بخشی از مقاله

چکیده

تغییرات سریع محیطی سازمانها را وادار می سازد تا برای سازگاری با محیط به سازوکارهای مدیریتی مختلفی روی بیاورند که توانمندسازی یکی از این سازوکارهاست و نقش کلیدی در حیات سازمان های نوین دارد. هدف از این تحقیق بررسی و ارزیابی نقش توانمندسازی کارکنان در سازمانهای امروزی می باشد. روش تحقیق به کار رفته در پژوهش حاضر، توصیفی اسنادی و کتابخانه ای می باشد. پژوهش حاضر به بررسی ضرورت توانمندسازی کارکنان در سازمانهای امروزی می پردازد و به نقش مهم توانمندسازی کارکنان در سازمان های متغیر و پویای امروزی اشاره می کند. بررسی مزایای توانمندسازی، فرایند توانمندسازی، ضرورت توانمندسازی کارکنان در سازمان ها، ابعاد توانمندسازی، مراحل توانمند سازی و برخی از موانع موجود در سازمان ها برای اجرای توانمندسازی از اهم مطالب این مقاله می باشد.

-1 مقدمه

از عوامل مهم بقا و حیات سازمانها، کیفیت و توانمندی نیروی انسانی است. به عبارت دیگر اهمیت نیروی انسانی به مراتب از تکنولوژی های جدید، منابع مالی و مادی بیشتر است. نقش نیروی انسانی کارآمد، دانا و توانا در تحقق اهداف سازمانی امری غیر قابل انکار می باشد. نیروی انسانی توانمند، سازمان توانمند را بوجود می آورد. سازمان توانمند محیطی است که کارکنان در گروه های مختلف، در انجام فعالیت ها با یکدیگر همکاری می کنند .[7]

تغییرات سریع محیطی سازمانها را وادار می سازد تا برای سازگاری با محیط به سازوکارهای مدیریتی مختلفی روی بیاورند که توانمندسازی1 یکی از این سازوکارهاست و نقش کلیدی در حیات سازمان های نوین دارد. سازمانهای عصر جدید از ساختارهای سنتی و سلسله مراتبی - عمودی - فاصله گرفته اند و به ساختارهای مختلف افقی، شبکه ای و تیمی روی آورده اند. این ساختارها به روابط و پویایی اجتماعی اهمیت بیشتری داده و انسان را در رأس امور قرار می دهند. سازمانها نیازمند افرادی هستند که بتوانند بهترین استفاده از تکنولوژی پیشرفته را ارائه دهند و نوآوریها را بیابند و بتوانند محصولات و خدمات خود را بهبود بخشند .[3]

توانمندسازی منابع انسانی به عنوان یک رویکرد نوین انگیزش درونی شغل به معنی آزاد کردن نیروهای درونی کارکنان و همچنین فراهم کردن بسترها و به وجود آوردن فرصت هایی برای شکوفایی استعدادها، توانایی ها، و شایستگی های افراد است. توانمندسازی با تغییر در باورها، افکار و طرز تلقی های کارکنان شروع می شود. بدین معنی که آنان باید به این باور برسند که توانایی و شایستگی لازم برای انجام وظایف را به طور موفقیت آمیز داشته و احساس کنند که توانایی تأثیرگذاری و کنترل بر نتایج شغلی را دارند؛ احساس کنند اهداف شغلی معنادار و ارزشمندی را دنبال می کنند و باور داشته باشند که با آنان صادقانه و منصفانه رفتار می شود .[11]

-2 تعریف توانمندسازی کارکنان

توانمندسازی نیروی انسانی یعنی ایجاد مجموعه ظرفیتهای لازم در کارکنان برای قادر ساختن آنان به ایجاد ارزش افزوده در سازمان و ایفای نقش و مسئولیتی که در سازمان به عهده دارند توأم با کارایی و اثربخشی است .[5] توانمندسازی به معنای قدرت بخشیدن به افراد است بدین معنی که به افراد کمک کنیم تا احساس اعتماد به نفس خود را بهبود بخشند و بر احساس ناتوانی و درماندگی خود چیره شوند، همچنین بدین معنی است که انگیزه ای درونی را برای انجام یک وظیفه بسیج کنیم. توانمندسازی کارکنان به معنی تشویق آنان است. یعنی این که فرصتهایی را برای افراد فراهم آوریم تا نشان دهند که می توانند نظرات خوبی آفریده و آنها را به عمل برسانند .[3] توانمندسازی کارکنان، عبارت است از مجموعه سیستمها، روشها و اقداماتی که از راه توسعه قابلیت و شایستگی افراد در جهت بهبود و افزایش بهره وری، بالندگی و رشد و شکوفایی سازمان و نیروی انسانی با توجه به هدفهای سازمان به کار گرفته می شوند.

[15] به نظر راپیلی2 توانمندسازی یک مفهوم، یک مجموعه از رفتارها و یک برنامه سازمانی است. به عنوان یک مفهوم عبارتست از اعطای اختیار تصمیم گیری به مرئوسان، به عنوان یک مجموعه از رفتارها، به معنی سهیم کردن گروه های خودگردان و افراد در تعیین سرنوشت حرفه ای خود، و به عنوان یک برنامه سازمانی، به کل نیروی کار فرصت بیشتری برای آزادی، بهبود و بکارگیری مهارتها، دانش و توان بالقوه ی آنان، در جهت خیر و صلاح خود و سازمان شان اعطا می کند .[8] توانمندسازی، اعطای اختیار و تصمیم گیری به کارکنان به منظور افزایش کارایی آنان و ایفای نقش مفید در سازمان است .[16] توانمندسازی در حقیقت واگذاری اختیارات رسمی و قدرت قانونی به کارکنان است .[14]

-3 مزایای توانمندسازی

تحقیقات نشان داده است سازمان هایی که توانمندسازی کارکنان را در پیش گرفته اند، به مزایای متعددی دست یافته اند، که می توان به شرح زیر بیان کرد:

-1 افزایش رضایتمندی کارکنان، مشتریان و ارباب رجوع

-2 کارکنان احساس مثبتی نسبت به شغل و خودشان بروز می دهند

-3 کارکنان احساس نمی کنند که خون آنان به وسیله سازمان مکیده می شود. لذا از تمام توان و شایستگی های خود برای ارتقاء عملکردشان استفاده می کنند

-4 باعث افزایش احساس تعهد و تعلق در کارکنان می شود

-5 تحقق اهداف سازمان آسان تر می گردد

-6 باعث افزایش احساس مالکیت کارکنان نسبت به شغلشان می شود

-7 کاهش ضایعات، هزینه ها و کالاهای مرجوعی و در نتیجه موجب افزایش سوددهی می گردد

-8 کاهش نظارت مستقیم بر عملکرد کارکنان

-9 کاهش بروز استرس، حوادث و سوانح در محیط کار

-10 بهبود شرایط ایمنی در محیط کار

-11 تغییر نگرش کارکنان از »داشتن« به »خواستن« یعنی همیشه باید به خواستها فکر کرد

-12 بهبود ارتباطات میان مدیریت و کارکنان یا روان سازی است که باعث می شود بسیاری از مشکلات روزمره به وسیله ارتباطات حل شده و دیگر نیازی به تشکیل جلسه نباشد. بدیهی است نیاز به برگزاری جلسه وقتی است که قرار است نکات و مسائل بسیار مهم در آن مطرح گردد .[1]

-4 فرایند توانمندسازی

از نظر فوکس - 1998 - 3 توانمندسازی کارکنان یک فرایند است و از طریق آن یک فرهنگ توانمندسازی توسعه می یابد که در آن آرمانها، اهداف، مرزهای تصمیم گیری و نتایج تأثیرات و تلاشهای آنان در کل سازمان به اشتراک گذاشته می شود. در چنین فرهنگی منابع و رقابت برای کسب منابع مورد نیاز جهت اثربخشی فعالیت هایشان فراهم و حمایت می شود. بلانچارد فرایند توانمندسازی را در سه مرحله خلاصه کرده است:

-1 تسهیم اطلاعات: که به کارکنان اجازه می دهد موقعیتهای سازمان خود را بشناسند و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند. تسهیم اطلاعات با اعتمادسازی در سازمان، شکستن تفکر سلسله مراتبی سنتی آغاز می شود و در نتیجه موجب افزایش احساس مسئولیت پذیری کارکنان می شود.

-2 خودمختاری و استقلال کاری در سرتاسر حد و مرزهای سازمان: حد و مرزهای سازمان از طریق مقصد - چرا کار می کنید - ، ارزشها - چه چیز راهنمای عمل شماست - ، تصورات - تصور شما از آینده چیست - ، اهداف - چه چیز، چه وقت، کجا، چطور و چرا انجام می دهید - ، نقشها - شما که هستید - و سیستم و ساختار سازمانی - کاری که شما انجام می دهید چطور مورد حمایت قرار می گیرد - مشخص می شود.

-3 جایگزین کردن تیم های خودگردان به جای سلسله مراتبها: هرگاه گروهی از کارکنان با مسئولیتهای ویژه برای فرایند کار و تولید انتخاب می شوند، از شروع تا پایان کار برنامه ریزی و اجرا می کنند، همه چیز را مدیریت می کنند و مسئولیت را به صورت مساوی و عادلانه تقسیم می کنند. مزیت تیم های خودگردان در فراهم کردن رضایت شغلی، تغییر نگرش، تعهد کاری، برقراری ارتباط بهتر میان کارکنان و مدیران، اثربخشی بیشتر فرایندهای تصمیم گیری، بهبود و پیشرفت عملیات، کاهش هزینه ها و بهره وری سازمان خلاصه می شود .[9]

-5 ضرورت توانمندسازی کارکنان در سازمان ها

تغییرات محیطی و افزایش رقابت جهانی، موضوع توانمندسازی کارکنان را در کانون توجه مدیران قرار داده است. چرا که سازمانها با داشتن کارکنان توانمند، متعهد، ماهر و باانگیزه، بهتر خواهند توانست خود را با تغییرات وفق داده و رقابت کنند. توانمندسازی، سالم ترین روش سهیم نمودن دیگر کارکنان در قدرت است. با این روش حس اعتماد، انرژی مضاعف، غرور، تعهد و خوداتکایی4 در افراد ایجاد می شود و حس مشارکت جویی در امور سازمانی افزایش یافته، در نهایت بهبود عملکرد را به دنبال خواهد داشت .[6] همچنین دلایل زیر بر شدت توجه به توانمندسازی کارکنان می افزاید:

·    مطالعات مهارتهای مدیریت نشان می دهد که توانمندسازی زیردستان بخش مهمی از اثربخشی سازمانی و مدیریتی است.

·    تجزیه و تحلیل قدرت و کنترل در سازمان ها حاکی از این است که سهیم کردن کارکنان در قدرت و کنترل، اثربخشی سازمانی را افزایش می دهد.

·    تجربیات تشکیل گروه در سازمان دلالت بر این دارد که راهبردهای توانمندسازی کارکنان نقش مهمی در ایجاد و ابقاء گروه دارد .[11]

لذا استفاده از توانائیهای بالقوه منابع انسانی برای هر سازمانی، مزیتی بزرگ به شمار می رود. در بهره وری فردی، سازمان از مجموعه استعدادها و توانائیهای بالقوه افراد به منظور پیشرفت سازمان استفاده می کند و با به فعل در آوردن نیروهای بالقوه و استعداهای شگرف در جهت سازندگی، موجبات پیشرفت سازمان فراهم خواهد شد. بنابراین لازمه دستیابی به هدفهای سازمان، مدیریت مؤثر این منابع باارزش است. در این راستا رشد، پیشرفت، شکوفایی و ارتقای توانمندیهای کارکنان تحت عنوان توانمندسازی کارکنان مورد توجه صاحبنظران و کارشناسان قرار گرفته است .

-6 ابعاد توانمندسازی

در یکی از بهترین مطالعات تجربی انجام شده در زمینه توانمندسازی تا به امروز، که توسط دانشمندانی چون توماس و ولتهوس5، کانگر و کاننگو، اسپریتزر6 و میشرا صورت گرفته است، پنج بعد کلیدی توانمندسازی کارکنان به شرح ذیل شناسایی شده اند. برای این که مدیران بتوانند دیگران را با موفقیت، توانمند سازند، باید این پنج ویژگی را در آنان ایجاد کنند:

الف - احساس شایستگی: احساس شایستگی یا خودکار آمدی، اعتقاد فرد به توانایی و ظرفیت خود برای انجام کارها با مهارت بالاست .[12]

ب - احساس داشتن حق انتخاب: توماس و ولتهوس خود مختاری یا داشتن حق انتخاب را به آزادی عمل و استقلال کارمند در تعیین فعالیت های لازم برای انجام وظایف شغلی، تعریف می کنند .[11]

ج - احساس مؤثر بودن: عبارت است از حدی که فرد توانایی نفوذ در پیامدهای استراتژیک اداری و یا عملیاتی در کار خود را دارا می باشد .[12]

د - احساس معنی دار بودن: اپلبام و هانگر معتقدند، معنی دار بودن فرصتی است که افراد احساس می کنند اهداف شغلی مهم و باارزشی را دنبال می کنند .[11]

ه - احساس داشتن اعتماد به دیگران: اعتماد به روابط بین فرادستان و زیردستان - اعتماد مدیر به کارمند و برعکس - اشاره دارد. داشتن این احساس که رفتار دیگران استوار، ثابت و قابل اعتماد است، این که اطلاعات را می توان با اطمینان تلقی کرد و این که به قول و قرارها عمل خواهد شد، همگی بخشی از شکل گیری و رشد احساس توانمندسازی در افراد هستند. اعتماد کردن به دیگران به افراد اجازه می دهد که با اعتماد به نفس و روشی درست بدون ضایع کردن نیرویی برای حفاظت از خود برای برملا کردن روش های پنهان یا سیاست بازی تلاش کنند. خلاصه احساس اعتماد، به افراد توانایی می بخشد تا احساس امنیت کنند .[4]

-7 مراحل توانمندسازی

-1 تعریف و ابلاغ مفهوم توانمندسازی به اعضای سازمان؛ -2 هدف گذاری و تدوین راهبردها، که برای کارکنان در هر سطح سازمانی در انجام تلاش هایشان به منظور توسعه و تقویت توانمندسازی به یک چهارچوب سازمانی تبدیل می شود؛ -3 آموزش کارکنان برای ایفای نقش های جدید و انجام دادن وظایف شان به شیوه هایی که با اهداف سازمان برای گسترش و تقویت توانمندسازی سازگارند؛ -4 تطبیق ساختار سازمان به گونه ای که مدیریت و هدایت امور توسط کارکنان تسهیل و همچنین ایجاد استقلال بیشتر و آزاد عمل کند؛ -5 تطبیق نظامهای سازمان برای حمایت از توانمندسازی کارکنان؛

-6 ارزیابی و اصلاح فرآیند توانمندسازی از طریق سنجش بهبود و شناخت اعضای سازمان .[13]

-8 موانع موجود در سازمان ها برای اجرای توانمندسازی

اجرای عوامل توانمندسازی در سازمان ها بسیار مفید و باعث افزایش بهره وری سازمان می شود. لازمه اجرای این تکنیک نیاز سازمان، پشتیبانی مدیران ارشد آن و همکاری با کارکنان و عوامل اجرایی در پیشبرد امور است. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید