بخشی از مقاله

چکیده

توسعه ي پایدار به عنوان فرایندي که نیازهاي ضروري انسان ها را بدون به خطر انداختن مبانی توسعه یعنی محیط زیست فراهم می سازد، مدتهاست که توجه جوامع مختلف رابه خود مشغول ساخته است. شاخص ها و اهدافی چون پیشرفت اقتصادي، رفاه اجتماعی، کیفیت محیطی و حکمرانی خوب از اصول اولیه ي توسعه ي پایدار به شمار می روند، توسعه ي شهري پایدار که به دنبال برنامه هایی چون:

کاهش آلودگی ها، نگه داري از منابع، کاهش حجم ضایعات شهري، حمل و نقل مناسب و کارامد و... .می باشد ، در پیاده سازي برنامه هاي خود با موانع و چالش هاي توسعه ي پایدار شهري مواجه است، که این چالش ها در صورت مهار نشدن ممکن است قدرت تخریب زیادي براي شهر، ساکنان و منابع آن پیدا کنند و زمان عملی شدن طرح هاي توسعه ي پایدار را به تاخیر بیاندازند و به مرور شهر را از حالت پایداري و دوام دور کنند، لذا شناسایی الزامات، چالش هاي فراروي توسعه پایدار شهري و همچنین جستجوي راهکارهایی براي برطرف کردن آنها که از ضرورتهاي برنامه هاي توسعه شهري کنونی است، از اهداف این پژوهش می باشد. از مهم ترین یافته هاي این تحقیق رسیدن به راهکارهایی چون: بازساخت شرایط فعلی، توجه به شهرهاي میانی، مدیریت منسجم و یکپارچه و... .جهت رفع چالش هاي توسعه ي پایدار شهري بوده است. روش کار در این تحقیق به صورت کتابخانه اي بوده است.

.1 مقدمه

از آغاز دهه ي 1990، اندیشه ي توسعه ي شهري پایدار در بین تصمیم گیران و متفکران یک موضوع ریشه اي و بسیار مهم بوده است."ریشه اي که مفهوم تاریخی توسعه را در بر می گیرد و در عین حال در تعیین خط مشی هاي بین المللی، ملی و منطقه اي حال حاضر نیز اهمیت بسیاري یافته است"

در این راستا جامعه شناسان که در پی شناختن ساختارها و طبقات اجتماعی و نابرابري ها بودند، اقتصاد دانان که در زمینه ي تفسیر تئوري، ارزیابی، سنجش و برآوردهزینه ها و اصلاح خط مشی ها تلاش می کردند و کارشناسان جغرافیاي شهري که بنا به نوع تخصص و حوزه ي فعالیتشان علاقه ي ویژه اي به مسائل سکونت و توسعه ي شهري داشتند، همگی توجه و گرایش زیادي به مباحث توسعه ي پایدار پیدا کردند. هم چنین سیاست مداران هم در راستاي تحقق حکومت هاي مدنی، از این غافله جا نماندند.

توسعه ي پایدار توانایی و قابلیت وارد شدن همزمان به مسائل اجتماعی، اقتصادي، سیاسی و طبیعی را دارد، لذا تمام چالش هایی که امروزه به طور نسبی در شهرهاي توسعه یافته و در حال توسعه دیده می شود؛ مسائلی چون: سوء مدیریت، فقر، بیکاري، عدم مشارکت مردم، تخریب محیط زیست، مهاجرت و... .به عنوان موانعی بر سرراه توسعه ي شهري پایدار ظاهر می شوند که شناسایی و کمک به رفع آن ها از مهم ترین برنامه ها در جهت ظرفیت بخشی و ماندگار کردن مفهوم توسعه ي شهري پایدار خواهد بود.

در این پژوهش به تبیین و تشریح مفاهیمی چون: شهر و شهر پایدار، توسعه ي پایدار شهري، چالش هاي توسعه ي پایدار شهري و راههاي رفع آن پرداخته شده است. هم چنین به کاربرد معقولانه ي این مضامین در مباحث شهري و برنامه ریزي هاي شهري و روستایی اشاره گردیده است و در پایان از مجموع مباحث مطرح شده نتیجه گیري به عمل آمده است.

.2 طرح مساله

توسعه واژه اي فراگیر است که مفاهیمی چون گسترش دادن، تغییر حالت و تکامل را با خود به همراه دارد. توسعه داراي ابعاد متنوعی چون: توسعه ي فرهنگی، توسعه ي سیاسی، توسعه ي انسانی، توسعه ي درون زا و برون زا، توسعه ي پیرامونی، توسعه ي ناموزون و موزون و بالاخره توسعه ي پایدار است، که در این پژوهش توسعه ي پایدار مورد کنکانش قرار گرفته است. توسعه ي پایدار مفهومی است که پس از رشد سریع شهري و افزایش شهرنشینی توجه جمعیت کثیري از اندیشمندان مسائل شهري و اجتماعی را به خود جلب کرده است، با توجه به تعاریف مناقشه آمیزي که در مورد این واژه در چند دهه ي اخیر به کار رفته است، می توان آن را به مفهومی که تامین آسایش و امنیت بشر را مد نظر دارد، تعریف کرد.

از اهداف اولیه ي توسعه ي پایدار برطرف کردن نیاز هاي ارگانیسم شهري چون: نیاز به اکسیژن، نیاز به آب، تدارکات غذایی شهرها، تهیه مصالح ساختمانی و مواد اولیه شهر ها و ... .می باشد. هم چنین اهداف کلان تري چون: افزایش تولید و بهره وري، کاهش فقر، افزایش فرصت هاي اجتماعی و برقراري عدالت اجتماعی در گرو دستیابی به توسعه ي پایدار است.کاربرد اصول پایداري در توسعه بدین معناست که ثبات، استحکام و دوام در آن به میزانی باشد که نسل آینده هم از مواهب آن بهره مند گردند و به تعبیري دیگر این پایداري باید خود را در الگوي پایدار سکونت گاهها، الگوي موثر حمل و نقل در زمینه ي مصرف سوخت و نیز رعایت سلسله مراتب شهري و... .نشان دهد.

در این بین تنوع در سیستم هاي اقتصادي، اجتماعی، فرهنگی، تولیدي و اکولوژیکی و هم چنین پیچیدگی هاي حاکم بین روابط و ساختارهاي جوامع شهري توسعه ي پایدار را با چالش هایی مواجه ساخته است. لذا در این پژوهش ضمن معرفی شاخص ها و الزامات توسعه ي پایدار شهري که مواردي چون تامین امنیت و آسایش افراد، دسترسی به امکانات آموزشی، بهداشتی، مسکن مناسب و توسعه ي مناسب و هماهنگ شهري و ... .می باشد، به شناسایی و بررسی وضعیت چالش هاي توسعه ي پایدار شهري چون: شکل گیري بافت هاي ناکارامد، وجود بافت فرسوده، توسعه ي ناموزون شهري و....پرداخته شده است.

.3 سوالات تحقیق

- الزامات و چالشهاي فراروي توسعه ي شهري پایدار کدامند ؟

- چه راهکارهایی براي رفع چالش هاي توسعه ي شهري پایدار وجود دارد؟

روش کار در این تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی، و روش گرد آوري اطلاعات به صورت کتابخانه اي است که در پایان پس از جمع آوري اطلاعات از طریق ابزار هاي گردآوري اطلاعات می خواهیم به تجزیه و تحلیل ارتباط بین الزامات و شاخص هاي توسعه ي پایدار شهري و چالش هاي توسعه ي پایدار شهري و آسیب هاي ناشی از آن برمجموعه ي شهري بپردازیم.

.4 توسعه وتوسعه ي پایدار شهري

واژه ي" توسعه ي پایدار را اولین بار به طور رسمی برانت لند در سال 1366 - 1987شمسی - در گزارش آینده ي مشترك ما مطرح کرد"

این واژه در مفهوم گسترده آن به معنی اداره و بهره برداري صحیح و کارا از منابع پایه، طبیعی، مالی و نیروي انسانی براي دستیابی به الگوي مصرف مطلوب است که با به کارگیري امکانات فنی و ساختار وتشکیلات مناسب براي رفع نیاز نسل امروز وآینده به طور مستمر ورضایت بخش امکان پذیر می شود 

توسعه ي پایدار آن فرایندي است که نیازهاي ضروري انسان ها را بدون معامله قرار دادن مبانی توسعه یعنی محیط زیست فراهم می سازد. وجود تنوع در سیستم هاي اقتصادي، اجتماعی، فرهنگی، تولیدي و اکولوژیکی نمی باید به عنوان عاملی بازدارنده در توسعه دیده شود، بلکه یک عامل حمایتی که به کمک آن سیستم قادر به انجام دادن تعهدات خواهد بود، تلقی گردد. یکسان سازي نباید به از دست دادن راه حل هاي اقتصادي، اجتماعی منجر شود زیرافقدان آن بر علیه تنوع اکولوژیکی و تولید عمل میکند.

اگر چه پیش بینی پایداري فعالیت هاي اقتصادي، اجتماعی و یا ارزش منابع در دراز مدت امري مشکل است ولی آنچه را که در توسعه ي پایدار باید جست وجو کرد حفظ ونگه داري از منابع و اختیارات است. - طبیبیان، 1378، - 12-1 اما توسعه ي پایدار تنها به این محور بسنده نکرده و در اواخر دهه ي 1960 همزمان باوارد شدن مفهوم و کارکرد عدالت اجتماعی در ادبیات جغرافیایی مسائلی نظیر رفاه اجتماعی، نابرابري هاي شدید، فقر، شیوع امراض، نژاد پرستی، قوم گرایی، جرم وجنایت، انتظار عمر، اصالت زن و آلونک نشینی که تا آن زمان در جغرافیا فراموش گشته بود - شکویی، 1389، - 142مورد توجه مجدد قرار گرفت.

در تعریف توسعه ي پایدار حرکت ها و مسیرها باید طوري انتخاب شود که نه تنها براي نسل امروز بلکه براي نسل آینده فرصت هاي برابري ایجاد شود و این امر باید با تقویت ذخایر ودارایی هاي اقتصادي، اجتماعی، طبیعی و سرمایه انسانی همراه باشد. - رکن الدین افتخاري، 1389، - 190به طور کلی می توان " سیاست هاي اصولی توسعه ي پایدار را در 4 مقوله ي زیر تقسیم کرد:

-1 به حداقل رساندن مصرف منابع تجدید ناپذیر - مانند سوسخت هاي فسیلی ومنابع کانی -

-2 پایدار ساختن مصرف منابع طبیعی تجدید پذیر - مانند آب هاي زیر زمینی، خاك و گیاهان -

-3 نگهداشتن حد تولید ضایعات و آلودگی هایی در میزان ظرفیت جذب محلی و جهانی - مانند گازهاي گلخانه اي و مواد شیمیایی نابود کننده ي لایه ي ازنو زباله هاي سمی -

-4 تامین نیازهاي پایه انسانی و اجتماعی - مانند دسترسی به ابزار معیشت، داشتن حق انتخاب، مشارکت در تعیین سرنوشت اجتماعی و دسترسی به محیطی سالم و خدمات پایه -

نظریه ي توسعه ي پایدار جامع و مانع بوده لذا در تمام ابعاد توسعه ي شهري و روستایی، منطقهاي وملی مد نظر است. نظریه ي توسعه ي پایدار شهري دلالت برجلوگیري از آلودگی هاي محیط شهري و ومنطقه اي، کاهش ظرفیت هاي تولیدي محیط محلی، منطقه اي و ملی و حمایت از توسعه ي زیان آور و شکاف میان فقیر و غنی دارد و راه رسیدن به این الگوها را از طریق برنامه ریزي شهري و روستایی، منطقه اي و ملی در راستاي نقش قانون، کنترل کاربري ها و کنترل بیشتر در شهر وروستا می داند.

از جهتی توسعه ي پایدار را می توان شامل موارد زیر دانست:

-1 کمک به مردم خیلی فقیر، زیرا آن ها بدون هیچ اراده و اختیاربیش از دیگران به تخریب محیط می پردازند.

-2 اندیشه ي خود اتکایی توسعه با توجه بهره برداري از منابع طبیعی.

-3 ایده ي تاثیر بخشی هزینه ي توسعه با استفاده از معیارهاي اقتصادي متفاوت در روش سنت معتقداست توسعه نباید کیفیت محیط را پایین آورد، بدون این که بهره وري را درطول یک دوره ي طولانی کاهش دهد.

-4 در برگیرنده ي مسائل مهمی چون کنترل بهداشت، فن آوري مناسب، خود اتکایی غذایی، تامین آب سالم و پناه گاه براي همگان باشد.

-5   این ایده که ابتکارات انسانی مهم بوده و نوآوري ها ي بشري از منابع توسعه است

شاید تنها شاخه اي از علوم که میتواند در مفهوم توسعه با توجه به رابطه ي انسان وطبیعت داوري کند، دانش جغرافیا باشد، چرا که در جغرافیا هم محیط هاي طبیعی مطالعه می شوند و هم عکس العمل هاي محیط اجتماعی بررسی می گردد. از این رو اغلب جغرافی دانان در شناخت میزان توسعه ي نواحی از معیارهاي جغرافیایی مدد میگیرند، زیرابه کار گیري معیارهاي جغرافیایی ما را از اثرات زیان بار تکنولوژي ناسازگار در محیط زیست آگاه می سازد و هم از اتلاف منابع طبیعی و انسانی محیط زندگی جلوگیري می کند.

شاید براي اولین بار عنوان توسعه ي جغرافیایی در برابر توسعه ي اقتصادي، اجتماعی و فرهنگی به وسیله ي "هارولدوود"استاد جغرافیا در دانشگاه مک مستر کانادا مطرح شده است. که این محقق در مقاله ي جالب خود تحت عنوان "مفهوم جغرافیایی توسعه" ابعاد توسعه و سطوح آن را با معیار هاي جغرافیایی تعیین می کند. هارولدوود در تعیین معیارهاي جغرافیایی توسعه به چند عامل از جمله:

عدالت اجتماعی، تکنولوژي مهار شده، کنترل آلودگی هاي محیط زیست، سلامتی و رفاه اجتماعی جامعه، کیفیت زندگی، تهیه سرمایه لازم جهت مناطق کم توسعه و روستایی تکیه می کند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید