بخشی از مقاله

چکیده

این مقاله سعی دارد تا عنوان کندکه اثرات اقتصادی ناشی از تعامل توریسم و مذهب نباید دست کم گرفته شود. با قبول این فرض که توریسم یک پدیده پیچیده و چند بعدی است، تقریبأ غیر ممکن است که بخواهیم مذهب و ارتباطات مخصوص اقتصادی اجتماعی و فرهنگی آنرا با توریسم محض بسنجیم. بر اساس تحقیقات میتوان گفت که دو پدیده توریسم و مذهب ابعاد مشترک فراوانی دارند. امروزه نمی توان این واقعیت را نادیده انگاشت که در بیشتر مکانهای مذهبی آثار مادی توریسم مذهبی، به دلایل مذهبی بیشتر از توریسم به معنای عام آن است. با وجود این حتی در مناطقی که از نظر مذهبی بسیار متعصب هستند و نظارت شدیدی از طرف طرفداران آنها بر انجام اعمال مذهبی وجود دارد، مزایای توریسم را انکار نمیکنند.

توریسم مذهبی در زمره امور توریستی است که کمترین فعالیتهای اکتشافی توریستی در آن انجام شده است. ممکن است که گفته شود که این موضوع خیلی هم عجیب نیست. اما میتوانیم سوالات زیادی درباره رابطه بین توریسم و مذهب طرح کنیم که پاسخ به آن ضروری است. چرا توریسم مذهبی در بیشتر مناطق توریستی از نظر جاذبه علمی برای تحقیق در حاشیه قرار گرفته است؟ اثر واقعی توریسم مذهبی بر کشورها، اقتصاد و جامعه یا توسعه فرهنگی چیست؟ معنی و جایگاه توریسم مذهبی در ارتباط با حرکت جهانی توریسم و درآمدهای آن چیست و کجاست؟

آثار توریسم سطحی نمیباشد و تأثیر آن نبایستی به موارد مشخصی نسبت داده شود. توریسم بعنوان یک نظریه دلالت بر کلیت و تشریک مساعی دارد و موضوعات و عملکردهای مختلفی را در بر میگیرد و همچنین علائق و منافع متضادی را نیز شامل می شود . و این واقعیات نیاز برای یک روش بینابینی و ترکیبی برای یافتن یک اساس تئوریکی و پاسخهای علمی برای این مسائل را ایجاد میکند. اگر چه کارشناسان توریسم جنبه های دیگر یا نتایج غیر اقتصادی توسعه توریسم را بررسی میکنند ، اما آنها ابتدا بر نتایج اقتصادی و عملکردهای توسعه توریسم تمرکز دارند.

ما نمیتوانیم روابط توریسم و مذهب را تنها از جنبه اقتصادی یا فقط اجتماعی آن در نظر بگیریم و این موضوع مانند این است که ما در تحقیقمان تمام تبایناتی که نه تنها در نتیجه توسعه توریسم بلکه از طریق توسعه جهانی بوجود می آید را نادیده بگیریم. تنها از طریق مطالعه ترکیبی و در نظر گرفتن تمام جنبه های توسعه توریسم ما میتوانیم از تحلیل صحیح اقتصادی توریسم مطمئن باشیم. این روش ترکیبی با تغییراتی که در اقتصاد رخ میدهد و حتی در حال تغییر نظریات متعارف اقتصادی است و همچنین با توسعه ایده های جدیدی که براساس مفاهیم تکنولوژیکی ، اکولوژیکی، اجتماعی و توسعه فضایی که انسان در آن زندگی میکند و توسعه مییابد بنا شده است، نیز مطابقت دارد.

کلیات و اصول توریسم در عرف و سنت بصورت برده ای در آمده که تحلیلهای آن بر اساس دیدگاه های معین و ثابت که سالها پیش تحت شرایط مختلف اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی عنوان شده اند در آمده است. بعنوان یک قانون این نظریات و تحلیلها بر اساس شرایط اجتماعی یا سیاسی شکل گرفته اند تا اصول علمی و قوانین رفتاری. دیدگاههای جدید همیشه در دنیای امروز مورد قبول واقع نمیشود.و مورد موفقت کسانی که از نظر تئوری و حتی عملی با امر توریسم سروکار دارند واقع نمیشود.و حطرناکتر از آن این است که این دیدگاهها از یک کشور یا محیط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگ، بعنوان یک قانون برای همه دنیا عمومیت یافته است. بنظر میرسد تمامی این موارد بیشتر شبیه یک کشمکش بین شکل و محتوا باشد.

اساسأ ما میتوانیم تمامی این بحثها را در موضوع ارتباط بین مذهب و توریسم تکرار کنیم. مسافرت هایی که با انگیزه مذهبی انجام میشود بصورت عمیقی ریشه در تاریخ انسان و همچنین تاریخ توریسم دارد. بنظر میرسد که قبل از توریسم مدرن امروزی، بیشترین و فراوانترین نوع توریسم در دوره اجداد ما، توریسم مذهبی بوده است. - مشخصه مذهبی بودن ممکن است زیاد با توریسم مرتبط نباشد اما بعبارت دیگر خصوصیات اساسی توریسم را تایید میکند - بنا بر گفته هیترک - 1990 - ، توریسم مذهبی بایستی بعنوان امری که در مفهوم جنبه انسانگرایی نقش مهمی دارد، نگریسته شود.

اگرچه ممکن است شواهد پژوهشی کمی مبنی بر این ادعا وجود دارد که کلمه توریست از نظر ریشه شناسی از کلمه لاتین - tornus - به معنی اجبار زائران در زیارت اماکن مقدس در روم دارد، پدیده توریسم عمیقد ریشه در مدلهای کهن دارد و بنابراین شایسته یک تحلیل با جزئیات بیشتر و حتی یک تحلیل اقتصادی میباشد و اگر از این جنبه نگریسته شود پدیده توریسم بیشتر قابل درک خواهد بود. با در نظر گرفتن اینکه زیارت خودش به انضمام تمام خصوصیات مسافرتی اش مثل فائق آمدن بر فاصله در فضا، بایستی فقط وسیله باشد و نه هدف که برای آن تعهد میشود، ممکن است سوال شود که آیا گاهی وسیله جای هدف را نمیگیرد؟ بدین معنی که مسافرت هایی که برای مذهب است، معمولا تا حدی تبدیل به مسافرتهای دیگر میشود فعالیتهایی مثل خرید کردن در طول سفر و دیدن اماکن غیر مذهبی دیگر و گاهی حتی فعالیت یا زیارت مذهبی کاملأ تحت الشعاع قرار میگیرد.

ب هر حال این از واقعیت بدور است که ما فکر کنیم این سوالات فقط امروزه ایجاد شده ، کاملأ برعکس . این سوالات همیشه بوده اند آنچنانکه مسئولین مذاهب مختلف توجه خود را معطوف بی حرمتی هایی که باعث ایجاد دشمنی ها و یا نهضتها میشود، کرده اند . از نقطه نظر اجتماعی مسلمأ زائران در انسجام و اتحاد در درون گروهها با مذهب یکسان کمک فراوانی کرده اند و از نظر اقتصادی نیز، مسلمأ در رونق مکانهای زیارتی ومناطق بزرگتر همجوار آنها که مکانهای زیارتی را محصور کرده اند، - بخصوص قسمتهای مجاور مسیرها که به مکان های زیارتی منتهی میشود - ، نقش داشته اند چنانکه در تاریخ غنی مکانهای سکنی زائران مثل مسافرخانهها و دیگر اشکال اسکان ساخته شده برای زائرین میتوان مشاهده کرد که خیلی از آنها از نظر جهانی عمدتا بعنوان مکانهای توریستی شناخته میشوند.

افراد در سفر نیاز دارند که ترتیب زمانی وقایع را بدانند و همچنین به کتابهایی نیاز دارند تا نه تنها اطلاعات ادبی بلکه شواهد تصویری از قدرت اقتصادی این مکانهایی که محل تجمع افراد با ایمان و مذهبی هستند، غنای اثر هنری مکانهای مذهبی مثل حرمها و کلیساها و تمامی تزئینات ضمیمه و فرعی را ، برای آنها ارائه دهد. اینها مکانهایی هستند که صرفنظر از زیارت بعنوان یک عامل تبادل فرهنگی در طول تاریخ ،از دیر باز بصورت خوبی از نظر تشکیلات و استقرار رستوران و اغذیه ،هنرهای دستی ، کالاهای تجاری - نه فقط در امور مذهبی و عبادی - ، توسعه یافته اند . علاوه براین یک صنعت کامل پذیرایی و سرگرمی ،سوغاتی، هتلداری توسعه میابد.

- J.Jukic,1988 - و روحیه و جان توریست را به فضایی هدایت میکند که از آن خصوصیات نابهنجاری ایجاد نمیشود. اجازه دهید مثالی بزنیم، درکشور ایران و در شهر مشهد هر ساله تعداد بیست میلیون زائر از این مکان زیارتی دیدن میکنند - تا 30 میلیون هم از طرف مسئولین گزارش شده - ، اگر هر کدام از آنها روزانه یکصد هزار تومان یا 25$ در این مکان خرج کرده باشند ، بدین معنی است که آنها بیش از 375 میلیون دلار در سال خرج کرده اند! در این مورد، تشخیص زیارتها و دیگر حرکات مشابه که توسط افراد بخاطر نیازهای نامحدود غیر مادیشان در انعکاس به تقوا و خداپرستی انجام میشود، از دیگر بازدیدها مشکل است.

بعنوان مثال - A.Lefeuvre.1984 - اشاره میکند که صفت مذهبی بی جهت به کلمه توریسم اضافه میشود چه آنها واقعا برای زیارت آمده باشند چه برای دیدن اماکن دیگر. و سر انجام اینکه آیا توریست نوعی، در پشت واژه زیارتها پنهان شده یا برعکس؟ هیچ شکی نیست که قابل مشاهده ترین مورد که ارتباط بین مذهب و توریسم را بیان می کند،هزاران مکان و ساختمان مذهبی در دنیاست که مورد علاقه و بازدید آنهاست. ورای بحثها ،مذهب و توریسم به وسیله عمل بازدید که مورد علاقه مشترک بازدیدکننده های خاص است ، تداعی کننده همدیگر هستند. توریست معمولی که برای استراحت و تجدید قوا و یا سرگرمی ، اقدام به سفر میکند، درست مانند یک زائر مکان مذهبی یا یک تاجر، کالاها و خدمات بسیار زیادی را مصرف می کند.

بعلاوه اولین صاحبنظران توریست یادآوری کرده اند که کلمه توریست یا همان گردشگر بطور روشن و واضحی فراگیر است و توریست مذهبی را نیز در بر میگیرد چنانکه در آمارهای جهانی نیز کسانی را هم که به قصد زیارت سفر میکنند را در زمره توریست یا گردشگر احصاء میکنند. بدون سرشماری افراد ،سازمانها، و اعمالی که در دهه های اخیر با امر توریسم درارتباطند، روشن کردن ابعاد موضوع مشکل است وابتدا بعضی از ابعاد مشترک بین این موارد فوق بایستی روشن شود.و بالاتر از آن بایستی تاکید بر غیر مادی بودن و غیر اقتصادی بودن جنبه ها و بعبارت دیگر موضوعاتی که زمینه مصرف و درآمد که از اهداف اصلی توریسم است، را ندارند نیز صورت گیرد. براستی مصرف محض در ارتباط با توریسم تحت عنوان - اسراف و لذت جویی - و یا حتی فراتر از آن بعنوان - فساد و مصرف بیشتر از نیاز ضروری انسان - ، از طرف نگرش مذهبی مورد انتقاد قرار میگیرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید