بخشی از مقاله

چکیده

رشد روز افزون شهر نشینی، جمعیت شهری و به تبع آن رشد عبور و مرور و رفت و آمدهای ساکنان شهر با وسایل نقلیه موتوری در سطح برون و درون شهری، مشکلات بسیاری را در سیستم حمل و نقل ایجاد نموده است. بر این اساس برای کاهش معضلات ترافیک، حمل و نقل وآلودگی هوا برنامه ها و طر ح های متنوعی اجرا می گردد. یکی از برنامه هایی که با اجرای عملی و صحیح آن می توان تا حد قابل توجهی آرامش را به سیستم حمل و نقل و عبور و مرور شهری باز گرداند، توسعه حمل و نقل انسان گرا - پیاده روی - می باشد.

حال با افزایش روزافزون زندگی ماشینی انسانها و نبود بستر مناسب در زیرساخت های حمل ونقل درون شهری و عدم هماهنگی در تصمیم گیری ها برای شبکه شهری و مدیریتی راهبردی در سیستم حمل ونقل شهرها، شهروندان تنها نظاره گر این قبیل مشکلات می باشند، لذا می توان با بهره گیری از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره در تصمیمات حمل ونقل درون شهری از نظرات شهروندان برای بهتر شدن سیستم حمل ونقل درون شهری، بر مبنای اصول پیاده محوری در راستای تحقق توسعه پایدار شهری در شهرها استفاده نمود، که این امر مورد عنایت کمتری در تصمیمات شهری که برای شهروندان گرفته میشود واقع شده است.

تقویت پیاده محوری و جریان حرکت پیاده با توجه به پتانسیل های موجود در شبکه های ارتباطی در شهرها موجب حرکت به سوی اهداف پایداری و ایجاد فضاهای مردم گرا و شهرهای شهروند گرا در شهرها می گردد و در پی آن موجب ایجاد حس مکان و تعلق خاطر برای شهروندان می شود و طراحی محیط هایی که بیشترین رابطه و پیوند را بین تمامی شهروندان ایجاد می نماید این شبکه های ارتباطی سیستم حمل ونقل درون شهری در شهرها می باشد که موجب شکل گیری الگوهای رفتاری تمامی شهروندان در شهرها میگردد، لذا در طراحی و تصمیم گیری توسط برنامه ریزان و شهرسازان برای ایجاد و توسعه شبکه های ارتباطی درون شهری باید تمامی الگوهای رفتاری، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی شهروندان را در نظر گرفت تا شاهد شهرهای پایدار در آینده باشیم.

مقدمه

اگر شهر را به مانند یک موجود زنده فرض کنیم برای ادامه زندگی به سرزندگی و نشاط نیازمند است. نقش فضای شهری، یا به عبارتی فضایی که در آن تعاملات اجتماعی شهروندان شکل میگیرد و فرهنگ جامعه در بستر آن ارتقا می یابد، در کشور ما روز به روز در حال افول است. شرایط حاکم بر شهرهای امروزی شیوه زندگی جدیدی را القا می کند که در آن پیاده روی به منظور انجام اهداف مختلف نادیده گرفته میشود. نقش محدوده های پیاده به عنوان پهنه های رایگان چند عملکردیِ چند منظوره، که طیف گسترده ای ازفعالیت ها اعم از تفریحی، استراحت و گذران اوقات فراغت، سرگرمی و بازی، فرهنگی و هنری، تجاری و فضاهای سبز عمومی شهری را به خصوص در شهرهای هزاره جدید در بر می گیرند، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

نتایج این مطالعه نشان می دهند که متأسفانه جایگاه چنین فضاهایی در شهرهای ما به درستی تعریف نشده است. واضح است که لازمه سرزندگی پیاده راهها حضور مردم است ؛ این در حالی است که اگر خیابان فضایی امن و مطلوب را فراهم سازد و فعالیت ها و تفریحات سالم به گونه ای سازمان یافته و مطابق با ارزشهای جامعه میسر گردد، حضور فعال مردم و به تبع آن سرزندگی و زیست پذیری افزایش می یابد. با شناسایی و تقویت عوامل مؤثر بر پیاده راهها و ایجاد فضاهای سرزنده میتوان شهر را احیا و بازسرزنده نمود.

حرکت پیاده طبیعی ترین، قدیمی ترین و ضروری ترین شکل جابجایی انسان در محیط است. پیاده روی دارای اهمیت اساسی در ادراک هویت فضایی، احساس تعلق به محیط و دریافت کیفیت های محیطی است. چهره شهر بیشتر از طریق گام زدن در فضای شهری احساس میشود. اما یکی از نواقص عمده شهرسازی معاصر جهان، سرسپردگی بیش از حد آن به نیازهای حرکت سواره و غفلت از حفظ و ساماندهی فضاهای پیاده و حرکت پیاده است. این امر یکی از عوامل کاهش کیفیت محیط شهری و افول ارزشهای اجتماعی، فرهنگی و بصری در فضاهای شهری محسوب می شود . به عنوان واکنش و چاره جویی در برابر این وضع در طول دو سه دهه گذشته ،گرایشها و دیدگاههای جدیدی در عرصه شهرسازی جهان مطرح شده است که از آن به عنوان " جنبش پیاده گستری " یاد می شود .

حاصل این جنبش، پیدایش و رواج رشته جدید است که امروزه به عنوان شاخه ای مستقل از برنامه ریزی و طراحی شهری به حساب می آید. برنامه ریزی و طراحی پیاده پیاده در روال رایج شهرسازی ایران نیز، نوعی غفلت و بی توجهی نسبت به موضوع حرکت پیاده و فضاهای پیاده یا هم در عرصه نظری و هم در عرصه عملی، به نحوی بارز مشاهده می شود. به همین دلیل پرداختن به این موضوع راهها می تواند به شناخت عمیق تر مسائل شهرنشینی و شهرسازی کنونی و چاره جویی برای بهسازی کیفیت فضاهای شهری یاری رساند.

سفرهای پیاده در میان کل سفرها، مهمترین روش انجام سفر بوده و خواهد بود. طبق آمار ارائه شده در شهرهای بزرگ ایران 50% و در شهرهای کوچک و متوسط 50% سفرها پیاده انجام میشود . لذا عابرین پیاده بایستی به عنوان عنصر اصلی سیستمهای حمل و نقل درون شهری در طراحی ها مدنظر قرار گیرند . به همین دلیل پیاده راه ها راه حل علمی و عملی برای بسیاری از مشکلات حاد شهری هستند که می توانند با تخریب موقعیت های اقتصادی و فیزیکی، افت کیفیت زندگی، آلودگی، تراکم و کوچ طبقه متوسط از مرکز شهر مبارزه کنند

حال با افزایش روزافزون زندگی ماشینی انسانها و نبود بستر مناسب در زیرساخت های حمل ونقل درون شهری و عدم هماهنگی در تصمیم گیری ها برای شبکه شهری و مدیریتی راهبردی در سیستم حمل ونقل شهرها، شهروندان تنها نظاره گر این قبیل مشکلات می باشند، لذا می توان با بهره گیری از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره در تصمیمات حمل ونقل درون شهری از نظرات شهروندان برای بهتر شدن سیستم حمل ونقل درون شهری، بر مبنای اصول پیاده محوری در راستای تحقق توسعه پایدار شهری در شهرها استفاده نمود، که این امر مورد عنایت کمتری در تصمیمات شهری که برای شهروندان گرفته میشود واقع شده است.

در شهرداری های کشور، تصمیمات معاونت شهرسازی و معاونت ترافیکی یا به صورت جدا متجلی می گردد و یا اینکه به صورت فراموشی کامل مظروف، یعنی طرح های فیزیکی و مدیریتی حمل و نقل ترافیکی شهرها و متعاقباً، تسلط انحصاری معاونت های شهرسازی بر روی ظرف یا شبکه معابر شهری و آن هم در قالب تعریض های بی پایه شبکه موجود و یا احداث شبکه معابر جدید بی مبنا جریان می یابد

تقویت پیاده محوری و جریان حرکت پیاده با توجه به پتانسیل های موجود در شبکه های ارتباطی در شهرها موجب حرکت به سوی اهداف پایداری و ایجاد فضاهای مردم گرا و شهرهای شهروند گرا در شهرها می گردد و در پی آن موجب ایجاد حس مکان و تعلق خاطر برای شهروندان می شود و طراحی محیط هایی که بیشترین رابطه و پیوند را بین تمامی شهروندان ایجاد می نماید این شبکه های ارتباطی سیستم حمل ونقل درون شهری در شهرها می باشد که موجب شکل گیری الگوهای رفتاری تمامی شهروندان در شهرها میگردد، لذا در طراحی و تصمیمگیری توسط برنامه ریزان و شهرسازان برای ایجاد و توسعه شبکه های ارتباطی درون شهری باید تمامی الگوهای رفتاری، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی شهروندان را در نظر گرفت تا شاهد شهرهای پایدار در آینده باشیم.

شهروندان به عنوان شکل دهندگان فرآیندهای اجتماعی و اقتصادی، نقش بسیار مهمی را در کارکرد سیستم های شهری بر عهده دارند. از آنجا که مردم مدت زمان زیادی به قصد تأمین مایحتاج، تفریح و گذران اوقات فراغت و کار در درون شبکه های ارتباطی شهرها سپری میکنند و لذا باید تسهیلات پیاده محوری برای آنها توسط مدیران و برنامه ریزان تأمین شود تا بستری برای ایجاد نشاط و سر زندگی در شبکه های ارتباطی شهرها برای شهروندان مهیا گردد.با توجه به شبکه پیاده روی و دسترسی های شهری در شهرهای گذشته خود در می یابیم، که این شهرها دارای انسان محوری، مردم گرایی و هماهنگی و یکپارچگی بسیار بالایی در ساختار فضایی آنها نسبت به زمان حال بوده اند، که این هماهنگی قوی در پیاده روی و پیاده محوری آنها ریشه در سبک زندگی و فرهنگ آنها داشته است.

شکل سازماندهی واقعی محدودهی پیاده روی می بایست ریشه در سبک زندگی و فرهنگ اصلی و برنامه ریزان و طراحان شهری نیز باید در طراحی و سازماندهی سیستم ، مردم داشته باشد

حمل و نقل درون شهری به مقوله پیاده محوری و  پیاده روی توجه بیشتری نمایند، تا سلامت و بهداشت زیست محیطی و اجتماعی انسان که از اصول توسعه پایدار و مبنای پایداری انسان و محیط زندگی او می باشد نمایان گردد، که طراحان شهری می توانند با بهره گیری از الگوهای سنتی و تاریخی حتی در سطح محل های، بستری را برای بهتر شدن زندگی شهروندان در شهرها ایجاد نمایند.

پیاده روی به عنوان طبیعی ترین شکل جابجایی و قاعدتاً ایمن ترین و راحت ترین نوع سفر می باشد. با این وجود در شهرهای امروزی به معنای اخص کلمه شهرها در تسخیر وسایل نقلیه واقع شده و کمتر به حضور عابر پیاده توجه میگردد . بدیهی است وضعیت فعلی سیستم پیاده روی و عدم توجه به بی برنامگی نسبت به مسائل پیاده در گذشته باعث عدم پیریزی یک برنامه صحیح و مدون و منسجم برای تحلیل، ارزیابی و بهینه سازی این شیوه گشته است. یکی از مهمترین نیازهای عابران پیاده وجود مسیرهای مناسب چه به لحاظ مسائل کالبدی و چه به لحاظ مسایل غیر کالبدی می باشد.

بطور کلی حرکت پیاده طبیعی ترین، قدیمی ترین و ضروری ترین شکل جابجایی انسان در محیط است . پیاده روی دارای اهمیت اساسی در ادراک هویت فضایی، احساس تعلق به محیط و دریافت کیفیت های محیطی است . چهره شهر بیشتر از طریق گام زدن در فضای شهری احساس میشود . شهر بدون حضور زنده عابرپیاده، سرزندگی و نشاط خود را که از مهمترین کیفیات محیط های شهری است از دست می دهد. این عابرین تنها شامل ساکنین خود شهرها نمی شوند بلکه مسافرین و توریست هایی را که از سایر نقاط برای دیدن و حضور به شهرمی آیند نیز دچار دلزدگی ، حس عدم امنیت و نیاز به فرار از محیط می کند

تحقق حاضر ضمن معرفی و شناخت اصطلاح پیاده روی، پیاده محوری و توسعه پایدار شهری، و نیز رابطه ای بین آنها را، در جهت تداوم و پایداری سیستم حمل و نقل درون شهری در شهرها برای برنامه ریزان و شهروندان ارائه می دهد. نتایج حاصله از تحقیق حاکی از آن است که حمل ونقل درون شهری، بر مبنای اصول پیاده محوری علاوه بر تقویت و تحقق توسعه پایدار، نیز بستری برای ارتقای تعاملات اجتماعی و مراودات اجتماعی در شهرها برای شهروندان فراهم میسازد.

بیان مسأله

در شهرهای امروز ما علاوه بر نبود امکانات و عدم وجود بستر مناسب برای عابران پیاده، یک سری مشکلات دیگر همانند؛ استقرار ایستگاه های اتوبوس و سد معبر توسط دستفروشان و... در پیاده روهای شهرها در تحقق پیاده روی و پیاده محوری تأثیرات منفی می گذارند . همانا که پیاده روی در شهرها باعث کاهش ترافیک شهری در سیستم حمل و نقل سواره شهری، و نیز موجب کاهش مصرف انرژی های فسیلی و هزینه های ناشی از آن، و به تبع سبب کاهش آلودگی هوا و بیماری های تنفسی برای شهروندان در شهرها می گردد

لذا تدوین قوانینی لازم الاجرا و کاربردی در سایه پیاده محوری امری راهبردی برای بهبود سلامت اجتماعی، کاهش مشکلات زیست محیطی و آلودگی هوا که به چالش های نگران کننده ساکنان شهرهای بزرگ تبدیل شده است، الزامی می باشد. امروزه افراد برای هرگونه جابجایی به استفاده از خودرو شخصی روی می آورند، که به افزایش هزینه های آمدوشد و خدمات رفاهی و تعمیرات بیش از حد می انجامد، و هزینه های زیربنایی و حمل و نقل را به شدت افزایش می دهند و تدارکات تسهیلات اجتماعی را ناممکن می سازد. 

برنامه ریزی های شهری و تشویق توسعههای فشرده و مختلط نسبت به دسترسی آسان به تسهیلات شهری، برای شهروندان می تواند کمک های شایان توجهی در تقویت پیاده روی و تحقق پیاده محوری برای حصول پایداری شهرها داشته باشد. کاهش اتکاء به خودرو شخصی در جابجایی، افزایش فشردگی و تراکم شهری، تلفیق کاربری ها، حفاظت و احیای نظام های طبیعی شهر، کاهش مصرف منابع و تولید آلودگی در شهر و منطقه مربوط به آن، بهبود زیست پذیری اجتماعات شهری و جلب مشارکت فراگیر شهروندان برای امور محلی، پایبندی و تقویت اقتصادی، اصلاح نظام اداری و حکمرانی شهری، از راهکارهای عمده برای توسعه پایدار شهر هستند

شبکه های پیاده در مسیرهای ارتباطی باید علاوه بر ایجاد هویت دارای استانداردهای لازم مختص به خود باشند تا کاربران به راحتی بتوانند از آنها بدون هیچگونه ناراحتی خاطر از آنها استفاده نمایند. محدوده پیاده روی می بایست حداقل استانداردهای مربوط به خود را داشته باشد، و تسهیلات ارائه شده نیز باید پاسخگوی نیازهای گروههای سنی مختلف باشند

اهمیت و ضرورت مسأله ضرورت اجتماعی- فرهنگی:

دستیابی به عوامل تأثیرگذار در اصول پیاده محوری، برای بهبود روابط اجتماعی- فرهنگی شهروندان درسیستم شبکههای پیاده و تحقق توسعه پایدار شهری

ضرورت اقتصادی:

کاهش هزینه های ناشی از مصرف انرژی در سیستم حمل و نقل درون شهری، برای دسترسی آسان به تسهیلات و امکانات رفاهی در شهرها

اهداف تحقیق
شناخت عومل تأثیرگذار بر سیستم شبکه های پیاده حمل و نقل درونشهری در راستای پایداری شهرها

فرضیات تحقیق
به نظر میرسد معماران و شهرسازان و شورای عالی هماهنگی ترافیک شهری، میتواند با تصمیم گیری های مناسب و هماهنگ و نظام مند در پیشبرد پیاده محوری و پیاده روی در سیستم حمل و نقل درون شهری برای تحقق و ارتقای توسعه پایدار شهری برای شهروندان در شهرها موثرباشند.

روش تحقیق
روش تحقیق این نوشتار به شیوه توصیفی- تحلیلی میباشد و ابزار گردآوری اطلاعات آن در بررسی شاخصها و عوامل تأثیر گذار بر سیستم حمل و نقل درون شهری در عرصه های تصمیم گیریهای شهری برمبنای پیاده محوری برای تحقق و ارتقای توسعه پایدار شهری به روش مطالعات کتابخانه ای میباشد.

چارچوب نظری
تا قبل از انقلاب صنعتی، اندازه و تناسبات عناصر شکل دهنده شهر، برمبنای مقیاس انسانی و الگوی جابه جایی ها نیز بر اساس حرکت فرد پیاده بود؛ یعنی او اندازه و فاصله ها را تعیین می کرد

این نوع جابه جایی، هزاران سال تجربه شده و در واقع، حرکت عابر پیاده، ساختار سکونتگاه ها را شکل می داده است . زیباترین مراکز قدیمی شهرهای متمدن نیز شاهدی بر این مدعاست

با شروع انقلاب صنعتی و به دنبال آن حاکمیت تفکر مدرنیسم و به ویژه مطرح شدن تئوری "شهر مناسب با اتومبیل شخصی" از نقش و اهمیت فضاهای پیاده کاسته شد و به مرور فرد پیاده، جایگاه و اولویت خود را در فضای شهری از دست داد. از سوی دیگر، سیاست های منطقه بندی و تفکیک عملکردها و کاربری های شهری در دوران شهرسازی مدرن، باعث از دست رفتن پویایی و حیات شهرها شد که حاصل آن وجود شهرهایی با تقسیم مناطق همگن، جدایی طبقات اجتماعی از یکدیگر و حذف فعالیت های متنوع از شهر بود که نتیجه ای جز از میان رفتن سرزندگی و حیات بخشهای مرکزی شهرها نداشت

از دیگر اثرات تفکر مدرنیسم در ده های گذشته، توسعه خیابان های عریض با حاکمیت خودرو و غفلت از فضاهای باز جمعی بوده است، به طوری که این فضاها به شدت کیفیت کارکردی خود را به عنوان فضای پشتیبان تعاملات اجتماعی از دست داده اند. حرکت پیاده طبیعی ترین، قدیمی ترین و ضروری ترین شکل جابجایی انسان در محیط است و پیاده روی هنوز مهم ترین امکان برای مشاهده مکان ها، فعالیت ها و احساس شور و تحرک زندگی وکشف ارزش ها و جاذبه های نهفته در محیط است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید