بخشی از مقاله

چکیده
در نگاه اسلام، خانواده پایه بسیار مهم و سلول اصلی جامعه است، به گونه ای که بدون بهره مندی از خانواده های »سالم، سرزنده و با نشاط«، امکان پیشرفت جامعه به خصوص پیشرفت فرهنگی وجود ندارد و اینگونه خانواده ها نیز بدون حضور دختران مؤمن و فهیم، شکل نمی گیرند و استمرار نمی یابند. یکی از عالی ترین برنامه های اسلام که این دین را سرآمد تمام ادیان قرار داده است، از بین بردن تمام بی عدالتی نسبت به زن بوده است. این مقاله نیز با بررسی اسناد مکتوب و غیر مکتوب در زمینه دیدگاه اسلام نسبت به زن با روشی توصیفی و کتابخانه ای اقدام نموده هاست.

اگر چه اسلام برای دختران در ابعاد فردی و اجتماعی قوانین ویژه ای وضع نموده ولی در برابر، حقوق شایسته ای برای آنان قرار داده که موجب تعالی شخصیت آن ها است. اگر دختران شجاع و انسان ساز از ملتها گرفته شوند، ملتها به شکست انحطاط کشیدهمیشوند. زن در اجتماع، وظیفهای دارد که از مرد ساخته نیست؛ نقشش بی همتاست و بدون شکّ، بقای زندگی و نسل بشر محتاج وجود وی است و نقش دختران در تمدن اسلامی، هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم جدی بوده است. به طور کلی در واقع نگاه اسلام به زن نگاهی کل نگر و متدبرانه می باشد که در سایه سلامتی و تکامل زن، جامعه تکامل یافته و زمینه رشد و پیروزی آن فراهم می گردد.

-1مقدمه
در میان مکاتب باستان و دانشمندان قدیم، کم نیستند کسانی که زن را در مرتبه ی انسانی همتای مرد نمی دانند. در یونان باستان برخی بر این اعتقاد بودند که دختران پلیدتر و خوارتر از حیوانات اند و حتی زن را از سلاله شیطان می دانستند. سقراط فیلسوف بزرگ یونانی، وجود زن را بزرگ ترین منشأ انحطاط بشریت می دانست. فیثاغورث دیگر اندیشمند یونانی معتقد بود اصلی خوب وجود دارد که نظم، نور و مرد را آفریده است و اصلی بد که آشوب، تیرگی و زن را آفریده است. همچنین ارسطو بر این باور بود که زن چیزی نیست مگر مرد ناکام، خطای طبیعت و حاصل نقصی در آفرینش. به عقیده ی ارسطو طبیعت آنجا که از آفریدن مرد ناتوان است زن را می آفریند. دختران و بندگان بنا بر طبیعت محکوم به اسارت هستند و به هیچ وجه سزاوار شرکت در کارهای عمومی نیستند

تردیدی نیست که دختران، در طول تاریخ از موقعیت مطلوب و شان بالایی برخوردار نبوده و غالبا مورد بی مهری و ظلم و ستم واقع می شدند، اما با رشد روز افزون آگاهی های بشر و پیشرفت سریع علوم انسانی و اجتماعی، این پرسش مطرح شد که جایگاه واقعی دختران در جامعه و خانواده کدام است و چگونه می توان حقوق از دست رفته دختران را استیفا کرد. در نگاه اسلام، خانواده پایه بسیار مهم و سلول اصلی جامعه است، به گونه ای که بدون بهره مندی از خانواده های »سالم، سرزنده و با نشاط«، امکان پیشرفت جامعه به خصوص پیشرفت فرهنگی وجود ندارد و اینگونه خانواده ها نیز بدون حضور دختران مؤمن و فهیم، شکل نمی گیرند و استمرار نمی یابند

در این راستا به یقین می توان گفت که ادیان الهی بویژه دین خاتم، بیش از همه به احیای شخصیت والای زن همت گماشته اند و خداوند متعال بهترین راه را برای سعادت و رستگاری بشر اعم از زن و مرد فراروی آنان گشوده است.

معارف و الگوهای حیات بخش اسلام اگر چه در مسیر احیای شخصیت و جایگاه دختران تاثیرات زیادی داشته و دارد، ولی بسیاری از حقایق در پس ابرهای جهل و خرافه پنهان مانده و جامعه دختران هنوز نتوانسته اند آن چنان که باید از میوه های شیرین فرهنگ دینی بهره مند گردند. از طرف دیگر فرهنگ غرب با تسلط بر امکانات مادی و مراکز ارتباطی و اطلاعاتی سعی در تحمیل الگوی ناقص خویش بر ملت های جهان دارد. آنان که هنوز از سودمندی دستاوردهای خویش مطمئن نیستند و از درون دچار چالش های عمیق و فراگیر شده اند، به تهاجم فرهنگی بر علیه کشورهای دیگر دست زده اند. این مقاله نیز با بررسی اسناد مکتوب و غیر مکتوب در زمینه دیدگاه اسلام نسبت به زن با روشی توصیفی و کتابخانه ای اقدام نموده هاست.

-2جایگاه واقعی زن در اسلام

الف - تکامل زن
یکی از عالی ترین برنامه های اسلام که این دین را سرآمد تمام ادیان قرار داده است، از بین بردن تمام بی عدالتی نسبت به زن بوده است. اسلام بنیان برتری طلبی های قومی، نژادی، جنسی و مالی را ویران نمود و تمام انسان ها از مرد و زن، غنی و فقیر، عرب و عجم، سیاه و سفید، و زشت و زیبا را در یک صف قرار داد.

این دین آسمانی تنها ملاک برتری را تقوا و ارزش های معنوی و فضائل اخلاقی دانسته است. خداوند متعال می فرماید: یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر وانثی وجعلناکم شعوبا وقبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند االله اتقاکم؛ ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست.

از طرف دیگر، هدایت تشریعی، عام و گسترده است و به گروه خاصی اختصاص ندارد و هر کس می تواند از این دریای رحمت الهی حظ و بهره ای ببرد و راه تکامل و سعادت خویش را هموار سازد. خداوند متعال می فرماید: انا هدیناه السبیل اما شاکرا واما کفورا؛ ما راه را به او - انسان - نشان دادیم، خواه شاکر باشد یا ناسپاس. پس اختلاف در جنسیت نمی تواند مانعی برای تکامل باش.

شهید مطهری رحمه االله پیرامون این موضوع چنین می گوید: اسلام در سیر من الخلق الی الحق یعنی در حرکت و مسافرت به سوی خدا هیچ تفاوتی میان زن و مرد قائل نیست

نمونه های تاریخی، گواهی صادق بر این مدعاست. در طول تاریخ، دختران بسیاری بوده اند که قله های ترقی را در نوردیده و به عنوان دختران نمونه و الگو معرفی شده اند. ضرب االله مثلا للذین ءامنوا امرات فرعون اذ قالت رب ابن لی عندک بیتا فی الجنه ونجنی من فرعون وعمله ونجنی من القوم الظالمین ومریم ابنت عمران التی احصنت فرجها؛ خداوند برای مؤمنان به همسر فرعون مثل زده است در آن هنگام که گفت: پروردگارا خانه ای برای من نزد خودت در بهشت بساز و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش. و همچنین مریم دختر عمران که دامان خود را پاک نگه داشت.

همچنین زن می تواند به مقام و منزلتی برسد که غضب و رضایت او غضب و رضای الهی را در پی داشته باشد، چنان که در حدیثی از رسول گرامی اسلام صلی االله علیه وآله درباره حضرت فاطمه علیها السلام آمده است: ان االله لیغضب لغضب فاطمه ویرضی لرضاها; همانا خداوند از غضب فاطمه غضبناک و از خشنودی او خشنود می شود.

ب - حقوق زن

یکی از مباحث قابل توجه در مورد جایگاه دختران در اسلام، جایگاه حقوقی آنان است. اگر چه اسلام برای دختران در ابعاد فردی و اجتماعی قوانین ویژه ای وضع نموده ولی در برابر، حقوق شایسته ای برای آنان قرار داده که موجب تعالی شخصیت آن ها است. خداوند حکیم می فرماید: ولهن مثل الذی علیهن بالمعروف؛ و برای دختران همانند وظایفی که بر دوش آن هاست ]حقوق[ شایسته ای قرار داده شده است.

-3ارزش و مقام زن

اسلام پشت پا به تصوّر خام و باطل تمامی کسانی زد که زن را موجودی پست و فرومایه و دختردار شدن را ننگ خویش میدانستند و میپنداشتند که زن موجودی زاید در نظام خلقت است. اسلام به زن ارزش بخشید و به مقابله با اندیشههای بیاساسی پرداخت که زن را بیارزش میدانست. زن را به پارسایی فرا خواند و او را نشان خوشبختی و سعادت دو جهان و بهترین گنجینه یک مردمعرّفی نمودو به آنانی که دختران را ناپسند میداشتند، فرمود: »دختران را مکروه مدارید که آنها مایه اُنسند و طولی نکشید که دختر دار بودن را از ننگ، به گنج مبدّل نمود و فرمود: »هر مسلمانی که دو دختر وی به بلوغ رسند و تا در خانه او هستند با آنها نیکی کند بهشتی میشود

اسلام به زن، حقّ اختیار و تعیین سرنوشت داد؛ تا خود، راه خویش را برگزیند. در صدر اسلام، دختری بود به نام »خنساء »که خواستگاران متعدّدی داشت. یکی از خواستگاران وی جوان دلیر و شجاعی بود به نام… ابولبابه«؛ که مطلوب »خنساء« قرار گرفته بود. »حذام بن خالد«، پدر خنساء، بر خلاف میل دختر خود و بدون رضایت او، وی را به عقد شخص دیگری آورد. »خنساء«، ناخشنود از عمل پدر، نزد پیامبر خدا صلیاالله علیهوآله آمد و ماجرای خویش بازگو کرد. پیامبر پس از شنیدن ماجرا، فرمود: »خنساء، آیا به کار پدرت راضی هستی؟« پاسخ داد: »هرگز .»آن حضرت فرمود: »پس عقدت صحیح نیست؛ با هر که میل داری ازدواج کن.« سپس »حذام« را احضار نمود و فرمود: »باید طبق میل دخترت رفتار کنی واو را به عقد آن کسی که میخواهد، درآوری.« او نیز چنین کرد.

اسلام، ازدواج با محارم را ممنوع ساخت و به زن ارزش حقوقی بخشید تا به همگان اعلام کند که زن کالا نیست، تا مورد مبادله و تبادل قرار گیرد یا به ارث برسد. از همین رو فرمود:»این اهل ایمان، برای شما حلال نیست که دختران را به اکراه و جبر به میراث گیرید. نیز فرمود: »با دخترانی که پدران شما با آنها ازدواج کردهاند، هرگز ازدواج نکنید؛ مگر آنچه در گذشته - پیش از نزول این حکم - انجام شده است؛ زیرا این کار، عملی زشت و تنفرآور و راه نادرستی است.

حرام شده است بر شما، مادرانتان، ودختران، و خواهران، عمّهها و خالهها و دختران برادر، دختران خواهر شما، و مادرانی که شما را شیر دادهاند و خواهران رضاعی شما و مادران همسرانتان و دختران همسرتان که در دامان شما پرورش یافته اند از همسرانی که با آنها آمیزش جنسی داشتهاید و همچنین همسران پسرانتان که از نسل شما هستند نه پسر خوانده ها و - نیز حرام است بر شما - جمع میان دو خواهر کنید؛ مگر آنچه در گذشته واقع شده؛ چرا که خداوند، آمرزنده و مهربان استتعدّد. شوهر را نیز منع نمود و فرمود:و» نکاح زنِ محصنه شوهردار نیز برای شما حرام شد.

-4جایگاه و حقوق زن از دیدگاه امامقدس سره

امام خمینی در مناسبتهای مختلف در بیاناتشان جایگاه و منزلتحقیقی دختران را از دیدگاهاسلام بیان داشتهاند. در دیدگاه امامقدس سره زن دارای مرتبه و منزلتی است که هیچ مکتب و مرامفمینیستی- که زن را تا سطح یک ملعبه و یا ابزار کار نزول داده است- یارای دسترسی به آن را ندارد.

در مکتب امام خمینیقدس سره زن بسیار تکریم شده و در اوج والایی قرار دارد، ایشان در این بارهمیفرمایند:
اسلام میخواهد که زن و مرد رشد داشته باشند. اسلام زنها را نجات داده است از آنچیزهایی که در جاهلیت بود. آنقدری که اسلام به زن خدمت کرده است، خدا میداند به مردخدمت نکرده است آنقدر که به زن خدمت کرده. شما میدانید که در جاهلیت زن چه بوده و دراسلام چه شده. در زمانی که پیغمبر اسلام آمد، زنها را هیچ حساب میکردند اسلام زنها راقدرت داده است.

امام به اغراض سوء دیدگاههای فمینیستی و انتظاری که از زن دارند، توجه داشته و همواره برجایگاه آنان و تاثیری که در جوامع دارند تاکید میورزیدند.

اگر دختران شجاع و انسانساز از ملتها گرفته شوند، ملتها به شکست انحطاط کشیده میشوند. اسلام به شما آنقدر احترام قایل است که برای مردها نیست، اسلام شما را می خواهد نجات بدهد، اسلام شما را میخواهد از این ملعبهای که اینها میخواهند شما را ملعبه قرار بدهند نجات بدهد، اسلام می خواهد شما را یک انسان کامل تربیت کند. زن انسان است. آن هم یک انسان بزرگ. زن مربی جامعه است. از دامن زن انسانها پیدامیشوند. مرحله اول مرد و زن صحیح، از دامن زن است. سعادت و شقاوت کشورها بسته بهوجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست میکند و با تربیت صحیح خودشکشور را آباد میکند. مبدا همه سعادتها از دامن زن بلند میشود. زن مبدا همه سعادتها باید باشد.

زن مظهر تحقق آمال بشر است. زن پرورشده دختران و مردان ارجمند است. از دامن زن مرد به معراج میرود. دامن زن محل تربیتبزرگ دختران و بزرگ مردان است. زنها مردان شجاع را در دامن خود بزرگ میکنند. قرآن کریم انسانساز است و زنها نیز انسانساز، اگرزنهای انسانساز از ملتها گرفته بشود، ملتها به شکست و انحطاط مبدل خواهند شد، شکست خواهند خورد، منحط خواهند شد.

در منظر امامقدس سره اسلام دختران را سربلند و شایسته میخواهد و آنچه دین گریزان برای زن قایلند، چیزی جز تباهی و ملعبه شدن نیست، ایشان میفرمایند: مقام زن مقام والاست، عالیرتبه هستند. بانوان در اسلام بلند پایه هستند. ما میخواهیم زن به مقام والای انسانیتخودش باشد، نه ملعبه باشد، نه ملعبه در دست مردها باشد، در دست اراذل باشد . اسلام زن را مثل مرد در همه شؤون، همانطوری که مرد در همه شؤون دخالت دارد، زن همدخالت دارد، همانطوری که مرد باید از فساد اجتناب کند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید