بخشی از مقاله
چکیده
مقالهی حاضر در راستای پرورش و توسعهی تعلیم و تربیت خلاق در دانش آموزان و نیز نقشی که معلمان در این راستا ایفا می کنند و با هدف بررسی موانع فراروی توسعه ی خلاقیت در جریان برنامهها و چشم اندازهای توسعهی کشور، به توصیف خلاقیت در فراگیران و نقشی که معلمان و مدارس در توسعهی این خلاقیت دارند، می پردازد. همچنین مواردی از موانع را که باعث ایجاد خلل در آموزش خلاق دانشآموزان میشود را بررسی کرده و راهکارهایی را برای مقابله با این موانع ارائه میدهد.
نتایج نشان می دهد که تعلیم و تربیت خلاق از اساسی ترین مسائل در آموزش است و خلاقیت در مسیر تعلیم و تربیت و رشد و شکوفایی بشر بسیار موثر است و باید فرهنگ خلاقیت در کنار تعلیم و تربیت شکل گیرد تا بیشترین بازده از تعلیم و تربیت ایجاد شود . که این امر رسالتی سنگین و حساس را برای معلمان و بویژه معلمان دوره ی ابتدایی ایجاب میکند.
-1 مقدمه
تعلیم و تربیت به عنوان پایه ی اساسی در زندگی انسان ها ، همیشه وسیله ای کارامد و موثر در پاسخگویی به نیاز ها و ضروریات زمانی و مکانی مطرح بوده است و با توجه با این که خلاقیت و نوآوری از مؤلفه های رشد و شکوفایی استعدادهای افراد جامعه است پس باید به درستی شناخته و به کار بسته شود تا به تولید علم، افزایش کیفیت خدمات، رشد همه جانبه و شکوفایی مستمر و گسترده استعدادها منجر شود .
خلاقیت از جمله تمایزات بارز انسان و حیوان است. شاید خداوند متعال، اسماء را که به انسان آموخت و به وی این توانایی را داد که میتواند مثل او شود و صفات او را به خود بگیرد، یکی از جلوههای همانندی انسان با او، همین قدرت آفرینندگی و خلاقیت بشر باشد.
خلاقیت در مسیر تعلیم و تربیت و رشد و شکوفایی بشر بسیار موثر است و باید فرهنگ خلاقیت در کنار تعلیم و تربیت شکل گیرد تا بیشترین بازده از تعلیم و تربیت ایجاد شود .
بی شک نوآوری و خلاقیت در حیات فردی و اجتماعی انسان، جایگاه بسیار ویژهای دارد، چنانکه تمام دستاوردهای تمدن بشری از آغاز تا کنون و نیز آینده، محصول و رهاورد خلاقیت است. شاید در هیچ دوره ای از تاریخ بشر، نیاز به استفاده از خلاقیت تا بدین حد احساس نشده باشد.
مدرسه واحد عملیاتی نظام آموزشی تعلیم و تربیت است که در آن به آموزش و پرورش انسانها همت گماشته میشود، مدرسه سنگ زیربنای توسعه و همهی تغییرات بلند مدت یک جامعه است. اگر مدارس بتوانند انسانهایی متفکر، اندیشمند و خلاق بار آورند، جامعه نیز به جامعهای متفکر، اندیشمند و خلاق مبدل خواهد شد.
در این مقاله هدف اصلی ما تبیین خلاقیت، نوآوری و شکوفایی در نظام تعلیم و تربیت به صورت جامع و فراگیر است و تلاش شده است خلاقیت و نوآوری در نظام تعلیم و تربیت به اختصار تبیین شود تا شاید مسیر خلاقیت و نوآوری به درستی روشن گردیده و نهضت آن رشد یافته و بتواند پویایی خود را حفظ و تداوم بخشد.
-2 روش تحقیق
روشی که در تحقیق فوق بکار برده شده است تلفیقی از روش مطالعاتی کتابخانه ای ، استفاده از مقالات اینترنتی و پایان نامه ای می باشد . بدین ترتیب برای جمع آوری مطالب ابتدا به گردآوری مطالب و بعد به تجزیه وتحلیل آنها اقدام شده است.
-3 نتایج تحقیق
-1-3 مفهوم خلاقیت و نوآوری
صاحب نظران تعاریف مختلفی برای معنا و مفهوم خلاقیت مطرح کرده اند. که عده ای به ویژگی های شخصیتی افراد خلاق و برخی به فرآیند خلاقیت و برخی برحسب محصولخلّاق به خلاقیت نگریسته اند.
این تعاریف به هفت دسته تقسیم شده اند :
.1 تعریف خلاقیت بر پایه شناخت و بینش که به فرآیندهای عالی ذهنی همچون ادراک، تفکر، انگیزش، زبان، بینش، حافظه و خبرپردازی اطلاق می شود.
2. تعریف خلاقیت برپایه و یژگی های شخصیتی همچون اعتماد به نفس، خلق و خو، قدرت سازگاری، عادات، مزاج، منش، سخت کوشی، تحمل ابهام و نگرش فرد می باشد.
3. تعریف خلاقیت بر حسب شرایط محیطی وبُعد اجتماعی.
4. تعریف خلاقیت بر پایه تولیدات علمی مانند کتب و تولیدات صنعتی و مانند آن.
5. تعریف خلاقیت بر مبنای یک اکوسیستم که در آن همه اعضاء و همه جنبه های محیطی در حال تعامل با یکدیگر موجب بروز خلاقیت فرد و یا گروه می شود.
. تعریف خلاقیت بر مبنای تازگی، تناسب و ارزش.
7. تعریف خلاقیت بر پایه اکتشاف.
نتیجه اینکه برخی از تعاریف ارتباط مستقیم با خلاقیت و نوآوری داشته، مانند تعریف 2، 4، 6 و برخی از تعریفها ارتباط غیر مستقیم ولی تأثیرگذار بر خلاقیت دارند، همچون تعریفهای 3 و .5 لذا به نظر می رسد تعریف خلاقیت به ما هو خلاقیت چیزی است و زمینه ها، شرایط، عوامل مؤثر یا آسیب ها چیز دیگر لذا لازم است به دقت مورد توجه قرار گیرد.
-2-3 ضرورت خلاقیت در تعلیم وتربیت
دلایلی وجود دارد که ضرورت خلاقیت در تعلیم و تربیت را مطرح می سازد که به گونه زیر است :
.1 نسل جوان نسل کنجکاو و جویا و تشنه حقایق است. تأمین این نیاز با توقف، روزمرگی و ایستا بودن میسر نمی گردد. بلکه با ایجاد فضای باز، آزاداندیشی سالم، ایجاد فضای پرسش و پاسخ علمی و منطقی و گشایش مسیر رشد دست یافتنی است.
2. فرهنگ سازی نهضت خلاقیت و نوآوری. اگر خواستار پیشرفت همه جانبه مادی و معنوی هستیم، می طلبد نهضت خلاقیت و نوآوری به در ستی شکل گرفته و هدایت شود و برای استمرار، محتاج باو ر عمومی و فرهنگ سازی در این موضوع می باشد.
3. نظام تعلیم و تربیت چه عام و چه خاص آن به دلیل گسترش و فراگیر بودن در تمام سطوح جامعه، بستر مناسبی برای خلاقیت و نوآوری است. توجه به زمینه های فردی، گروهی و جمعی و به کارگیری روش های مناسب و کارآمد و سود جستن از تکنیک های مختلف و مؤثر در این نظام می طلبد از خلاقیت و نوآوری سود جسته شود.
4. خلاقیت و نوآوری در بستر مناسب و شرایط خوب آشکار شده و رشد می نماید. فراهم سازی زمینه های لازم و شرایط کافی برعهده مدیران جامعه در همه سطوح عالی، میانی و اجرایی است.
نتیجه این که خلاقیت و نوآوری به نیازهای روحی و روانی افرادخصوصاً جوانان پاسخ داده، راه های پیشرفت را نشان می دهد و تولید علم را فراهم می سازد و تحرک، پویایی، جنب و جوش علمی را سامان داده و هدایت می کند.
-3-3 خلاقیت و نوآوری در عرصه تعلیم و تربیت
عرصه تعلیم و تربیت به دلیل اهمیت، نقش و تأثیرگذاری، از جهات گوناگون قابل تأمل و بررسی است. از نظرگستره، طیف وسیعی از جمعیت جوان و آینده ساز کشور را تشکیل می دهد که از کودکستان تا سطوح عالی دانشگاهی را در برمی گیرد. و از نظر پیچیدگی شامل فرآیندهای متعدد و فراوان اجزای نظام آموزشی است که هریک در روند تعلیم و تربیت مؤثر هستند و در شکل گیری، ر شد و پویایی تعلیم و تربیت نقش آفرینی می کنند. از نظر ابعاد مادی و معنوی و باتوجه به موضوعات متعدد اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، امنیتی، هنری و مانند آن قابل بررسی است. لذا خلاقیت در عرصه تعلیم و تربیت موضوعی همه جانبه، وسیع و تأثیرگذار است که اگر به درستی شناخته و مدیریت شود می تواند در همه مسایل تعلیم و تربیت ، ایفای نقش نماید.
-4-3 ارکان نظام آموزشی
اگر همه عوامل تأثیرگذار در نظام آموزشی را مورد بررسی قرار دهیم، به این دسته بندی می رسیم که نظام آموزشی دارای چهار رکن اساسی و کلیدی است. هر یک از این چهار رکن دارای زیرشاخه هایی است که اگر به درستی شناخته، تدوین، طراحی و به طور نسبی و مطلوب به کار گرفته شود، می تواند مسیر رشد و موفقیت علمی و آموزشی را در مراکز علمی و آموزشی فراهم سازد. در ذیل هر یک از ارکان و اجزاء چهارگانه و زیرشاخه های آن مطرح و در ارتباط با خلاقیت مورد بررسی و تبیین قرار می گیرد:
.1 اجزای انسانی:
اجزای انسانی نظام آموزشی را مدیران، تصمیم گیران، سیاستگذاران، مجریان، کارکنان، فراگیران، مربیان و اساتید و گروه های آموزشی تشکیل می دهند . این اجزاء به دلیل ایفای نقش بهتر، بیشتر و تأثیرگذارتر، علاوه بر تأثیرگذاری مستقیم خود، بر ارکان دیگر نیز تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم دارند . به همین دلیل خلاقیت در این رکن بیشتر نمود داشته و می تواند فعالیتها و کارکردهای خود را بروز و ظهور دهد.
. 1/1 نقش خلاق مدیران: مدیران در سازمان ها نقش اول را نسبت به سایر عوامل و اجزاء دارند . مدیران می تواند سازمان و افراد را در مسیر و بزرگراه خلاقیت هدایت و یا به بن بست، تکرار مکررات، روزمرگی، بی تفاوتی، رکود و مانند آن سوق دهد. مدیریت می تواند توانایی خلاقیت و نوآوری را در افراد ایجاد، ترویج و تشویق کند و یا رفتار و عملکرد او می تواند مانع این امر حیاتی شود. هنر مدیر خلاق عبارت است از استفاده از خلاقیت دیگران و پیدا کردن ذهن های خلاق.
.2/1 معلمین، مربیان و اساتید نقش سازنده و مستقیمی در عرصه تعلیم و تربیت داشته و از عناصر اصلی تغییر و تحول، فرهنگ سازی، انسان سازی، و خلاقیت در مراکز آموزشی و فراگیران هستند.