بخشی از مقاله

چکیده

عفاف از فطرت سرچشمه می گیرد و بهترین عامل کنترل کننده است و محدود به مسائل جنسی نیست . در حقیقت عفت فراتر و برتر از حجاب است . حجاب پوشش ظاهر و عفاف پوشش ظاهر و باطن است . حجاب می تواند گاه ریائی ، تحمیلی یا تجملی باشد . اما عفت ، خصلت و ارزش اختیاری است . عفت نمودهای گوناگونی دارد . ممکن است ،کسی حجاب ظاهری مناسب داشته ولی در نگاه ، کلام و .. عفت نداشته باشد در. مجموع می توان گفت پوششِبدونِ عفاف ، حجاب موردقبولِ اسلام نیست ، پس اگر کسی با داشتن پوشش ظاهری به تبرج و خود نمایی بپردازد ، واقعیت حجاب را که عفاف است ، رعایت نکرده است .

مسئله ای که مود پژوهش واقع شده ، بدحجابی و بی حیایی برخی دانش آموزان ابتدایی است . به منظور رفع این مشکل و رسیدن به نتیجه مطلوب ، ابتدا از راه های مختلفی از قبیل : مطالعه کتب روانشناسی و دینی ، جستجو در منابع اینترنتی و مراجعه به سایت اصلی حجاب و عفاف ، مشاوره با برخی از صاحب نظران و نظر سنجی از همکاران ، دانش آموزان و خانواده های آنها ، شواهد و اطلاعاتی را جمع آوری نموده که پس از تجزیه و تحلیل شواهد و اطلاعات بدست آمده ، راه کارهایی را جهت بهبود وضع و رسیدن به نتیجه مطلوب پیش بینی نمودیم . که پس از اعتباربخشی به راه حل های پیش بینی شده ، جهت عملیاتی کردن آنها ، اقدام به برنامه ریزی های لازم نمودیم . که به شکر خدا پس از مدت کوتاهی و با تلاش و همکاری صمیمانه کلیه همکاران و اولیاء دانش آموزان ، شاهد موفقیت هایی نه چندان کم ، در این زمینه شدیم .که همانا رعایت و پذیرش قلبی حجاب و عفاف توسط دانش آموزان وحتی برخی از والدین آنها ، می باشد .

مقدمه

حجاب و عفاف به عنوان 2 ارزش در جامعه بشری و به ویژه در جوامع اسلامی مطرح است. چرا که حیا و عفاف پایه های حجابند که ریشه در فطرت دارند و بی توجهی به پوشش اسلامی ، یعنی نشنیدن ندای فطری ، دارای آثار مخرب فردی و اجتماعی است . همواره این دو واژه در کنار هم به کار برده می شوند و در نگاه اول به نظر می آید هر دو به یک معنا می باشند ، اما با جست و جو در متون دینی و فرهنگ نامه ها به نکته قابل توجهی می رسیم و آن تفاوت و ارتباط این دو واژه است.

حجاب :

در برخی کتب لغت به معنای " المنع من الوصول " یعنی آنچه مانع رسیدن می شود و" حجاب " در واقع امری ظاهری و در ارتباط با جسم است ، اگر چه این پوشش برخاسته از باورها و اعتقادات درونی افراد است ولی ظهور در ظاهر مادی انسان دارد . یعنی پوشش ظاهری افراد و بویژه خانم ها - بخاطر ویژگی های خاص جسمی و فیزیولوژیکی - را حجاب ی گویند که مانع از نگاه نامحرم می شود .

عفاف :

عفاف نیز دارای معانی گوناگونی است ، راغب اصفهانی در المفردات القرآن می نویسد عفت حالتی درونی و نفسانی است که از غلبه شهوات بر انسان جلوگیری کرده و زمینه گرایش به پوشش و حجاب را فراهم می سازد    . البته در قرآن عفت به 2 معنا ذکر شده ، یکی به معنای خود نگهداری و پاکدامنی است    که در مورد برخی افراد آمده است ، مانندیَستعفِفنَوَاَن    خَیرٌ لَهُنﱠ . - آیه 60 سوره نور -     و گاه عفت به معنای قناعت آمده و مسائل مالی مد نظر است .  وَکانَفَالیَستَعفِفمنغَنیّا    وَ من کانَ فقیراً فالیأکل بالمعروف . - آیه 6 سوره نساء -      برخی لغت شناسان عفت را به معنای ترک شهوات و پاکی خوی و  جسم آورده اند . از این مطلب می توان نتیه گرفت    که عفاف نوعی حجاب درونی است ، که انسان را از گناه باز می دارد . همچنین عفاف در مرتبه ای بالاتر از حجاب قرار دارد .    

ارتباط حجاب و عفاف :

عفاف از فطرت سرچشمه می گیرد و بهترین عامل کنترل کننده است و محدود به مسائل جنسی نیست . در حقیقت عفت فراتر و برتر از حجاب است . حجاب پوشش ظاهر و عفاف پوشش ظاهر و باطن است . حجاب می تواند گاه ریائی ، تحمیلی یا تجملی باشد . اما عفت ، خصلت و ارزش اختیاری است . عفت نمودهای گوناگونی دارد . مانند : عفت در نگاه ، در سخن ، در رفتار و ... . ممکن است کسی حجاب ظاهری مناسب داشته ولی در نگاه ، کلام و .. عفت نداشته باشد . در مجموع می توان گفت پوشش بدون عفاف ، حجاب مورد قبول اسلام نیست ، پس اگر کسی با داشتن پوشش ظاهری به تبرج و خود نمایی بپردازد ، واقعیت حجاب را که عفاف است ، رعایت نکرده است .

... عظمت زن آن است که بتواند حجاب و حیا و عفاف زنانه را که خدا در فطرت او به ودیعه نهاده است ، حفظ کند . - حضرت ایت االله خامنه ای مد ظله العالی - انسان معاصر که با ندای امام خمینی به هوش آمد ، درصدد بازگشت به فطرت خویش است و در این هوشیاری فراگیر حجاب زن نماد بیداری است . در چنین موقعیت خطیر تاریخی ، ترویج فرهنگ و عفاف و حجاب از طریق شکوفا ساختن فطرت و تقویت باورهای صحیح نسل جوان ، یکی از راه کارهای مهم جهت گسترش نهضت بیداری اسلامی و زمینه سازی ظهور موعود - عج - است .

اینجانب شهناز رضائی که معاون آموزشی یکی از مدارس ابتدایی می باشم ، یکی از وظایفی که به عهده بنده است ، برقراری نظم و انضباط و ایجاد روابط دوستانه میان دانش آموزان است . لذا در برخورد با دانش آموزان در زنگ های تفریح ، در حین بازدیدهای کلاسی و حتی هنگام حضور در مراسم صبحگاهی متوجه بدحجابی بسیاری از دانش آموزان شدم . همچنین متاسفانه هنگام رسیدگی به شکایات و مشاجرات بوجود آمده میان دانش آموزان متوجه شدم که برخی از دانش آموزان ، برای خود دوستی از جنس مخالف - پسر - انتخاب کرده اند . با مشاهده چنین اوضاعی بسیار نگران و متاثر شدم بطوری که به فکر افتادم که چگونه می توانم با تشویق و ترغیب دانش آموزان ، به رعایت حیا و عفاف گامی موثر ولو کوچک در بهبود وضع نا مطلوب بردارم .

ما به عنوان معلمان و مربیان ، مسولیت سنگینی بر دوش داریم ، تا پایه و اساس تربیت دینی و اسلامی آنها را صحیح بنا کنیم . چرا که برای داشتن جامعه ای سالم در آینده ، باید به پی ریزی آن از هم اکنون و خصوصا از "کودکان " بپردازیم . بنابراین اهدافی که بنده از انجام این پژوهش به دنبال آن بودم ، تشویق و ترغیب دانش آموزان به پذیرش قلبی و درونی حیا ، عفاف و حجاب و عمل به آن با تبیین دیدگاه اسلامی است که نتیجه آن عزت و احترام و آرامش آنان در جامعه و خانواده خواهد بود .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید