بخشی از مقاله
چکیده
امروزه گردشگری به صنعتی مهم و درآمدزا در جهان تبدل شده است که توجه اغلب کشورها را به عنوان یکی از مهمترین زمینه های کسب و کار به خود جلب کرده است؛با این حال در ایران که به لحاظ پتانسیل ها و جاذبه های گردشگری از کشورهای بسیار مناسب توسعه و گسترش این صنعت می باشد ,متأسفانه امکان بهره برداری مناسب از این پتانسیل ها هنوز به طور کامل تحقق پیدا نکرده است.در این مقاله تلاش شده تا ضمن رویکردی به وضعیت نامناسب گردشگری,ابعاد و پتانسیل های گردشگری روستایی در ایران به عنوان یکی از منابع درآمد گردشگری در سالیان اخیر مورد بررسی قرار گرفته و با ارایه مبانی نظری و تئوریک در زمینه پژوهش, راهبردها و راهکارهای رسیدن به توسعه پایدار در زمینه گردشگری روستایی تبیین شوند.
1 مقدمه
در کشورما اهمیت دادن به توریسیم به عنوان منبع درآمد ملی به طور رسمی از سال 1314 شمسی مورد توجه قرار گرفت و سازمان هایی همچون اداره امور جهانگردی و شورای عالی جهانگردی زیر نظر وزارت کشور و پس از آن سازمان جلب سیاحان، رسیدگی به امور جهانگردی را عهده دار شدند. نکته ای که از لحاظ برنامه ریزی و رویکردهای مدیریتی گردشگری در ایران قابل ذکر می باشد این است که به طور کلی جهت گیری های توسعه توریسم در سال های قبل از انقلاب ، توسعه توریسم خارجی و تحصیل درآمد ارزی بیشتر بود برای نمونه در برنامه چهارم عمرانی - 1347-51 - هدف اصلی توسعه توریسم ،افزایش جهانگردان از298 هزار نفر به 520 هزار نفر در سال 51 و طولانی تر کردن متوسط مدت اقامت آنها به میزان حداقل 8 روز بود اما بعد از انقلاب اسلامی ایران در کنار کسب درآمد ارزی به زمینه های فرهنگی و اجتماعی توریسم هم توجه شده است و هدف از توسعه توریسم جدا از منابع اقتصادی ، شناساندن فرهنگ و تمدن ایران اسلامی به جهانیان ، ایجاد زمینه های مناسب برای صدور معنوی انقلاب ، شناسایی نقاط طبیعی و دیدنی در سراسر کشور و ترغیب مردم به بازدید از این نقاط در اوقات فراغت به منظور آشنایی با یکدیگر و تحکیم وحدت بین مردم کشور و سایر موارد فرهنگی بوده است
.بنابراین امروزه ساحت ها و اهداف توسعه توریسم در ایران و- حتی سایر ملل-به نسبت مقاصد و اهداف گذشته دارای ابعاد گسترده تر و انگیزه های متنوع تر و بعضاً مهمتری شده است. با پیروزی انقلاب اسلامی و دگرگونی و منقلب شدن بنیان های ساختاری ، تشکیلاتی ، مدیریتی ، عقیدتی و ایدئولوژیکی در کشور ، پرداختن به مقوله گردشگری و توسعه توریسم مراحل گوناگون مختلفی را به خود دید و می توان اشاره کرد که در آغاز انقلاب نوعی توریست ستیزی ناشی از پیشینه ذهنی از توریست با توجه به ساختار سیاسی و وابستگی شدید فرهنگی به غرب و برخی افکار ابتدایی انقلاب در تلقی جاسوس یا عیاش بودن مسافران خارجی به وجود آمد که موجب رکود شدید و افت تعداد گردشگران وارد شده به ایران گردید.
در حالی که گذر از این دوره در شرف انجام بود متاسفانه به علت تحمیل شدن جنگ ناخواسته و بمباران شهرها و نبود امنیت ، این بار موجب بروز توریست گریزی و رکود شدید این صنعت گردید با پایان جنگ و ارتقاء ضریب امنیت و نیز رویکردهای جدید مدیریتی در کشور این بار سیاست و برنامه توریست پذیری در سرلوحه برنامه های توسعه این فعالیت قرار گرفت که موجب افزایش سالانه آمار گردشگران در کشور شد . علیرغم افزایش محسوس آمار جهانگردان در ایران هنوز سهم ایران از این لحاظ بسیار ناچیز می باشد و آنگونه که پتانسیل ها و ظرفیت های بالقوه کشورمان ایجاب می کند کسب درآمد ارزی حاصل از توریسم بسیار کمتر از مقداری است که در ایران با توجه به این سرمایه های بالقوه در زمینه جذب گردشگر باید بدست آورد.
بر اساس گزارش سازمان جهانی جهانگردی ، ایران رتبه دهم جاذبه های باستانی و تاریخی و رتبه پنجم جاذبه های طبیعی را در جهان داراست و یکی از امن ترین کشورهای منطقه و جهان از لحاظ امنیت برای گردشگران خارجی است با این حال اقدامات زیرساختی برای این حوزه انگار هنوز به میزانی نیست که واژه گردشگری برای ایران به توسعه ای که شایسته آن است دست یابد و مزین به نام صنعت گردشگری شود زیرا هنوز هم وقتی کشورمان را با سایر کشورهای منطقه که بیشترین درآمد را از محل جذب گردشگر دارند مقایسه می کنیم متوجه اختلاف فاحش در کسب درآمدهای ایران از محل ورود توریست به کشورمان می شویم و این در حالی است که کشورهای منطقه به هیچ وجه صاحب جاذبه های تاریخی و طبیعی در حد ما نیستند.
بر طبق آمار و گزارش ها سهم ایران از توریست جهان بسیار ناچیز بوده و رتبه 57 در میان کشورهای جهانگردپذیر اصلاً خوشایند نیست حتی در میان کشورهای اسلامی منطقه نیز و با وجود مواهب بی شمار در زمینه گردشگری و جاذبه های تاریخی ، فرهنگی ، طبیعی و نیز مذهبی مانند مشهد و قم هنوز نتوانسته ایم به تراز جذب گردشگر در کشورهایی اسلامی چون مالزی ، ترکیه ، عربستان و مصر برسیم ، آمار نشان می دهد که 10 درصد توریست های دنیا متعلق به گردشگران کشورهای اسلامی است که 6/4 درصد از کل گردشگران دنیا متعلق به این چهار کشور اشاره شده و 3/6 درصد نیز مربوط به سایر کشورهای اسلامی است که از این مقدار مانده نیز سهم بسیار کمی عاید کشورمان شده است .[1]
به نظر کارشناسان کمبود امکانات مالی برای توسعه تجهیزات موردنیاز در صنعت توریسم و شبکه راهها و حمل و نقل و مواردی دیگر موجب شده تا ما از برکات و فواید این صنعت تا حد زیادی محروم بمانیم و تا زمانی که گسترش این صفت به عنوان یک ضرورت در کشور از جهت کسب منبع درآمد و نیل به اهدافی ملی و فراملی در عرصه های اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی تلقی نشود و فرهنگ سازی مناسب در این زمینه صورت نگیرد گردشگری ما با وجود این همه پتانسیل متعدد رونق پیدا نمی کند.
اهمیت مساله وقتی هویدا می شود که طبق مطالعات انجام شده در صورتی که ایران قادر باشد سالانه تنها 12 میلیون گردشگر جذب کند درآمد ارزی حاصل از هر گردشگر برابر ارزش ده ها بشکه نفت خواهد بود و درآمد بخش گردشگری جانشین درآمد نفت خواهد شد و این یعنی درآمدی پایدار از صنعتی پایدار که همان مصداق توسعه پایداری است که امروزه دغدغه تمام کشورها در سیاست گذاری های کلان توسعه می باشد .
2 گردشگری روستایی ابعاد و قابلیت ها
گردشگری دارای اشکال و انواع گوناگون است و این گوناگونی و تنوع موجب شده تا تعاریف و تقسیم بندی های گوناگونی برای آن ارایه شود برای مثال والن اسمیت در طبقه بندی خود به 6 نوع توریسم اشاره می کند که عبارتند از: 1 توریسم قومی - باهدف آشنایی با زندگی افراد بومی وا قوام محلی - 2 توریسم هنری - با هدف آشنایی با هنر ملل - 3 توریسم طبیعت گرایی - با تاکید بر جاذبه های طبیعی و محیطی - 4 توریسم تاریخی - باهدف آشنایی با جاذبه های تاریخی و باستانی - 5 توریسم تفریحی و ورزشی و 6 توریسم کاری و حرفه ای - اعم از مأموریت های حرفه ای و کنفرانس ها - ؛ چاک وای گی نیز در تقسیم بندی دیگری توریسم را به 8 دسته تقسیم می کند که عبارتند از: 1 مسافرت به قصد تماشا