بخشی از مقاله
چکیده
در یک مفهوم، تجارت همانند یک بازی فوتبال است. یک مدیر باشگاه فوتبال برای موفقیت نیازمند قرار دادن بسیاری از عوامل در کنار هم میباشد. همانند شوت زن، کرنر زن، مدافع مستحکم و دروازه بانی که به خوبی از دروازه محافظت کند و در پایان جمع کل این موارد است که آن ها را به سوی پیروزی رهنمون میسازد نه فقط داشتن کسی که خوب گل میزند. یک موسسه نیز این چنین است. یک مدیر باید بسیاری از منابع داخلی و خارجی را در کنار هم قرار دهد و برای این امر ارزیابی متوازن مدیران را در امر تصمیم گیری و اجرا کمک مینماید. ارزیابی متوازن نشان میدهد که مدیران میتوانند معیارها را از چهار جنبه متفاوت انتخاب کنند و معیارهای مالی سنتی را با معیارهایی از عملکرد برای مشتریان، فرایند داخلی، نوآوری و گسترش فعالیت ها ترکیب نمایند.
در این مطالعه به جنبه های مختلف ارزیابی متوازن پرداخته و تلفیق و ارتباط آن را با سایر مفاهیم و ابزارهای نوین مدیریت از جمله مدیریت استراتژیک، بهایابی/مدیریت بر مبنای فعالیت، مدیریت کیفیت جامع، هوشین کانری و تحلیل پوششی دادهها میپردازد.
ارزیابی متوازن و بهایابی بر مبنای فعالیت
ارزیابی متوازن دومین ابزار مدیریتی عمده پس از هزینه یابی بر مبنای فعالیت بود که انتقاداتی بر ارزیابی عملکرد بودجه بندی سنتی وارد کرد. جانسون و کپلن عنوان کردند که تلاشهای سازمان باید توسط سیستمهای دیگر به غیر از معیارهای مالی، مدیریت و ارزیابی گردد. در همین راستا، کپلن و نورتون در طی تحقیقات خود ابزاری را پدید آوردند که ارزیابی متوازن نامیده شد. ایده اساسی این ابزار، تنظیم هم زمان استفاده از ابزارهای مالی و غیر مالی می باشد که در چهار جنبه مشتریان، فرآیندهای داخلی، فراگیری و آموزش و جنبههای مالی ارایه شد
تلفیق ارزیابیمتوازن و بهایابی بر مبنای فعالیت، ابزار موثری برای تصمیمگیری موثر و کارا در سازمان فراهم میآورد. تلفیق و یکپارچه سازی ارزیابی متوازن و بهایابی بر مبنای فعالیت از بهایابی بر مبنای فعالیت شروع میگردد. از جنبه استراتژیک و راهبردی، بهایابی بر مبنای فعالیت تجزیه و تحلیل هزینه- منفعت بهتری نسبت به روشهای حسابداری سنتی دارد. موسسات میتوانند بدنبال قابلیت سوداوری بالاتر و بهبود کارایی گسترش استراتژی باشند
بعد از گسترش استراتژی، موسسات اقدام به تعیین اهداف عملکرد بر مبنای ارزیابی متوازن، نظارت بر موسسه در هر فعالیت و اندازهگیری کارایی نمایند. در همین حال، بدلیل این که بهایابی بر مبنای فعالیت اطلاعات بهای تمام شده و مصرف منابع بهتری ارایه مینماید، به بهبود دقت اندازه گیری عملکرد شرکتها کمک مینماید
میتوان گفت که ارزیابیمتوازن پیوستگی مناسبی با بهایابی بر مبنای فعالیت و مدیریت بر مبنای فعالیت دارد، چرا که آنها بخش جدایی ناپذیری از ویژگی قابل مشاهده سازمانها هستند که عامل واقعی بهای تمام شده در داخل و خارج سازمان میباشند. بهایابی بر مبنای فعالیت سیستمیاست که در تلاش برای ارتباط صحیح مصارف منابع به نتایج طراحی شده میباشد. به همین دلیل، بهایابی بر مبنای فعالیت به احتمال زیاد به دنبال تسهیل اندازه گیریها در داخل هر چهار بخش ارزیابیمتوازن و همچنین کمک به تجزیه و تحلیل تجاری در هر چهار بخش میباشد
مایگا و یاکوب - 2003 - ، تاثیرات بین ارزیابیمتوازن و بهایابی بر مبنای فعالیت را بر مبنای بررسی داده های بدست آمده از یک نمونه از واحدهای تولیدی مطالعه نمودند که نتایج نشان دهنده آن است که هر چهار جنبه ارزیابی متوازن در ارتباط با عملکرد موثر، در تعامل با بهایابی بر مبنای فعالیت میباشد. همچنین بهایابی بر مبنای فعالیت اطلاعات بهای تمام شده بهتری در چهار جنبه ارزیابیمتوازن فراهم میآورد. در حالی که با در نظر گرفتن چهار جنبه ارزیابیمتوازن، موسسات میتوانند عملکرد عملیاتی شرکت را افزایش دهند. البته، ادبیات حسابداری نشان دهنده نقش متفاوت بهایابی بر مبنای فعالیت و ارزیابی متوازن میباشد. ارزیابی متوازن ساختاری کلی از مدیریت سازمانی را از اهداف پایه و اصلی به اهداف بالا ارایه میدهد و در صورت تعریف شفاف و دقیق اهداف، سازمان میتواند عملکرد را بهبود بخشد.
این در حالی است که بهایابی بر مبنای فعالیت به مدیریت موسسات اطلاعات مورد نیاز برای تصمیمگیری را ارایه مینماید. علاوه بر این، سازمانها میتوانند عملکرد مطلوب خود را تحقق بخشیده و فعالیتهای فاقد ارزش افزوده را از طریق تسهیم بهای تمام شده بهایابی بر مبنای فعالیت به منظور دستیابی به اهداف ارزیابی متوازن را بهبود بخشند. بنابراین بهایابی بر مبنای فعالیت و ارزیابیمتوازن ابزارهای مدیریت عملکرد میباشند - رمضانی و روحی، . - 2014 با یکپارچه سازی بهایابی بر مبنای فعالیت و ارزیابیمتوازن انتظار میرود کارایی عملیات بهبود و عملکرد مدیریت استراتژی ارتقا یابد.
مدیریت بر مبنای فعالیت نیز بر مدیریت فعالیتها جهت حداکثرسازی سود حاصل از هر فعالیت و بهبود ارزش دریافتی مشتریان تمرکز دارد. مدیریت بر مبنای فعالیت شامل تجزیه و تحلیل عوامل بهای تمام شده، تجزیه و تحلیل فعالیت و اندازهگیری عملکرد میباشد. مدیریت بر مبنای فعالیت طراحی کننده بهایابی بر مبنای فعالیت به عنوان منبع عمده اطلاعات خود میباشد.
با استفاده از رویکرد بهایابی بر مبنای فعالیت، شرکتها بینشی در راستای فعالیتهای سودآور و فاقد سودآوری از دیدگاه مشتریان و محصولات بدست میآورند. بنابراین، بهایابی بر مبنای فعالیت، ایجاد کننده فعالیتهایی است که باعث ایجاد درآمد مازاد بر بهای تمام شده گردیده و در نتیجه ارایه دهنده بینشی درباره تمام مواردی است که به طور واقعی باعث ایجاد ارزش برای مشتریان میگردند
ارزیابی متوازن از معیارهای عملکرد بهایابی بر مبنای فعالیت منتفع میگردد که این منافع شامل بهای تمام شده فعالیتها و ستانده و نتایج فعالیتی است که در جنبه فرایند داخلی ارزیابیمتوازن سازمان مورد استفاده قرار گرفته است. برای شرکتها، منافع بهایابی بر مبنای فعالیت از طریق مشتریان، سطوح بازار، بخش بازار و کانالهای توزیع استفاده شده در جنبه مشتریان ارزیابیمتوازن اندازهگیری میشود. بنابراین بیشترین موفقیت موسسات، استفاده از بهایابی بر مبنای فعالیت و ارزیابیمتوازن برای مدیریت بهای تمام شده و کسب بینشی درباره مزایای رقابتی داخلی میباشد.
در جنبه مالی ارزیابیمتوازن، شاخصهای عملکرد اساسی در ارتباط با سودآوری وجود دارند. مدیریت/بهایابی بر مبنای فعالیتامکان ایجاد دانشی کاملاً دقیق در ارتباط با سودآوری شرکتها از مشتریان و محصولات را فراهم میآورد. صورت سود و زیان سنتی تصویر بزرگی از سود و زیانی فراهم میسازد که فاقد اطلاعات مناسب میباشد. از طریق اطلاعات تهیه شده توسط این صورت و سود و زیان به راحتی میتوان قابلیت سودآوری یا بی ثمر بودن کلیه محصولات و مشتریان را فرض نمود که به روشنی نادرست است. همچنین اطلاعات سودآوری مشتری، از جنبه مشتریان نیز دارای اهمیت میباشد. از جنبه مشتریان این اطلاعات به شناسایی مناسبترین استراتژی مشتری و همچنین اجرای این استراتژی کمک مینماید.
سازمانها نیازمند فهم مواردی هستند که برای حفظ مشتریان، رضایت مشتریان و حفظ سودآوری موثر میباشند خدمات ارایه شده باید ایجاد کننده ارزش افزوده برای مشتریان بوده و همزمان به بهای تمام شده به شیوهی موثری تهیه شده باشد. بنابراین مدیریت/بهایابی بر مبنای فعالیت دادههایی تهیه مینماید که از ایجاد تعادل اطمینان حاصل شود. جنبه فرایند داخلی ارزیابیمتوازن دربردارنده اطلاعاتی از فرایندهای اساسی موسسات میباشد.
بهایابی بر مبنای فعالیت فرایند تهیه اطلاعات را به صورت فرایند اطلاعات کارا فراهم میسازد که برای بهبود فرایند کسب و کار ضروری هستند. شناسایی متوازن فرایندها بیشترین اهمیت را در مدیریت موفق استراتژی دارند و مدیریت بر مبنای فعالیت اطمینانی است بر این که این فرایندها به نحو مناسبی کار میکنند. در واقع مدیریت بر مبنای فعالیت معیارهایی از بهای تمام شده، زمان و کیفیت برای فعالیتهای اساسی در داخل این فرایندها فراهم میسازد.
در بیشتر موارد، اگر سازمانها قادر به انجام مناسب فرایندها باشند، نتایج ممکن است تبدیل به یک گزینه مطلوب گردند. جنبه یادگیری و رشد معمولاً آخرین ورودی مدل مدیریت/بهایابی بر مبنای فعالیت میباشد و به همین دلیل در اغلب موارد محدود به موقعیتهایی هستند که معیارهای بهایابی در این جنبه دیده میشوند. بنابراین در ایجاد مدل بهایابی بر مبنای فعالیت عوامل به عنوان "عامل" بهای تمام شده منابع به فعالیتها و بهای تمام شده فعالیت به موضوع بهای تمام شده - محصولات و خدمات - مورد استفاده قرار میگیرند.
ارزیابی متوازن و مدیریت کیفیت جامع
کنترل کیفیت جامع یا فراگیر معمولاً به صورت مدیریت کیفیت جامع نامیده میشود و ابزار مدیریتی برای بهبود
عملکرد کل میباشد. کنترل کیفیت جامع به معنای فعالیتهای کایزن سازماندهی شده شامل شرکت، مدیران و کارگران در کل یک سیستم و تلاشهای تلفیقی به سمت بهبود عملکرد در تمام سطوح میباشد. این سیستم باعث افزایش رضایت مشتریان و ایجاد رضایت از طریق اهدافی همانند کیفیت، بهای تمام شده، برنامهریزی، گسترش و بهبود محصولات جدید میباشد.
کنترل کیفیت جامع در کایزن جنبش و حرکتی است که به بهبود عملکرد مدیریت در کل سطوح یاری میرساند. مطابق استانداردهای تولید ژاپن، کاربرد موثر و کارای کنترل کیفیت مستلزم مشارکت کلیه افراد شرکت شامل مدیریت ارشد، مدیران و کارگران در کلیه سطوح از فعالیتها همانند تحقیقات بازار و گسترش، برنامهریزی تولید، طراحی، آماده سازی تولید، خرید، مدیریت فروش، ساخت، بازرسی، فروش و خدمات بعد از فروش، کنترلهای مالی، پرسنل اداری و آموزش میباشد. کنترل کیفیتی که در این شیوه انجام میشود، کنترل کیفیت سطح شرکت یا کنترل کیفیت جامع نامیده میشود
ضرورت استقرار سیستم ارزیابی عملکرد برای شرکتهایی که از مدیریت کیفیت جامع استفاده میکنند، بسیار بالا است. این نوع شرکتها در صورتی که بخواهند به بهبود مستمر عملکرد دست یابند، به یک سیستم مدیریت عملکرد همانند ارزیابی متوازن نیاز دارند
جهانی سازی و رقابت در بازارها عاملی برای پذیرش رویکردهای متنوع و جدید همانند مدیریت کیفیت جامع و ارزیابیمتوازن در مدیریت موسسات توسط شرکتها است. تجزیه و تحلیل هاک - 2003 - نشان دهنده تعامل بین مدیریت کیفیت جامع، ارزیابیمتوازن و عملکرد میباشد.