بخشی از مقاله

چکیده هدف:

هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان پسر یازده ساله دبستان دکتر محمود افشار منطقه 3 تهران در سال 1396 بود.

روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمونB پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه پسران دانش آموز 11 ساله پسر دبستان دکتر محمود افشار منطقه 3 تهران در سال 1396 می باشد که حجم جامعه برابر با 140 نفر می باشد.

نمونههای پژوهش بر اساس جدول مورگان و با توجه به حجم جامعه، تعداد103 نفر محاسبه شده که که به روش نمونه تصادفی انتخاب می شوند. با بهره گیری از پرسشنامه پرخاشگری کودکان دبستانی شهیم، پرسش نامه پرخاشگری اهواز و ملاک های تشخیصی DSM- IV که از لحاظ پایایی و روایی در سطح کودکان پذیرفتنی بود، مقیاس پرخاشگری را تهیه و تنظیم شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل دادهها و اطلاعات از برنامه نرم افزاری spss20 استفاده شد. در بحث آمار استنباطی برای تائید و رد فرضیات پژوهش از تحلیل آماری کواریانس - مانکوا - استفاده شد.

یافته: با توجه به اینکه سطح معناداری آزمون لامبدای ویلکز کوچکتر از 0/05 محاسبه شده است P<0/05]، 21 - =3/73 و F - 4، [Wilks' Lambda= 0/584، بنابراین فرض صفر رد و فرضیه پژوهش تایید میگردد؛ یعنی بین دو گروه حداقل در یکی از متغیرهای مورد آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. لذا میتوان نتیجه گرفت که؛ »آموزش ذهن آگاهی بر بعد کلامی-تهاجمی، بعد فیزیکی- تهاجمی، بعد رابطه ای و خشم تکانشی تاثیر دارد.«

نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان عنوان داشت که بین میانگین های پس آزمون دو گروه پس از حذف اثر متغیر تصادفی کمکی اختلاف معناداری وجود دارد؛ به عبارت دیگر بین بعد فیزیکی- تهاجمی و بعد خشم تکانشی گروه آزمایش با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین بعد کلامی- تهاجمی و بعد رابطه ای گروه آزمایش با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود ندارد. لذا در مجموع میتوان بیان داشت که آموزش ذهن آگاهی بر و پرخاشگری تاثیر دارد.«

مقدمه

خشم می تواند آغازگر بسیاری از اختلالات و آسیب های اجتماعی باشد که کنترل و نظم دهی آنها بویژه در محیط خانواده، ضروری است و باید برای کنترل آن، برنامه ریزی مناسب انجام شود. پرخاشگری یکی از مسائل مهم در دوران دانش آموزی است و به عنوان یک مشکل شدید و رو به افزایش در میان نوجوانان و جوانان شناخته شده است.

در حال حاضر پرخاشگری یک مسأله اجتماعی و یکی از موضوعات اساسی بهداشت روانی به حساب می آید . مشاهده جهان اطراف نشان می دهد که این مشکل رفتاری در بین همه انواع جانداران، طبقات اجتماعی- اقتصادی و مراحل مختلف سنی دیده می شود. مسائل مرتبط با خشم مانند رفتارهای مقابله ای، خصومت و پرخاشگری از علل اصلی مراجعه نوجوانان و جوانان به مراکز مشاوره و روان درمانی است و نتایج ها نشان داده که پرخاشگری از شاخص های مهم پاره ای از اختلالات روانی مانند اختلالات سلوک1، و اختلالات شخصیت ضداجتماعی2 به شمار می آید 

عدم مهار رفتار پرخاشگرانه علاوه بر اینکه باعث ایجاد مشکلات بین فردی و جرم و بزه و تجاوز به حقوق دیگران می شود، ممکن است درون ریزی شود و باعث انواع مشکلات جسمی-روانی مثل زخم معده، سردردهای میگرنی و افسردگی گردد

خشم، پرشورترین هیجان ها است که می تواند موجب قویتر و نیرومندتر شدن آدم خشمگین گشته و احساس کنترل وی را کاهش دهد. کارکرد مثبت و فوایدخشم در جراًت ورزی و واکنش به بی عدالتی ها نیز غیرقابل انکار است. این هیجان در عین حال از انواع خطرناک هیجانهاست به طوری که هدف آن حتی می تواند نابود کردن موانع در محیط باشد علاوه بر آن، خشم مهار نشده ویژگی بسیاری از اختلالهای روانی و جسمی است. برای مثال تحقیقات نشان داده اند که خشم با شدت افسردگی، مصرف کوکایین، مصرف الکل و اقدام به خودکشی همبستگی داشته است 

در مورد ارتباط بین مولفه های خشم، رفتار پرخاشگرانه تحقیقات بسیاری انجام گرفته است. ال و همکاران - - 20095 در بررسی خود بر روی 99 بیمار دچار اختلال مرضی نشان دادند که کنترل پرخاشگری در این افراد منجر به کاهش تکانشگری می شود و بین سطح پرخاشگری و تکانشگری رابطه ی معنی دار قوی وجود دارد.

لوی و کین - 2004 - 6 نیز پس از بررسی بر روی92 بیمار دچار اختلال شخصیت مرزی نشان دادند که مقیاس های تکانشگری و پرخاشگری به شدت با هم پیوستگی دارند. بنابراین ضرورت اجرای مداخلات مناسب و موثر جهت کنترل خشونت و تکانشگری احساس می شود.

نظام پور، - 1394 - در پژوهشی به بررسی میزان اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر تنیدگی برکاهش پرخاشگری، رفتار پرخطر و بهبود کیفیت زندگی نوجوانان پسر بیسرپرست پرداخت. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه نوجوانان پسر بیسرپرست شهر مشهد بود.که یافته ها نشان داد آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر تنیدگی در کاهش پرخاشگری و رفتار پرخطر و بهبود کیفیت زندگی نوجوانان بی سرپرست اثر بخش بوده است. بدین سان در این پژوهش به این پرسش پاسخ داده می شود که آیا آموزش ذهن آگاهی بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان پسر یازده ساله تاثیر دارد؟

»پرخاشگری« درلغت به معنای ستیزه و تندی کردن آمده، اما دراصطلاح روانشناسی، پرخاشگری یک واکنش عمومی و پدیده نابهنجار اجتماعی است که به قصد آزار کسی یا آسیب رساندن به چیزی ابراز میشود. آن چه در این تعریف حایز اهمیت است، قصد و نیت رفتار کننده میباشد؛ یعنی یک رفتار آسیبزا در صورتی پرخاشگری محسوب میشود که از روی قصد و عمد، به منظور صدمه زدن به دیگری انجام پذیرد

محققان علوم رفتاری در کشورهای مختلف هرگز تعریف روشن و واحدی از مفهوم پرخاشگری ارائه ندادهاند زیرا تعریف پرخاشگری تحت تاثیر فرهنگ، تجربه و اعتقادات جوامع متفاوت است. به هر حال رفتارهای پرخاشگرانه یکی از مشکلات اجتماعی مهم و اساسی در هر جامعه است که به دلیل اهمیت آن بخصوص در دوران کودکی و نوجوانی توجه ویژهای می شود.

از دیدگاه ارونسون  پرخاشگری رفتار آگاهانهای است که هدفش اعمال درد و رنج جسمانی یا روانی باشد. به عبارت بهتر عمل آگاهانه ای است که با هدف وارد آوردن صدمه و رنج انجام می گیرد. این عمل ممکن است بدنی یا کلامی باشد. خواه در نیل به هدف موفق بشود یا نشود، در هر صورت پرخاشگری است

به طور کلی رفتار پرخاشگرانه واجد چهار شرط زیر است :

الف - فردی که رفتارش توام با پرخاشگری است آن رفتار را عمدا انجام می دهد.

ب - آن رفتار در رروابط بین فردی که حاکی از تعارض یا ناکامی باشد رخ می دهد.

پ - شخصی که دارای رفتار پرخاشگرانه است قصدش برتری یافتن بر فردی است که مقابل او رفتار پرخاشگرانه داشته است.

ت - شخصی که چنین رفتاری از او سر می زند یا در جهت جدال تحریک شده یا حد اعلای شدت، آن مسیر را پیموده است

پرخاشگری رفتار منحصر به فردی نیست. در اصل این کلمه به رفتارهایی اشاره دارد که افراد انجام داده و باعث آسیب های عاطفی، روانشناختی و جسمانی به دیگران میشوند. ضربه زدن، لگد زدن یا مشت زدن یک کودک به کودکان دیگر تصور قالبی اکثر افراد از پرخاشگری دوران کودکی است، اما انواع دیگر رفتارها را نیز می توان به عنوان رفتار پرخاشگرانه طبقه بندی کرد. رفتارهایی نظیر پخش شایعات زشت در مورد دیگری، طرد عمدی یک فرد از گروه، اسم گذاری و مسخره کردن دیگران نیز در زمره رفتارهای پرخاشگرانه قلمداد میشوند.

اکثر کودکان در چند مرحله از دوران تحصیلی خود با رفتارهای پرخاشگرانه مواجه میشوند. پرخاشگری از مسائل مبتلا به دوران نوجوانی است. همه روزه در مدارس و خیابانها نوجوانانی مشاهده میشوند که به زد و خورد، دعوا و رفتارهای پرخاشگرانه می پردازند و به همین علت مورد تنبیه انضباطی چه در مدارس و چه در خانه قرار می گیرند. نوجوانان پرخاشگر معمولاً قدرت مهار رفتار خود را ندارند و رسوم و اخلاق جامعه ای که در آن زندگی می کنند را زیر پا می گذارند، در اغلب موارد والدین و اولیای مدارس با آنها درگیری پیدا میکنند و حرکات آنها گاهی به حدی باعث آزار و اذیت اطرافیان می شود که به اخراج آنها از مدرسه می انجامد

عدم مهار رفتار پرخاشگرانه علاوه بر اینکه می تواند باعث ایجاد مشکلات بین فردی و جرم، بزه و تجاوز به حقوق دیگران شود، می تواند درونریزی شده و باعث انواع مشکلات جسمانی و روانی مانند زخم معده، سردردهای میگرنی و افسردگی گردد. برخی از مشکلات جدی اجتماعی مانند کودک/ همسرآزاری و اشکال مختلف کشمکش بین گروهی به روشنی ریشه در خشم و ناتوانی مهار برانگیختگی خشم دارد

پرخاشگری مربوط به یک سن و دوره خاصی نیست و همانطور که در تحقیقات متعدد مشخص شده است، پرخاشگری و خشونت از سنین خردسالی وجود داشته و در طول زمان تداوم یافته و در نوجوانی و بزرگسالی ادامه مییابد

انواع پرخاشگری

پرخاشگری پیدا-پنهان: پرخاشگری پیدا بایک عمل مقابلهجویی پرخاشگرانه فیزیکی مشخص میشود، مثل جنگ فیزیکی، تهدید دیگران، به کار بردن اسلحه در اعمال خصمانه و سرپیچی آشکار از قوانین و صاحبان قدرت. پرخاشگری پنهان به اعمال پرخاشگرانه نهانی و مخفی گفته میشود مثل رفتارهایی همچون دزدی، آتش افروزی، فرار از خانه یا مدرسه.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید