بخشی از مقاله

مقدمه

حکیم ناصرخسرو قبادیانی ملقب به حجت - 481-394 - یکی از شاعران بزرگ و توانای ایران است که شاید بتوان گفت هیچ شاعری به اندازه او به توصیف زمان، شب و روز و گذر آن نپرداخته است. بدیهی است که شاعرانی چون منوچهری و خاقانی، استادان توصیف شب و روز هستند؛ آنچه در اینجا مطرح است تفاوت نگرش آنها با ناصرخسرو به صور خیال است؛ یعنی آنان خیال را به جای هدف تلقی کردهاند و تصویر را جز برای تصویر نمیآفرینند، اما ناصرخسرو برخلاف آنان و بر اساس استقلال دیدی که دارد، خیال و صور گوناگون آن را تنها به عنوان ابزاری برای ابلاغ اندیشه-های دینی به کار میگیرد و » حتی توصیفات طبیعی را هم در حکم تشبیبی برای ورود در مباحث عقلی و مذهبی به کار میبرد

توجه او به زمان و گذر آن با جهانبینی و اندیشه دینی او در ارتباط است. او در پرداختن به زمان و جلوههای آن چون شب و روز، با اموری چون جهان، دنیا، زمانه، فلک، دهر و چرخ نیز ارتباط برقرار میکند، چرا که هر یک از اینها نمودی از زمان و دارای ویژگیهای آن چون حرکت، تغییر و تحول، ناپایداری و بی-اعتباری هستند.

تصاویر یا خیالهای شاعرانه همان تصرف ذهنی شاعر در مفهوم طبیعت و انسان و کوشش ذهنی او برای برقراری نسبت میان آن دو است

شاعر میکوشد به وسیله تصویر، تصرف ذهنی خود را به وسیله کلمه، عبارت و جمله به ذهن خواننده یا شنونده منتقل کند. بنابراین، چگونگی نمایش درک و اندیشههای شاعر، زیبایی اثر وی را آشکار میکند. بر این اساس، شاعر با بهرهگیری از امکانات بیحد بیانی، برای القای معانی خود سود میجوید. توانایی ناصرخسرو در بهرهگیری از عناصر زیبایی و بخصوص تشبیه، حکایت از قدرت بالای او در تصویرسازی دارد.

هرچند اندیشههای بلند و خوی آزاده و جلوههای تعقل و حکمت در شعر ناصرخسرو، سیمایی برای او در ذهن مخاطبانش ترسیم کرده که در بدو امر به نظر میرسد توانایی چندانی از نظر صور خیال ندارد، اما با بررسی دیوان او متوجه خواهیم شد که »در شعر او عنصر خیال، در بلندترین نقطه، در اوج قرار دارد اما از آنجا که در شعر او تفکر و عاطفه نیز در کنار عنصر خیال همواره در حرکت است مجال خودنمایی به صور خیال نمیرسد

در خصوص آثار، افکار و اندیشهها، اشعار و ویژگیهای شعری او از دیدگاههای مختلف پژوهشهایی صورت گرفته است. از پژوهشهایی که در حوزه بلاغت به بررسی اشعار ناصرخسرو پرداختهاند میتوان به این موارد اشاره کرد: کتاب»صور خیال در شعر فارسی« از شفیعی کدکنی، » بلاغت در شعر ناصرخسرو« از محمد علوی«، »وجوه بلاغت در دو قصیده ناصرخسرو« از عبدالرضا سیف، »هنر شاعری ناصرخسرو« از محمد فشارکی، »گستره خرد و خیال در شعر ناصرخسرو« از لیلا نوروز پور، مقالههای»محور عمودی خیال در قصاید ناصرخسرو«، »بررسی انواع هنجارگریزی آوایی و واژگانی در شعر ناصرخسرو«، »گونههایی از هنجارگریزی نحوی در شعر ناصرخسرو« نوشته مرتضی محسنی و مهدی صراحتی جویباری.

درباره زمان در شعر ناصرخسرو، مقالهای با عنوان » تأثیر زروانیسم بر ناصرخسرو« نوشته جلیل نظری و ذبیحاالله فتحی فتح صورت گرفته که در این مقاله به بررسی ریشه زروانیسم و همچنین پیامدهای آن بر زندگی و اندیشه ایرانی و بازتاب آن در کنار باورهای مذهبی و اسلامی ناصرخسرو در دیوان اشعار و سایر آثار وی پرداخته است. اما با این حال، پژوهش مستقلی که از جنبه بلاغی به بررسی زمان بپردازد صورت نپذیرفته، لذا در این مقاله سعی بر آنست زمان از منظر صور خیال در شعر ناصرخسرو مورد بررسی قرار گیرد. در این مقاله سه عنصر از عناصر زیبایی کلام -تشبیه، استعاره و کنایه- در توصیف ناصرخسرو از زمان بررسی میشود.

نقد و بررسی اگر شعر را زاده کوشش شاعر برای نمایش درک او از نسبتهای میان انسان و طبیعت یا طبیعت و انسان یا انسان و انسان بدانیم، » درک ارتباط میان انسان و طبیعت را تجربه شاعرانه و حاصل آن را خیال شعری مینامیم از آنجا که هر کس در زندگی خاص خود تجربههایی ویژه خویش دارد، بالطبع صور خیال او نیز دارای مشخصاتی است و شیوه خاص خود را دارد.

»شکلهای خیال؛ یعنی تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه، موضوع فن بیان است. هر سخنور و سخنسنجی، به ضرورت هنر و پیشه خود، ناگزیر از آگاهی با روش شناخت شکلهای خیال است

ناصرخسرو شاعری است که در ارائه تصویرهای شعری خود از تشبیه که »هسته اصلی و مرکزی اغلب خیالهای شاعرانه است و طبیعی است که در وصف، هیچ یک از صورخیال نمیتواند به اندازه تشبیه مورد استفاده قرار گیرد ، بهره وافر برده است. در اشعار وی، انواع مختلف تشبیه از قبیل مرسل، مؤکدمفصّل، و بلیغ به چشم میخورد.

زمان یکی از مفاهیم اساسی در اندیشه ناصرخسرو است. در آثار منظوم و منثور خود بخصوص در زادالمسافرین و جامع الحکمتین، از دیدگاه فلسفی به تبیین آن میپردازد و بین زمان - کرانهمند - و دهر - بیکرانه - تفاوتهایی قائل میشود و ارتباط زمان را با فلک بیان میکند، اما در شعر او این تمایزها از بین رفته و در یک مفهوم عام که دلالت بر حرکت، تغییر و دگرگونی، ناپایداری و بیاعتباری دارد به کار میرود.

بر این اساس، تصاویر زمان در اشعار او را به دو دسته میتوان تقسیم کرد؛ نخست، تصاویری که مشبه آنها اختصاصاً لفظ زمان و جلوههای آن یعنی شب و روز است؛ دوم، تصاویری که مشبه آنها الفاظی چون جهان، دهر، زمانه، فلک، چرخ، گیتی، عالم، دنیا و روزگار است که این الفاظ منعکسکننده ویژگیهای زمان و مفهوم عام آن هستند و ناصرخسرو برای بیان اندیشههای دینی خود، به وفور از آن-ها استفاده کرده است. با در نظر داشتن این نکته که در این دو دسته، بیشترین صورخیالی که مورد استفاده قرار گرفتهاند به ترتیب، تشبیه، استعاره و تا اندازه محدودی کنایه هستند، به تفکیک به بررسی هر یک از این صورخیال میپردازیم.

-1 تشبیه »تشبیه یعنی مانند کردن چیزی به چیز دیگر از جهت تناسبی که منظور گوینده باشد.

شاعران و نویسندگان برای بیان اندیشهها و تجسمبخشی به صور ذهنی خود، به تشبیه و استعاره متوسل میشوند، زیرا تأثیر عاطفی مطالبی که با تشبیه و استعاره بیان میشود بیشتر است و اندیشههای شاعر از راه تشبیه، بهتر بیان میشود. بنابراین، میتوان چنین گفت که تبیین اندیشههای شاعر و نویسنده یکی از کارکردهای مهم صور خیال مانند این بیت که در آن بیقراری و تازان بودن زمان را در سیمای چرخ میتوان یافت:

قرار چشم چه داری به زیر چرخ چو نیست   //   قرار، هیچ، به یک حال، چرخ گردان را
کناره گیر ازو کاین سوار تازانست  //  کسی کنار نگیرد سوار تازان را 

شعر است و »دومین وظیفهای که تصویر در شعر سنتی بر عهده دارد، آرایش و تزیین اندیشه است، این نقش از نقش نخست؛ یعنی توضیح و تبیین اندیشه مهمتر و پرکاربردتر است

تشبیه در دیوان ناصرخسرو و بخصوص درباره موضوع این پژوهش، بارزترین و گستردهترین کار او در حوزه صور خیال است، زیرا شعر او »دعوت است و خطابه و در خطابه تشبیه برای ایضاح مطلب و صرفاً خیالبندی بسیار کاربرد دارد

تشبیهات موجود درباره زمان، زمانه، دهر، فلک، چرخ و... را از نظر گسترده یا فشرده بودن آنها، محسوس یا معقول بودن طرفین تشبیهو، انواع امور و عناصری که مشبهٌبههای این تصاویر را تشکیل دادهاند در ذیل بررسی میکنیم.

-1-1 تشبیهات گسترده و تشبیهات فشرده از آنجا که در بررسی تشبیه از زاویه صور خیال، بیشتر در جست و جوی یافتن پیوندهای شباهتی هستیم که شاعر میان اشیا برقرار کرده است و بررسی تشبیه از حیث ساختاری مورد نظر ما نیست، تشبیهات را به دو دسته تشبیهات فشرده - اضافی - و تشبیهات گسترده - غیر اضافی - تقسیم میکنیم.

منظور از تشبیهات فشرده، تشبیهاتی هستند که در آنها مشبهٌبه به مشبه اضافه شده است مانند: "رنده روز"، "سوهان شب"، "پرنده زمان" و "موش زمان". منظور از تشبیهات گسترده تشبیهاتی هستند که حالت اضافی ندارند، خواه در آنها ادات تشبیه یا وجه شبه ذکر یا حذف شده باشد، مانند: "این هر دو شب و روز دو گفتار دروغند". با در نظر گرفتن این مطلب باید گفت در نمونههای مورد نظر این پژوهش، حجم تشبیهات اضافی نسبت به تشبیهات غیر اضافی بیشتر است.

تشبیهات گستردهای که شاعر درباره زمان و وابستگان آن همچون شب و روز، زمانه، دهر، فلک، چرخ، جهان و... به کار برده، به دو دسته تقسیم میشود:

-1 تشبیهاتی که با حذف ادات و وجه شبه به کار رفتهاند که به آنها تشبیه بلیغ میگویند. در این نوع تشبیه با حذف وجه شبه، تلاش ذهنی و کسب لذت ادبی بیشتر میگردد و بر تأثیر تشبیه افزوده میشود. با حذف ادات تشبیه نیز ادعای اتحاد و همسانی مشبه و مشبهٌبه قویتر گشته و تلاش و کند و کاو ذهن افزایش مییابد.

تصاویر تشبیهی درباره زمان در شعر ناصرخسرو بیشتر از نوع عقلی به حسی است. زمان و متعلقات آن که امور انتزاعی و عقلی هستند به عنوان مشبه به کار رفتهاند و مشبهٌبههایی که برای این مشبه استفاده میشوند بیشتر برگرفته از طبیعت، عناصر طبیعی و اشیاء هستند. در بیت زیر، جهان که امری عقلی است به رهگذر و محل عبور که امری حسی است تشبیه شده است:    

جهان رهگذار است، اگر عاقلی  //  نبایدت نشستنت بر رهگذار
ستور است مردم برین ره چنانک //   بریده نگردد قطار از قطار

نمونهای زیبا از تشبیه بلیغ و همچنین تزاحم تصاویر در یک بیت که شاعر در خطاب به جهان میگوید:

پُر گرد باغ و بیبر شاخ و خلیده خاری  //  تاریک چاه و ناخوش زشت و درشت جائی

-2 گاهی نیز ادات و وجهشبه را در بیت ذکر میکند. مانند بیت زیر:

عمر مرا بخورد شب و روز و ماه و سال  //  پنهان و نرم نرم چو موشان و راسوان

با توجه به این که »تصویر در دوران آغازین شعر فارسی، ابزاری است در خدمت اندیشه؛ همچون رعیت در خدمت ارباب. در مثالهای فوق مشاهده میشود که تمام تصاویر ارائه شده در خدمت اندیشه شاعر مبنی بر فریبندگی و ناپایداری دنیا هستند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید