بخشی از مقاله

چکیده

طی قرنهای متمادی دو کشوربرجسته مشرق زمین - ایران وچین - دارای مجموعه ای از تشابه وتفاوتها بعنوان سرزمین پر تحرک ، جسور وشگفت انگیز جلوه گر شده اند.

در مقابل تفاوتها ،تشابه ای که دراین دو کشور قابل تامل است ،پایبندی به ریشه و سنت گرایی است . که در عین تلاش برای تجدد وحالتی از نوطلبی ،ریشه های عمیق پایبندی به سنت گذشتگان به چشم می خورد . یکی ازاین تشابه تصویرخیالی درختان اسطوره ای است که آینه خواسته های انسانی برشمرده می شده است که در دوران خود انبوهی ازرمزها را نهفته داشته ودر بستر اساطیر ، دین ها ، هنر ها ،ادبیات وتمدنهای گوناگون شکلهای گوناگون را پذیرفته است .

درخت درکهن ترین تصویرش ، بنا به توصیفی که ازآن در اساطیراولیه شده ، درخت کیهانی غول پیکریست که رمز کیهان وآفرینش کیهان است . در این مقاله به بررسی ومقایسه تصاویر درختان مقدس وارزشمند ایران وچین که ریشه های قوی بنیادشان در اعماق زمین فرورفته می پردازیم که در اساطیرشاهدی برجانداری ورمزگونه گی آنان می باشد .ازجمله سروکاشمر، ویسپوبیش ، هوم ، گیاه زندگی بخش ، خون سیاوشان ، برسم ودرخت کیهانی.

مقدمه

اطلاعات امروز ما ازاساطیر ایران از منابع گوناگونی سرچشمه گرفته است که مهمترین آنها کتاب مقدس زرتشتیان " اوستا است واز سویی نیز " شاهنامه فردوسی " که طی نبردهای قهرمانان ایران به اسطوره شناسی ایرانی کمک بسزایی می نماید ودر حقیقت شاید بتوان گفت اگر تلاشهای شگفت آورفردوسی درسرودن شاهنامه نبود تعداد زیادی از افسانه ها واسطوره های ایرانی به دست فراموشی سپرده می شد .

ازسویی دیگر اسطوره های خاور دورازجمله چین نتیجه فرهنگ هایی گوناگون می باشد ودرفاصله زمانی طولانی ، نگاشته شده است .شاهنامه چینی اغلب به رخدادهای دوران شهریاری " چو وانگ " آخرین شاهنشاه دودمان - ین - ونبردها وماجراهای خدایان ،فرشتگان ، دیوان ، قدسیان وبه طورعموم به جنگ میان نیروهای نیک وبد می پردازد.

از گذشتههای دور، تصویر خیالی درختان اسطورهای، آینه خواستههای انسانی برشمرده میشده است، که در درون خود انبوهی از رمزها را نهفته داشته و در بستر اساطیر، دینها، هنرها، ادبیات و تمدنهای گوناگون شکلهای گوناگون را پذیرفته است.»درخت در کهنترین تصویرش، بنا به توصیفی که از آن در اساطیر اولیه شده، درخت کیهانی غولپیکریست که رمز کیهان و آفرینش کیهان است.

»یونگ در کتاب ریشههای خودآگاهی، سی و دو تصویر درخت را که بیمارانش ترسیم کردهاند در حکم ثبت تجارب باطنی آنان در عالم نفسانیت به یاری تخیل است، آورده است. تنوع این تصاویر، نمودار وجود مختلف رمز درخت است

رشد نباتات، نشانی از تجدید حیات و یادآور اسطوره بازگشت جاودانه به اصل واحد میباشد، به گونهای که گویی درخت در درون خود » زمان« را متمرکز کرده است. آنچنان که سایه درخت بر زمین، در اوقات مختلف، وقت و ساعت را مشخص میکند، در افسانههای چینی نیز سخن از درختی1 رفته است که روزهای مختلف ماه را معلوم میکند.این درخت گاهشمار » در پای پلکان کاخ امپراطور چین یائو2، روییده بود.در پانزده اول ماه، روزی یک نیامک درخت گل میداد و در پانزده دوم ماه، روزی یک نیامک به خاک میافتاد و به این طریق روزهای ماه مشخص میشد.

در اساطیر ایرانی از درختانی چون سرو، گز، هوم، و … نیز یاد شده که در شاهنامه فردوسی اشاراتی از آن یافت میشود.

در این مقاله به بررسی و مقایسه تصاویر درختان مقدس و ارزشمند ایران و چین که ریشههای قوی بنیادشان در اعماق زمین فرو رفته می پردازیم که در اساطیر شاهدی بر جانداری و رمزگونهگی آنان میباشد - از جمله سرو کاشمر، ویسپوبیش، هوم، گیاه زندگی بخش، خون سیاوشان، برسم و درخت کیهانی - .

لازم به ذکر میباشد که در شاهنامه درباره نوع گلی بنام »گل مهر« و »خدنگ« - درختی که با چوب بسیار محکم
و صاف آن تیر درست می کردند - ، مطلبی در اساطیر چین یافت نشد.

ز» خرّاد برزین گل مهر خواست  //  به بالین مست آمد از حجره راست«

»خدنگی گزین کرد پیکان چو آب  //  نهاده بر او چار پر عقاب«

ضمن اینکه »گل نیلوفر« که در اساطیر ایرانی نماد مقدس و بزرگی بوده و در نقش برجسته اردشیر در طاق بستان4 - اردشیر برسم به دست روی گل نیلوفر ایستاده است - و در نقش برجسته داریوش در تخت جمشید5 - داریوش و خشیارشا گل نیلوفر آبی در دست دارند - این گل را مشاهده می کنیم.تنها در تصویری از بغ بانو - گوان یین - که بر سریری از گل نیلوفر نشسته، بدون توصیف خاصی این گل را می یابیم.

محصولات گیاهانی چون برنج و تربچه قرمز را که دارای اسطورههایی زیبا و بیادماندنی میباشد در اساطیر ایران نمادی مشابه یافت نشد.

برسم

ازبرسمکلمه »بَرِسْمَن اوستا و مشتق از بَرز به معنی باش« میباشد.برسم به شاخههای درخت گز، هوم و انار7 و … میگویند که بنا بر قواعد و قوانینی خاصی از درخت جدا شده و در مراسمی برای ستایش اهورامزدا به کار میرود. در شاهنامه در داستان ضیافت نیاطوس سفیر روم چنین آمده است.

»بیامد نیا طوس با رومیان  //  نشستند با فیلسوفان به خوان

»درخت زندگی« اورشلیم آسمانی نیز که هر ماه میوه میداد و به این طریق دوازده ماه سال را مشخص میکند

چون خسرو فرود آمد از تخت بار  //  اباجامه روم گوهر نگار
خرامیدن خندان و بر خوان نشست  //  بشد تیز بند وی و برسم بدست«

جای دیگر فردوسی در معرفی کردن دین زرتشتی - ازقول خرّاد برزین به شاه روم - گوید:
»جهاندیده دهقان یزدان پرست  //  چو با باژ برسم بگیرد به دست
نشاید چشیدنش یک قطره آب  //  گر از تشنگی آب بیند به خواب«
»سر و تن بشوییم برسم به دست  //   چنان چون بود مرد یزدان پرست

بنابر آنچه که گفته شد درختانی که برای برسم کاربرد دارند،دارای مشخصاتی هستند از این قبیل: شاخههایی پرگره، پر پیچ وخم و ریشههایی با اندازههای شگفتآور، در باورهای اساطیری چین نیز بنا به گفته »دی گروت« این گونه گیاهان از نوعی گوهر روحی و قدرت حیاتی خاصی برخوردار هستند و در اساطیر ایرانی این گیاهان از ویژگیهای ماوراء الطبیعه برخوردار میباشند.

برگ گیاه زندگی بخش

در اساطیر ایرانی به طور دقیق درباره درختی که دارای این میوه جاودانگی میباشد سخن به میان نیامده، تنها در شاهنامه ذکر شده در زمان خسرو یکم شهریار ساسانی،3 شخصی بنام »برزویه طبیب4« که پزشک دربار انوشیروان بود، بود، به نزد او آمد و بنابر آنچه در دفتر هندوان خوانده بود درباره گیاهی که در کوههای هند باعث نامیرایی میشد سخن گفت؛ انوشیروان را این مطلب خوش آمد و او را برای یافتن این گیاه، با هدایایی گرانبها و نامه ای برای پادشاه هندوستان به هند روانه کرد. در حالی که پادشاه هند به گرمی از برزوی استقبال کرد، او را نیز به همراه فرزانگان هندی برای یافتن این گیاه به کوههای زیادی روانه کرد، برزوی از هر گونه گیاهی برگزید و آنگونه که در کتب کهن هندی خوانده بود، آن را بر روی مردگان میپاشید، به امید اینکه مردگان زنده شوند، اما هیچکدام سودمند نبود. در شاهنامه شیوه کار برزوی اینگونه نقل شده است:

» گیاهان ز خشک و زتر برگزید //  ز پژمرده و هرچه رخشنده دید

ز هر گونهای سود ازآن خشک و تر  //  همی بر پراکنده و بر مرده بر

یکی مرده زنده نگشت از گیا  //  همانا که سست آمد آن کیمیا«
 

هر چند که این داستان به یاری پیری خردمند، باعث رهنمون بزروی به سوی کتاب کلیله دمنه شد ولی - در واقع آن گیاه جاودانگی و زندگی بخش که کتاب کلیله و دمنه نام داشت5 با آن همه دارایی و گنجهایی که انوشیروان به برزوی سپرده بود قابل قیاس نبود - در مقابل در افسانه چینی ذکر شده در » فنگ - شن - ین- آی« در دوره امپراتور »ووتی6« از دودمان »هان7« یافتن این گیاه به نتیجه میرسد و اثرگذار برای زنده کردن مردگان است، اما شخص ماموریت یافته نمیتواند چیزی از آن را به دربار بیاورد. داستان از این قرار است که امپراتور چین دستور یافتن در شاهنامه چاپ مسکو اینچنین آمده است: »سروتن بشوییم با پا و دست.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید