بخشی از مقاله

خلاصه

در دهه های اخیر، در الگوهای رفتاری همسرگزینی،تحوّل دّیجای به وجود آمده است. در این پژوهش برآن هستیم تا معیارهای ازدواج و انتخاب همسر را آسیب شناسی نموده و در نهایت راهبردهای دینی مطرح در این زمینه را مورد واکاوی و تحلیل قرار دهیم. این پژوهش به صورت تحلیلی-توصیفی انجام و اطلاعات آن به صورت کتابخانه ای جمع آوری شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد ازدواج به عنوان سنگ بنای اولیه خانواده اگر با معیارهای اساسی مثل تدین، اخلاق، عقل و شرافت خانوادگی همراه باشد وسیلهای برای حفظ دین و اعتقاد انسان و تکامل او خواهد بود.

1.    مقدمه

خلقت موجودات زنده به گونه ای است که هر کدام آن ها، آگاهانه یا ناخودآگاه به انتخاب جفت پرداخته، برای بقای نسل و تولید و تکثیر نوع اقدام می کنند و یا هدایت و رهبری می شوند. همچنانکهوَمِنطبقنصّکُلﱢبرخیشَیْءٍازآیات خَلَقْنَاقرآنکریم مانند:زَوْجَیْنِ - لَعَلﱠکُمْ تَذَکﱠرُونَ - - ذاریات49/عمومیّت - نر و مادگی تمام موجودات شامل همه مخلوقات میگردد. بنابراین، مسأله ازدواج و انتخاب جفت، یکی از امور لازم در زندگی جانداران، از جمله گیاهان و جانوران است. انسان نیز که یکی از مخلوقات خداست دارای دو جنس نر و ماده و توالد و تناسل میباشد. براین اساس، دستِ آفرینش میان زن و مرد، گرایش و کششی طبیعی نسبت به یکدیگر قرار داده تا آن ها به زندگی مشترک روی آورند و میل جنسی را همچون سایر امیال و غرایز، به طور صحیح ارضا نموده، هسته اصلی خانواده را تشکیل دهند.

از آنجا که اساس اجتماع انسانی از ازدواج و تشکیل خانواده شروع می شود، قرآنتوجّه فراوانی به پی ریزیِ درست بنیان خانواده دارد تا از این رهگذر، سلامت جامعه را تضمین کند.

برای اینکه این پیمان مقدس صبغه الهی داشته باشد، باید براساس معیارهای دینی پایه ریزی شود تا مایه تکامل و بهروزی، و جایگاه آسایش جسم و جان، و آرامش روح و روان باشد. از این رو در این مقاله بر آن هستیم با بررسی چالش ها و مسائل پیرامون همسرگزینی، دستورهای آسمانی که درباره تعیین همسر رسیده است را مورد تحلیل و واکاوی قرار دهیم.

2.    غنی و ثروت

توده مردم بدون راهنمایی وحی در امر ازدواج با چالش های جدی از جمله ثروت روبه رو هستند زیرا زن پولدار را از زن با ایمان بهتر میدانند و نیز مردی با چنین اوصاف را از بنده مؤمن بهتر میپندارند؛ ولی قرآن کریم میفرماید: ایمان برترین ویژگی است و بر این اساس در مسأله ازدواج، اگر زن یا مرد مشرکی را دیدید که صفاتدنیویِ او، شما را به شگفت آورده است، با او نکاح نکنید و زندگی مشترک تشکیل ندهید؛ زیرا بنده مؤمن به دلیل ایمانی که دارد به مراتب از آن مشرک بهتر است - بقره. - 221/

امام صادق - علیه السلام - در این باره می فرماید: »هر گاه مردی زنی را به خاطر زیبایی و ثروت به ازدواج خود در آورد، سعادت و خوشبختی مرد موکول به همان امر خواهد بود و اگر مردی زنی را به خاطر دینداری و تقوا به همسری برگزیند، پروردگار متعال زیبایی و ثروت را نیز نصیب او خواهد کرد

به راستی برجستهترین وصف در نظام خانواده، طهارت و پاکیزگی است که به منزله عنصر محوری ازدواج است. گذشته از طهارت، همسر باید پاکدامنی را دارا باشد و افزون بر آن از همه نزاهت های اخلاقی فردی و جمعی برخوردار باشد، تا هم از لحاظ شخصی خود در رفاه اخلاقی بهسربرد و هم از جهت زیست با همسر با وی هماهنگ باشد. برخی هم زرق و برق دنیا و هم پاکی را میخواهند که این نشدنی است. اینان معاذاالله به گناه تن میدهند؛ ولی حاضر نیستند که به گونهای ساده با افراد نجیب و سالم ازدواج کنند و عفیف بمانند

3.    جمال و زیبایی

خدا زیباست و جهان را زیبا آفریده است و انسان باید زیبانگر باشد. قسمت مهمی از زندگی انسان را نیز جمال و زیبایی تشکیل می دهد. براین اساس انسان جمال و زیبایی را در همه شؤون زندگی دخالت می دهد: جامه می پوشد برای سرما و گرما، به همان اندازه هم، به زیبایی رنگ و دوخت اهمیت می دهد، خانه می سازد برای سکونت، و بیش از هر چیز به زیبایی خانه توجه دارد، حتی سفره ای که برای غذا خوردن پهن می کند و ظرفی که در آن غذا می ریزد و حتی ترتیب چیدن غذا در ظرف ها و بر سفره همه روی اصول زیبایی است. انسان دوست دارد قیافه اش زیبا باشد، نامش زیبا باشد و ...ولی برای حیوان مسأله زیبایی مطرح نیست. برای حیوان آنچه مطرح است محتوای آخور است، اما اینکه آخور زیبا باشد یا نازیبا، دیگر مطرح نیست

در مورد معیار زیبایی همسر باید متذکر شد هر جمال و زیبایی با یک نوع از احساسات انسان مطابقت و هماهنگی دارد لکن برخی زیبایی ها با احساس معنوی انسان، یعنی آن احساسی که توجه انسان را به عالم بالا تحریک و تهییج می کند، سرو کار دارد. از این رو تمام زیبایی ها منحصر به زیبایی که با شهوت جنسی انسان سرو کار دارد نیست. آن کسی که زیبایی را منحصرا در شهوت جنسی درک می کند، در حقیقت اصلا زیبایی را درک نمی کند. زیبایی تنها مربوط به غریزه جنسی انسان نیست که تا می گویند »زیبایی« بعضی اشخاص فورا فکر می کنند یعنی مسائل مربوط به غریزه جنسی

در حقیقت زیبایی دو نوع است: حسی و عقلی. زیبایی حسی در همه محسوسات این عالم هست. زیبایی عقلی، یعنی زیبائیی که نه حس انسان آن را درک می کند و نه قوه خیال انسان بلکه فقط عقل انسان آن را درک می کند. گاهی انسان در فضایی به ظاهر زیبا زندگی میکند؛ امّا درون این فضا را افراد سیه دل پُر کردهاند: این ها همانخضْراء» الدِمَنهستند« که در بیانات نورانی رسول اکرم - صلّی االله علیه وآله وسلّم - آمده است:از» گُل زیبایی که در زباله دان میروید پرهیز کنید؛ عرض شد: منظور چیست؟ فرمود: دختری زیبا که در خانواده بیایمان، تربیت شده باشد

این خانواده بر اثر نداشتن فضایل اخلاقی زباله دان است و آن دختر که در چنین خانوادهی رشد کرده گُلی است که در زباله دان روئیده است.

گُلی که در باغ و بوستان میروید با گُلی که در زباله دان میروید، تفاوت بسیار دارد؛ زیرا روییدن گل در زباله دان بسیار نادر است و اگر هم بروید، همانند گلی که در باغ و بوستان میروید، نیست و بوی تعفّن آن موجب اشمئزاز از آن خواهد شد. اولین بوی بد را خود همین گل یاسی که از زباله دان روئیده استشمام کند؛می گرچه معطّر است ولی از ریشه آلوده خود متأثرتر از دیگران است. زیرا گل در نظام زنده حیات از نوعی درک، شامّه و ذائقه بر خوردار است. بلکه در دید دقیق اهل معرفت، همه موجودات سمیع و بصیرند و اگر سمیع و بصیر بودند، از حواسّ چشایی، شامّه و لامسه نیز برخوردارخواهند بود. اینگونه زیبایی را عقل تجویز نمیکند؛ زیرا چنین موجودی ظاهر زیبایی دارد، اما درون او زشت است. این موجودی است که زیبایی پیکرش با زشتی قلبش کنار هم آمدهاند؛ ظاهرش زیباست و باطن او زشت است. انسان با ظاهر او تماس دارد ولی باطن او مسموم است.

به هر حال پیامبر اکرم - صلّی االله علیه و آله و سلّم - تنها یک نمونه از »خضراء الدمن« را بیان کرده و گرنه نمونههای فراوانی دارد: نظام به ظاهر فریبا و زیبای غرب نیز از همین مصداق است. یعنی ساختمان ها، شهر و وضع زندگی آن ها، زیبا و سرسبز است؛امّا رذایل و تیرگی های درونی این ها دِمَن«» و مزبله است. به راستی، اسلام دینی است زیبا و انسانها را به زیبایی دعوت میکند. از اینرو »بلال حبشیموحّد« را با چهره سیاه و پوست رنگینش زیبا میداند، ولی بسیاری از رومیهای سفید پوست ملحد را تقبیح میکند. بنابراین در روایات معیار زیبایی مشخص شده است: »زیبایی مردان در عقل و فرزانگی آنهاست

4.    گرایش به رهبانیت

یکی دیگر از چالش های پیش روی ازدواج مسأله گرایش به رهبانیت است که در اسلام شدیداً مورد نهی قرار گرفته است. در زمان رسول اکرم - صلی االله علیه و آله وسلّم - گاهی افرادی برای بر حذر بودن از آثاراِقبال به دنیا، به زهد منفی مبتلا میشدند. در حالی که زهد اسلامی که به معنای بیرغبتی نسبت به دنیا و حذف تجملات و عدم اسارت در چنگال مال و مقام است، هیچ ارتباطی به رهبانیت ندارد

از امام صادق - علیهالسلام - نقل شده است: »عثمان بن مظعون تارک دنیا شد و روزها روزه میگرفت وشبها را به عبادت میگذراند. همسر او نزد پیامبر اکرم - صلی االله علیه و آله و سلم - شرفیاب شد و ایشان را از روش عثمان آگاه کرد. حضرت غضبناک شد و حرکت کرد، به گونهای که کفشهای خود را نپوشید و آنها را در دست گرفت و به سراغ عثمان آمد. عثمان در حال نماز بود و با مشاهده پیامبر اکرم - صلی االله علیه و آله و سلم - دست از نماز کشید.

حضرت به او فرمود: ای عثمان! خدا مرا به رهبانیت و ترک دنیا مبعوث نکرده است. خدا مرا به دینی حق، مستقیم و آسان مبعوث کرد که سخت گیری نمیکند. من نیز نماز میخوانم و روزه میگیرم و با همسرانم معاشرت دارم. پس آنان که فطرت و روش مرا میپسندند، باید به سنت من عمل کنند و ازدواج و معاشرت با همسر از جمله سنت من است

از بدعتهای زشت مسیحیان در زمینه ترک دنیا، تحریم ازدواج برای مردان و زنان تارک دنیا و نیز توصیه به انزوای اجتماعی و پشت پا زدن به وظایف انسان در جامعه و نیز انتخاب صومعهها و دیرهای دور افتاده، برای عبادت و زندگی در محیطی دور از اجتماع بود. حال آنکه انسان موجودی اجتماعی است و تکامل معنوی و مادی او نیز در زندگی جمعی به دست میآید. ابوالعلاء معری می گوید اصلا ما چرا نسل آینده را به وجود می آوریم؟! گناه ما این است که آن ها را به وجود می آوریم. می گوید اصلا حیات و زندگی لغو و شر است.

بنابراین هر کس عملی انجام بدهد که نسلی به وجود بیایدنسبت، به او مرتکب جنایت شده است. خیّام هم تقریبا همین حرف را می زند. خود ابوالعلاء تا زنده بود زن نگرفت و دستور داده بود که وقتی مرد، روی قبرش این جمله را بنویسند: »هذا الذی جنی علیه ابوه و لم یجن علی احد« یعنی این، کسی است که پدرش به او جنایت کرد و او را به این دنیا آورد اما او بر احدی جنایتی نکرده و بچه ای به دنیا نیاورده است

در نقد این دیدگاه، اشاره به همه حقیقت انسان نقش اساسی دارد. وجود غریزهها و خواسته های گوناگون آدمی و کششها و گرایشهای متنوع و نیز موانع گوناگونی که گاه محدودکننده است و گاهی سرکوبگر، جای تردید و انکار نیست؛امّا این امور، تنها بخشی از حقیقت آدمی آن هم در قلمرو طبیعت اوستبخشِ.دیگری از حقیقت بلند انسان، عقل و فطرت الهی است که اگر نقش خویش را به دست آورد و آن را ایفا کند، همه غریزهها و نیازهای مادی را به خوبی تعدیل میکند؛ بی آنکه تعطیل یا سرکوب آنها را در دستور کار خود قرار دهد.

غریزه جنسی و شهوت آدمی، حقیقت انکارناپذیری است کهیقیناً باید با پاسخ مثبت روبهرو شود و هرگونه سرکوب یا تعطیل آن، خلاف هویت کلی وحیات حقیقت وجودی انسان است. همچنین نیاز انسان به غذا، مسکن، پوشاک و... از شمار همین خواسته هایی است که نه تعطیل آنها صحیح است و نه سرکوب آنها؛امّا دوگونه میتوان به این نیازها پاسخ گفت و آنها را تأمین کرد:

یکی به شیوه صحیح اخلاقی و شرعی و دیگری به گونه حرام و ضد اخلاقی. آنچه شهوت جنسی به دنبال اوست، ارضا شدن است و هیچ قیدی را نمیتوان بر این خواسته ضمیمه کرد؛ یعنی اگرچه به حلال یا حرام، پاسخ غرایز انسانی تحقق مییابد،امّا خواسته این غرایز، پاسخ حرام نیست؛مثلاً آنچه دستگاه گوارش انسان میطلبد، غذای مناسب و آنچه پیکر آدمی میخواهد، پوشاک مناسب است و اگرچه غذا و پوشاک حرام را میپذیرد،امّا حرام را تقاضا نمیکند. اینجاست که عقل و فطرت به رهبری برمیخیزد و با تعدیل غرایز انسانی و تحریم شیوه های ضدِ اخلاقی، آدمی را به روشی صحیح، حلال و در عین حاللذّتبخش، ترغیب میکند. علاقه جنسی نه تنها با معنویت و روحانیت منافات ندارد، بلکه جزء خوی و خلق انبیاء است. چنانکه رسول اکرملّی - ص االله علیه و آله و سلّم - و ائمّه اطهار - علیهم السلام - ، محبت و علاقه خود را به زن در کمال صراحت اظهار می کرده اند و بر عکس روش کسانی را که میل به رهبانیت پیدا می کردند سخت تقبیح می نمودند

در حقیقت خدای سبحان غریزه جنسی را برای حفظ نسل آفریده است و هر چیزی که به طور مطلق آن را نفی کند، باطل است. تأمین غریزه جنسی و ارضای آن همانند تأمین غریزه غذاخواهی است و همانطور که افراط آن مذموم است، تعطیل آن نیز قبیح خواهد بود. قرآن کریم درباره برخی از مردم میفرماید: »بگو آیا به شما خبر دهم که زیانکارترین مردم چه کسانی هستند؛ آنان همان کسانی هستند که تلاششان در زندگی دنیا گم شده است؛ ولی گمان میکنند که کار نیک انجام میدهند« - کهف103/. - 104 حضرت علی - علیهالسلام - در ذیل آیه یاد شده میفرماید: »مصداق بارز آن راهبان، تارکان دنیایند که خود را در ارتفاعات کوه ها و در بیابان ها محبوس کردند و گمان دارند که کار خوبی انجام میدهند

5.    تشریفات و اندیشه سکولاری

اندیشه سکولاری و گرایش به امور تشریفاتی از دیگر چالش های فراروی ازدواج است که تشکیل خانواده را دشوار و موجب افزایش سن ازدواج گردیده است. کسی که اهل نماز و روزه و مسجد است، ولی دین در زندگی و کارهای روزانه اش نقشی ندارد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید