بخشی از مقاله
چکیده :
تفکر خلاق در دنیای تجارت، گاهی اوقات به شکل متمایز بودن و گاهی نیز با ایده های ساده ای بروز می کنند که صرفا به خاطر سادگیشان ، جذابیت ایجاد کرده اند. تفکر خلاق، یک شیوه ی نگرش متفاوت نسبت به موضوعات است و برای داشتن چنین نگرشی باید با افزایش قوه تخیلمان ، انگیزه ی لازم را در خود ایجاد کنیم.
اعتقاد داشتن به امکان تحقق مسائل، در حقیقت، زمینه را برای بروز راه حل های خلاق، هموار می سازد؛ در حالی که ایمان داشتن به عدم تحقق آنها، تفکری ویران گر است. این واقعیت را می توان به تمام موقعیت ها - چه بزرگ و چه کوچک - تعمیم داد. آن دسته از اقتصاددانانی که باور دارند رکودهای اقتصادی اجتناب ناپذیرند ، در واقع نتوانسته اند راه های خلاقی برای شکستن این دور باطل در اقتصاد، بیابند.
در سال های اخیر، تحقیقات وسیعی به وسیله ی بسیاری از سازمان ها برای ایجاد شرایط مناسب وترغیب افراد به تفکر خلاق انجام گرفته است. در این مقاله مفاهیم و جایگاه نوآوری و ایده های خلاقانه در سازمان ها و همچنین نحوه ی ایجاد مولفه ها ی لازم گرد آوری شده است . در خاتمه نیز اشاره ضمنی و کوتاهی به ویژگی افراد و سازمانهای خلاق تبیین گردیده تا با بهره جویی از برخی فنون و تکنیک های رایج و بدیع موانع موجود بر سر راه تفکر خلاق، شناسایی و راه های غلبه بر آن بکار گرفته شود.
مقدمه :
تفکر خلاق مختص یک قلمرو خاص یا افراد نابغه نیست ، زیرا با آزادسازی ذهن از پارادایم ها و قالب های کلیشه ای ، می توان در کمترین زمان ، قدرت خلاقیت و بهکارگیری فکرهای نو را به میزان قابل توجهی افزایش داد. خلاقیت از دیرباز عنصری به غایتذاتی و نهادینه شده و تقریباً موروثی قلمداد می شد ، ولی آنچه که امروز به عنوان نگرش خلاقانه ، طراحی خلاقانه ، استعداد خلاق و بیشتر از همه تفکر خلاق موسوم است، پارادایمی فراتر از عنصری با رویکردی درونی است.
نگاه نوین به خلاقیت، آن را آموزش محور و پرورش مدار می داند و تقویت و فعلیت آن را در چارچوب شئون فکری و حوزه های عملی ممکن می شمارد. به خلاقیت نمی توان تنها با تمرکز بر یک بعد تاکید نمود. بعد فردی ، محیطی ، فرآیندی هیچکدام به تنهایی بیاگر ماهیت خلاقیت نیستند ، بلکه هم زمان نیاز به یک نظام اجتماعی خلاق نیز هست که باید در یک محیط اجتماعی با یکدیگر در تعامل باشند.
با توسعه ی روز افزون علم و تکنولوژی ، جامعه ی امروز نیازمند آموزش مهارتهایی است که با هدف پرورش انسانهایی با مغزی خلاق و دیدی وسیع به حل مسائل بپردازند وبا بهره گیری ازدانش جمعی و تولید افکار بدیع از علم و تجربه ی تک تک افراد ، فرصت های تازه ایجاد کنند.
مفاهیم و جایگاه تفکر خلاق در سازمان ها :
تفکر خلاق، یعنی یافتن راه های جدید و مؤثر، برای انجام دادن کارها و طی کردن راهی تازه یا پیمودن یک راه طی شده ی قبلی به شیوه ای نوین. تفکر خلاق قابلیت ترکیب و نوآرایی یا تغییر اطلاعات و نمادهای کسب شده موجود در حافظه درازمدت.را دارد زیرا تفکر خلاق تفکری واگراست که از عرف و عادات پیروی نمی کند ، بلکه با ایجاد الگوهای فکری جدید ما را از الگوهای فکری رایج و سنتی فراتر می برد. و در نهایت به پیدایی راهی منجر می شود که هرگز پیشتر تولید یا حتی تعریف نشده است.
تفکر خلاق به عنوان یک تفکر فرآیندی ، یک توانایی عمومی است که در تمامی افراد کم و بیش وجود دارد و محصول آن یک اندیشه ، اثر ، راه حل و روشی بدیع و تازه است که علاوه برجدید بودن دارای ارزش و اهمیت و قابل پرورش بوده و با محیط اجتماعی در ارتباط و تقابل است.
این فلسفه که »می توانم - بهتر - عمل - کنم« معجزه می کند. کافیست از خود بپرسید که »چطور می توانم بهتر عمل کنم؟« ، دکمه ی قدرت خلاق، زده می شود و شیوه های بهتر برای انجام کارها، خودشان را معرفی می کنند.
تفکر خلاق در یک سازمان می تواند به شکلهای متفاوتی بروز کند ، از ارائه یک فکر و طرح نوین برای بهبود و ارتقاء کمیت یا کیفیت فعالیتهای سازمان به منظور افزایش بهرهوری و اثر بخشی گرفته تا روشهای بهترارائه تولیدات یا خدمات جدید ، کاهش هزینه ها ، جلوگیری از اتلاف منابع ، کاهش بوروکراسی و ایجاد انگیزش و رضایت شغلی در کارکنان ، که در نهایت این نوآوری ها به تغییر و انطباق بهتر سازمان با ایده های جدید ، وانعطاف پذیری آنها در رویارویی با بحران هایی منجر می شود که غالباً ناشی از رقابت های اقتصادی است . - این مقوله از تاکیدات اصلی نظریه اقتضایی مدیریت می باشد. -
موانع بروز تفکر خلاق :
تفکر سنتی بزرگترین دشمن تفکر خلاق به شمار می رود. تفکر سنتی ذهن را منجمد می کند ، و اجازه نمی دهد از قدرت خلاق بهره مند شوید . موانع موجود برای بروز خلاقیت ، خود بحث مفصلی را می طلبد که در این مقاله نمی گنجد اما مهمترین آن ها عبارتند از :
· عدم اعتماد به نفس وتمایل به همرنگی وهمگونی
· ترس از شکست و مورد انتقاد و تمسخر قرار گرفتن
· منفی گرایی و تفکر منفی مانند نگرانی از به سرقت رفتن افکار و ابداعات ، هنگام در میان گذاشتن و یا به اشتراک گذاشتن آنها با دیگران
· ترس از قواعد ، معیارها و سنتهای اختیاری
· ریسک پذیر نبودن که با بیش از حد قانون گرا و وسواسی بودن رابطه ی مستقیم دارد ...
برخی تکنیک های رایج در ایجاد خلاقیت :
دریک سازمان خلاق که مشوق نوآوری است دیدگاه های ناشناخته و بدیع یا راه حلهای انحصاری برای حل مسائل ، حمایت می شوند، زیرا کسب اندیشهای خلاق به معنای تبدیل آن ایده به محصول ، خدمت یا یک روش عملیاتی مفید خواهد بود. از آنجاییکه تفکر خلاق به این موضوع واقف است که حقایق به درستی شناخته نشده اند و اطلاعات موجود تنها بخشی از دانش مربوط به وضعیت موجود است ، به شناسایی و کشف آنها می پردازد و با حذف و ترکیب واقعیتهای موجود، به روشن شدن فکر جدید کمک می کند .
مراحل زیر برای رسیدن به خلاقیت باید عملی شود : آمادگی : در این مرحله باید مشکل و یا موضوعی را مطرح سازید که مایل به حل آن هستید . خلق اندیشه: در این مرحله با پیدایش اندیشه های خلاق درذهن ، راه های تازه ای که به شما اطمینان می دهد بالاخره این موضوع حل می شود ، بروز می کنند.
باز پیدایی : در این مرحله با حذف راه حلهای غیرعملی ، اندیشه های مشابه را کنار گذاشته و به اندیشه هایی توجه می شود که به روشن تر شدن موضوع کمک می کنند و باید بیشتر بر آنها تمرکز نمود. مرحله قضاوت: در این مرحله اندیشه های قابل اجرا مورد ارزیابی قرار گرفته و به مرحله ی اجرا در می آیند.
برای اینکه یک تفکر خلاق ایجاد و پرورانده شود برخی فنون و تکنیک های رایج بکار گرفته می شود که برخی از مهمترین آنها بطور خلاصه اشاره می شود :
فضای خلاق : ایجاد فضای محرک خلاقیت ، یکی از مهمترین راهها برای ظهور نو آوری است بکار گیری سیستم مدیریت استعداد TMS ابزار مؤثری در سازمان بشمار می رود . کشف ، جذب ، حفظ و اداره و مدیریت استعداد ها از عناصر اصلی این مدیریت است .
- اختصاص مکانی خاص جهت برانگیختن خلاقیت افراد دراداره و فراهم آوردن انواع وسایل و ابزار خلاقیت نظیر : فیلم ، ویدئو پروجکشن ، نرم افزارهای کامپیوتری و پوستر ، کتاب مجله ... و سر گرمی های ایده ساز درآن.
- دادن وقت آزادسازی فکر برای خلاقیت : برای این منظور می توان دفتر مخصوصی را به هریک از کارکنان که شایستگی لازم را دارد اختصاص داد.
- ایجاد سیستم دریافت پیشنهادات : با حمایت از نظرات و ایده های جدید و ارزش قائل شدن برای افراد خلاق و سخت کوش سازمان می توان در آنها انگیزه ی بیشتری ایجاد کرد.
- تحکیم روابط تیمی و استفاده از سینرژی گروه
راهکارها :
یکی از خصوصیات بارز افراد خلاق آن است که نسبت به پیش فرض های قبلی تردید می کنند و توانایی " نوع دیگر دیدن"، در آنها زنده و فعال است. منظور از "نوع دیگر دیدن" این است که تنها به یک حالت، به یک تعریف و یک تعبیر از رویدادها اکتفا نکرد و از خود پرسید که غیر از این، چه تعبیر دیگری میتواند برای این رویداد خاص وجود داشته باشد.
تکنیکی وجود دارد که فرایند اخیر را در انسان فعال میسازد . این تکنیک ساده، پرسیدن یک سؤال از خود، در هنگام رویارویی با مسائل و موضوعات است. این سؤال حرکتدهنده در جهت توسعه نگاه انسان، سؤال "دیگه چی؟" است که با روشن نمودن موتور تفکر خلاق فرد را وادار میسازد که در پی تعابیر و برداشتهای دیگری از موضوع برود و تنها به یک تفکر، بسنده نکند.هر چه در مورد یک موضوع، تعداد تکرار این سؤال، بیشتر باشد، دستاورد آن بیشتر خواهد بود. این دستاورد، دستیابی به ایدههای هرچه بیشتر است. البته این امر، اسبابی دارد که مهمترین آنها، پرهیز از تعجیل برای به پایان رساندن حل مسئله، است. باید با شکیبایی به خود، فرصت کافی برای حصول راه حلهای بیشتر و بهتر را داد.
مدیران موفق ، به جای تمرکزصرف بر موفقیت ، برافزایش سرمایه فکری سازمانی - دانش ، تجربه و خلاقیت نیروی کار - متمرکز میشوند. بهترین مدیران موفقیت و شکست را در بلندمدت به دست می آورند.
نتیجه گیری :
ایده های جدید، با تفکر و تجسم به دست می آید و تفکر خلاق حاصل درگیری عمیق ذهن با مسائل و ترکیب و تغییرواقعیت های موجود برای رسیدن به نگرشی تازه است.
ایجاد محیط خلاق از مهم ترین عوامل پرورش تفکر خلاق است. در محیط نامطلوب ، برای بروزخلاقیت از اندیشه های بدیع و نا آشنا بیشتر انتقاد می شود و هر نوع تغییر و نو آوری با مقاومت و ممانعت روبرو می شود . سازمانهایی که بطور مستمرازرقابتهای پویا که به دنبال نوآوری و خلاقیت باشند حمایت می کنند ، تفکر خلاق و تولید اندیشه ی نو و افکار بدیع در آنها بصورت عادت و وظیفه درمی آید و رفته رفته در افراد سازمان نهادینه می شود تا آنجا که سازمان تبدیل به یک سازمان خلاق، نوآور و پویا می گردد.