بخشی از مقاله

چکیده

مفهوم حقوق  شهروندی بیشتر  ، در کنار مفاهیم »حقوق اساسی« و »حقوق بشر« ذکرمیشود. این سه مفهوم، گاهی به عنوان جانشین یکدیگر به کار می روند اما در تفکیک مفهومی، مرزهای ظریفی میان این مفاهیم سهگانه و معنای دقیق آنهامی توان یافت .در واقع، حقوق شهروندی آن بخش از حقوق اساسی است که در قانون اساسی هر کشوری شکل »ملی« به خود می گیرد و فقط شامل حال شهروندان همان کشور خاص میشود مانند حق مشارکت سیاسی که برگرفته از حقوق بشر در شکل نسبی آن است.

واژه های کلیدی:حقوق شهروندی ،حقوق بشر،حقوق اساسی،قانون اساسی

مقدمه

کرامت ذاتی، مبنای حقوق بشر و حقوق شهروندی است. انسان، از حقوق بشر بهرهمند و در دوران زندگی اجتماعی و پدید آمدن حکومتها و وجود هیأت حاکمه، مدعی حقهای بشری خود هستند. حکومت مردمسالار، در جهت اعمال حاکمیت و »بهمنظور تأمین، شناسایی و مراعات حقوق و آزادیهای عمومی و برای مقتضیات صحیح اخلاقی و نظم عمومی و رفاه همگانی«، ناچار دست به تقیید و تحدید حقهای افراد میزند. در این دایره سیاسی حقوقی شهروندی، هر گونه تضییق و توسعه در مصادیق حقوق بشر به وضع حقوق شهروندی منجر میشود.

این مقاله ، در پی نشان دادن کرامت اکتسابی و ارزشی بهعنوان مبنای حقوق شهروندی است و اینکه حکومت مشروع و برحق، باید بر این مبنا، حقوق شهروندی را رعایت کند . حکومت جمهوری اسلامی ایران نیز به این مطلب واقف وبدان پای بند است. ضمن تأیید وجود ارزشهای مشترک بشری، می پذیرد که در هر جامعهای، ارزشهای ویژه ای وجود دارد. در قانون اساسی،حقوق و ارزشهای یاد شده تفکیک و شیوه استخراج و چگونگی برخورداری از کرامت اکتسابی نشان داده شده است.

شهروندی و جامعه مدرن دو مفهومی است که در دنیای معاصر بیشتر با یکدیگر همراه بوده اند و بسیاری از اندیشمندان، جامعه مدرن امروزی را، جامعه مدنی به شمار می آورند. زیرا به تعبیری مهم ترین ویژگی جامعه مدرن، پیوستگی و تفکیک ناپذیر بودن آیین شهروندی و مشارکتهای مدنی است و در مرکزی سیاسی و ناحیه ای جغرافیایی به نام شهر اتفاق می افتد. بسیاری از مکاتب و اندیشمندان، جامعه مدیران حوزه ای می دانند که درآن تصمیم گیریها از طریق فرآیندهای جمعی و مشارکت فعالانه شهروندان در شرایطی آزاد و برابر صورت می گیرد و طبق چنین تعاریفی قهرمان اصلی جامعه مدنی، شهروندی است که مشارکت بیشتری در جامعه داشته باشد و حفظ شان و کرامت شخصیت وی از جمله موارد اساسی به شمار آید.

مفهوم حقوق شهروندی بیشتر ، در کنار مفاهیم حقوق اساسی و حقوق بشر ذکرمیشود. این سه مفهوم، گاهی به عنوان جانشین یکدیگر به کار می روند اما در تفکیک مفهومی، مرزهای ظریفی میان این مفاهیم سهگانه و معنای دقیق آنها می توان یافت .در واقع، حقوق شهروندی آن بخش از حقوق اساسی است که در قانون اساسی هر کشوری شکل ملی به خود می گیرد و فقط شامل حال شهروندان همان کشور خاص میشود مانند حق مشارکت سیاسی که برگرفته از حقوق بشر در شکل نسبی آن است.

تعاریف

شهروندی را این گونه تعریف می کنند:شهروندی مجموعه ای از حقوق و وظایف است که دست یابی هر فرد به منابع اجتماعی و اقتصادی را تعیین می کند.  ودر تعریف حقوق بشر گفته اند:" حقوق بشر آن دسته از حقوقی است که انسان به دلیل انسان بودن و فارغ از اوضاع و احوال متغیر اجتماعی یا میزان قابلیت و صلاحیت فردی او، از آن برخوردار است. در این پاسخ فرض بر این نهاده شده که یک سلسله هنجارها، اصول و حقوقی وجود دارد که جنبه جهان شمول دارد و برای تمام افراد انسانی در جوامع مختلف قابل اعمال است چرا که همه افراد به جهت انسان بودن دارای حقوقی هستند که هیچ جامعه یا دولتی نمی تواند آنها را انکار کند. به همین دلیل در تعریف حقوق بشر گفته اند: »حقوق بشر به معنای امتیازاتی کلی است که هر فرد انسانی طبعا دارای آن است.

حقوق شهروندی، بر اصولی همچون کرامت انسانی، صیانت از حقوق و آزادیهای غیرقابل سلب، حاکمیت مردم، برخورداری همه مردم از حقوق انسانی مساوی، منع تبعیض و حمایت یکسان قانون از همه افراد ملت مبتنی است.

با الهام از قرآن کریم به ویژه سوره مبارکه یوسف - ع - ،مسلمانان در هر کشوری که زندگی می کنند، با آن که در کل ، در دنیا در اقلیت هستند - تقریبا یک چهارم جمعیت بشر در روی کره زمین - ، خواه در کشوری که زندگی می کنند، اکثریت داشته باشند یا اقلیت، با رفتار درست و انسانی وعمل به آموزه های الهی انبیا به ویژه خاتم پیامبران حضرت محمد مصطفی - ص - و خاندان پاک او، می توانند به یک نوع همزیستی با ملل دنیا برسند که در آن احترام متقابل به حقوق یکدیگرو تعاون و تبادل نظر و هم افزایی صورت گیرد و در ضمن ارشاد نا آگاهان و تعلیم جاهلان و کمک به نیازمندان نیز که از اهداف اصلی ادیان الهی است انجام پذیرد.

رفتار احترام آمیز یوسف با ملت مصر و قوانین و آداب وسنن آنها و قدر شناسی نسبت به محبتهای عزیز و امانتداری و پاکدامنی در برابر وسوسه ها و رفتار انسانی او با آن دو یار همزنجیر و سپس در اختیار گذاشتن نبوغ خود برای نجات ملت مصر وملل همجوار از قحطی و گرسنگی اورا شایسته آن ساخت که مورد اعتماد ملت و دولت قرار گیرد و به عالیترین مقامات سیاسی و فرهنگی برسد و بعدا بتواند به خانواده خود کمک کند و ازخطای برادران نیز چشم پوشی کند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید