بخشی از مقاله

خلاصه

در قالب الگوی توسعه پایدار، پایداری معیشت و امنیت اقتصادی در نواحی روستایی اهمیت بسیار اساسی دارد. از این رو، جهت تضمین استمرار معیشت، ایجاد اشتغال و درآمد بایستی اقدام به متنوع سازی فعالیتهای اقتصادی در فضاهای روستایی نمود. مقاله حاضر با هدف شناسایی ظرفیت-های اقتصادی استان گیلان در زمینه فعالیت کشاورزی انجام گرفته است تا بتوان با استفاده از نتایج آن زمینهی تنوعبخشی به فعالیتهای اقتصادی مناطق روستایی استان را فراهم نمود.

روش مورد استفاده در تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و دادههای موردنظر از نتایج تفضیلی سرشماری عمومی کشاورزی 1393 بدست آمده است. نتایج بدست آمده با تحلیل خوشهای در سه سطح شامل پتانسیلهای منطقهای به لحاظ انواع فعالیتهای کشاورزی، پتانسیلهای منطقهای به لحاظ تولید انواع محصولات زراعی و پتانسیلهای منطقهای به لحاظ تولید انواع محصولات باغی، مورد تحلیل قرار گرفت.

.1 مقدمه

اقتصاد امروز جهان بر بنیانهایی از تجارت آزاد و رویکردی به تعدیل اقتصادی فضاهای سرزمینی، در روندی از پذیرش "مزیت نسبی"، فرصتهای اقتصادی متفاوتی را در بخشهای مختلف خود در زمینه اشتغال و درآمد سبب شده است و در مناطق مختلف بنیان اصلی "عامل انسانی و منابع اقتصادی" است. در این مفهوم، توسعه نمیتواند در یک بُعد شکل گیرد بلکه نیازمند ابعاد مختلفی است که فراهم آورنده زمینههای توسعه است.

نظام برنامهریزی نیز سعی بر توزیع اهداف، فعالیتها و منابع بصورتی متعادل با آرایش مناسب فضایی دارد  که این خود در چارچوب استراتژیهای خاص توسعه انجام میپذیرد. شیوههای برنامهریزی نیز با رویکرد به مشارکت مردمی و توسعه پایدار با تأکید بر شاخصهایی همچون پایدار بودن، انعطافپذیر بودن و مشارکتی بودن شکل گرفته که در آن هر منطقه در اعمال سیاستهای اقتصادی همراه با در نظر گرفتن مزیت نسبی دارای آزادی عمل زیادی میباشد

سازمانهای بینالمللی به اهمیت حوزههای روستایی در توسعه ملی تأکید ویژه شده است، چرا که توسعه پایدار هر سرزمینی در گرو پایداری نظام روستایی آن سرزمین است. اگر وقفهای در روال پیشرفت و توسعه فضاهای روستایی ایجاد شود، آثار و پیامدهای آن نه تنها حوزههای روستایی بلکه مناطق شهری و در نهایت کل سرزمین را نیز در برخواهد گرفت. به همین علت است که اغلب نظریهپردازان توسعه، در چارچوب الگوی توسعه پایدار، رویکرد متنوع سازی را مطرح و پیشنهاد میکنند

از این رو میتوان گفت، متنوع سازی فعالیتهای اقتصادی بعنوان استراتژی بنیادی موجب ایجاد اشتغال، تثبیت جمعیت، بهره برداری بهینه از منابع طبیعی تجدیدشونده، ورود فعال اقتصاد روستایی در اقتصاد ملی و بین المللی، افزایش تولید و انباشت پسانداز، افزایش خودآگاهی، شخصیت و هویت فردی و ملی و. . . در روستاها میگردد و لذا در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه و از سوی سازمانهای بین المللی مورد تاکید و توجه قرار گرفته است

در ایران، تنوع بخشی به اقتصاد روستا، جلوگیری از مهاجرت بی رویه از مناطق روستایی به مناطق شهری، و کاهش نابرابریهای فضایی بین مناطق شهری و روستایی از سیاستهای اساسی دولت در توسعه روستایی است که در قالب اهداف کلی برنامهها و طرحهایی تدوین شده است و در بخشهای مختلف کشور، به ویژه نواحی روستایی به صورت هدایت شده در حال اجراست

واقعیتهای موجود نشان دهنده این است که در مناطق مختلف کشور نابرابریهای زیادی در زمینه شاخصهای توسعه، بویژه در ارتباط با موضوع اشتغال وجود دارد. شکاف و نابرابری موجود تا حدود زیادی به دلیل عدم شناخت امکانات و استعدادهای مناطق مختلف در زمینه توسعه اقتصادی و عدم برنامهریزی صحیح در مکانهای جغرافیایی است

با این وصف، شناسایی کارکردها، ظرفیتها و قابلیتهای مناطق روستایی در سطح شهرستانهای استان و اولویتبندی منطقهای فعالیتها به منظور ارائه الگوی مطلوب متنوع سازی فعالیتهای اقتصادی روستاهای استان ضروری است.

.2 مبانی نظری

در چارچوب روند تحول مفهوم توسعه به معنای عام آن، مفهوم توسعه روستایی نیز در گذر زمان دستخوش تغییر و تحول گردیده است. زمینه چنین تغییر و تحولاتی در پارادایم توسعه روستایی به تأسی از پارادایم حاکم بر توسعه از اواخر دهه 1980 میلادی مطرح شده است. فرآیندهای اقتصادی، اجتماعی، اکولوژیکی، نهادی و فضایی به عنوان مهترین ابعاد مسائل توسعه روستایی در جهت حصول به توسعه پایدار از طریق مدیریت و کنترل محیطهای روستایی هستند. با چنین نگرشی به توسعه روستایی در ایران، میتوان اذعان نمود که در حال حاضر با رویکرد توسعه پایدار مجموعهای از مسائل و مشکلات اقتصادی- اجتماعی و محیطی در مسیر دستیابی به توسعه روستایی قرار دارد 

با این وصف، امروزه صاحبنظران بر این اعتقاد هستند که باید جدای از سیاستها و استراتژیهای کلان توسعه و توسعه اقتصادی، به طور ویژه و مشخص به امر توسعه روستاها و ریشهکنی فقر گستردهای که بر آنها حاکم است، پرداخت. بیشترین مشکلات و معضلات روستاها در تمامی جهان ناشی از دو مسأله اساسی است: کمبود امکانات اجتماعی - ضعف زیرساخت - و کمبود درآمد - ضعف اقتصادی - . در این میان، کمبود درآمد عامل مهمی است که اگر برای آن چاره اندیشی نشود، اجازه نمیدهد طرحهای توسعه روستایی به ثمر بنشیند. برخی از عوامل مؤثر در کمبود درآمد روستاییان عبارت اس از بیکاری - کامل یا فصلی - ، بهرهوری پایین افراد و منابع، عدم جذابیت برای سرمایهگذاری و ضعف فضای کسب و کار

در ساختار اقتصادی نواحی روستایی کشورهای مختلف، کشاورزی محور اساسی تأمین معیشت به شمار آمده و در اغلب برنامههای توسعه نیز کشاورزی مهمترین و تنها رکن اقتصادی روستاها را شامل میشود. مهمترین ویژگی چنین ساختاری، فقدان تنوع در بسترهای اقتصادی و فرصتهای شغلی خصوصاً برای نیروی انسانی رو به افزایش روستایی میباشد که تا حدودی نشأت گرفته از نوع نگرش به روستا و سیاستگذاریهای دولتی و عوامل درونی روستا است. چنین ساختار اقتصادی و شغلی در نواحی روستایی مسائل خاصی را به دنبال داشته که از جمله آنها میتوان به انعطاف کمتر در مقابل نوسانات کوتاهمدت آب و هوایی، نوسان قیمت محصول در زمان برداشت، محدودیت های بازاریابی و بازاررسانی محصول، وابستگی بهرهبرداران به محیط خارج از روستا و بازارهای خارجی، وجود بیکاری آشکار و پنهان، کاهش بازده سرمایه، تخریب منابع پایه محیطی، آسیبپذیری اقتصاد روستایی و بیثباتی منابع درآمدی، تضعیف اقتصاد و فرهنگ روستایی، مهاجرت روستایی، حاشیهنشینی و مسائل شهری اشاره نمود

لذا در راستای کاهش اثرات منفی چنین ساختاری، پایداری اقتصادی بعنوان یکی از ابعاد مهم توسعه پایدار روستایی مطرح و مورد تأکید صاحبنظران و برنامهریزان توسعه روستایی قرار گرفته است. در واقع، پایداری نظام اقتصادی به معنی تقویت مبانی اقتصاد و دستیابی به امنیت اقتصادی از نظر دسترسی به معیشت پایدار، در امور مستمر و باثبات، اشتغال سودمند و منابع مالی قابل اتکا و در نهایت، فناوری مقتضی و همساز با محیط با بهرهبرداری از منابع انسانی است

با این وصف، در قالب الگوی توسعه پایدار، پایداری معیشت و امنیت اقتصادی در نواحی روستایی اهمیت بسیار اساسی دارد زیرا از طرفی باید با افزایش کارآیی، میزان بهرهوری از ظرفیتها و توانهای بالقوه و بالفعل موجود در فعالیتهای اقتصادی را افزایش داد و از طرف دیگر جهت تضمین استمرار معیشت، ایجاد اشتغال و درآمد اقدام به متنوع سازی فعالیتهای اقتصادی در فضاهای روستایی نمود. اتخاذ چنین راهبردی از طریق کارکردهای خود در شرایط نامساعد طبیعی و انسانی، پایداری اقتصادی و بدنبال آن پایداری سکونت را در این نواحی تضمین خواهد نمود.

اگرچه موضوع متنوع سازی فعالیتهای اقتصادی در کشورهای در حال توسعه از دیرباز مطرح بوده است - در انتقاد از تئوریهای رشد - ، اما میتوان گفت که در عرصهی نظریات توسعه روستایی در دهههای اخیر امری نو شمرده میشود. خوزه دوکاسترو معتقد است که تک کشتی و عدم تعادل تولید منطقهای باعث قحطی و گرسنگی می-شود؛ و خود وی راهحل آن را در نوع کشت و گوناگونی فعالیتهای اقتصادی میداند

محقق دیگری به نام پل باران، با انتقاد از وضعیت اقتصادی کشورهای تک محصولی، به کشورهای سوسیالیستی توصیه میکند که به دنبال اقتصاد با تنوع فعالیتهای اقتصادی بروند تا بتوانند زمینه نجات کشورهای در حال توسعه را نیز فراهم سازند

بدین ترتیب، تنوعبخشی اقتصادی به تعداد و تساوی مسیرهای جریان انرژی در داخل نظامهای اقتصادی اشاره دارد و با برآورد تعداد انواع متفاوت فعالیتهای اقتصادی موجود در نظام و چگونگی تساوی توزیع انرژی میان آنها قابل اندازهگیری است. تنوع شالودهی ثبات بوده، اغلب به صورت وسیلهای برای تحقق اهداف اقتصادی و رشد و ثبات پایداری ارتقا یافته است. انتظار میرود که جامعهای با اقتصاد متنوع شانس بهتری برای رشد و آیندهی باثبات داشته باشد

از آنجایی که تنوع در فعالیتهای اقتصادی و محصولات کشاورزی مخاطرات را کاهش میدهد، گزینههای بیشتری را پیش رو مینهد و در نهایت برونده نظام اجتماعی را نیز به شکل عادلانهتری بین اجزای حیاتی آن تقسیم میکند

در این راستا، براساس رویکرد جدید بانک جهانی، رشد بخش کشاورزی برای فقرزدایی در کشورهای در حال توسعه یک ضرورت اساسی است؛ اما بدون رشد در فعالیتهای تولیدی درآمدزای غیرزراعی روستایی، تلاشهای فقرزدایی روستایی با موفقیت همراه نخواهد بود. در این رویکرد گسترش حمایت مؤثر از اقتصاد غیرزراعی روستایی بخش مهم راهبرد توسعه روستایی محسوب میشود که نتایج زیر را میتوان برای آن متصور بود

-1 فعالیتهای متنوع اقتصادی توانایی جذب حجم زیادی از نیروی انسانی مازاد روستایی را دارا است. بطوریکه در کشور چین بین سالهای 1979 و 1985 حدود 22 میلیون نفر از نیروی کار از فعالیتهای زراعی خارج و جذب سایر فعالیتهای ایجاد شده در نواحی روستایی شدهاند

-2 توجه و توسعه سایر فعالیتهای اقتصادی در نواحی روستایی توانایی افزایش سریع درآمد روستاییان را دارا است. از سوی دیگر گسترش چنین فعالیت-هایی در تغییر عقاید سنتی افراد مؤثر خواهد بود بطوری که براساس گزارشهایی که از مناطق مختلف چین و مصر تهیه شده است با گسترش فعالیتهای غیرزراعی مفاهیمی چونزمان، بازار، رقابت، حسابداری و کارآفرینی که در جامعه سنتی غالباً مورد توجه قرار نمیگیرد اکنون بسیار پررنگ شده بودند

-3 توسعه فعالیتهای غیرزراعی میتواند به ایجاد اشتغال محلی کمک شایان توجهی نماید و مانع خروج سرمایههای مادی و انسانی از نواحی روستایی گردد

-4 فعالیتهای غیرزراعی نابرابری درآمدی را در نواحی روستایی با افزایش درآمد خانوارهای فقیر نسبت به خانوارهای پردرآمد کاهش داده است

-5 این فعالیتها شیوهی بسیار مهمی برای افزایش درآمد کل اقتصادی و اشتغال هستند. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه فعالیتهای غیرزراعی بیش از 50 درصد از اشتغال و درصد مشابهی از درآمد را بخود اختصاص میدهد. درآمد حاصل از فعالیتهای غیرزراعی فقط در افزایش درآمد کل تأثیرگذار نبوده بلکه به عنوان منبع درآمد مطمئنی نیز به حساب میآید

-6 گسترش بخش غیر زراعی در نواحی روستایی استراتژی بسیار مهمی برای تغییر ساختار اقتصادی دوگانه فعلی و ترویج مدنیزاسیون روستایی خواهد بود.

.3 روش تحقیق

روش مورد استفاده در این تحقیق از نوع روش توصیفی- تحلیلی است که در بخش توصیفی اطلاعات موردنیاز از سرشماری عمومی کشاورزی 1393 بدست آمده است. سپس ظرفیتهای هر شهرستان در زمینه فعالیت کشاورزی و انواع تولیدات زراعی و باغی شناسایی گردیده است. در بخش تحلیلی، ظرفیتی که بالاترین مزیت را در یک شهرستان نسبت به سایر شهرستانها برخوردار است، برای آن شهرستان معرفی شده است. شکل زیر محدوده و موقعیت شهرستانها را در سطح استان گیلان نشان میدهد

شکل -1 محدوده و موقعیت شهرستانها در سطح استان گیلان

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید