بخشی از مقاله
1- لا الا ا. . . ، محمد رسول ا. . .
2- اعتقاد به قرآن، خطاب به رسول گرامي اسلام و معجره ايشان و تمسك به آن شرط وارستگي است.
3- اعتقاد به فرشتگان:
فرشتگان براي بخشش افراد نزد خداوند وساطت مينمايند (سوره مؤمن آيات 9-7، سوره شوري آيه 3)
هشت فرشته حاملان عرش الهي ميباشند (سوره حاقه آيه 17) نوزده فرشته نگهبان دوزخ هستند (سوره مدثر آيه 30)
جبرئيل فرشته اعظم خدواند است. (سوره بقره آيه 91، سوره نحل آيه 104، سوره نجم آيات 6-5)
جبرئيل به نام روح القدس نيز خوانده ميشود. (سوره بقره آيه 81)
جن و جنيان نيز موجوداتي از جنس روح هستند كه در حد فاصل انسان و فرشته قرار دارند آنها نيز خوب و بد دارند (سوره هود آيه 120، سوره جن آيه 11) سپس خدا آسمانها را شكافت، و فرشتگان گوناگون، آنرا انباشت، آنها به خدا سجده ميكنند، عبادت ميكنند ذكر خدا ميگويند و خسته نميشوند. دستهاي از فرشتگان، امناء وحي و سخنگويان خدا، براي پيامبران هستند.
گروهي ديگر، نگهبانان بندگان خدا و دربانيان بهشت هستند.
گروهي هم در روي زمين استوارند. در كنار پايههاي عرض خدا در حالي، كه سر به زيراند، و بالهاي خويش را دور خود گرفتهاند ايستادهاند. (زماني، مصطفي 1375 ص 18)
4- اعتقاد به انبياء الهي:
اولين پيامبر الهي آدام است. پس از اينكه خداوند جان آدم را گرفت زمين را خالي از پيامبر نگذاشت تا مردم را براه خدا با كوشش فراوان رهبري كنند، و ميان معرفت خدا و ملت ارتباط برقرار سازند. خدا بوسيله پيامبران خود كه بهترين سخنگويان و حافظان امانتهاي رسالت بودند، در هر قرني با ملت خود عهد و پيمان را ادامه داده، تا رسالت به پيامبر ما محمد صلي عليه و اله ختم گرديد، و رسالت اعلام خطر و اتمام حجت به پايان رسيد.
خدا در هيچ عصري مردم را بدون پيامبر، كتاب آسماني و رهبر مورد نياز، نگذاشته است. پيامبراني را فرستاد كه محدود بودن تعداد خود و پيروانشان، از افزون بودن مخالفين آنان، مانعي از انجام رسالت نبود. هر پيامبري چه پيامبراني كه در اوائل تاريخ مبعوث شدهاند، يا پيامبراني كه اواخر آمدهاند. همه مشخصات پيغمبر بعد از خود را بيان ميكردهاند.
5- اعتقاد به معاد، روز جزا، بهشت و دوزخ:
در پايان جهان، روز بعثت اخروي تمام مردگان مبعوث خواهند شد (سوره ق- آيه 41)
] در صور دميده خواهد شد كه ناگاه ايشان از گورها به سوي پروردگار خويش شتابان حركت ميكنند.[ (سوره يس آيه 51)
] آنگاه كه برنامه تنظيم شده جهان به پايان رسيد، و مقدرات موجودات انجام يافت و باقيمانده مردم هم جان دادند، و دستور خدا درباره قيامت صادر گرديد. آسمان را حركت ميدهد و ميشكافد، زمين را منقلب و متزلزل ميگرداند، كوهها را از ريشه درميآورد. . . خدا مردگان را كه در زمين بودهاند و پوسيدهاند از زمين بيرون ميريزد، سپس آنان را براي بازجوئي از كارهاي پنهاني و نهاني دنيا بسته بندي ميكند. دستهاي را در آسايش و نعمت قرار ميدهد، بندگاني كه اعمال خود را در دنيا انجام دادهاند، در كنار رحمت خدا ثواب ميبرند، در بهشت جاويدانند و دستهي ديگر را تحت فشار انتقام، كه معصيتكارانند و در بدترين مكانها و آتش دوزخ جاي داده ميشوند.[ (زماني 1375)
6- امامت: يا ايهاالذين آمنو اطيعوالله و اطيعوالرسول و اولي الامر منكم.
اي كساني كه ايمان آوردهايد از خداوند و رسول او اطلاعات كنيد و نيز از كساني كه از طرف آنها براي اين امر تعيين شدهاند نيز اطاعت كنيد. خلافت و امامت طلوع كرد برقي جهيد و درخشندهاي آشكار شد، انحرافي برطرف گرديد و خدا جمعيت ديگري را جايگزين جمعيت ديگر كرد، قدرت از دست يكي گرفته و به ديگري داده شد. ما همانند كسيكه در قحطي قرار گرفته منتظر باران است در انتظار تغيير خلافت بوديم. رهبران نمايندگان خدا در ميان خلق و آگاه از وضع مردم و حاكم بر آنها هستند. كسي وارد بهشت نمي شود مگر اينكه رهبران و امامان را بشناسد و آنان هم افراد را بشناسند. و كسيكه آنان را نشناسد و امامان هم او را نشناسند بطور حتم وارد آتش ميگردد. (زماني، مصطفي 1375 ص 352)
سوگند به آن خدائي كه دانه را ميشكافد و جانداران را ميآفريند، اگر وضع حاضر نبود و اگر آماده شده ياور، و فشار جمعيت كه تكليف را تعيين ميكند، نبود و اگر خدا از دانشمندان پيمان نگرفته بود كه در برابر عوارض شكمبارگي و گرسنگي بيچارهگان نبايد آرام بگيرند. من افسار مركب خلافت را روي شانهاش ميانداختم و كنار ميرفتم و با همان ظرفي كه درخت خلافت را اول آب دادم و خانه نشستم، اكنون نيز آب ميدادم و بخوبي درك ميكرديد كه اين دنياي شما در نظر من بيارزشتر از بي است، كه به هنگام عطسه بز بيرون ميآيد . (پيشين) آگاه باشيد كه آل محمد (ص) مثل ستارگان آسمان هستند، آنگاه كه يكي از آنها خاموش شد، ستاره ديگري آشكار ميگردد. گويا نعمتهاي خدا در ميان شما كامل شده و آنچه را آرزو داريد خدا به شما نشان خواهد داد . (پيشين)
مهمترين وظيفه و تكاليف هر فرد مسلمان عبارتند از:
1- نماز:
قرآن مكرراً تكليف نماز را در مورد سفارش قرار ميدهد، و از مناره مساجد روزانه پنج بار صداي اذان به گوش ميرسد. قرآن از پيروانش ميخواهد كه در طول روز چند وقت نماز بخواند. در طلوع آفتاب، ظهر، و شب از اول فجر تا طلوع آفتاب نماز صبح، در ظهر پس از عبور آفتاب از نصف النهار هر محل، نماز عصر پس از اداي نماز ظهر، نماز مغرب پس از عبور سرخي خورشيد از بالاي سر، و نماز عشا پس از اداي نماز مغرب (سوره هود آيه 116 سوره بني اسرائيل آيات 81-80، سوره طه آيه 130، سوره روم آيات 17- 16، سوره ق آيات 39-38) نماز همواره در جهت مسجد مقدس مكه، كه قبله گاه مسلمين است و خانه توحيد كعبه، كه توسط حضرت ابراهيم ساخته شد، خوانده ميشود. خواندن نماز در مساجد به صورت جماعت فضيلت بيشتري دارد. اولين مسجد توسط رسول گرامي اسلام در شهر مدينه ساخته شده و مهمترين مركز عبادي، سياسي مسلمانان بشمار آمد. از آن پس با گسترش دين اسلام، در هر جائي از مناطق مسلمان نشين، شهري و روستائي ساختن مسجد معمول گرديد، و در حال حاضر نيز مساجد از اماكن مذهبي و مقدس مسلمانان بشمار ميآيد.
2- روزه گرفتن در طول روزهاي ماه رمضان:
«اي مؤمنين، تكليف روزه بر شما نوشته شد و واجب گرديد، همانگونه كه بر كساني كه قبل از شما بودند واجب گرديده بود. در ماه رمضان. . . . پس هر كس از شما اين ماه را درك كند بايد روزه بگيرد. . . . بخوريد و بياشاميد تا لحظهاي كه پديدار شود رشته سپيدي در سياهي شب . . . از آن زمان تا فرا رسيدن شب روزه بداريد» سوره بقره آيات 187-181)
البته روزهاي ديگري هم هستند، كه جنبه تكليف و اجبار ندارند و هر فرد مسلمان جهت بردن اجر و ثواب روزه داري ميكنند. همانگونه كه خود حضرت محمد (ص) غالباً در روزهاي ديگري از ماه هم روزه ميگرفت. حديثي از پيامبر نقل شده است: «در هر كار خوبي كه كسي انجام دهد بين ده تا هفتصد برابر پاداش مقرر گرديده است، اما ثواب روزه داشتن بي از اين حرفهاست»
3- سفر به مكه (حج):
در ميان مردم حجم را اعلام نماي، بگذار كه آنها پاي پياده و يا سوار بر هر شتري لاغر، از جانب هر دره ژرف به حج يايند» سوره حج آيه 28) از تكاليف خدا بر مردم يكي هم حج بيتا . . . الحرام است، براي هر كسي كه بتواند اين كار را به نحوي انجم دهد. سوره آل عمران آيه 97) بنابراين بر هر مسلمان مستطيع كه از نظر مالي و جسمي توانائي دارد واجب است، در طول زندگي خود يكبار به خانه خدا و مكه مشرف شود، تا خانه كعبه را طواف نموده و مناسك ديگر حج، مانند، بستن احرام، سعي و صفا و مروه، صحراي منا و عرفات، رجم شيطان، قرباني، تقصير و . . . بجا آورند.
]حدا حجم و زيارت خانه محترم خود را، كه آن را قبله مردم قرار داد، براي شما واج گردانيده است. خدا حجم را علامت تواضع مردم و عظمت خدا و اعتراف ملت به اين عظمت قرار داد. خداي عزيز مسجد الحرام را پرچم اسلام و پناهگاه پناهندگان قرار داد ، و احترام آنرا واجب و زيارتش را فرض قرار داد ، و دستور داد به سوي آ كوچ كنيد. «زماني 1375 ص 26»
4- صدقات:
اين تكليفي است، كه به روشني در مورد مسلمانان با ايمان و معتقد وضع گرديده است. (سوره بقره آيه 40، سوره تغابن آيه 16، سوره بينة آيه 4) قبول اسلام بطور مسلم شامل پرداخت، اين ماليات اسلامي است. (سوره توبه آيات 11-5)
«هنگامي كه در جنگ غنيمتي بدست آورديد، بدانيد كه يك پنجم آن براي خدا و رسول و نزديكان، يتيمان و بينوايان و در راه ماندگان ميباشد.» (سوره انفال آيه 41) بنابراين صدقات، همان ماليات براي حمايت و تقويت از دولت ميباشد، كه به مصرف هزينههاي مؤسسات مذهبي، و نگهداري از فقراء و بينوايان و غيره ميرسد. و علاوه بر آن هزينه ساير فعاليتهاي دولتي نيز تأمين ميشود.
اماكن مقدس مسلمانان:
بيتالحرام كعبه معظمه در شهر مكه ، قبله گاه مسلمين، مقدسترين و مباركترين مكان مورد احترام و تقديس مسلمانان جهان ميباشد. هر ساله ميليونها مسلمان از اطراف و اكناف جهان از كشورهاي مختلف در صفوفي فشرده به زيارت خانه خدا ميشنابند. و اجتماع ميليوني آنها عظمت و شكوه اسلام و مسلمين را، متجلي ميسازد.
مدينه النبي اولين شهر مسلمانان جهان، كه اولين حكومت اسلامي در آن تأسيس شد، دومين شهر مقدس و محترم مسلمانان جهان، كه اولين حكومت اسلامي در آن تأسيس شد، دومين شهر مقدس و محترم مسلمانان جهان است. مدفن رسول گرامي اسلام با گنبد خضراي آن، و قبرستان بقيع و آرامگاه امامان شيعه و ديگر صحابه و مهاجرين و انصار رسول گرامي اسلام، در آن واقع شده است، كه مورد زيارت ميليوني مسلمانان، در موسم حج تمتع و عمره، ميباشد. بيت المقدس قبله گاه نخستين مسلمين ميباشد و مورد احترام مسلمانان، مسيحيان و يهوديان، جهان است. شهرهاي مقدس نجف، كربلا، كاظمين، سامرا در عراق و مشهد مقدس و شهر قم در ايران، كه ساليانه ميليونها مسلمان و شيعه ، براي عرض ارادت به خاندان نبوت و عصمت و طهارت، براي زيارت امامان معصوم خويش، به اين شهرها سفر ميكنند.
د- تصوف و عرفان (ميستي سزم- Mrsticism)
مذهب عرفان «ميستي سزم»كه در فرهنگ اسلامي به عنوان تصوف نيز خوانده ميشود، بر خلاف نظر اغلب متكلمان، كه آن را وابسته به اديان بزرگ و غيره مستقل دانستهاند، مكتب و نحلهاي است، مستقل كه داراي اساس ويژه و جهان بيني خاصي است، كه با گونه و اساس اديان بزرگ يك خدائي فرق و تباين دارد، و از نظر طرز بينش ديني و توجيه الهيات، به عنوان يك فلسفه ذوقي و نه مذهبي يك مرحله بازتر و آزادتر مي باشد.
مذهب عرفان، كه اساس بينش و شناخت را ذوقي و از راه تزكيه و اشراق قلبي ميداند، در هر محيط ديني تقريباً سعي ميكند، به رنگ و صيغهاي محيطي جلوه نمايد. از اين جهت تصوف اسلامي، در محيط تسنن به رنگ تسنن و در محيط تشيع، به شيوه تشيع ظاهر شده است. هم چنين در محيط مسيحي به صورت رهبانيت و در محيط هندي به شكل «جينيزم» يعني مذهب رياضت، و در محيط يوناني قديم به صورت «گنوستي» عرض اندام كرده است. روي اين اصل مكتب عرفان در محيطهاي مخلتف فرهنگي و جوامع متفاوت فلسفي و ديني داراي گونهها و شيوههاي متفاوت و گوناگون شده در بعضي خصوصيات ظاهري با هم جدائي يافتهاند «يوسف فضائي – 1356 ص 43»
طريقههاي عرفان، اگر چه بر مبناي يك خدائي و توحيد نهاده شدهاند، اما عرفا در عرفان خدا را مانند موحدان اديان بزرگ، داراي شخصيتي معين و صفاتي مشخص، كه صفات ثبوتي و سلبي داشته باشد نميشناسند، بلكه او را وجود مطلق و حقيقت كلي در جهان ميدانند، كه با موجودات و مخلوقات جهان از نظر، مفهوم و جود مساوي است. يعني به عقيده عارفان مكتب عرفان، وجود همه موجودات و مخلوقات، از وجود كلي و حقيقي خدا نشأت گرفته و جدا شدهاند. از اين نظر، موجودات با خدا از نظر وجود- نه ماهيت- وحدت و پيوستگي ناگسستني دارند، و به قول عارفان هند، خدا و يا آن حقيقت كلي مكتب عرفان بنام برهمن روح جهان است، چنانكه آتمن روح و حقيقت در بدن انسان است. نظر و عقيده عرفا دربارهي توجيه مفهوم خداي عرفان بسيار جالب و لطيف است. او را بالاتر ا آن خصوصيات و صفات شبه جسماني ميدانند، كه موحدان اديان مرحلهي قبلي در اديان بزرگ براي او قائلند به عقيده پيروان مكتب عرفان چه در اديان هندي و چه در مسيحيت و اسلام همه اشياء به اندازه استحقاق خود، بهرهاي از وجود مطلق و باصطلاح از فيض مسدام خداي مكتب عرفان دارا هستند. در طريقهي عرفان، عقيده بر اين است كه، انسان داراي جوهر و روحي است از روح كلي خداند، كه به علت مقيد شدن به جسم و خصوصيات جسماني در بدن،
از اصل و منشأ خود، كه خدا باشد، دور افتاده و تنزل كرده است و گرفتار علائق مادي گشته است. از اين رو، در مكتب تصوف و عرفان در اسلام، و مكاتب ديگر عرفان جهان، هر سالك طريقهاي عرفان بايد بكوشد به وسيلهي طي منازل و مقامات عرفاني، كه آميخته به آداب و مناسك رياضت و تزكيه و تخليه نفس است، روح خود را از علائق مادي و تمايلات حيواني خلاص و رها نمايد، تا بتواند دوباره به اصل و منشأ خود، يعني خدا و حقيقت مطلق برسد. «پيشين»
در عرفان هندي در دين هندوي قديم، خدا را به عنوان روح كلي جهان، و بنام برهمن و روح جزئي انسان را بنام «آتمن» خواندهاند هدف اصلي عارف هندي در مذهب قديم هندو اينست كه، از راه رياضت و ترك دنيا آتمن را به برهمن متصل گردانند.. يعني روح انساني را به روح جهاني برسانند. در دين بودائي ، كه در قرن ششم پيش از ميلاد به وسيله بودا تشريع شده است، عارفان آن حقيقت كلي و روح جهاني (خدا) را بنام نيروانا خواندهاند. نيروانا همان است كه ، عارفان مناطق قديم شرقي ايران اسلامي، مانند با يزيد و ابوسعيد ابي الخير، آن را به عنوان مقام و متربهي «فنا» ناميدهاند. (جان، ناس، 1344، ص 102)
بعضي از دين شناسان گفتهاند: عقيدهي اينكه روح انسان از منشاء اصلي جدا شده و تنزل كرده، و بايد از راه تزكيه و تجليهي نفس دوباره به مبدأ اصلي متصل شود، از عقيدهي «گنوستي سزم» مكتب فلسفي نو افلاطوني مدرسهي عرفان، اسكندريه يونني در عرفان اسلامي نفوذ و سرايت كرده است. پيشواي فلسفهي عرفاني نوافلاطوني در اسكندريه «فلوطين» بوده است. (يوسف فضائي، 1356 ص 46)
آئين قرباني :
قرباني در اصطلاح كلي در علوم اديان، گرفتن زندگي موجود زنده است اعم از انسان، حيوان يا نبات، از راه كشتن، سوزاندن، دفن كردن يا خوردن، به منظور تقرب به خدايان و جلب نظر آنان لفظ قرباني در عربي كه مأخوذ از ريشه قرب به معني نزديكي است، ميرساند كه در همه قربانيها نزديكي جستن به خدايان يا قواي طبيعي مورد نظر بوده است.
قصد از قرباني يا تقرب به خدايان، گاه اين بوده است كه از راه قرباني و تقديس شي قرباني شده، از نيروي خدايي بهرور شود. و انسان در نتيجه خوردن آن اين قدرت خدائي را به جسم انتقال دهد. و گاه اين بوده است كه ضعف بشري را برطرف سازد و بسياري از اقوام چيزي را كه بدين منظور قرباني ميكردند، دست نمي زدند و آنرا به دور ميانداختند. در حال حاضر نيز قرباني به قصد و نيت باطني افراد در اهداف مختلف به منظورهاي مختلف صورت ميگيرد.
اقسام قرباني:
قرباني را ميتوان بر حسب موضوع قرباني و كيفيت و مقاصد آن به اقسام گوناگون قرباني خوني و غيرخوني تقسيم كرد.
1- قرباني خوني شامل حيوانات از قبيل بر، قوچ، گاو ، گوسفند و شتر و انواع پرندگان ميباشد در نزد اديان ابتدائي و قديمي و باستان بزرگترين رقم قرباني را قرباني انساني در برداشت . ولي مطابق روايات تورات و اسلام حضرت ابراهيم (ع) در اقدام اساسي خود، اعلام حرمت و قباحت قربان كردن انسان بود، كه در آن زمان ميان اقوام مختلف براي خدايان رواج داشته است. ابراهيم (ع) براي منسوخ كردن آن رسم ناروا، مطابق روايات تورات و اسلام به قوم خود گفت كه خدا فرمان ميدهد يگانه پسرش را براي خدا قربان كند و مدت سه روز آن موضوع را تكرار نمود. پس از آنكه احساسات پيروان خود را براي آن عمل برانگيخت روز سوم پسر خود (مطبق روايات تورات اسحاق و در روايات اسلام اسماعيل) را در جاي معيني آماده قربان كردن نمود. در آن وقت گوسفندي از پشت سنگها نمايان گشت و از سوي خدا ندا رسيد كه خدا قرباني كردن انسان را دوست ندارد. و اين دستور يعني نارضائي خدا از قربان كردن انسان باعث شد كه رفته رفته آن رسم متروك و منسوخ گردد، و بجاي آن قرباني كردن حيوان معمول شود.
2- قرباني غير خوني شامل آب، شير، عسل، روغنهاي نباتي و حيواني، شراب و آبجو بوده است.
3- هديه و قرباني گياهان شامل سبزيجات، ميوهها، دانهها و گلها بود.
اشكال قرباني:
قرباني، گاه از راه ريختن خون يا شراب يا ب يا نثار ميوه و سبزي و گل است يا از راه سوزاندن آن ، يا از راه دفن آن.
سوزاندن قرباني در ميان يهوديان قديم و يونانيان و كنعانيان و هندوان معمول بود. شايد هدف از قرباني آن بوده است كه بوي سوختگي و دود آن به مشام خدايان كه مقر آنان آسمان پنداشته ميشده برسد. دفن قرباني براي جلب نظر و تقرب به خدايان زيرزميني بوده است كه چنين رسمي در ميان اكثر، مردم جهان باستان رواج داشته است كه انديشه دوزخ واقع در زيرزمين از اين باور پيدائي يافته است.
آئين قرباني در ايران:
عقايد ديني ايرانيان در هزارة پنجم قبل از ميلاد، وجه مشابهت بسياري با مردمان ديگر نقاط جهان داشت كه پيش از تاريخي ميزيستند. اطلاعات امروزي ما در بارةباورهاي ديني مردمان ياد شده از يافتههايي حاصل ميشود كه از گورهاي آنان به دست آمده است و آنان بر اين اعتقاد بودند كه آدمي پس از مرگ همچنان به زنگي به شكل و هيئتي ديگر ادامه ميدهد. به همين سبب گور مردگان خويش را هم چون مصريان و بابليان از خوردنيها و نوشيدنيها و پوشيدنيها و وسايل جنگي آكنده ميساختند.
آنان مردگان خود را در بلنديدها به خاك ميسپردند و براي جلب نظر و عطوفت خدايان، قربانيهاي بسيار قديم ميداشتند و براي اين منظور قربانگاههاي با شكوهي بر پا داشته بودند كه به آنها زيگورات گفته ميشود كه يكي از بزرگترين زيگوراتهاي دوره پيش از آريايي در ايران در خوزستان (چغازنبيل) از زير خاك بيرون آورده شده است كه متعلق به قوم عيلام بوده است. (اعظم زاده رضا، 1384)
آئين قرباني در جامعه ما اكنون بر اساس دين اسلام و تحت تأثير آن صورت ميگيرد. در جامعه كنوني قرباني از شكل ريختن خون از نوع قرباني خوني شامل حيوانات از قبيل بز، گوسفند، گاو، شتر، قوچ و انواع پرندگان ميباشد. در حال حاضر بزرگترين آئين قرباني در موسم حجم روز عيد قربان صورت ميگيرد و به تبع آن حجاج و ديگر افراد جامعه ما در اين روز مراسم قرباني از نوع خوني، حيوانات بخصوص گوسفند و غيره را ذبح ميكنند. و ميان خود و ديگران تقسيم و پخش ميكنند. علاوه بر آن ر مناسبتهاي مختلف ، عروسيها ، ورود عروس به خانه داماد، بازگشت مسافر به خانه، خريد وسيله نقليه يا ساختمان، بازدهي زيادي محصول كشاورزي، داشتن نذر، در اماكن مقدس ، يا ايام مذهبي ، و غيره ما شاهد انجام قرباني از سوي مردم در جامعه هستيم.
نتيجهگيري از اين فصل:
تقدس در جوامع ديني و غير ديني وجود دارد. با بررسي تاريخ اقوام پيشين و اكتشافات باستان شناسي مشخص شده كه انسان از ديرباز گرايش به پرستش داشته و مخلوق بودن خود را درك كرده است. انسانها بدوي چون آگاهي از رمز و راز خلقت نداشتند، نيروي خلقت را در طبيعت جستجو ميكردند، و حس ميكردند آن نيروئي كه مسلط بر آنهاست. در طبيعت نهفته است. همه مناظر طبيعت را داراي روح ميدانستند و برخي از آنها را داراي آن نيرو ميدانستند و به آن احترام قائل بودند و مقدس ميدانستند. همين عامل باعث شده بود كه برخي فضاها و حيوانات و اشياء از نظر آنان مقدس به شمار آيند. در اديان جديد نيز تقدس وجود دارد و آن مخصوص خداوند يكتاست. به طور كلي مقدس آن چيزي است كه بر انسان تسلط ارد و از او برتر است. و ميتواند براي انسان مفيد يا مضر باشد و انسان با احترام و مقدس داشتن او و تقديم هدايات و قرباني كردن و نذر و نذور سعي در جلب او دارد.
در تمام اديان و مذاهب جهان جايگاههايي براي عبادت وجود دارد كه آن جايگاهها براي مومنين مقدس بوده ، و حرمت آن واجب و هر گونه بي حرمتي مستوجب كيفر ميباشد. پيروان اديان و مذاهبي جهان، پيامبران و پيشوايان دين خود و محلهايش كه آنها حضور داشتهاند و محل دفن آنها را مكانهايي پاك و مقدس ميشمارند، و ه رساله تعداد زيادي از مومنين براي زيارت و تبرك جستن به آن مكانها ميروند.
در دين اسلام نيز همانند ساير اديان مكانهايي براي عبادت وجود دارد كه عبارتند مساجد كعبه كه قبله مسلمانان ميباشد. اين مكانها از نظر تمام مسلمانان مقدس شمرده ميشوند و حرمت آن به هر مسلماني واجب شمرده ميشود. حتي ورود غيرمسلمانان را به اين مكانها حرام داشته و از ورد آنها جلوگيري مينمايند. در مذهب تشيع علاوه بر اين مكانها، مزار پيامبر و امامان و امامزادهگان و بزرگان دين مقدس شمرده ميشود. اين اماكن مقدس از ارزش والائي نزد مردم شيعه مذهب برخوردارند. هر گونه بيحرمتي به آن اماكن باعث كيفر و آزرده خاطر شدن آنان ميشود.
شيعات در نقاط مختلف جهان به زيارت اين اماكن مقدس ميروند و نذرها و قربانيها در آن مكانها تقديم ميدارند و از آنها در زندگي براي رفع مشكلات و رسيدن به خواستهها كمك ميطلبند. به اعتقاد شيعيان به خاطر تقربي كه ائمه و بزرگان دين نسبت به خداوند دارند. ميتوانند واسطه بين آنها و خداوند واقع شوند و حاجتشان را برآوره كنند. به همين خاطر شيعيان گرايش بيشتري نسبت به اين اماكن از خود نشان ميدهند و هدايا و تحفههايي به مقابر امامان و امامزادگان تقديم ميدارند تا توجه آنان را به خود جلب كنند. زيارت قبور ائمه و توسل كردن و شفاعت جستن و استمداد از آنها در دين اسلام جايز شمرده شده حتي سفارش نيز شده است و اكثر علماي اسلام آنرا جايز ميدانند. شرط اين عمل اين است كه موجب شرك نشود و خود مقابر مرود پرستش واقع نشوند.
در گوشه و كنار ايران اسلامي ما نزديك به 3400 بقعه و مقبره متبركه منسوب به امامزادهها وجود دارد كه سابقه برخي از آنها به بيش از هزار سال ميرسد و بعضي از آنها رونق يافته و بعضي نيز بر اثر بي توجهي حاكمان وقت تخريب شده و از بين رفتهاند. (اعظم وحيد 1373 ص4)
مردم ايران پس از گرايش به اسلام و با توجه به فرهنگي كه داشتند نسبت به ائمه اطهار علاقه وافري نشان ميداند در خلال جنگهاي مسلمين با ايرانيان، شماري از صحابهها و منسوبين به ائمه اطهار (ع) در ايران شهيد شدند و بعدها قبور ؟؟ و محل راز و نياز مردم شد.
پس از آن نيز با وجود اينكه امام رضا (ع) كه به همراه خانواده خود از عربستان به ايران كوچ كردند كم كم طايفه بنيهاشم به لحاظ وضعيت خفقان آميز خلفاي عباسي و گرايش ايرانيان به تشيع به طرف ايران مهاجرت كردند. با شهادت امام رضا (ع) كلام بني عباس به دستور خلفاي وقتي براي از بين بردن كانونهاي مبارزه دست به كشتار امامزادگان و نوادههاي منسوب به امامان زدند. و امروزه به ثقين كمتر امام زادهاي وجود دارد كه به مرگ طبيعي فوق شده باشد، اكثراً بر اثر جنگ و گريز به درجه شهادت نائل شدهاند. علاوه بر آن در طول سالهاي گسترش اسلام در بين ايرانيان معمولاً اهالي هر منطقه به فراخور شرايط زماني و مكاني سفيري را به حضور امام وقت ميفرستادند و تقاضاي نماينده فقهي و ديني ميكردند و امامان نيز معمولاً از منسوبين خود، فردي را براي نشر و ترويج معارف اسلامي به منطقه ميفرستادند.
آگاه سازي مردم ايران عليه حكام وقت بيشتر مواقع منجر به بيداري و روي گرداندن آنان از حاكمان منطقه ميشد و اين خطر بالقوه اي براي آنان محسوب ميشد. در نتيجه براي از بين بردن اين خطر، بين آنان جنگهائي به وقوع ميپيوست كه به علت نداشتن ياران وفادار و امكانات نظامي گسترده در اين جنگ و گريزها امام زادهها به شهادت ميرسيدند.
در بين اين امامزادگان، فقها، قاضيان و سردمدارن نهضتهاي اسلامي وجود داشتند كه در عصر خود از نظر تقوا، زهد و پارسايي سرآمد روزگار محسوب ميشدند. طبق قرائن و شواهد بدست آمده اكثر اين امامزادهها منسوب به امام حسن (ع) حضرت سجاد (ع) امام محمد باقر(ع) امام جعفر صادق (ع) امام موسي بين جعفر (ع) امام رضا (ع) امام جواد (ع) و تعدادي نيز منسوب به حضرت عباس (ع) هستند.
در اين فصل ما به معرفي و بررسي امامزادههاي شهر صائين قلعه ميپردازيم.
1- امام زاده يعقوب (ع)
2- امام زاده يحيي (ع)
3- امام زاده قاسم و سارا (ع)
امام زاده يعقوب (ع):
امام زاده يعقوب (ع) بر بالاي يك بلندي در ارتفاع حدود 500 متري در جنوب شهر صائين قلعه قرار گرفتن و فاصله آن تا شهر در حدود 5/3 كيلومتر ميباشد. براي عزيمت به اين محل از شهر صائين قلعه اين فاصله و راه بصورت تدريجي مرتفع ميگردد. و مسير جالبي در پيادهروي ميباشد. در گذشته كه وسايل حمل و نقل امروزه نبود، در بيشتر اوقات افراد با پاي پياده يا با چارپايان مختلف، اسب، الاغ، قاطر . . . به اين محل ميآمدند.
در حال حاضر نيز افراد بسياري از شهر صائين قلعه و اطراف، از زن، مردم ، پير و جوان، دانشآموز، دانشجو، براي عرض ارادت يا استجابت دعا و نيازسشان، يا نفر و نيازي كه داشتهاند، با پاي پياده به زيارت ميروند. توسعه سفر غني ميباشد، رنج آنرا فراموش ميكنند. به ناچار دلبستگيها بيشتر ميشود. يا رو معشوقي كه از اولاد امامان معصوم (ع) است، و به ديدارش رفتهاند دلشان را سبز و با صفا نگه ميدارد. وقتي بعد از تحمل آنهمه خستگي، كوله باري به حريم مقدس ميرسد، آب خنك و چشمه زلال و با تبرك امام زاده يعقوب (ع) است، كه چهره خوي كرده به اين ديوار را نوازش ميدهد.
وقتي گوارائي آنرا به زير لب ميكشي، ديگر اين تو نيستي كه اينهم راه آمدهاي و كوفته و عرق ريزاني، بلكه سواري هستي نشسته بر ترك اسبي چابك، سراغ دوست را ميگيري و به ديدار و زيارت آن ميشتابي. چنين است، وضع افرادي، هنگامي كه بعد از تحمل مشقت و گير راه، چشمهايشان به ديدن دامن سبز و ضريح پاك و محيط باصفاي امام زاده يعقوب، روشن و شادمان ميشود. اولين فردي كه به اين افراد خوش آمد ميگفت و گوئي از طرف امام زاده ماموريت دارد تا بازائرين برخورد نمايد، خادم قديمي و مرد پير خوش رفتار و با صفا، زنده ياد قربان واعضي بود. كه گوئي با هم دوست و شناسي است، و با وجود ايشان، احوالپرسي و پرس و جو از زائرين و شوخ طبعهايش، هيچ كسي در اين محل احساس غريبي نمي كرد.
پيشينة تاريخي:
امام زاده يعقوب (ع) در بالاي يك تپه مرتفع ، در 5/3 كيلومتري جنوب صائين قلعه واقع شده است. سرنوشت زندگي ايشان با امام زاده يحيي (ع) در ارتباط مستقيم بوده است. و هر دوي اين شخصيتها حدود سال 202 هجري بطور اضطراري در معيت تعداد زيادي از بنو اعم و وابستگان و طرفداران حضرت امام رضا (ع) از مدينه به ايران آمدهاند، و امام زاده يعقوب (ع) كه از فرزندان امام موسي بين جعفر (ع) ميباشد در جنگي ميان او و عوامل خلفاي عباسي در گرفته بودجه شهادت نايل گرديده و توسط اهالي صائين قلعه و روستاهاي اطراف در جنوب آن بر بالاي تپه مرتفع دفن شده است.
شيخ ابوسعيد خوارمي مينويسد: موقعي كه علي بن موسي الرضا در مرو بود، برادران و عموزادهگان او در مدينه بودند. چون زمان مفارقت به طول انجاميد آرزوي ملازمت آن حضرت كردند، و متوجه مملكت ايران شدند. حدود دوازده هزار نفر از اولاد موسيبن جعفر (ع) و بني اعمامش روانه مرو شدند. مامون خليفه عباسي از حركت اين كاروان عظيم بر خود بترسيد، كه مبادا به محض ورود به ايران خبر شهادت مولايشان علي بن موسي آگاه شوند و به دارا الخلافه روي آورند، فرمان قتل آنها را صادر كرد. ولي چون عده زيادي از آن كاروان به ايران سرازير شده بودند، خبر شهادت امام رضا (ع) را شنيدند. متألم شدند و به انتقام و خون خواهي امام علم مخالفت برافراشتند. از جمله كساني كه از مدينه با اين كاروان به ايران وارد شد. اما زاده يعقوب (ع) بود. كه از راه بغداد وارد قم شد و بعد از چند روز به جانب ابهر حركت نموده و آنجا به قهود «صائين قلعه» عازم گرديد. «فخيمي ، آقاجان، 1376، ص 40»
حضرت امام زاده يعقوب (ع) در عنفوان جواني به ايران آمده و براي تجهيزات قوا، نامههائي به شيعيان و سادان معظم نوشته كه ترجمه يكي از نامهها به اين شرح است:
بسمالله الرحمن الرحيم
] اين نامهاي است از امام زاده يعقوب بن موسي بن جعفر (ع) به جانب دوستان و شيعيان بالاخص سادات عظام، دانسته باشند كه ميخواهم خون مبارك و بناحق ريخته اجداد طاهرين و برادران سادات را از اين تيره دلان كافر بازستام، چون بالعيان ميبينم دين مبين جد بزرگوارم را ضعيف گردانيدهاند، اميد است كه شيعيان و دوستان، اين شيوه مرضيه را مدعي داشته و جنگ با اين جماعت را فريضه خود اختيار و در همراهي با ما خود را معاف ندارند ، كه جهاد در راه خدا موجب رستگاري دنيا و آخرت است[ «پيشين»
امام زاده يعقوب (ع)در اين ناحيه جنگهائي داشته و دلاوريهاي زيادي انجام داده است تا اينكه در نهايت در جنگي كه ميان آن حضرت و يكي از عوامل و حكام وابسته به خلفاي عباسي، در اين منطقه اتفاق افتاده، به همراه امام زاده يحيي ع كه از بستگان نزديك آن حضرت بوده و اميد لشكر ايشان به حساب ميآمده است. هر دوي ايشان، پس از مقاومت و دلاوري به درجه شهادت نائل گرديدهاند. كه امام زاده يحيي (ع) در داخل صائين قلعه، كنار تپه تاريخي به خاك سپرده ميشود و امام زاده يعقوب (ع) نيز پس از ايشان در جنوب صائين قلعه، بر فراز تپه مرتفع دفن گرديده است.
كه هر دوي اين محل از آن زمان تاكنون مورد زيارت اهالي صائين قلعه و منطقه ميباشند.
در مسير صائين قلعه به امام زاده يعقوب، در نصف راه محلي بوده كه مردم محل به آن «عمر قالاقي» ميگفتند، و رسم بود هنگام عزيمت به امام زاده و يا بازگشت از آن، زائرين هر كدام سنگي را به اين محل به معناي نفرت و انزجار پرتاب ميكردند. و اعتقاد داشتند كه، قاتل امام زاده يعقوب (ع) در اين محل دفن شده است، به نام عمروبن بلاغي. چون مردم و زائرين به اين محل سنگ ميانداختند و بر اثر آن سنگها ر روي هم انباشته شده و در اصطلاح محلي به عمر قالاقي مشهور شده بود. در حال حاضر اين رسم، يعني پرتاب سنگ به آن محل بصورت گذشته صورت نمي گيرد.
همچنين در ادامه مسير به سمت امام زاده يعقوب (ع) يكي ديگر از اولادهايشان يا مسئولين به آن حضرت به نام امام زاده عبدالله. دفن گرديده بود، كه بر مزار ايشان هيچ آرامگاه و بقعهاي ساخته نشده است و در هنگم عزيمت به امام زاده يعقوب (ع) زائرين به اين محل نيز توجه و احترام ميكردند.
بنابراين بنظر ميرسد كه صائين قلعه و مناطق اطراف آن كه ام القري آنها بشمار ميرفته ، يكي از كانونهاي تجمع، و مبارزات تشيع، به حساب ميآمده است. چرا كه ابراز وفاداري و ارادت مردم اين شهر به امامان و امامزاده گان بوضوح در تاريخ آشكار بوده، و نقش مهم و فعالي در مبارزات شيعي در ايران و منطقه داشتهاند.
بناي اوليه امام زاده يعقوب (ع)
بناي اوليه امام زاده يعقوب (ع) در وضعيت كلي داراي پلان مربع مستطيل بوده كه طول آن 20 متر و عرض آن 5/12 متر و داراي 7 فضاي مشخص بوده است. ابتدا، فضاي هشتي كه 15/5 متر طول و 50/3 متر عرض داشته، و در طرفين آن دو اطاق بطور قرينه احداث گرديده بودن. پشت سرفضاي هشتي بقعه اصلي قرار داشت و اين بقعه به عنوان هسته اصلي قديمترين بخش مجموعه بوده است. اين فضا از قسمت دروني هشت ضلعي و از نماي بيروني مربع مستطيل بوده و بر فراز آن حجم گنبد زيبائي استوار گرديده و در زير آن آرامگاه امام زاده قرار داشت.
پشت سر آن اطاق بزرگي با پلان مستطيلي قرار گفته بوده كه 5/12 متر طول و 7 متر عرض داشته و به عنوان مسجد مجهز شده بود. اطاقهاي طرفين بقعه به عنوان انبار و دفتر خدا هم، مجموعه قلمداد ميشدند و ارتباط آنها منحصراً با فضاهاي رديف جلوئي بوده است. «ثبوتي ، 1377، ص 201»
در كنار بناي اوليه امام زاده به جهت توجه به حضور گسترده زائرين. در حدود 50 زائر سرا در ضلع غربي بناي قبلي، سرويس دستشوئي در جنوب زائر سراها، كشتارگاه در ضلع جنوب غربي داير شده و مجموعه عظيمي را اشغال نموده است.
طبق بررسيهاي به عمل آمده قديمترين بخش اين مجموعه تنها شبستان گنبدداري بوده است كه قبر امام زاده در آن قرار داشت . مطالعات و تحقيقات اين بنا را به دوران صفويه معرفي مينمايد. بنابراين داراي بار فرهنگي و از نظر مردم شناسي با اهميت و حفاظت از آن ضرورت داشته است.
از موارد مهمي كه در بناي قبلي قرار داشت و مورد توجه و زيارت و تبرك زائرين قرار ميگرفت، سنگ كوچكي بود كه جاي پاي امامزاده يعقوب (ع) بر روي آن حك يا افتاده بود و در مقابل ضريح قبلي قرار داشت و ابتدا زوار آنرا زيارت كرده و ميبوسيدند. سپس با دور ضريح ميپذيرفتند متاسفانه در بناي جديد اثري از اين جاي پاي امام زاده مشاهده نمي شود.
توجه زائرين به اين مسئله و جاي و پاي آن حضرت، از اين فكر ناشي ميشود كه در كنار خانه خدا در تمام ابراهيم، سنگي است، كه نشان پاي آن حضرت ميباشد. و حاجيان ميبايست پشت سر آن سنگ ، يعني درست بعد از جاي پاي حضرت ابراهيم خليل الرحمان، حج را آغاز كنند. و آن خود بيانگر حقيقي است، وقتي كه حضرت ابراهيم به مقام امامت رسيد، بر اثر سنگيني و اهميت آن مقام الهي ، پاهاي مباركش در سنگ فرو رفت، و از آن بعد هر جا مسلمانان به چنين موارد مشابهي برخورد مينمودند، آنرا حكايت از جاي پاي بزرگي، يا دست و پنجه حضرتي ميپنداشتند. و مورد احترام و تقديس قرار ميدادند.
همچنين در كنار بناي قبلي در ضلع جنوبي آن، قبرستان، واقع بود. و هر گاه كسي وصيت مينمود يا از افراد مشهور و بزرگ . منطقه به شمار ميآمد در اين محل و يا در مسجد قبلي امام زاده يعقوب دفن ميكردند. كه از جمله ميتون به قبر مرحوم حاج عليخان ممعيني و مرحوم سليم جعفري اشاره كرد.
در حال حاضر اين قبرستان وجود ندارد. و قسمتي از آن در داخل بناي جديد و قمست ديگر در كنار آن قرار دارد . تنها قبري كه پس از احداث بناي جديد در ضلع جنوبي حرم امام زاده مشاهده ميشود. قبر خادم پر، مرد با صفا و مهربان ، دوست و شناس هر زائر بزرگ و كوچك و صديق امام زاده يعقوب (ع)، مرحوم زنده ياد قربان علي واعظي معروف به قربان ، ميباشد، كه مدت شصت سال با تمام سختيها و رنجها، خالصانه در خدمت امام زاده يعقوب (ع) و زائرين آن قرار داشت و در خرداد سال 1383 در راه امام زاده يعقوب قرباني شد و در كنار آن امام زاده دفن گرديد.
همچنين در پائين تپه امام زاده يعقوب يك بركه آبي وجود دارد كه از چشمههاي امام زاده پر ميشود و از آن ر آبياري زمينهاي وقفي امام زاده استفاده ميگردد. و در جانب غربي اين بركه در مسافت يك كيلومتر بركه بزرگ ديگري نيز وجود دارد كه از چشمه كنار آن پر ميشود. محل باصفا و زيبائي ميباشند كه مورد توجه زائرين و استفاده چوپانان و دامهايشان قرار ميگيرند.
بناي كنوني امامزاده يعقوب (ع)
با توجه به اينكه امامزاده يعقوب (ع) يكي از اماكن مهم و مقدس در استان زنجان ميباشد. و اين اهميت به خاطر شخصيت ، مذهبي، سياسي، تاريخي، آن حضرت كه در پيشينه تاريخي ذكر آن رفت ناشي شده است، بر همين اساس ما به بركت استقرار امامزاده يعقوب (ع) در صائين قلعه شاهد حضور ابوه، زوار، علاقه مند جهت ارادت به اين حريم مقدس از اقصي نقاط كشور، در اكثر رويها و ماهها و فصول سال هستيم. چون بناي قبلي ظرفيت پذيرش زائرين ، را بصورت گستردهاي بخصوص در مناسبتهاي ملي و مذهبي را محدود ميساخت و مشكلاتي را ايجاد مينمود ضرورت احداث بناي بزرگ و باشكوه را در اين مكان بيش از پيش نمايان كرد. لذا اين امر مهم به درخواست مردم صائين قلعه و پيشنهاد هيأت امناي امام زاده يعقوب و موافقت اداره اوقاف شهرستان ابهر، در بهار سال 1379، شروع شده، بناي قبلي تخريب و بناي جديد احداث گرديد.
پروژه احداث بناي جديد رد سه فاز يا مرحله به اجرا در ميآيد.