بخشی از مقاله
چکیده
فلزات استراتژیک به آن دسته از فلزات اطلاق میشود که بهدلیل کاربرد ویژه در صنایع نوین از اهمیت بسیار زیادي برخوردارند. از همین رو مسئله بومی کردن فناوري هاي استخراج، فرآوري و استفاده از آنها براي کشور بسیار حایز اهمیت میباشد. در این راستا مسئله مکانیابی جهت استقرار واحدهاي صنعتی استخراج این فلزات جزو نخستین مراحل تحقیقاتی به شمار میرود. در این تحقیق، که با هدف تقویت مبانی تئوریک مکانیابی صنعتی به طور عام و مکانیابی واحدهاي صنعتی استخراج فلزات استراتژیک به-
طور خاص صورت گرفته است، ضمن مروري بر مفهوم فلزات استراتژیک، با توجه به اهمیت موضوع، معیارها و محدودیت هاي مکان یابی واحدهاي صنعتی استخراج فلزات استراتژیک از جنبههاي گوناگون مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت مدل منطقی و علمی مبتنی بر روش هاي ارزیابی چند معیاره براي مکان یابی این قبیل صنایع ارایه گردیده است؛ تا بدین طریق ضمن حصول منافع استراتژیک و اقتصادي، مشکلات محیطزیستی و آلودگی زایی این صنایع و تاثیرات مخرب آن به حداقل ممکن برسد. بدین منظور در ابتدا مهمترین عوامل تاثیرگذار در انتخاب مکان بهینه از دیدگاههاي کلان - ملی - و منطقهاي و محلی و نیز عوامل بهینهسازي محل انتخاب شده نیز تعیین و در نهایت نسبت به تعیین وزن عوامل تاثیرگذار اقدام شد.
نتایج حاکی از آن است که در مکانیابی این صنایع، دسترسی به منابع مواد اولیه، از اولویت اساسی برخوردار بوده و سایر معیارهاي منطقهاي و محلی در ردههاي بعدي اهمیت قرار میگیرند. در نهایت، و با استفاده از نتایج بدست آمده، مدل بومی مکان یابی واحدهاي صنعتی استخراج فلزات استراتژیک، که مبانی تئوریک آن قابل استفاده در مکانیابی کلیهي واحدهاي صنعتی است، تدوین گردید.
1 مقدمه
فلزات استراتژیک شامل آن دسته از فلزات است که در صنایع نوین و پیشرفته کشورها به کار می روند؛ لیکن مواد اولیه، فناوري یا تجهیزات لازم براي تولید این فلزات در کشورهاي مذکور محدود بوده و یا به کشورهاي خارجی وابسته است. با توجه به نیاز صنایع نوین و پیشرفته به فلزات استراتژیک و محدودیت مواد اولیه براي تولید آنها و تامین کانه - سنگ - فلزات استراتژیک، دسترسی به فناوري و تجهیزات لازم براي تولید آنها براي کشورها در درازمدت از اهمیت ویژهاي برخوردار است و کمبود آنها میتواند شرایط بحرانی یا آسیب پذیري ایجاد کند.
[1] برخی از فلزات شناخته شده به عنوان استراتژیک در کشورهاي مختلف عبارتند از: آنتیموان، آلومینیوم، برلیم، کادمیم، کلسیم، کروم، کبالت، نیوبیم - کلومبیم - ، ژرمانیم، ایندیم، لیتیم، منگنز، مولیبدن، نیکل، پلاتین، پالادیم، اسمیم، رودیم، روتنیم، ایریدیم، رنیم، سلنیم، تانتالیم، تلوریم، تیتانیم، تنگستن، وانادیم، زیرکنیم، اورانیم، گالیم، نقره و طلا.[2] در کشورهاي صنعتی پیشرفته جهان عده کثیري از این فلزات تولید شده و در صنایع دستی و پیشرفته اعم از نظامی و دفاعی، پزشکی و داروسازي، شیشه و سرامیک، هستهاي، الکتریکی و الکترونیکی ، هوا فضا، خودروسازي، نفت و گاز، ساختمان سازي، جواهرسازي و تزئینات و .... به کار میروند.
[3] از آنجا که تولید و مصرف فلزات استراتژیک و کاربرد آنها براي تولید مصالح پیشرفته بیشتر در چند کشور صنعتی متمرکز است، و با توجه به محدودیت عرضه کانه فلزات سرچشمه استراتژیک در ایران و جهان، درجه بحرانی بودن، آسیبپذیري و بالاخره استراتژیک بودن آنها به مرور زمان براي ایران و اغلب کشورها بیشتر خواهد شد.[1] با احتساب این واقعیت، ضرورت آینده نگري و برنامه ریزي کلان براي شناخت و کاوش ذخایر فلزات استراتژیک و دستیابی به فناوري استخراج و فرآوري آنها الزامی می باشد. مسئله مکانیابی و یافتن محل مناسب، یکی از مهمترین مراحل مطالعاتی پایه گذاري این صنایع در کشور محسوب میشود.
بنابراین پیداکردن حد بهینهاي که در آن علاوه بر ایجاد اشتغال، افزایش تولید، رسیدن به خود کفایی، افزایش درآمد ناخالص و موارد مشابه، محیط زیست انسان ساکن در آن نیز آسیب نبیند و یا آسیب و تخریب در حد متعارف و معمول کاهش یابد، بسیار حائز اهمیت بوده و لازم است روشهایی مبتنی بر بیشینه سودهی استراتژیک و اقتصادي و کمینه پیامدهاي زیانبار بر محیط زیست در این خصوص تدوین گردد.
در روش هاي سنتی مکان یابی دو دیدگاه عمده قابل بررسی است؛ دیدگاه اقتصاد دانان و دیدگاه جغرافی دانان. اقتصاد دانان بهطور عمده معیارهاي اقتصادي را در گزینش مکان بهینه مد نظر قرار می دادند. از نظریه پردازان نامی این دیدگاه میتوان به فون تونن - 1826 - ، وبر - 1909 - ، پلاندر - 1935 - و سایرین اشاره نمود. جغرافی دانان نیز عموما دیدگاه هاي خود را با تکیه بر اهمیت مسایل جغرافیایی در گزینش مکان بهینه در قرن گذشته میلادي مطرح نمودند. از نظریه پردازان معروف این دیدگاه نیز میتوان به والتر کریستالر - - 1923، جرج رینر - 1955 - و ریچارد هارشتون - - 1927 اشاره نمود.
[4] با مروري بر این دیدگاه ها به راحتی قابل درك است که همواره در گزینش مکان بهینه براي استقرار صنایع، اساس کار در نظر گرفتن برخی از معیارها بوده و سایر معیارها یا اصولاً مورد توجه قرار نگرفته و یا به آن اهمیت کافی داده نشده است .[4] این در حالی است که با ارایه مفهوم توسعه پایدار عیان گردیده است که جهت تداوم منافع اقتصادي و اجتماعی باید جنبه هاي گوناگون اقتصادي، اجتماعی، اکولوژیکی، راهبردي، فناوري و ... همگام با یکدیگر مورد توجه و لحاظ قرار گیرند.
از دیگر معایب روشهاي موجود مکانیابی، عدم تخصیص وزن مناسب به معیارهاي انتخاب شده است که باعث عدم صحت و دقت کافی در تعیین بهترین مکان میشود. همچنین از دیگر نقاط ضعف این روشها، بکارگیري منطق بولین در تعیین عرصههاي مناسب است که قاعدتاً به دلیل ماهیت صفر و یک خود در حل اینقبیل مسائل پیچیده کارایی لازم را نخواهد داشت. در این تحقیق سعی شده است ضمن در نظر گرفتن معایب روشهاي موجود، از جمله موارد ذکر شده، با استفاده از روشهاي منطقی و علمی مبنایی جهت مکانیابی صنایع استخراج فلزات استراتژیک ارایه گردد.
2 مواد و روشها
امروزه با توجه به پیچیدگی هاي مسایل موجود در اسقرار بهینه واحدهاي صنعتی، روش هاي سنتی حل مسئله دیگر جواب گوي مسایل رو به رشد توسعه صنعتی نمیباشد. از این رو باید توسعه روشهاي جدید مکانیابی بر اساس بهرهگیري از سامانه هاي اطلاعات مکانی و نرم افزارهاي رایانه اي که توانایی نگهداري، روي هم گذاري و تحلیل داده هاي بسیار زیاد چنین پیچیدگیهایی را دارند، در اولویت قرار گیرد.[5] در این مقاله با هدف ارایه مدل بهینه مکانیابی واحدهاي صنعتی استخراج فلزات استراتژیک، کلیه معیارهاي موثر مورد بررسی قرار گرفت و در راستاي اتخاذ تصمیم مطلوب، نسبت به کمی نمودن آنها اقدام گردید. در این خصوص از روش تصمیمگیري به نام تحلیل چند معیاره - MCDA - استفاده شده است.
آنالیز تصمیمگیري چند معیاره، مجموعه اي از روش هاي تحلیلی است که به تصمیم گیرندگان در حل مسائل پیچیده و داراي ساختار ضعیف یا ناقص کمک میکند و از دانش تصمیم گیرندگان و معیارهاي موثر در حل این مسائل استفاده میکند.[5] در تعریف فوق منظور از گزینه ها، متغیرهایی هستند که در فرآیند تصمیمگیري مورد ارزیابی قرار گرفته و میزان مناسبت هر یک تعیین میشود. این ارزیابی با توجه به معیارهایی که اساس تصمیم گیري هستند، صورت میگیرد. معیارهاي تصمیم گیري اغلب ماهیتهاي متفاوت یا متضاد دارند. در نهایت منظور از مسائل با ساختار ضعیف یا ناقص مسائلی هستند که چون تمام جوانب آنها قابل اندازهگیري نیست، به خوبی تعریف نشده اند.
مکانیابی نیز جزو مسائلی است که داراي ساختار ضعیف و ناقص است؛ زیرا برخی از فاکتورهاي آن به سختی قابل اندازهگیري یا پیش بینی هستند. .[6] با توجه به لزوم در اختیار داشتن اطلاعات قابل قیاس، بر اساس مطالعات کتابخانهاي و مرور تحقیقات انجام شده گذشته، و نیز بررسی قوانین و مقررات ملی قابل اعمال، نسبت به تعیین معیارهاي موثر در مکان یابی واحدهاي صنعتی استخراج فلزات استراتژیک اقدام و همگام با آن مقادیر و حدود قابل قبول معیارها اقدام گردید و در نهایت پس از استخراج معیارها و مقادیر هر یک از روش پرسشنامه از اساتید نامی کشور در خصوص کفایت و صحت معیارها و مقادیر تعیین شده استفاده گردید. همگام با تعیین معیارها، نسبت به تعیین محدودیت هاي استقرار صنایع بر اساس الزامات قانونی و فنی اقدام گردید.
پس از تعیین معیارها، و به منظور تجزیه و تحلیل آن ها جهت مدل سازي از روش تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی - - AHP استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی، که اولین بار توسط پروفسور ساعتی معرفی شد، یکی از جامع ترین و قوي ترین روش هاي تصمیم گیري است که در زمینه هاي مختلفی از جمله تجزیه و تحلیل اقتصادي، برنامه ریزي استراتژیک، پیش بینی و غیره کاربرد داشته است. این روش معیارهاي کیفی و کمی را براي اخذ تصمیمات پیچیده بکار میبرد.[7]
این روش که بر مبناي تحلیل مغز انسان براي مسایل پیچیده به کار می رود، شامل برپایی یک ساختار سلسله مراتبی و مقایسه زوجی معیارهاي تعیین شده براي تصمیم گیري در خصوص یک مسئله مبهم است.[8] بر این اساس در تحقیق حاضر پس از تعیین هدف - تعیین وزن معیارهاي مکانیابی واحدهاي صنعتی استخراج فلزات استراتژیک - ، نسبت به جایگذاري معیارها و زیر معیارها اقدام گردید.
سپس از روش مقایسه زوجی در دو سطح معیارها - شامل معیارهاي اقتصادي، بوم شناختی و اجتماعی - و زیر معیارها - شامل معیارهاي مربوط به هر یک از معیارهاي اصلی - و بر اساس مقادیر ارایه شده در جدول 2 - - 1 استفاده شده و وزن نهایی هر یک از معیارهاي اصلی نسبت به سایر معیارهاي اصلی و زیر معیارهاي هر کام از معیارهاي اصلی نسبت به یکدیگر و نسبت به کل زیر معیارهاتعیین گردید. در این رابطه از ترسیم ردیف سوم سلسه مراتبی - آلترناتیوها - خودداري گردید؛ چرا که تعیین نقاط اولیه در مسئله مکانیابی و قراردادن پایه تصمیم بر مبناي چند نقطه از پیش تعیین شده، منطقی نبوده و با بهره گیري از قابلیت هاي نرمافزارهاي فوق تخصصی سامانه اطلاعات جغرافیایی - GIS5 - ، در روش پیشنهادي، انجام مرحله سوم بر عهده این سامانه گذارده شده است.
جهت تعیین وزن معیارها نسبت به یکدیگر و بر اساس هدف تعیین شده از قابلیتهاي نرم افزار EXPERT CHOICE - 11 - استفاده شد. این نرم افزار هر جا که نیاز به اولویت بندي تعدادي از گزینهها نسبت به یکدیگر باشد، کاربرد دارد. امروزه بسیاري از شرکتهاي معتبر جهان مانند جنرال موتورز و فورد در مواردي از قبیل مدیریت ریسک، مدیریت پروژه و مدیریت منابع انسانی از این نرمافزار بهره جستهاند.[9] یکی از مواردي که در روشهاي تصمیم گیري گروهی از قبیل روش تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است، تحلیل ناسازگاري یا برآورد عدم ثبات تصمیم گیرندگان در ارایه نظرات تخصصی است.
[7] در این تحقیق به منظور محاسبه میزان ثبات نظر تصمیم گیرندگان از روش محاسبه سازگاري استفاده شده است.[10] جهت بررسی سازگاري یا ناسازگاري نظرات ارایه شده از سوي کارشناسان فن، پس از محاسبه این عدد براي هر یک از تصمیمات، اگر عدد بدست آمده مثبت و کمتر از 0/1 باشد، سازگاري آن تصمیم قابل قبول و در غیر اینصورت از تصمیم گیرنده خواسته میشود که در تصمیم خود تجدید نظر نماید. براي محاسبه درجه سازگاري - CR - از تکنیک بردار ویژه یا λmax استفاده می شود. روش دیگر استفاده از قابلیتهاي نرم افزار EXPERT CHOICE است که در این تحقیق از این قابلیت جهت محاسبه ناسازگاري بهره گرفته شده است.
3 نتایج و محاسبات
31 معیارهاي شناسایی شده
بر اساس مطالعات و یافتههاي محقق، مکان یابی صنایع استراتژیک، تابع دو دسته عامل عمده است:
الف معیارهاي انتخاب مکان
ب معیارهاي بهینه سازي مکان انتخاب شده