بخشی از مقاله
چکیده
بسیاری از فلاسفه حقوق بر این باورند که ریشه تاریخی حقوق شهروندی به دو قرن اخیر باز می گردد و آثار دانشمندانی چون لاک نقش انکار ناپذیری بر بوجود آمدن و پیشرفت حقوق شهروندی داشته است. به نظر نگارندگان اگر با دیدی کلی به اهداف حقوق شهروندی و تعلیمات دینی بنگریم، پی می بریم که ادیان الهی نقش بسیار مهمی در ارتقاء حقوق شهروندی داشته اند. بنابراین تردیدی نیست که مفاهیم عالیه انسانی مانند کرامت انسانی، آزادی، برابری و ... ریشه در تعالیم الهی دارد و دین کمک بسیاری بر پیشرفت حقوق شهروندی داشته است. این مقاله بر آن است تا جایگاه حقوق شهروندی در تعالیم اسلامی را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
کلید واژه ها: اسلام، حقوق شهروندی ، میثاق حقوق مدنی و سیاسی، اعلامیه حقوق بشر اسلامی،
مقدمه
در جامعه شهروند مدار، هر موجود انسانی حق برخورداری از رفتار مطلوب را دارد. این یک اندیشه جدید نیست. اگرچه پیدایش اسناد بین المللی برای تضمین اجرای حقوق شهروندی، عمدتاً یک پدیده مربوط به پس از جنگ جهانی دوم است، اما این فکر که برخی از حقوق بنیادین و انکار ناپذیر، به طور طبیعی به شخص انسان متعلق است ، بسیار قدیمی تر از پدیده دولت مدرن است. Harris , D.J, 1997, - 600 - اندیشه حقوق طبیعی بنیادین و انکارناپذیر انسان، در نظامهای قرون وسطی نیز نقش مهمی ایفا کرده است. علی رغم استدلالهای مخالف، مبنی بر اینکه مفهوم حقوق بشر متفاوت از مفهوم حقوق طبیعی است، همواره رابطه ای قوی میان حقوق بشر امروزی و نظریه اولیه حقوق طبیعی وجود دارد.
شکوفایی کامل اندیشه حقوق شهروندی، امروزه به هیچ وجه آن را از ریشه های حقوق طبیعی اش جدا نمی کند. با نظر به گذشته، مکتب حقوق طبیعی، به طور سنتی، بخشی از حقوق نانوشته الهی تلقی می شد. حقوق طبیعی توسط فیلسوفان حقوق، مانند گروسیوس و پوفندرف، از ریشه های مذهبی اش جدا، و بر پایه خردگرایی و ضرورت اخلاقی استوار شد.حقوق اسلام که بر مبنای الهی و پذیرش فرامین عقل سلیم و ضرورت اخلاقی استوار است، معتقد است که انسان، از سوی خدا، از حقوق ذاتی و طبیعی، برخوردار شده، بطوری که هیچ مقام بشری نمی تواند آن حقوق را انکار یا سلب نماید.
یکی از نظریه هایی که مورد حمایت برخی از اندیشمندان طرفدار حقوق شهروندی و نیز بعضی از علمای اسلامی قرار گرفته است، این است که حقوق شهروندی و حقوق اسلامی ناسازگار یا ناهمخوان هستند. متاسفانه باید اذعان کرد که سابقه حقوق شهروندی در بسیاری از کشورهای مسلمانی که در حال حاضر، حقوق اسلامی را اجرا می کنند، حاکی از رفتار و رویه مطلوب این دولتها در این زمینه نیست. اما باید خاطر نشان کرد که نامطلوب بودن سابقه حقوق شهروندیدر یک کشور اسلامی لزوماً قابل انتساب به احکام و فرامین حقوق اسلام یا شریعت نیست، زیرا شریعت، هم به لحاظ اخلاقی و هم به لحاظ حقوقی، ارتقاء و حمایت مؤثر از حقوق شهروندی را در نظام حقوقی و سیاسی اسلام، توصیه و امر می کند.
درست است که جنبش تصویب اسناد بین المللی حقوق بشر از غرب آغاز شده است، و کشورهای غربی پرچم دار جریان ارتقاء حقوق شهروندی بین المللی هستند؛ اما این به آن معنا نیست که مفهوم حقوق شهروندی در تمدنهای غیر غربی، از جمله فرهنگ و حقوق اسلام، وجود ندارد یا آنکه پذیرفتنی نمی تواند باشد. - Said.M. E, 199 7, 11 - اگر محتوای حقوق اسلام بررسی شود، روشن می گردد که برخی نظریه ها نه تنها تحسین برانگیز هستند، بلکه چنین نگاهی به نوع انسان در جامعه جاهلیت عربستان بسیار شگفت انگیز می باشد.در این مقاله نویسندگان تلاش دارند به بررسی مفهوم حقوق شهروندی و کرامت انسانی در اسناد بین المللی پرداخته و گزاره های شریعت مقدس اسلام را در این خصوص تبیین نموده و میزان انطباق اسناد بین