بخشی از مقاله

دلبستگی مکان ، عاملی تاثیر گذار در ارتقاء پایداری اجتماعی-فرهنگی نمونه موردی : محلات جلفا و جویباره در


چکیده

هدف از مطالعه حاضر ، بیان رابطه معنی دار میان »پایداری اجتماعی-فرهنگی « و » دلبستگی مکان « می باشد. این پژوهش سعی در جستجوی روشی است که به توسعه مدنی از ابتدایی ترین مرحله بپردازد. لذا به توسعه مدل یکپارچه ای جهت هم پیوندی ارتباطات اجتماعی همسایگی ( اعتماد همسایگی ، روابط متقابل ، روابط اجتماعی با همسایگان) و مشارکت های نوجوانان ( مسئولیت محلی ، صلاحیتها و رفتار مدنی) ؛ با در نظر گرفتن تاثیرات آن نسبت به انسجام شبکه محلی و تاثیر گذاری آن در مقیاس وسیع جهانی پرداخته شده است . سوال تحقیق این است که آیا با ارتقاء ویژگی های محیطی می توان دلبستگی مکان را ارتقاء داد؟ آیا تشویق نوجوانان در امر مشارکت محلی می تواند موثر در افزایش پایداری اجتماعی-فرهنگی واقع شود؟ فرضیه تحقیق این است که مشارکتهای مدنی ، جنبه مهمی در فرآیند شکل گیری هویت داشته و وجود روابط اجتماعی ، میتواند به مشارکت های مدنی بهتری در بزرگسالی منتهی گردد. پژوهش مورد نظر از نوع کیفی میباشد .نمونه های موردی، دو محله جلفا و جویباره در اصفهان در نظر گرفته شده اند . از میان تعداد 120 نفر از شرکت کنندگان حدود %50 مرد و %50زن، به صورت تصادفی ؛ پرسشنامه و مصاحبه بعمل آمد و میزان »دلبستگی مکان« و »پایداری اجتماعی -فرهنگی« مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد، آنچه که وابستگی و دلبستگی ایجاد میکند ، ویژگیهای مناسب محیط زندگی است که برآورنده نیازهای عاطفی و روانی مردمی می باشد. افرادی که احساس تعلق به جایی میکنند ، سعی در حفظ اجزا و ویژگی های آن محل خواهند داشت لذا محیط ساخته شده بعنوان سرمایه کالبدی، تاثیر زیادی بر رفتار از طریق ویژگی های ناشی از مقیاس ، مورفولوژی ، کاربری های مختلف ، فاصله پیاده روی تا محله و ... دارد و میتواند زمینه ساز ایجاد سرمایه اجتماعی ( مشارکت های مردمی ، کمک به ارتقاء محیط زندگی ) و نهایتا پایداری اجتماعی- فرهنگی شود.

مقدمه
در شهرهای معاصر ، تضعیف هویتی بدلیل یکنواختی برنامه ریزی و توسعه و بی توجهی به جنبه های اجتماعی ایجاد شده است(.(Mohamad, 1998 هویت مکان، به معانی و برداشت های مردمی در رابطه با محیط خود مرتبط میباشد. از دست دادن هویت ، تضعیف معنی ، تضعیف دلبستگی را بهمراه دارد . عدم هم پیوندی به (مناظر فیزیکی، عوامل فرهنگی ، عاطفی) ؛ زمینه ساز بی هویتی و لامکان شده است(.(Arefi,1999حفظ معانی و هویت از عناصر شهری مهمی می باشد ، چرا که آنها برای ایجاد پایداری، حس اجتماعی و حس مکان کمک می کنند ( .(Hull,1994 تغییر در محیط فیزیکی و تغییر در درک کاربران ، میتواند بافت شهری را تغییر بدهد .(JBPD, 2006)

پژوهش حاضر به بررسی ارتباط بین » پایداری اجتماعی-فرهنگی« و » دلبستگی مکانی« متمرکز شده است . نتایج این پژوهش نشان می دهد زمانی که مردم برای زندگی در یک محل احساس مسئولیت می کنند و همکاری مناسبی در حل مسائل مشترک خود دارند، تعهد بیشتری به مشارکت مدنی خواهند داشت و دلبستگی آنها به مکان افزایش می یابد( Flanagan, Cumsille, .(et al ., 2007; Kahne & Sporte, 2008 منظور از هم پیوندی محلی( انسجام اجتماعی5 ، سرمایه اجتماعی6، کنترل رسمی اجتماعی7،همپیوندی جامعه(8 می باشد.
به اعتقاد((Arefi and Triantafillou, 2005 ، ما انسانها همه روزه فضای هندسی را به واسطه ارزش ها و معانی اجتماعی و فرهنگی آن ، به فضای معنی دار زندگی تبدیل می کنیم. (Lefebvre,1974) بیان می دارد »فضا ساخته نمی شود ؛بلکه به لحاظ اجتماعی تولید می شود). (Augé,1997) ، درمورد مکان های هویتمند اظهار می دارد » معنا سه ویژگی هویت ، هم پیوندی و سابقه تاریخی از محلی که ساکنانش در آنجا بدنیا آمده و خاطراتی با مولفه های زیست محیطی محل زندگی خود دارند، تعریف میشود«

. با توجه به تعاریف مربوطه ، مفهوم » دلبستگی مکان« ، به ارزشهای اجتماعی ، و معنا نزدیک تر می باشد .مفاهیم متعددی از دلبستگی مکان وجود دارد ، و مرتبط با مفاهیمی چون ( حس اجتماعی 9 ، وابستگی اجتماعی10، حس مکان(11 می باشد(-Norberg Schultz, 1980; Hidalgo and Hernandez, 2001; .( Lewicka, 2008 توسعه مشارکت مدنی ، اصل مهمی در روانشناسی اجتماعی و محیط زیست می باشد ( Flanagan, 2008; Lewicka, 2005; Youniss, 2009; Zaff, Hart, Flanagan, .(Youniss, & Levine, 2010 مشارکتهای نوجوانان ، جنبه مهمی در فرآیند شکل گیری هویت می باشد( Erikson, 1985; .(Smetana & Metzger, 2005 تحقیقات نشان داده است که وجود روابط اجتماعی در نوجوانی ، میتواند به مشارکت های مدنی بهتری در بزرگسالی منتهی گردد( Hart, Donnelly, Youniss, & Atkins, 2007; Yates & Youniss, 1998; Zaff, Malanchuk, & (Eccles, 2008علاوه بر این ، مشارکت نوجوانان در فعالیت های محلی ، میتواند موثر در ارائه خدمات به جامعه محلی ، در نتیجه عملکرد موثر جامعه باشد((Flanagan & Sherrod,1998 لذا یکی از اصول مهم برای دستیابی به توسعه مدنی،ترغیب نوجوانان در امر مشارکت می باشد .(Lenzi, Vieno,Pastore,2013:45)

مطالعات اخیر بر اساس تئوری سیستم های زیست محیطی (Bronfenbrenner, 1979)نقش جامعه محلی برای ترغیب نوجوانان نسبت به مشارکت مدنی را نشان می دهد( e.g., Duke, .(Skay, Pettingell, & Borowsky, 2009 بعنوان مثال ، دلبستگی مکان و روابط محلی ، اغلب توسط روانشناسان زیست محیطی بمنظور پیوند آن به مشارکت مدنی و نگرش های محیط زیست مورد مطالعه قرار گرفتند( e.g., Lewicka, 2005; .(Scannell & Gifford, 2010 مشارکت مدنی ؛ احساس مسئولیت نسبت به منافع مشترک می باشد که شامل اقداماتی با هدف »حل مسائل جامعه ؛ بهبود رفاه اعضای آن و صلاحیت های لازم برای شرکت در زندگی مدنی« می باشد(.(Flanagan, Cumsille, Gill, & Gallay, 2007

جامعه محلی ، بیانگر پس زمینه ای می باشد که افراد در آن پتانسیل افزایش مهارت و توانایی تبدیل به شهروند فعال را میتوانند داشته باشند. بعبارت دیگر فرآیند های اجتماعی که در محله رخ میدهد ، زیرمجموعه بسیار کوچکی از زندگی عمومی می باشد، که در آن نوجوانان فرصتهایی برای تمرین حقوق و مسئولیت هایشان بعنوان اعضای جامعه را خواهند داشت ( Flanagan, Cumsille, .(Gill , & Gallay, 2007
نقش نوجوانان در تاثیر گذاری خود بر فعالیت های مدنی ، نشان میدهد که سطوح بالاتری از هم پیوندی ، به یک تعامل مدنی مستحکمتری در نوجوانان ایجاد می گردد ، که ارتقاء توسعه مدنی در مقیاس های وسیع تری را فراهم میکند( Albanesi, Cicognani, & Zani, 2007; Da Silva et al., 2004; Duke et al., 2009; Flanagan, Cumsille, et al., 2007; Kahne & (Sporte, 2008

دلبستگی مکان و هویت مکانی :
محیط زندگی با ویژگی های فیزیکی ، فعالیت و معنا ایجاد میشود( (Montgomery, 1998 که با اشخاص، روحیات روانی و فعالیت های اجتماعی آنها در ارتباط است و باعث تولید ادراک و شکل گیری معنا می گردد ( Stokol and Shumaker , 1981; .(Steadman, 2002 از آنجا که ادراک عاطفی از فرآیند های روانی ( معانی و دلبستگی ها ) ریشه در محیط زندگی دارد ، هویت مکانی نه تنها دربرگیرنده اجزای فیزیکی، بلکه با شکل گیری معانی میان »مردم و مکان« نیز تعیین می شود( .(Ujang,2008:62

دلبستگی مکان ،بعنوان توسعه مرز عاطفی و پیوند بین مردم با افراد و مکان های خاص ( Hidalgo and Hernandez, (2001تعریف شده است که از طریق فعل و انفعالات احساسی ، دانش و اعتقادات ، اعمال و رفتار تاثیر می پذیرد ( Prohansky .(et.al ., 1983 دلبستگی مکان در پیوند کارکردی بین افراد و مکان ها بعنوان وابستگی مکانی (Stokols; Shumaker 1981) منعکس شده است .زمانی که یک محل توسط کاربران به خوبی شناخته شده و قادر به ارائه شرایط مناسب برای تحقق نیازهای عملکردی و روانی کاربران خود باشد ،میتواند زمینه ساز ایجاد دلبستگی افراد را فراهم کند( Williams, Patterson, Watson, 1992 and (Roggenbuck به نقل از .( Ujang,2008:63 )
دلبستگی مکان ،دارای سه مولفه » عاطفی ، شناختی ورفتاری « می باشد((Lewicka, 2008 که توسط هویت های فردی
و اجتماعی تحت تاثیر قرار می گیرد .(Ozbek eren,2013:3) معنا و دلبستگی بر توانایی تصور تاثیر می گذارد و تحت تاثیر فرهنگ تجارب گذشته می باشد(.(Rapoport, 1977هویت مکانی به منزله تداوم حمایت از زندگی و ارزش های اجتماعی و فرهنگی است. ابعاد دلبستگی مکان ، بعنوان عاملی برای شناسایی هویت یک محل می باشد(.(Relph, 1976 تحقیقات طراحی شهری عمدتا نسبت به عناصر فیزیکی-کالبدی متمرکز شده است ، در حالی که مطالعات کمتری در فهم دلبستگی مکان و معنا و هویت بعنوان شاخصی برای ایجاد تمایز در محل انجام گرفته شده است( .(Ujang,2008:63

نمودار : (1) دلبستگی مکانی و عوامل تاثیر گذار بر آن


پایداری اجتماعی-فرهنگی

بدون شک ، محیط فیزیکی نقش بسیار مهمی در ارتقاء تعاملات اجتماعی دارد » .(Wilkerson,2011) پیوند همسایگی« و»دلبستگی مکان«، با روابط متقابل و اعتماد میان همسایه ها ، گردهمایی های همسایگی ، با کمک ویژگی های فیزیکی محیط زیست از قبیل فضای نیمه خصوصی برای تعاملات غیر رسمی توسط عناصری مثل ایوان ، مسیر پیاده راه و نقاشی های دیواری ،می تواند ارتقاء پیدا کند(.(Ozbek eren,2013:4
(Mehta ,2010)، بر اهمیت محیط فیزیکی با ابعاد مختلف آن ، از قبیل فضاهای نشستن ، شخصی ، نفوذپذیری و .. تاکید میکند.( (Alfonzo ,2005 اظهار میدارد ، که ویژگی های فیزیکی محله ، از قبیل قابلیت پیاده مدار بودن ، میتواند انگیزه ای برای تشویق ساکنان برای صرف زمانی برای راه رفتن در محله را فراهم کند و در نتیجه منجر به تسهیل تعاملات گاه به گاه و افزایش روابط اجتماعی غیر رسمی و خودمانی میان همسایگان شود(.(Ozbek eren,2013:4

ویژگی های نمادین یک محل وسیله ای برای ارتقاء پیوند عاطفی و احساسی است که به ایجاد معنا و انگیزه ای برای دلبستگی موثر بوده و زمینه ساز شکل گیری حس تعلق برای کاربران خود می باشد((Proshansky et al., 1995; Shamai 1991به نقل از .( Ujang,2008:63 ) از مدل های اولیه ای که در زمینه (مشارکت های مردمی ،همپیوندی اجتماعی ) تحقیقاتی انجام داده است میتوان به -1 » نظریه بهمریختگی های اجتماعی(« Shaw & McKay, 1942 و ( -2شناسایی برخی از فرآیند های ایجاد ارتباط بین ویژگی های محله و نوجوانان ( Leventhal & Brooks-Gunn, 2000; « ( Leventhal, Dupere, & Brooks- Gunn, 2009اشاره نمود(.(Lenzi, Vieno,Pastore,2013:46

مطابق با مدل پیشنهادی Leventhal & Brooks-) ( Gunn, 2000 به منظور بررسی مشارکت مدنی نوجوانان ، دو مسیر بالقوه جهت هم پیوستگی اجتماعی محله و توسعه مدنی جوانان را می توان شناسایی کرد :

-1 زندگی در یک محله بسیار منسجم ، که در آن مردم به یکدیگر کمک کرده و با هم برای اجتماع کار میکنند .نوجوانان به هنجارهای مدنی و رفتارهای محلی ، اجتماعی تر شده و یاد میگیرند که چگونه برای منافع مشترک کمک کنند.

-2 در محله ها( واحد های همسایگی)با سطوح وسیعی از همپیوندی اجتماعی ؛ نوجوانان شبکه های اجتماعی وسیع تری با بزرگسالان را می توانند فراهم کنند ( که به نوبه خود می توانند تاثیرات مثبت را در مقیاس های وسیع را فراهم کند).

· مدل ( Leventhal & Brooks-Gunn, 2000) ،هم پیوندی اجتماعی محلی را تحت تاثیر توسعه مدنی نوجوانان ارائه میکند به گونه ای که نوجوانان از طریق تعامل با سایرین ، میتوانند با کسب مهارت ها به ارتقاء نگرش مدنی بیافزاند(.(Lenzi, Vieno,Pastore,2013:46

· تشکیل هویت مدنی(: (Erikson, 1968 هم پیوندی اجتماعی ، موثر بر شکل گیری هویت می باشد که در طی آن، نوجوانان مجموعه ای از ارزشها و ایده های اجتماعی-فرهنگی در خصوص نقش خود در جامعه را آموزش می بینند.

· خدمت به جامعه: افراد به واسطه هم پیوندی های اجتماعی قوی ، تمایل به ایجاد دلبستگی های عاطفی قوی به محله خواهند داشت ، که پیش شرط مهمی برای توسعه در نگرش مدنی می باشد ( Flanagan, Cumsille, et al., .(2007

• دلبستگی مکان و مشارکت : دلبستگی به محله ، اشاره به پیوند عاطفی عمیقی دارد که افراد نسبت به مکان های خاص در طول زمان ، از طریق تعامل مثبت و مکرری که دارند ، خواهند داشت(.(Altman & Low, 1992در روانشناسی محیط زیست و جامعه ، احساس دلبستگی به جامعه محلی ، در ارتباط با مشارکت مدنی ، اشاره به این واقعیت داردکه مردم با افزایش انگیزه به حفظ و بهبود مکانهایی که برایشان هویت مند و معنی دار است ، مشارکت های خود را بیشتر نشان می دهند ( Brown, Perkins, & Brown, 2003 ; Da Silva et al., 2004; Guardia & Pol, 2002; Lewicka, 2005; Manzo & Perkins, 2006; Scannell & Gifford, 2010; Uzzell, Pol, & .(Badenas, 2002

تسهیل کنش های مدنی: ادغام این مدلهای نظری با چارچوب نظری وسیع تری ازسرمایه اجتماعی ، که ماهیت چند رشته ای دارد ، میتواند نشان دهد که چگونه فرآیند های اجتماعی در محله میتواند منابع فردی و فعالیت های مدنی افراد را ترویج داده و به ایجاد » چرخه ای از منابع( Putnam, 2000) « منتهی گردد ،که موثر در ارتقاء جامعه در مقیاس وسیع تری می باشد ( Lenzi, .(Vieno,Pastore,2013:47

در محله ای که در آن روابط منسجمی میان نوجوانان و بزرگسالان وجود داشته باشد ، اعتماد و روابط متقابل بیشتر خواهد بود و منجر به ارتقاء ارزش های مدنی جامعه و افزایش پیوند قوی عاطفی در محله می انجامد Whitlock, ;Morrow, 2000) .( 2007 فرصت دیدار نوجوانان با بزرگسالال ، به واسطه روابط محلی، بر اساس کمک و روابط متقابل میان همسایگان امکان پذیر است. به بیان دیگر تاثیر گذاری شبکه بزرگسالان ، تنها وابسته به اعتماد و روابط متقابل می باشد ( Lenzi, .(Vieno,Pastore,2013:51

نمونه موردی :

✓ با توجه به معیارهای پایداری فرهنگی محله در سطح بالایی از امنیت قرار دارد چرا که مردم همدیگر را میشناسند .

✓ زندگی خیابانی و تنوع عملکردی و مشارکت های محلی ، فرصت هایی برای برای همسایگان به مشارکت در مسائل و رویدادهای محلی به ارمغان آورده است.

✓ یکپارچه سازی غنی چند فرهنگی وجود دارد.مردم در طول روز یکدیگر را دیده و ملاقات می کنند و برنامه های اجتماعی خود را به اشتراک می گذارند(.(Ozbek eren, 2013:15

مراکز خرید محبوب با بالاترین تعدادی از عابران پیاده ، خریداران و گردشگران می باشد.

در یک زمینه اجتماعی - فرهنگی ذاتی قرار گرفته اند ، به گونه ای که موثر برای طرح های تجدید حیات شهری می باشند. با توجه به تحقیقی که توسط ( (Ujang,2008 انجام گرفته شد ، میزان دلبستگی مکانی در (JMI-TAR) و (JBB) قوی و در (JMI) نسبتا قوی می باشد( .(Ujang,2008:66

بعبارت دیگر در این نمونه های موردی ویژگی کالبدی بالای محیط خود عامل اصلی و تاثیر گذار در جذب مردم و ارتقاء دلبستگی مکان بوده است که به نوبه خود زمینه ساز پیوند های همسایگی در درجات بالاتری می باشد.14
با توجه به موضوع پژوهش حاضر ، دو محله از اصفهان» محله جویباره و محله جلفا« بدلیل نزدیک بودن به موضوع و دارا بودن ویژگی های دلبستگی و مشارکت های مردمی بعنوان نمونه های موردی ، انتخاب شدند.

در ارزیابی موفقیت دو طرح اجرا شده در اصفهان در جهت افزایش دلبستگی مکانی ، می توان گفت: نوسازی و بهسازی محدوده های تاریخی -گردشگری شهر اصفهان؛ » جویباره« و »جلفا« ، که با هدف احیای بافت قدیم شهر و جلوگیری از تخلیه و مهاجرت ساکنان آن به حاشیه شهر و همچنین رونق بخشیدن به صنعت توریسم انجام شده است، تاثیرات متفاوتی را در این دو نمونه به جای گذاشته است.
نمونه موردی اول: (محله جویباره) یکی از اصلی ترین دلایل ترک بافت ها و گسست رابطه احساسی مردم مکان در وهله اول عدم پاسخگویی بافت به توقعات و نیازهای ساکنان است. در محله جویباره، برآورده نشدن نیازهای اولیه ساکنان در بافت ، مانع از شکل گیری پیوندهای احساسی در مراتب متعالی تر یعنی دلبستگی به معانی و ارزش های مکانی شده است.

در طرح احیای جویباره :تعریض معابر ، بازسازی اماکن مخروبه، کف سازی و بدنه سازی محله، تا حدودی محله را از نظر امنیتی و اجتماعی بهبود بخشیده است. سازمان مسکن سازان با توجه بیشتر به امر زیبا سازی به دلیل داشتن قدمت تاریخی و محدودیت های موجود از سوی سازمان هایی همچون میراث فرهنگی و گردشگری به سبک سنتی(سنگ فرش، گل وسنگ ) بازسازی نموده است، که از دیدگاه ساکنین تأثیر چندانی در ارتقای سطح اجتماعی و فرهنگی ساکنان نداشته است(مومنی و دیگران، :1389 .(46 از دید ساکنان محله ، اجرای طرح تنها تا حدودی باعث افزایش قیمت مسکن شده، لکن این میزان چندان زیاد نبوده و تاثیرچندانی بر افزایش شغل و درآمد مردم نداشته است(همان: .(46

محله جویباره با وجود برخورداری از آثار تاریخی غنی به دلیل تمرکز طرح احیا بر مسائل و مشکلات کالبدی و اقدامات مرمت کالبدی عرصه های عمومی و ابنیه تاریخی، عدم سرمایه گذاری گسترده نهاد ها و سازمان های مرتبط با طرح احیا بافت و بی توجهی به امر مشارکت در فرایند بازآفرینی، نتوانسته است که به موفقیت محله جلفا در ایجاد سرزندگی، جذب گردشگر و رونق اقتصادی دست یابد. به نظر می رسد که با توجه به توان بالای بافت جویباره و غنای تاریخی آن، این محله می تواند محل جذب گردشگران داخلی و خارجی بسیاری باشد و منبع درآمد مناسبی را برای ساکنان محله که در سطح اقتصادی پایینی به سرمی برند، ایجاد نماید. امری که درنهایت ارتقای وضعیت اقتصادی ساکنانش و به تبع آن افزایش تمایل آنها به مشارکت در روند باززنده سازی را به دنبال خواهد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید