بخشی از مقاله

بیان مساله:

یکی از سبکهای رانندگی که در حوادث ترافیکی نقش مهمی دارد، رانندگی با سرعت غیرمجاز است. سبک رانندگی متاثر از انگیزشها و نگرشهاست، یعنی فرد نسبت به باورهایی که از رانندگی با سرعت غیرمجاز دارد انتخاب مینماید که با سرعت مجاز/غیرمجاز رانندگی نماید. هدف مطالعه: هدف تحقیق حاضر بررسی باورهای شناختی رانندگی با سرعت غیرمجاز با استفاده از تئوری رفتار برنامهدار در گروه رانندگان نوجوان است.

سوال تحقیق این است که کدامیک از عاملهای نگرشی یعنی، ارزیابی پیامد رفتاری، هنجار ذهنی، تصور کنترل رفتاری، هنجار توصیفی و اخلاقی میتواند قصد نوجوانان به رانندگی با سرعت غیرمجاز را پیشبینی نماید. روش تحقیق: 55 نوجوان راننده در سنین بین 18 تا 20 سال به پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر تئوری رفتار برنامهدار برای ارزیابی باورهای آنها نسبت به رانندگی با سرعت غیرمجاز پاسخ دادند. از رگرسیون چندگانه برای پیشبینی متغیر قصد بوسیله عاملهای نگرشی استفاده شد.

یافته ها: برای پیشبینی قصد افراد برای رانندگی با سرعت غیر مجاز، از بین باورهایی که تئوری رفتار برنامهدار میسنجید، متغیر ارزیابی نوجوانان نسبت به "پیامدهای رفتاری" رانندگی با سرعت غیر مجاز تنها متغیری بود که پس از کنترل واریانس سایر متغیرها همچنان معنادار باقی ماند. متغیر ارزیابی پیامد رفتار توانست %66 از واریانس قصد افراد برای رانندگی با سرعت غیر مجاز را توضیح دهد.

نتیجه گیری: یعنی نوجوانانی که از رانندگی با سرعت غیر مجاز بیشتر لذت میبردند و فکر میکردند که برایشان منفعت دارد کمتر انگیزه رعایت سرعت مجاز را داشتند. از کاربردهای ضمنی نتایج تحقیق که میتوان پیشنهاد داد طراحی برنامههای آموزشی با هدف اصلاح باورهای رانندگان نوجوان نسبت به پیامدهای رفتاری رانندگی با سرعت غیرمجاز است.

مقدمه

در سال 2002، بطور متوسط 19 نفر در هر صد هزار جمعیت در جهان، در تصادفات ترافیکی جان باختند. در ایران این میزان 44 نفر در هر صد هزار جمعیت بوده است. بار مالی تصادفات ترافیکی بر کشور ایران بیش از %3/5 تولید ناخالص ملی در سال 1380 برآورد شد

تصادفات ترافیکی عامل اصلی از دست دادن زندگی در کشورهای توسعه یافته و عاملی مهم برای مرگها و معلولیتها بخصوص در بین افراد نوجوان در کشورهای در حال توسعه شناخته شده است. آمار نشان میدهند که نرخ تصادفات رانندگی در بین رانندگان مبتدی نوجوان بیش از هر گروه سنی دیگر است

دلایل متعددی برای نرخ بالای تصادفات رانندگان مبتدی نوجوان ارائه شده است. مطالعات نشان میدهند که نوجوانان بیش از هر گروه دیگر گرایش به رانندگی به سبک پرخطر دارند. در مقایسه با سایر رانندگان، نوجوانان بیشتر با سرعت غیرمجاز رانندگی میکنند، فاصله طولی را کمتر رعایت میکنند و سبقتهای غیرمجاز بیشتری میگیرند

برای پاسخ به این سوال که چرا نوجوانان اقدام به رانندگی به سبک پرخطر میکنند نیز دلایلی مطرح شده است. عدم تجربه و نقص در مهارتهای رانندگی به عنوان یکی از اصلیترین عاملها ذکر شده است. دلیل دیگری که مطرح شده است ضعف توانایی رانندگان نوجوان در درک خطر و سوگیری در ارزیابی مهارتهای رانندگی خود است. نوجوانان معمولاً خطر موجود در برخی از موقعیتهای ترافیکی را کمتر از حد تخمین میزنند، توانایی خود را در مهارتهای رانندگی بیش از حد برآورد مینمایند، و خود را نسبت به پیامدهای ناگوار مصون میپندارند 

علاوه بر این، جوناه - 1986 - اذعان می-نماید که نوجوانان برای ابراز استقلال خود، سرپیچی از مرجع قدرت، کسب تایید همسالان و ارضاء نیاز به تحریکجویی دست به رانندگی پرخطر میزنند.

علاوه بر اینها، نگرش نوجوانان نسبت به رانندگی به عنوان عاملی که سبک رانندگی آنها را تعیین میکند مطرح شده است. سبک رانندگی یعنی شیوهای که فرد انتخاب می کند که رانندگی کند یا بطور عادتی رانندگی می کند. در این راستا، تئوری رفتار برنامهدار "قصد" را عامل تعیین کننده اصلی برای رانندگی پرخطر فرض مینماید. از منظر این تئوری قصد همان انگیزه انجام رفتار است.

انگیزه انجام رفتار نیز با مجموعهای از عوامل چون نگرش نسبت به پیامد رفتار - ارزیابی مثبت یا منفی از انجام رفتار - ، هنجار ذهنی - تصور فرد از فشار اجتماعی در رابطه با انجام رفتار - ، تصور کنترل بر رفتار - تصور فرد از آسانی یا دشواری انجام رفتار - ، هنجار توصیفی - تصور فرد نسبت به اینکه چقدر افراد مهم در زندگی آن رفتار را انجام میدهند - ، هنجار اخلاقی - تصور فرد از درست یا نادرست بودن انجام رفتار - ارتباط دارد. هرچه نگرش فرد نسبت به پیامد رفتار و هنجار ذهنی او بیشتر مثبت باشد و فرد احساس کند که بر انجام رفتار کنترل دارد به احتمال خیلی زیادتر تصمیم بر انجام رفتار را خواهد داشت. و وقتی فرد کنترل واقعی بر رفتار داشته باشد انتظار بیشتری میرود که به محض فراهم شدن شرایط فرد تصمیم خود را به اجرا درآورد.

بنابراین این تئوری بر رفتار متمرکز است و به این سوال که چرا رانندگان تصمیم میگیرند با سبک خاصی رانندگی کنند می-تواند پاسخ دهد. تاکنون مطالعات زیادی با استفاده از تئوری رفتار برنامهدار برای پیشبینی رفتارها در حیطه ترافیک انجام شده است و بر اساس این تئوری مداخلات رفتاری طراحی و اجرا شده است 

به عنوان مثال از تئوری برای پیشبینی رفتارهای ترافیکی چون رانندگی در حالت مستی، سبقتهای غیرمجاز ، عدم رعایت فاصله طولی و عدم حرکت بین خطوط بکار رفته است علاوه بر اینها، تئوری بطور موفقیتآمیزی قادر به پیشبینی رانندگی با سرعت غیرمجاز بوده است

از آنجاییکه رانندگی با سرعت غیر مجاز از رایجترین تخلفات رانندگی در ایران است و میزان شدت معلولیت و مرگ ناشی از تصادف به دلیل سرعت زیاد بیش از هر نوع تصادف دیگر است - زاده، وهابی، نازپرور و عمویی، - 2002، لذا این مطالعه در چارچوب مفهومی تئوری رفتار برنامهدار به بررسی تعیینکنندههای نگرشی رانندگی با سرعت غیرمجاز در بین نوجوانان می-پردازد.

بنابراین هدف مطالعه حاضر پاسخ به سوال زیر است که در چارچوب مفهومی تئوری رفتار برنامهدار کدام یک از سازههای مربوط به قصد قادر به پیشبینی تصمیم نوجوانان بر رانندگی با سرعت غیر مجاز است.

روش تحقیق

آزمودنیها: 55 نوجوان دارای گواهینامه رانندگی در سنین بین 18 تا 20 سال - میانگین برابر با 19,5 سال و انحراف استاندارد - 1,2 که 40 نفر از آنها مرد و 15 نفر زن بودند در این تحقیق شرکت کردند. متوسط سالهای تحصیل 13,7 با انحراف استاندارد 1,6 سال، حداقل 9 سال و حداکثر 14 سال بود. متوسط تجربه رانندگی 1,7 سال و انحراف استاندارد 1,03 و متوسط ساعات رانندگی در شبانه روز 2,6 ساعت و انحراف استاندارد 2,9 بود. %45,6 از آنها دچار هیچ تصادفی در یک سال گذشته نشده بودند، %27,6 یکبار، %16,1 دو بار و بقیه بیش از 3 بار دچار شده بودند. %27,3 بیش از یک بار و %43,6 فقط یک بار به دلیل رانندگی با سرعت غیر مجاز جریمه شده بودند %14,5 هرگز جریمه نشده بودند و سایرین گزارشی ندادند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید