بخشی از مقاله

خلاصه

هدف اصلی از انجام این تحقیق شناسایی شکاف مابین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب شاخصهای فرهنگ سازمانی از نقطه نظر کارکنان در شرکت آب منطقه ای خراسان شمالی می باشد. بدین منظور، از مدل دنیسون که مدلی نسبتا جدید و کامل است، استفاده شده است. این مدل دارای چهار بعد اصلی انعطاف پذیری، مشارکت، مأموریت و یکپارچگی می باشد که برای ارزیابی هر بعد اصلی سه شاخص تعریف شده است.

داده های مربوط به مولفههای فرهنگ سازمانی به صورت پیمایشی توسط پرسشنامه از کارکنان شرکت آب منطقهای خراسان شمالی جمع آوری گردیده است. پایایی مربوط به ابزار سنجش با آلفای کرونباخ %94 محاسبه شده است. تحلیل حاصل از یافته های تحقیق این نتیجه را روشن ساخت که بعد انعطافپذیری دارای وضعیت مطلوب و بعد مأموریت کمترین امتیاز را به دست آورده است. همچنین، در بین شاخصهای دوازده گانه، شاخصهای تیمگرایی، یادگیری سازمانی، توافق، مشتری مداری و توانمدسازی در حد بالایی قرار گرفته اند و شاخص هماهنگی و انسجام کمترین امتیاز و بیشترین شکاف را به دست آورده که نیازمند بهبود میباشد.

.1 مقدمه

بسیاری از پژوهشگران، فرهنگ سازمانی را به عنوان منبع مزیت رقابتی بررسی کرده اند و آن را عاملی اساسی در راستای موفقیت سازمان ها دانسته اند. دنیسون بیان می دارد، سیستم فرهنگ به اسانی قابل رویت نیست، اما افراد سازمان به خوبی آن را می شناسند و در سازمان ها قانون فرهنگ از هر قانون دیگری قوی تر است.

فرهنگ سازمانی میتواند بهعنوان منبعی برای ایجاد مزیتهای رقابتی پایدار عمل کند؛ زیرا برخی از فرهنگها به راحتی قابل تقلید توسط رقبا نیستند و همچنین، از دلایل دیگر میتوان به ظهور قدرت اقتصادی و صنعتی ژاپن به مثابه یک رقیب قابل توجه و مهم دربرابر آمریکا اشاره کرد که محققان یکی از دلایل عمده آن را تفاوتهای فرهنگی بین دو کشور دانستهاند

سازمانهای امروزی، قبل از هرچیزی باید به ایجاد تغییرات بنیادین در بینشهای کارکنان و ایجاد تحول در سطوح فردی، گروهی و سازمانی و قبل از آن، شناسایی و بررسی دقیق فرهنگ سازمانی اقدام کنند

سازمان چیزی بیش از سطوح عمودی و افقی، واحدها و سلسله مراتب است. یک سازمان همانند یک فرد در سازمان ها کارکنان نسبت به یک الگوی خاص رفتاری با هم توافق می کنند و این همان فرهنگ سازمانی است. امروزه به تبع تحولاتی که در عرصه های مختلف جهانی اتفاق می افتد بیش از پیش به اهمیت و نقش فرهنگ سازمانی در موفقیت ها و شکست ها افزوده می شود. فرهنگ سازمانی جانمایه اصلی نگرش ها، باورها و اعتقادات سازمان است که در کارکنان و عملمرد آنان تبلور می یابد. این واژه در اوایل دهه 1980 بطور علمی و جدی توسط تنی چند از اندیشمندان در حوزه مدیریت و سازمان مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت.

این پژوهش برآن است تا وضعیت موجود فرهنگ سازمانی را در شرکت آب منطقهای خراسان شمالی بررسی نموده و شکاف مابین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب فرهنگ سازمانی را با توجه به شاخصهای آن در شرکت آب منطقهای خراسان شمالی تعیین نموده بلکه شرکت مذکور با توجه و با اهتمام به شکاف موجود به تقویت نقاط قوت و بهبود نقاط ضعف فرهنگ سازمانی بپردازد.

به سبب ماهیت پیچیده فرهنگ سازمانی، نظریه و چارچوب یکسانی برای بررسی و شناسایی آن وجود ندارد. با وجود این یکی از جدیدترین و رایج ترین مدل های شناسایی و اندازه گیری فرهنگ سازمانی مدل فرهنگ سازمانی دنیسون است که امروزه بسیاری از سازمان ها برای شناخت ضعف ها و قوت های فرهنگ سازمانی خود و توسعه آن به این مدل روی آورده اند.

در این پژوهشی از مدل فرهنگ سازمانی دنیسون استفاده شده است که مبتنی بر نظریه ها و یافته های علمی است و علاوه بر تحقیقات انجام شده در آمریکا، سایر تحقیقات انجام شده در کشورهای چین، روسیه و تایوان نیز آن را پشتیبانی و تایید می کنند. این مدل دارای چهار بعد مشارکت، یکپارچگی، انعطاف پذیری و مأموریت می باشد. مدل فرهنگ سازمانی دنیسون در مقابل سایر مدل های فرهنگ سازمانی از مزایای زیر برخوردار است:

✓    بهجای ارزیابی شخصیت، رفتار گروهی را محک میزنند.

✓    اندازهگیری را تا پایینترین سطح سطوح سازمان انجام میدهند.

✓    درتمام سطوح یک سازمان کاربرد دارد.

.2 مبانی نظری و پیشینه تحقیق

.2-1 فرهنگ سازمانی

تاکنون تعاریف زیادی از فرهنگ سازمانی عنوان گردیده است در واقع، تعریف فرهنگ سازمانی در قالب مشخصی امکان پذیر نیست یعنی، تعریفی که بطور عام مورد پذیرش باشد وجود ندارد. [5] در ادامه به تعاریفی چند از فرهنگ سازمانی می پردازیم.

در بین رشتههای علمی مختلف بر روی مفهوم فرهنگ توافق نظری وجود ندارد؛ با وجود این، از دیدگاه سازمانی، فرهنگ را به عنوان یک زنجیر مستحکم تعبیر کردهاند که موجبات پایداری سازمان را فراهم میکند 6]و.[7 فرهنگ مجموعهای از ارزشهای کلیدی است که توسط اعضای سازمان بهطور گسترده پذیرفته شده است

براساس مطالعات اوچی و پیترز و واترمن، فرهنگهای متفاوت سازمانها با یکدیگر، میتواند بهطور متفاوتی بر عملکرد آنها اثر گذارد .[9] به اعتقاد دنیسون، فرهنگ سازمانی به ارزشهای اساسی و باورها مربوط میشود که مانند شالودهای محکم، به نظام مدیریتی سازمان خدمت میکند

سازمان استعارهای برای نظم و ترتیب است درحالی که عناصر فرهنگ نه منطم هستند و نه بی نظم. فرهنگ کمک می کند تا درباره پدیدههایی متفاوت با مسائل فنی در سازمان سخن بگوییم. فرهنگ در یک سازمان همانند شخصیت یک انسان است.

برخی از دانشمندان بر روی ارزشهای فرهنگ سازمانی تأکید کردهاند. فرهنگ سازمانی نمایانگر ادراک مشترک اعضای سازانی است که رفتار آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. در هز سازمان ارزشها، نمادها، مراسم و اسطورههایی وجود دارندکه دائماً درطول زمان تغییر میکنند. این ارزشهای مشترک بیان میکنند که کارمندان چگونه جهان خود را درک کرده و به آن پاسخ میدهند

به نقل از ریچارد موریس بیان میدارد که فرهنگ سازمانی را ارزشها یا ادراکات مشترک که توسط اعضای سازمان حفظ میگردد تعریف میکند

مهدوی - 1378 - نیز به نقل از جوزج گوردن، فرهنگ سازمانی را نظام مفروضات و ارزشهای مشترک در هر سازمان میداند که بطور گسترده رعایت و به الگوهای رفتاری خاصی منجر میشود

دنیسون فرهنگ سازمانی را نیروی قدرتمند می داند که نحوه عمل کردن و چگونگی عملیات ها را تعیین می کند. او عقیده دارد فرهنگ سازمانی، به ارزش های اساسی، باورها و اصولی ارجاع می شود که همچون شالوده ای محکم به نظام مدیریتی خدمت می کنند. علاوه بر آن، هم ارزش ها و باورها و هم نظام مدیریتی، باعث تقویت آن اصول اولیه می گردند. وی معتقد است که پیام و برداشت فرهنگ سازمانی بطور نزدیکی با استراتژی های سازمانی مرتبط هستند و تاثیر بسیار زیادی بر افرادی که در سازمان کار می کنند، دارند. دنیسون بیان می دارد؛ فرهنگ به آسانی قابل رویت و تماس نیست، اما افراد سازمان به گونه ای با اهمیت آن را به خوبی می شناسند و قانون فرهنگ از هر قانون دیگری قوی تر است. در بسیاری از سازمان ها ایز مهم ترین پیام و برداشت از فرهنگ است     

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید