بخشی از مقاله

چکیده:

هدف از پژوهش حاضر، بررسی عوامل زمینه ساز اختلال خواندن و نوشتن در دانش آموزان پایه اول و دوم مقطع ابتدایی شهرستان الیگودرز بود. به منظور نیل به این هدف از مدل چهار بعدی لمر - 1997 - که مبتنی بر عوامل محیطی، آموزشی، ارثی و روانشناختی بود، استفاده شد. پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان زن و مرد مقاطع اول و دوم ابتدایی در شهرستان الیگودرز بودند 652 - نفر معلم مرد و 848 نفر معلم زن - .

برای نمونه گیری از این افراد از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد که با رعایت کردن سهم جامعه در نمونه و اینکه نمونه باید نماینده و معرف واقعی جامعه باشد وبا استفاده از جدول مورگان، تعداد 242 نفر معلم مرد و تعداد 265 نفر معلم زن مورد مطالعه قرار گرفتند. به منظور گردآوری داده های پژوهش نیز از پرسشنامه محقق ساخته ای استفاده شد که به سنجش متغیرهای پژوهش پرداخت. این پرسشنامه دارای روایی محتوایی و مقدار ضریب آلفای کرونباخ /85 بود که پایایی قابل قبولی بود. برای تحلیل داده های پژوهش نیز از تحلیل رگرسیون تک متغیره و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود که عوامل اثرگذار از دید معلمان، عوامل محیطی، آموزشی، روانشناختی و ارثی  می باشند.

مقدمه

نظام آموزشی منبع تولید اندیشه، دانش و ایدههای نو است. از این نظر، نظام آموزشی را میتوان مؤثرترین روش سرمایه-گذاری در منابع انسانی دانست که با آموزش، دانشافزایی و ارتقای نگرشها و مهارتها، زمینههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی لازم را برای توسعه فراهم میسازد. در حال حاضر، کیفیت و ترکیب مطلوب نیروی انسانی ماهر و فرهیخته، یکی از مهمترین نهادهای تعیین کننده رشد و توسعه هر جامعهای است. در جوامع و اقتصادهای مبتنی بر دانش و یادگیری، عامل اصلی تفوق و برتری، تخصص، تبحر و دانش نیروی انسانی فرهیخته و متخصص آن جامعه است که در قالب تشکیل سرمایه انسانی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.

این در حالی است که شواهد تجربی نشان می دهد که آموزش می تواند تضمین کننده توسعه پایدار در جوامع باشد. از یک سو، رشد فزاینده تقاضا برای دستیابی به منابع مختلف و محدود بودن منابع در دسترس نظامهای اجتماعی در هر کشور از سوی دیگر، چالشی اساسی برای جوامع به وجود آورده است که لازم است مورد توجه واقع شوند - فیوضات،1380؛ محسن پور، . - 1385 در این میان، یکی از موانع و چالش هایی که همواره می تواند بر سر راه تعلیم و تربیت وجود داشته باشد، نارسایی های یادگیری است که نیاز به آموزش ها و مراقبت های خاص خود را دارد.

با مروری بر  تحقیقات می توان اذعان کرد که اگرچه اختلال یادگیری یکی از اساسی ترین معضلات نظام آموزشی ایران است اما این اختلال غالباً در اختلال خواندن و نوشتن معنی پیدا می کند. همچنان که تحقیقات گوناگونی نیز در تبیین دلایل اختلال یادگیری، به اختلال خواندن و نوشتن توجه داشته اند. آمارها نشان می دهد که تقریباً نیمی از دانش آموزانی که هر ساله در نظام های آموزشی ثبت نام می کنند دچار اختلالات یادگیری هستند - رجبی و نریمانی، 1384؛ ایزینک و کین4، . - 1389 این دسته از کودکان با اینکه دارای هوش، ظاهر، قد و وزن طبیعی هستند اما در مهارت های خواندن و نوشتن، فهم ریاضی و انجام تکالیف مدرسه دچار مشکل هستند.

اختلال خواندن نوعی اختلال در اشتباه کردن لغات شبیه به هم، حدس زدن کلمات با در نظر گرفتن حروف ابتدا و انتهای کلمات، آیینه خوانی یا وارونه خوانی کلمات، مشکلات شدید در هجی کردن کلمات، بی میلی و انزجار از یادگیری خواندن و دشواری در تشخیص جزء از کل است - شریفی و داوری، . - 1387 با توجه به مباحث بیان شده و با توجه به شیوع گسترده ناتوانی های خواندن و نوشتن در دانش آموزان، تحلیل و بررسی عوامل زمینه ساز این ناتوانی ضروری می باشد. در بروز اختلالات یادگیری به طور اعم و اختلالات خواندن و نوشتن به طور اخص، عوامل مختلف آموزشی، محیطی، روانشناختی و حتی ژنتیکی دخیل هستند.

دانش آموزان مبتلا به این اختلالات بیشتر از بقیه توسط همسالان خود طرد می شوند؛ در کلاس پرخاشگرند و بدرفتاری بیشتری را به نمایش می گذارند و در نهایت عزت نفس و خودپنداره ضعیفی را دارند - کودو و دیگران، . - 2015 علاوه بر آن، کاردونا - 2013 - 5 بر این باور است که سخت ترین مهارت در زبان آموزی و یادگیری، مهارت نوشتن است که البته ارتباط تنگاتنگی با مهارت خواندن دارد و بنابراین تحلیل این دو جنبه می تواند دیدگاه جامعتری از مسئله ارائه دهد. با مروری بر تحقیقات انجام شده، بر چند نقد اساسی می توان توجه داشت. اول اینکه تحقیقات گذشته تنها بر یکی از دو مهارت خواندن یا نوشتن متمرکز شده اند و از بررسی همزمان آن ها غافل مانده اند.

این در حالی است که کاردونا - 2013 - بر دو مهارت بنیادی و تولیدی تکیه دارد که در مهارت بنیادی، پایه های تولید فراهم می شود و مهارت تولیدی نیز خلق ایده ها و نگرش ها می باشد. - کودو و دیگران، . - 2015 پژوهش حاضر درصدد است تا با تمرکز برپایه های اول و دوم مقطع ابتدایی شهرستان الیگودرز و با بهره گیری از یک رویکرد کمی به بررسی عوامل زمینه ساز اختلالات خواندن و نوشتن دانش آموزان این دوره ها از دید معلمان بپردازد. بدین منظور از چارچوب تحلیلی لمر - 1997 - 6 استفاده می شود. بر اساس این چارچوب، چهار عامل را می توان عوامل زمینه ساز اختلال خواندن و نوشتن دانست که در این مطالعه مورد استفاده قرار می گیرند. این چهار عامل عبارتند از:

1.    عوامل آموزشی

.2 عوامل محیطی

.3 عوامل روانشناختی

.4 عوامل ارثی

در تشخیص و تبیین اختلالات خواندن و نوشتن، پژوهشگران اغلب به نظریه های مربوط به اختلالات یادگیری مراجعه می کنند تا با درک آن نظریه ها، دست به تعمیم هایی در ارتباط با اختلالات خواندن و نوشتن بدهند. بر این اساس، دو رویکرد در تحلیل یادگیری و اختلالات مربوط به آن قابل شناخت است:

الف - رویکرد رفتاری  

ب - رویکرد شناختی

یکی از مهمترین و مشخص ترین ویژگی کودکان ناتوان در یادگیری همان ناتوانی در یک یا چند زمینه تحصیلی است که سه مورد دارای بیشترین فراوانی بوده ودر مدارس عمومیت دارد:

-1  اختلال های یادگیری در ریاضیات: این مشکل به صورت ضعف یا ناتوانی در محاسبات عددی، درک مفاهیم ریاضی، اختلال در درک مفاهیمی چون روابط فضایی، اشکال در جهت شناسی و... نمایان می شود.

-2  اختلال های یادگیری در خواندن یا نارساخوانی: از عام ترین ویژگی های کودکان ناتوان در یادگیری است که این افراد با مشکلات جدی در خواندن مواجه هستند.

-3  اختلال یادگیری در املاء نویسی یا زبان نوشتاری: این مشکل در مشق نوشتن، دیکته نوشتن قابل مشاهده است. این افراد دست خط ضعیف دارند، به نقطه گذاریها توجه نمی کنند، بخشی از کلمه را جا می اندازند، بعضی از حروف را نمی توانند بنویسندو... . لرنر - - 1997 بیان می کند ، افراد با ناتوانی یادگیری اغلب در بسیاری از معیارهای توانایی مربوط به نوشتن دچار اشکال هستند و به مشکلات شدید ارتباطی از طریق نوشتن مبتلا هستند . نوشته ی آنان دارای سازمان دهی کوتاه و ضعیف و ایده های بی مایه می باشد.

هریس و گراهام - - 2010 بیان می کنند : نویسنده های ماهر بدون توجه به میزان سنی و درجات تحصیلی شان، از منابع شناختی بالای برخوردارند و میزان دقت و توجه آن ها به موضوع نوشتن بالاست. آن ها براحتی قصد و منظور خود را به مخاطبین منتقل می کنند ضمن اینکه به اهداف نوشتن و زمینه ی ساختاری موضوع توجه می نمایند ، در حالی که افراد با ناتوانی یادگیری قادر به استفاده از منابع شناختی خود نیستند یا اغلب فاقد راهبردهای مورد نیاز برای نوشتن هستند این افراد قادر به انتقال ایده ها و افکارشان به دیگران نمی باشند. آن ها بی انگیزه هستند و از عزت- نفس پایینی برخوردارند. یکی دیگر از اختلالاتی که در زیر مجموعه اختلالات یادگیری طرح می شوند اختلال خواندن است.

اختلال خواندن اصطلاحی است که به دامنه وسیعی از نارسایی های خواندن در گستره زندگی اشاره دارد. بسیاری بر این باورند که قسمت اعظم اختلالات یادگیری به اختلال خواندن مربوط است. یافته ها نشان داده است که شیوع این اختلال در پسران بیش از دختران است. لذا، نگرانیهای زیادی در مورد کودکانی که مشکلات خواندن و نوشتن در سیستم مدرسه دارند، وجود دارد. - استفانز و دیگران، 2016؛ لیمبریک و دیگران، . - 2008 تحقیقات گوناگونی به بررسی مسئله مورد نظر پرداخته اند که البته بعضی از آن ها بیشتر بر جنبه ناتوانی های یادگیری و بعضی دیگر نیز اختصاصاً به بررسی مقوله خواندن و نوشتن پرداخته اند. در این قسمت مروری برخلاصه پژوهش های مربوطه انجام می گیرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید