بخشی از مقاله
چکیده
مقوله پایداری در سده اخیر در جواب برخی مشکالت زیستمحیطی شامل آلودگیهای خاک و آبوهوا و... به جهت روند صنعتی شدن مطرح گردیده است. ازاینرو استفاده منابع بدون اتالف آن برای استفاده آیندگان بیان شد. ازجمله منابعی که امروزه بدان اشاره میگردد منابع انسانی و بالطبع آن منابع اجتماعی و فرهنگی است. لذا برای توسعهای پایدار و همهجانبه لزوم توجه به بحثهای اجتماعی در کنار بحثهای کالبدی اهمیت مییابد تا آنجا که اگر به این مباحث توجه نشود فضاهای شهری، فضاهایی خالی از سرزندگی و حس تعلق و فاقد روابط مستحکم اجتماعی میشود .
ازاینرو عدم توجه به این عوامل باعث بروز مسائل اجتماعی شده که ممکن است صدماتی به پیکره محالت شهری وارد نماید. امروزه توجه نکردن به ایجاد محالت و فضاهایی برای مردم موجب کم شدن ارزشهای اجتماعی و فرهنگی شده و محالت فاقد کیفیات زندگی شده است وصرفاً برخی نیازهای فیزیولوژیک را پاسخگوست و ادامه این روند باعث خالی از سکنه شدن محالت و آسیبهای اجتماعی میشود. هدف این پژوهش بررسی مفهوم و عوامل محالت پایدار در مراکز محالت تاریخی و شناسایی و تعیین عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر ایجاد و ارتقا محالت پایدار شهر است.
به این منظور، از منابع موجود در منابع کتابخانهای به تعیین این عوامل پرداختهشده است. در این مقاله از روش پژوهش توصیفی استفادهشده است که بر اساس آن ابتدا پس از یافتن عوامل تأثیرگذار بر ایجاد و ارتقا محالت پایدار به شناسایی و تعیین عوامل فرهنگی و اجتماعی پرداخته و این عوامل را مورد بررسی قرار داده و نشان میدهد در ایجاد محالت پایدار، عواملی همچون توجه به عدالت اجتماعی، عدالت در پراکنش خدمات، ایجاد بسترها و کیفیات اجتماعی و... تأثیرگذار میباشد؛ که باید آنها در طراحیهای جدید مورد توجه قرار دهیم.
مقدمه
در حال حاضر بحرانهای اجتماعی و فقدان تعامالت اجتماعی در فضا و زمان یکی از دالیل اصلی عدم توانایی فضاهای زیستی در فراهم آوردن فضاهای کارامل و در پی آن بحرانهای اجتماعی جوامع معرفی گردد. چراکه عدم توجه به عوامل اجتماعی فضایی بدون در نظر گرفتن انسان است؛ و همین امر باعث ایجاد فضاهایی فاقد سرزندگی و تعلق و ...میشود. در محالت تاریخی وجود ارتباطات غنی و قوی انسانی، وجود کاراکتر ویژه و بارز سنتی بودن، توجه به رفتار و فرهنگ مردم، رعایت حقوق و مشارکت مردم و عدالت اجتماعی و توجه داشتن به هویت فرهنگی و روابط و فرهنگ حاکم بهخوبی بحثهای اجتماعی را پوشش میدهد و کیفیات بی را ایجاد میکند که باگذشت زمان نیز از بین نرفته و بهخوبی قابل تشخیص است.
این در حالی است که این کیفیتها در محالت جدید شهری به فراموشی سپرده شده است. در بحبوحه زندگی ماشینی
و روند رو به افزایش شهرنشینی تنها امر مهمی که دنبال میشود، توجه صرف به ابعاد کالبدی شهرها و کمی نمودن تمامی وجوه زندگی انسانها برای زندگی در شهرهاست. آنچنانکه گمان برده میشود که کیفیتهای محل زندگی انسانها نقش و جایگاهی در بهبود حیات اجتماعی جوامع ندارد. بااینحال در نظر نگرفتن و کم توجهی به برطرف نمودن نیازهای اجتماعی، ادراکی و روانشناختی انسانها مشکالت فراوانی هم برای افراد جامعه و هم برای جامعه به دنبال داشته است. از بین رفتن تعامالت اجتماعی و بیتوجهی به مسائل فرهنگی باعث کاهش رضایتمندی ساکنین و رخوت جوامع و در نتیجه بروز انواع آسیبهای اجتماعی در شهرها از نتایج بیتوجهی به مقوالت کیفی زندگی است.
امروزه در محالت معاصر عدم توجه به مؤلفههای اجتماعی و فرهنگی منجر به کاهش هماهنگی بین محیط و ساکنین، بهره برداری پایین از محیط، عدم رضایت کاربران و در نتیجه عدم بروز کیفیات ناشی از تعامالت اجتماعی به آن گردیده است. به همین دلیل در این پژوهش سعی میشود که به این سؤال پاسخ داده شود که چه عوامل اجتماعی و فرهنگی در ایجاد و ارتقا محالت پایدار شهری تأثیرگذار هستند؟ برای پاسخ به این سؤال پس از مرور ادبیات موضوع و مبانی نظری به بیان مؤلفههای مؤثر بر پایداری پرداخته ازاینبین مؤلفههای اجتماعی مؤثر بر پایداری محالت بر اساس نظر اندیشمندان مختلف مورد ارزیابی و جمعبندی قرار میگیرد و معیارهای اصلی و همه شمول اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر این مهم ارائه میگردد.
اهداف پژوهش
هدف اصلی این پژوهش شناخت عوامل مؤثر بر ایجاد محالت پایدار شهری و به دنبال آن تعیین عوامل اجتماعی و فرهنگی بر آن از بین نظریات مختلف و به دنبال آن ارائه سیاستهای ارتقا محالت است. همچنین تبیین مفهوم کیفیات اجتماعی و فرهنگی در محالت پایدار شهری و دستیابی به مؤلفههای تأثیرگذار ازجمله اهداف عملیاتی پژوهش روبهرو هستند.
پیشینه پژوهش
زیاری - 1380 - در مقاله "توسعه پایدار و مسئولیت برنامه ریزان شهری در قرن بیست و یکم" به اهمیت تغییرات زیرساختی در ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و کالبدی اشاره و تأکید میکند
مثنوی - 1381 - در مقاله "توسعه پایدار و پارادایمهای جدید توسعه شهری؛ شهر فشرده و شهر گسترده " فرم شهری پایدار را شهر فشرده میداند
مرصوصی - 1383 - در مقاله "توسعهیافتگی و عدالت اجتماعی شهر تهران"، به این نتیجه میرسد که نابرابری فضایی استانداردهای زندگی بین مناطق تهران وجود داشته و روند آن در حال افزایش است
حسن حکمت نیا - - 1383 در رساله دکتری برنامهریزی فضایی توسعه پایدار شهر یزد به بررسی توسعه فضایی شهر یزد از منظر شاخصهای توسعه پایدار پرداختهشده است. وی در این رساله از ۵۴ شاخص مختلف اقتصادی، اجتماعی، آموزشی، جمعیتی و کالبدی استفاده کرد.
صالحی - ۵ - 138 در پژوهشی با عنوان نقش ضوابط و مقررات شهرسازی در تحقق شهر خوب و توسعه پایدار شهری معتقد است مجموعه تصمیمات مردم ساکن هر شهر، شکل آن شهر را میسازد ولی شهر باید کنترل شود، چون زندگی شهر با هرج و مرج و بدون ساز و کارهای انتظام بخش و قابلاجرا رو به انحطاط خواهد رفت. بر همین اساس همه جوامع برای کنترل تصمیمات مردم و عملکرد صحیح و آسان به قوانین و مقررات نیاز دارند.