بخشی از مقاله

چکیده

ازدواج حقوق و تکالیفی برای زوجین ایجاد مینماید، این حقوق و تکالیف درفقه اسلامی با بندهایی از ماده 16 کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنانتفاوت دارد, تعدادی از بندها درهماهنگی کامل با فقه امامیه است. در راستای غنای مقاله و عینیت بخشی به نتایج تحقیق، مطالعه میدانیدرسطحدادگاه خانواده و شورای حل اختلاف شهر همدان صورت پذیرفت.در انتخاب جامعهی آماری تلاش بسیار صورت گرفت که افراد مورد مطالعه در ویژگی ها مشترک باشند. تا بتوان برداشت های ناشی از این سوالات را به جامعه سرایت داد، با توجه به پاسخ جامعهی هدف وبررسی متون فقهی در رابطه با بند پنج ماده - 16فرزند آوری - کنوانسیون و فقه اسلامی نظر یکسان دارند، در رابطه با بند شش - حضانت - بایدمتذکر شد که رفع نیازهای طفل و مساعدت به اعتلای بیشتر طفل نیازبه مشارکت هر دوی والدین داردلذا تغییر دیدگاه و جایگاه فعلی درامرحضانت ضروری می باشد. بنابراین میتوان حضانت اشتراکی را جایگزین حضانت انقطاعی نمائیم، در رابطه با بندهفت ماده - 16اشتغال - در فقه اسلامی ممانعت از اشتغال نامناسب هم برای زن و هم برای مرد لحاظ شده است که با حفظ برابری زن و مرددرممانعت از اشتغال نامناسب، گویای عدالت است، در نتیجه میتوان گفت که موقعیت قانونی - فقهی - نظام حقوقی ایران، والاتر از کنوانسیون است که هیچ قیدی را بیان نکرده است.

.1 بیان مسئله

خانواده هستهی مرکزی اجتماع و نخستین جمعی است که شخص در آن گام مینهد. آداب زندگی و اصول و رسوم اجتماعی و تعاون واز خود گذشتگی را در آن فرا میگیرد و کانونی برای حمایت از انسان است. داشتن زندگی بهسامان وهماهنگ با سرشت انسان وهمچنین پایدار ماندن نسل بشر در گرو تشکیل خانواده است.از دیدگاه اسلام همین که نکاح به درستی واقع شود، حقوق و تکالیفی برای زوجین ایجاد میشود که حقوقدانان از آن به آثار نکاح تعبیر میکنند، آثار حقوقی نکاح شامل دو بخش است: بخشی از این آثار دارای جنبه مالی است و    بخش دیگرغیرمالی است که مهمتر از بخش اول است؛ زیرا نکاح در درجه اول یک قرارداد غیرمالی است و روابط غیر مالی زوجین مهمتر از روابط مالی آنهاست. از آنجا که برخی از حقوق اسلامی مانند حضانت، لزوم اجازه کار، فرزندآوری مانند آن درظاهر به نفع مردان وتبعیض علیه زنان و موجب چالش بین حقوق اسلامی وحقوق بینالملل شده است. از این رو یکی از مسائلی که مورد توجه حقوقدانان قرارگرفته است، حقوق زنان در محیط خانواده است، به همین دلیل در ماده 16 کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان برای رفع این تبعیضها تلاشهای وافری در راستای یکسان سازی حقوق زنان با مردان صورت گرفته است و حقوقی را به صورت برابر برای هر دو برشمردهاند، از جمله حق حضانت، فرزند آوری و اشتغالزوجه. حقوق ومسئوولیت زوجین درمواردی به لحاظ شرعی با چالش جدی مواجه است، اگر چه حقوقدانان به همراهی بعضیاز فقهای روشنفکر تلاشهایی را برای حل اجمالی این چالشها، با استفاده از مقررات ثانوی مانند شروط ضمن عقد و یا عسرو حرج و احکام ثانوی و    مانند آن انجام دادهاند، اما به نظر میرسد با تغییر شرایط اجتماعی و دگرگونی مقتضیات زمان و مکان این تدابیرکافی نبوده و تلاش وسیعتری را میطلبد. این مقاله درواقع ضمن بررسی این پرسشهاوابهامات، به بررسی تفاوتهای موجود بین حقوق زنان در اسلام و ماده 16 کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان با تمرکز بر مبحث اشتغال، فرزند آوری و حضانت می پردازد. و در صدد اثبات اینمساًله است که آیا این تفاوت هادر حقوق اسلامی نا عادلانه است؟یا اینکه اقتضای تفاوت طبیعی زن و مرد متفاوت بودن این تفاوت حقوق را میطلبد. به عبارت دیگر آنچه ما با آن سر و کار داریم در بیشتر موارد تفاوت حقوق است نه تبعیض در حقوق. البته مواردی نیز وجود دارد که با بازنگری در ادلهی آنها و دخالت دادن عناصر زمان و مکان میتوان هماهنگ سازی و به زبانی دیگر یکسان سازی و به روز شدن آنها را فراهم نمود تا انطباق حقوق اسلامی با دنیای جدید فراهم آید.

2.    مفهوم شناسی

.1-2 حق:

حق در لغت به راست و درست، ضد باطل، عدل، مال و ملک، حظ و نصیب و بهره از چیزی و همچنین به ملک و مال معنا می شود. - ابن منظور،1414، - 385 تعاریف بیان شده از سوی فقهای امامیه به معنای لغوی نزدیک است. امام خمینی - ره - حق را سلطنت، که در مقابل ملک و نوعی از آن می باشد، تعریف کرده است. - امام خمینی، 1379، - 20 برخی نیز حق را به معنای هر چیزی که شارع جعل و وضع کرده است می دانند - خوانساری نجفی، 1418، . - 105 عده ای نیز حق را مرتبه ای ضعیف تر از ملکیت برشمرده اند و آن را مالکیت »نارسیده« مینامند. - بحر العلوم، 1403، - 13 بنا براین حق به مفهوم یاد شده، مانند بسیاری از امور وضعیِعرفی و شرعی، وجود اعتباری دارد نه وجود حقیقی و خارجی. در میان حقوق دانان صاحب تر مینولوژی حقوق، حق را سلطه و قدرت یا امتیازی می دانند که قانون به افراد می دهد. - جعفری لنگرودی، 1389، - 289 این تعریف را می توان به تعریف آن دسته از فقهایی که قائل به جعل اعتباری حق به دست شارع هستند و تا زمانی که او جعل اعتبار نکند حق دارای اعتبار نخواهد بود، نزدیک دانست. - بحر العلوم، پیشین، - 14

.2-2 حضانت:

»حضانت از ریشهی واژه »حضن« است این واژه در زبان عربی به معنای زیر بغل یا سینه و فاصله بین دو بازو است به معنای در آغوش گرفتن طفل و چسباندن به سینه است، که کنایه از نگهداری طفل و تعلیم و تربیت وی است.« - معلوف، 1973، » - 39فقها و حقوقدانان، حضانت را به فتح حاء، به معنای نگهداری بر صغیر و مجنون به منظور تربیت و نگهداری آنان براساس مصلحت این افراد میدانند، مانند خواباندن و بلند کردن و نظافت و شستشو و غذا دادن تعبیر نمودهاند.« - کاتوزیان، 1378، » - 139واژه حضانت مصدر است و به معنای قرار گرفتن در کنار کودک و پرستاری از طفل و اسم فاعل حضن به صورت حاضن و حاضنه است.« - ابن فارس، 1404، - 73

.1-2-2 تعریف حقوقی حضانت:

حقوقدانان حضانت را این گونه تعریف کرده اند: »اقتداری که قانون به منظور نگهداری از طفل به فرد اعطا میکند و جنبه حق و تکلیف در هم آمیخته است و نگهداری شامل همه کارهایی میشود که برای نگهداری و مواظبت از طفل مورد نیاز است، مانند تهیه مسکن، غذا و لباس و پرستاری از طفل و «... - کاتوزیان،1378، - 139

.2-2-2 مقایسهی واژه حضانت با واژگان مشابه:

واژگانی وجود دارند که به علت همپوشانی و شباهتهای بسیار با واژه حضانت، گاه به جای این واژه، مورد استفاده قرار میگیرند از جمله:

الف - . حضانت و ولایت:

ولایت مقامی است که برعهده ولی نهاده شده است. ولی قهراً، هم امور مالی طفل را عهدهدار است و هم امور حقوقی طفل با نظارت، سرپرستی و تایید وی است. لیکن حضانت امری است که مرتبط با نگهداری و تربیت طفل است. همینامر، همپوشانی این دو مقوله را نشان میدهد، چرا که تربیت که زیرمجموعه حضانت است در بسیاری از موارد با امور مالی همراه می شود و امور مالی نیز تحت نظارت ولی است، اگر این دو خصلت در یک فرد جمع باشد، مثلا پدر یا جد پدری، مشکل خاصی بروز نمیکند، لیکن زمانی که حضانت با مادر و ولایت با پدر یا جد پدری است، این امر ممکن است مشکلساز باشد. مسائل مرتبط با تربیت از قسمت های مهم حضانت است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید