بخشی از مقاله

چکیده:

تعلیم وتربیت در زندگی بشر مهم ترین و اساسی ترین جنبه زندگی است به گونه ای که هرگونه، انحراف در آن باعث انحراف در همه امور زندگی می شود. توانایی های انسان در زندگی بروز و ظهور پیدا می کند و انسانیت انسان تحقق می یابد. تعلیم وتربیت آزاد از یونان نشأت گرفت. افلاطون و ارسطو بزرگترین مبلغان و مبشران آن به شمار می روند افلاطون و ارسطو متفقا بر این باور بودند که عنصر عقلی ارزشمندترین استعداد آدمی به حساب میآید. هنگامی که آدمی این عنصر رابه گونهای درست بکار ببرد، به شناخت اصلی اشیاء نائل می گردد و می فهمد چه چیز واقعیت غایی است. از دیدگاه اینان تعلیم و تربیت فرایندی است که به کسب دانش نظر دارد. اگر ذهن آدمی بهمدد کسب دانش رشد کند، به درک سعادت بشر پی میبرد.در تعلیم و تربیت اسلامی هدف تنها کسب معرفت نیست، بلکه رشد و شکوفایی موزون همه ابعاد وجودی انسان مطمع نظر میباشددر این مقاله سعی شده تا درابتدا مدارس اسلامی وبرنامه ریزی اسلامی مورد بررسی قرار گیرد وسپس عناصر برنامه درسی و محتوای انها ومحورها مورد بررسی قرار گیرد ونقش معلم ودانش آموز را نیز در این برنامه مورد بررسی قرار می دهد.

مقدمه:

در اسلام انسان خلیفه خدا بر روی زمین است و تمامی مخلوقات خدمتگزار اویند. برای آنکه فرزندان آدم بتوانند خلیفه خداوند بر روی زمین باشند و با استعانت از قدرت الهی بر کل مخلوقات اشراف داشته باشند باید از مجموعه قوانینی که توسط اسلام در دسترس بشر قرار داده شده، از سر صدق و اخلاص پیروی کنند و افرادی متعادل بارآیند و به رشد مورد نظر اسلام دست یابند. انسان در اسلام مفهومی گسترده و وسیع دارد. نخست آنکه میتواند با متصف ساختن خود به صفات خداوندی، خلیفه االله شود. از آنجا که این صفات ابعادی بی منتهی دارند، لذا استعداد پیشرفت اخلاقی، روحی و فکری انسان نیز انتهایی ندارد، دوم آنکه چون معرفت منبع این پیشرفت است، در اسلام هیچ مانعی بر سر راه کسب پیشرفت وجود ندارد. سوم آنکه کسب معرفت باید از طریق یک تبحر فکری صورت گیرد. لذا اگر کسی اطلاعاتی کسب کرد، معنای آن این نیست که الزما تربیت یافته است - اشرف،. - 23: 1387 علم گرایی و سکولاریزم تجلی واقعی نوگرایی در جهان است، جوامع اسلامی تحت تأثیر این نوگرایی دچار تعارض و مشکل شدهاند و اگر بخواهند از این سر در گمی و تعارض رهایی یابند، باید در اندیشه ایجاد و استقرار یک نظام تعلیم و تربیت اسلامی باشند - اشرف، - . دانشگاه و نظام های آموزشی که امروزه در کشورهای اسلامی دایر است، در واقع محصول دوران مدرنیسم و تجدید حیات علمی در غرب می باشد. در اثر رنسانس نگرش جدیدی در مورد انسان، طبیعت و خدا شکل گرفت که مبنای دانشگاه در مفهوم جدید را فراهم آورد - شعاری نژاد، علی اکبر ، - 17: 1383در دنیای مدرن علم تقدس یافت و دین دنیای جدید تلقی شد و عرصه دین به حوزه فردی و خصوصی یا اخلاقی و معنوی تقلیل یافت - سجادی، . - 52: 1378چند مبحث اساسی در فلسفه تعلیم و تربیت، دین و علم دو قلمرو کاملا جدا و متباین شمرده شدند و نقش دین در تبیین و مطالعه طبیعت به کلی کنار گذاشته شد. کشورهای اسلامی که شاهد پیشرفت های عظیم غرب در زمینه های مختلف علمی، صنعتی و ... بودند به الگو برداری از نظام آموزشی غربی روی آوردند. نکته حائز اهمیت این است که همراه با شکل و ساختار دانشگاه و نظام آموزشی غربی روح و نگرش جدید حاکم بر آن نیز به این جوامع انتقال یافت. این مسئله به علاوه سابقه استعماری غرب باعث موضع گیری و مقاومت شدید مسلمانان در برابر شکل ظاهری این نظام آموزشی و نیز موضوعات علمی جدید شد - شعاری نژاد، . - 42: 1383 موضوعاتی که ممالک غربی در گذشته های دورتر از آرای دانشمندان مسلمانی چون ابن سینا، خوارزمی،رازی و ... اخذ کرده بودند. به این ترتیب روح سکولار موجود در علوم جدید سدی در راه پیشرفت علمی جوامع اسلامی جهان سوم ایجاد کرد و نزاع میان سنت و تجدد را پدید آورد. در راه مقابله با این مشکل در بسیاری از کشورهای اسلامی کنفرانس هایی در زمیته تعلیم و تربیت اسلامی برگزار گردید.

بیان مساله:

هنوز پس از گذشت سالها درباره مفهوم و ماهیت مدارس اسلامی بحث می شود و در زمینه رابطه علم و دین و اصولا امکان و چگونگی علم دینی اختلاف نظرها و سوءبرداشت هایی وجود دارد. تلقی های مختلف از رابطه و پیوند علم و دین، منجر به ارائه تصاویر متفاوتی از تربیت اسلامی می شود. بدون شک یکی از مهم ترین حوزه هایی که در ارتباط با اسلامی شدن دانشگاه ها قرار دارد برنامه ریزی درسی می باشد. حال این سوال مطرح می گردد که: برنامه درسی چگونه می تواند در تحول آموزش کشور به سوی اسلامی شدن ایفای نقش نماید؟ الزامات وراهکارها چیست؟چگونه می توان برنامه درسی اسلامی را پایه ریزی کرد؟ در این مطالعه ضمن بررسی تعلیم تربیت اسلامی، رابطه دین و علم نسبت به عناصر مورد توجه در برنامه درسی اسلامی اشاره می گردد.
تعلیم تربیت اسلامی:

تعلیم وتربیت در زندگی بشر مهمترین و اساسی ترین جنبه زندگی است به گونه ای که هرگونه، انحراف در آن باعث انحراف در همه امور زندگی می شود. تواناییهای انسان در زندگی بروز و ظهور پیدا می کند و انسانیت انسان تحقق می یابد. تعلیم و تربیت آزاد از یونان نشأت گرفت. افلاطون و ارسطو بزرگترین مبلغان و مبشران آن به شمار میروند افلاطون و ارسطو متفقا بر این باور بودند که عنصر عقلی ارزشمندترین استعداد آدمی به حساب میآید. هنگامی که آدمی این عنصر رابهگونهای درست بکار ببرد، به شناخت اصلی اشیاء نائل میگردد و میفهمد چه چیز واقعیت غایی است. از دیدگاه اینان تعلیم و تربیت فرایندی است که به کسب دانش نظر دارد. اگر ذهن آدمی بهمدد کسب دانش رشد کند، به درک سعادت بشر پی میبرد.در تعلیم و تربیت اسلامی هدف تنها کسب معرفت نیست، بلکه رشد و شکوفایی موزون همه ابعاد وجودی انسان مطمع نظر میباشد. تعلیم و تربیت اسلامی نظامی است که شاگردان را به گونهای تربیت میکند که در گرایشهایشان نسبت به زندگی، در اعمال و تصمیمهایشان و در برخورد با تمام معارف همواره حاکمیت ارزشهای اخلاقی اسلامی را احساس کنند. آنها به گونهای تربیت میشوند و ذهن آنها چنان نظم پیدا می کند که نمیخواهند دانش را صرفا برای ارضاء کنجکاویهای فکری یا منافع دنیوی کسب کنند.

بلکه منطقی و متقی بار میآیند و فراهم آوردن موجبات رفاه مادی، معنوی و اخلاقی خانواده، ملت خود و بنی آدم را وجهه همت خویش قرار می دهند. دانش آموزی که از تعلیم و تربیتی اسلامی برخوردار میشود فردی صلح دوست، متعادل، متین، متقی و معتمد به بخشایش بی منتها و عدالت خدشهناپذیر خداوند بار میآید و موزون با طبیعت و نه معارض با آن زیست می کند - اشرف، . - 38: 1387 تربیت اسلامی می کوشد تلاش تا مرزهای علوم فیزیکی و متافیزیکی را نه از نظر روش های پژوهش یا ساختار مفهومی، بلکه از نظر وحدت موضوعی از میان بردارد و آمیختگی همه دانش های حضوری و حصولی را به گونه مؤثر به دیگران انتقال دهد - محمدی، . - 54: 1383 هدف غایی تربیت اسلامی، پرورش انسان مقرب الهی است که شاکله دینی در وجود او به طور کامل شکل بگیرد و رفتارهای دینی ریشه دار از او سربزند. فلسفه خلقت بشر را نیز در همین نکته می توان یافت که خداوند انسان را برای این آفرید که او به وسیله تربیت صحیح، کمال یابد و به سر منزل مقصود برسد. با علم به این هدف غایی، تربیت اسلامی اهمیت و جایگاه خاصی پیدا می کند. تربیت اسلامی به ایجاد وضعیت مناسبی اطلاق می شود که زمینه را برای بروز و ظهور استعدادهای فطری آدمی فراهم می کند و او را بالنده تر و کمال یافته تر می سازد. هر زمان فرصت و امکان برای فعلیت یافتن استعدادها فراهم می شود، آن زمان قداست و ارزش پیدا می کند. به همین دلیل می توان در تفکر اسلامی سخن از امور مقدس و نامقدس گفت. امور مقدس اموری است که منسوب به خداوند متعال و موجب رشد انسان می شود. امور نامقدس اموری است که خداوند آنها را نامطلوب و مضر به حال آدمی معرفی کرده و آدمیان را از اجرای آنها بازداشته است. با این رویکرد، هرقدر انسان رشد واقعی پیدا کند و به خداوند نزدیک شود، حریم پیدا می کند. برای ورود به این حریم باید آدابی را مراعات کرد و قواعدی را به جان خرید. تربیت اسلامی نیز به دلیل ارتباطش با فطرت الهی انسان، ارزش و اهمیت والایی پیدا می کند و به علم مقدسی تبدیل می شود. هرچند تربیت در مفهوم کلی مقوله ای با ارزش است تربیت اسلامی به دلیل انتساب به اسلام قداست پیدا می کند. براین اساس ورود به عرصه تربیت اسلامی به اصول و قواعد ویژه نیاز دارد - ملکی،. - 64: 1383

اصول تعلیم و تربیت اسلامی از دیدگاه شهید مطهری - ره -

تعلیم وتربیت در زندگی بشر مهمترین و اساسی ترین جنبه زندگی است به گونه ای که هرگونه، اعوجاج و انحراف در آن باعث انحراف در همه امور زندگی می شود. تواناییهای انسان در زندگی بروز و ظهور پیدا می کند و انسانیت انسان تحقق می یابد. در اسلام به این موضوع مهم توجه بسیار شده و قواعد مناسبی برای رشد انسان تعیین گردیده است. بدیهی است »یک مکتب که درای هدفهای مشخص است و مقررات همه جانبه ای دارد و به اصطلاح سیستم حقوقی و سیستم اقتصادی و سیستم سیاسی دارد، نمی تواند یک سیستم خاص آموزشی نداشته باشد. - مطهری، . - 16 :1374 از جمله موضوعات اساسی که لازم است طرح شود این است که تربیت چیست؛ آیا تربیت مخصوص انسان است یا موجودات دیگر و یا اشیای دیگر نیز تربیت پذیرند؟ در ماهیت تربیت می توان گفت: »تربیت با صنعت فرق دارد. با توجه به همین تفاوت، انسان می تواند جهت تربیت را بشناسد. صنعت، »ساختن« است به معنی اینکه شیء، یا اشیا را تحت نوعی پیراستن و آراستن قرار می دهند؛ میان اشیا و قوای آنها ارتباط برقرار می کنند. قطع و وصلهایی در جهت مطلوب انسان صورت می گیرد و آن گاه این شیء می شود مصنوعی از مصنوعهای انسان. فرض کنید که از گل یک حلقه انگشتر یا یک زیور دیگری می سازیم، آن را شکل می دهیم یا به قول معروف پرداخت می کنیم؛ وضع مخصوصی به آن می دهیم و می شود یک مصنوع برای ما ولی تربیت، پرورش دادن است؛ یعنی استعدادهای درونی را که بالقوه در یک شیء موجود است به فعلیت در آوردن و پروردن و لهذا تربیت فقط در مورد جاندارها یعنی گیاه و حیوان و انسان صادق است - مطهری،:1374 . - 56-57 هدف غایی تربیت اسلامی، پرورش انسان مقرب الهی است که شاکله دینی در وجود او به طور کامل شکل بگیرد و رفتارهای دینی ریشه دار از او سربزند. فلسفه خلقت بشر را نیز در همین نکته می توان یافت که خداوند انسان را برای این آفرید که او به وسیله تربیت صحیح، کمال یابد و به سر منزل مقصود برسد. با علم به

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید