بخشی از مقاله
چکیده
با توجه به نقش مهم بانکها در توسعه کشور و همچنین تعداد شعب آن، تعیین اندازه کارایی ورتبه بندي شعب بانک از اهمیت ویژهاي برخوردار است. در این پژوهش از تکنیک تحلیل پوششی دادهها - DEA - در قالب طراحی و پیادهسازي یک سیستم نرمافزاري براي محاسبه کارایی شعب بانک تجارت استان بوشهر استفاده شده است که معیاري براساس نهادهها و ستادههاي شعب است.
بر این اساس کارایی 33 شعبه از40 شعبه بانک تجارت در استان بوشهر براي سال مالی 1383-1392 با استفاده از دو مدل CCR و DEARA محاسبه گردیده است.وبراساس نتایج به دست آمده شعب کارا در هر سه رویکرد مدل CCR، یکسان و تعداد آنها 33 شعبه است - تقریباً %38 شعب، کارا تشخیص داده شدهاند - ، اما متوسط کارایی محاسبه شدة کل شعب در دو رویکرد ورودي محور و خروجی محور، 0/8564 بود، در حالی که متوسط کارایی محاسبه شدة کل شعب در رویکرد ورودي خروجی محور، 0/6556 - کمتر از دو رویکرد دیگر بود - .
-1 مقدمه
اندازه گیري کارایی بخش مهمی از فعالیتهاي مدیران را تشکیل میدهد. مدیران ارشد سازمانها به دنبال شناسایی و حذف دلایل اصلی ناکارایی هستند تا بدین وسیله به سازمانشان در به دست آوردن مزایاي رقابتی و رویارویی با تهدیدات رقبا کمک کند
در بخش خدمات بانکی، روشهاي محاسبه کارایی به مدیران امکان میدهد تا به بررسی کارایی واحدهاي مختلف تصمیمگیري، مانند شعب یک بانک بپردازند و از این طریق واحدهاي نمونه و الگو را شناسایی کنند
روش تحلیل پوششی دادهها مرسومترین و پرکاربردترین روش در اندازهگیري کارایی است
بنابراین بانکها به جهت نقش قابل ملاحظهاي که در توزیع منابع مالی در عرصه فعالیتهاي اقتصادي بر عهده گرفتهاند بهویژه بانک تجارت به جهت نقش برتر در این بخش و توجه مدیریت این مؤسسه به حوزه ارزیابی عملکرد، محاسبه کارایی شعب بانک تجارت و همچنین طراحی و پیادهسازي سیستم نرم افزاري جامع با استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها موضوع پژوهش حاضر قرار گرفته است.
در سراسر جهان عملیات بانکها را به عنوان یکی از مهمترین فعالیتهاي اقتصادي هر نظام اقتصادي میدانند. هر فعالیتی که مستلزم کسب سرمایه و منابع مالی باشد، بیتردید به دخالت بانکها و مؤسسات مالی نیازمند است. به دلیل نقش بسیار مهم و اساسی بانکها در اکثر فعالیتهاي اقتصادي، بررسی عملکرد - بهرهوري و کارایی - هر یک از بانکهاي موجود در سیستم بانکی کشور، که بیشتر آنها دولتی هستند و با سرمایههاي ملی ایجاد شدهاند، مانند سایر مؤسسات اقتصادي و بخش عمومی از جایگاه ویژهاي برخوردار است. اما به دلیل خدماتی بودن فعالیت بانکها و تنوع زیاد خدمات ارائه شده، ارزیابی عملکرد آنها مشکلات و روشهاي خاصی دارد که نیازمند دقت بیشتر و استفاده از روشهاي مناسبتر میباشد.
در شرایط فعلی با توجه به گستردگی شعب بانکها در سراسر کشور - حدود 15000شعبه - احداث مؤسسات مالی و اعتباري جدید، تأسیس بانکهاي خصوصی، ورود بانکهاي خارجی از طریق مناطق آزاد تجاري و در نهایت خصوصی سازي بانکها در ایران، وضعیت بسیار نوینی به وجود آمده است که باید بررسی اساسی و تجدید ساختار مناسب در شبکه شعب بانکهاي تجاري و تخصصی کشور انجام گیرد.
به این منظور لازم است از کارایی شعب خود اطلاع داشته باشند و علل کارایی و ناکارایی شعب خود را بررسی کنند و با برنامهریزيهاي مناسب به اصلاح و هدایت واحدهاي ناکارا بپردازند. بدیهی است که با کاراتر شدن شعب ناکارا، ضمن رسیدن به این اهداف با کاهش بهاي خدمات ارائه شده و جلوگیري از اتلاف منابع کمیاب، میتوان انتظار داشت که منافع ملی بیشتر تأمین شود و در سطح کلی یک بانک، زیانهاي ناشی از عدم کارایی هم به حداقل ممکن برسد و در مجموع سیستم بانکی کشور کاراتر شود.
امروزه همه مدیران در همه سازمانها، خواستار استفاده بهینه از امکانات و ظرفیتهاي موجود در بخشهاي مختلف خود از جمله منابع انسانی میباشند. با توجه به اهمیت کارایی در پیشبرد جوامع و جایگاهی که در میان سایر علوم به خود اختصاص داده است، بررسی همه جانبه آن به ویژه تحلیل ابعاد ریاضی آن به عنوان معیاري براي سنجش عملکرد ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
هدف اصلی پژوهش حاضر طراحی و پیادهسازي سیستم جامع محاسبه کارایی شعب بانک تجارت استان بوشهر با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی دادهها - DEA - میباشد.
مفهوم کارایی به طور کلی، معرف نسبت ستاندهها به نهادهها در مقایسه با یک استاندارد مشخص است
از آنجا که محاسبه کارایی با روشهاي گوناگونی انجام میشود اما قابلیت مدلهاي ریاضی سنجش کارایی، اهمیت کاربردي ویژه اي به آنها بخشیده است. یکی از تکنیکهاي مطرح در زمینه سنجش و ارزیابی کارایی، تکنیک تحلیل پوششی دادهها میباشد. از جمله مقیاسهایی که براي تعریف و ارزیابی بهرهوري ارائه شدهاند، مقیاسهاي کارآیی هستند. مقیاسهاي کارآیی، نهادهها یا منابع یک سازمان را با کالاها و خدمات نهایی که تولید میشوند، مقایسه میکنند.
کارآیی به نسبت کمیت خدمات و تولیدات ارائه شده به هزینه مالی یا نیروي کار که براي ارائه آنها لازم است اشاره دارد. با این حال این مقیاس و شیوه اندازهگیري بهره وري، میزان رضایت مشتري یا میزان دسترسی به هدف مطلوب را اندازه نمیگیرد.