي موفق را فراهم نماید. بنابراین شناخت باورها، عقاید و نگرشهاي فرهنگی و مدیریت آن با هدف حصول کمال نوع بشر و به تبع آن توسعه کشور از اهمیت بسزایی برخوردار خواهد بود.

متاسفانه با وجود توانمندیهاي بالفعل و بالقوه بشري از یک سو و تعالیم و آموزههاي انسانساز برگرفته از مکتب توحیدي از سوي دیگر همچنان سهم نیروي انسانی در تولیدملی کشور نسبت به سطح جهانی نسبتاً ضعیف میباشد. بر اساس آمارهاي منتشره، نقش اول ثروت کارآفرینی در کشورهاي توسعه یافته را سرمایه هاي انسانی با 67 درصد به خود اختصاص میدهند. این در حالی است که جمع سهمهاي منابع طبیعی و فیزیکی در این کشورها تنها 23 درصد و سهم سرمایههاي انسانی در کشور ما با وجود استعدادهاي سرشار کمتر از 40 درصد می باشد. در این میان مدیران و رهبران سازمانها در افزایش این سهم تاثیر شگرفی را می-توانند ایفا نمایند.

مطالعه و بررسی آمار و ارقام در بخش هاي مختلف اقتصادي اهمیت بکارگیري شایسته نیرو انسانی را بیش از پیش آشکار خواهد کرد. زیرا را در این بخش پویایی و بالندگی نیروي کار حداقل در کشور ما تاثیر بیشتري در تولید ناخالص ملی خواهد داشت. به عبارت دیگر بهره برداري مناسب از منابع طبیعی کشور نه با توسل به تکنولوژي فوقولاده پیچیده بلکه با اتکا به نیروي انسانی کارآمد موجود در کشور میسر میگردد.

از دیدگاه بسیاري از صاحبنظران یکی از مهمترین موانع توسعه بخش کشاورزي در سطح کشور آبهاي سطحی و زیر سطحی میباشد . این در حالی است که بهره وري نسبی آن در کشور ما فقط حدود 33 تا 37 در صد است این امر بدان معنی است که در سطح کشور حدود 70 درصد از آب موجود از طریق تبخیر، نفوذ عمقی یا خروج از کشور از طریق رود خانهها تلف میشود.

با استفاده بهینه از همین آب تلف شده نه تنها میتوان تولید محصولات زارعی و باغی را در سطح کشور افزایش داد بلکه امکان افزایش محصولات دامی و آبزیان میتواند بصورت چشمگیري امکان پذیر خواهد شد. نظر به اینکه بقیه عوامل تولید در بخش کشاورزي از وفور لازم برخوردار می باشند از ذکر آنها در این بخش خوداري میشود. در ابتداي بحث مطرح گردید که بخش نیروي انسانی میتواند بیشترین تاثیر را بر بهره-وري کشورها داشته باشد در این میان عوامل متعددي وجود دارند که می تواند بر افزایش سهم نیروي انسانی در تولید ملی اثر گذارد که از بیتن آنها میتوان به موارد زیر اشاره نمود:

-    زیر ساخت هاي فرهنگی و اجتماعی

-    فرهنگ کاري

-    میزان دانش مداري فضاي کسب و کار

-    ذهنیت درك حضور دیگري در جامعه

-    رقابت پذیري جامعه، کشور و صنایع آن

-    آگاهی و دانش کارکنان

-    اهمیت صنعت در کشور

-    ساختار مدیریتی و اجرایی

-    دانش مدیریت

-    بوروکراسی و ساختار اداري و دولتی

لیکن به نظر می رسد از میان این عوامل زیرساختهاي فرهنگی و فرهنگ کاري بصورت معنی داري همه عوامل دیگر را تحت تاثیر قرار دهد. . از این رو بررسی زیرساختهاي فرهنگی و فرهنگ کاري با هدف بهساري آن با تکیه بر پویایی و بالندگی از اهمیت خاصی برخوردار خواهد بود که در این مقاله به تشریح خواهد شد.

روش شناسی پژوهش

با توجه به هدف تحقیق در این پژوهش ابتدا از مطالعات کتابخانهاي به منظور شناسایی وضعیت موجود جامعه و همچنین استخراج فرهنگ کار در نظام اسلامی استفاده گردید. سپس نتایج حاصل از مطالعات کتابخانهاي از طریق مشاهده در محیط اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت . بنابراین میتوان گفت تحقیق موجود از حیث هدف کاربردي و از حیث روش پژوهش کتابخانهاي و میدانی میباشد.

تعاریف فرهنگ

تعاریف و تعابیر  متعددي از فرهنگ و مفاهیم مرتبط با آن  از سوي دانشمندان و متخصصیص علوم مختلف ارائه شده است که در این بخش مهمترین آنها اشاره شده است:

سوچاك فرهنگ را مجموعه اي از الگوهاي ارزشی  میداند که در میان افراد و در درون گروهها به طور مشترك وجود دارد. هافستید میگوید فرهنگ شامل الگوهاي اندیشیدن، احساس کردن، و عمل کردن بالقوه است که تمام افراد با خود همراه دارند. فرهنگ نه تنها در الگوهاي اندیشیدن، احساس کردن و عمل کردن منعکس است بلکه در امور عادي زندگی همچون احوالپرسی کردن، غذاخوردن، ابراز کردن و...

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید