بخشی از مقاله
چکیده :
بدون شک پدیده قاچاق کالا از جمله موضوعاتیست که می بایست آنرا در یک فرایند چند وجهی مورد توجه و ارزیابی قرار داد . علاوه بر دلایل اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی موضوع قاچاق کالا در بستر رشد و شکل گیری تا مرحله عملیاتی دارای ریشه فرهنگی است . بنابراین به نظر می رسد در قالب توسعه فرهنگی موضوع قابل ملاحظه و ارزیابی می باشد . بطوریکه مغفول ماندن این موضوع و همچنین زمینه های توسعه فکری و فرهنگی از جمله دلایل شکل گیری چنین پدیده ای بوده که علیرغم دارا بودن مکانیسم های موثر فرهنگی در کشور ما همچنان به موضوعی لاینحل تبدیل شده است . بنابراین این مقاله بر آنست تا به ابعاد فرهنگی قاچاق کالا در قالب مبحث توسعه فرهنگی پرداخته و نهایتا راهکارهایی را جهت کاهش قاچاق کالا از منظر فرهنگی ارائه دهد .
کلید واژه : توسعه . توسعه فرهنگی ، قاچاق کالا ، جهانی شدن فرهنگ ، ایران
مقدمه :
دیر زمانی است که موضوع قاچاق کلا به عنوان پدیده ای دارای ابعاد بسیار متفاوت نگریسته می شود. با توجه به تعریف قاچاق کالا در می یابیم که در این پدیده مفاهیم فرهنگی بسیاری نهفته است . بطوریکه کلمه قاچاق یک کلمه ترکی است و به معنای گریزاندن میباشد و از مجموع قوانین و مقررات مربوط چنین استنباط میشود که قاچاق عبارت است؛ از فراردادن مال، خواه آنمال مربوط به درآمد دولت بوده و ایورود و خروج، تولدی و نقل و انتقال و خر دی و فروش آن طبق قوان ین و مقرر ات مربوط، ممنوع و غیرمجاز گردیده باشد.در طبقه بندی احکام خمسه نیز قاچاق کالا در زمره مکاسب حرام تلقی گردیده است .
موضوع قاچاق کالا از جمله موضوعاتیست که می توان آنرا در فرآیند توسعه مورد بررسی قرار داد . هر چند مدتها توسعه مقوله ایصرفاً اقتصادی تلقی می شد و کشورهای مختلف تنها از این جنبه به آن توجه می کردند. به عبارت ی، پیشرفت اقتصاد ی یگانه ملاک توسعه هر جامعه قلمداد می شد و تصور غالب این بود که می توان به مدد الگوهای مختلف توسعه اقتصادی، رشد تکنولوژی، انباشت ثروت و مواردی از این قبیل به اهداف یک جامعه توسعه یافته نایل آمد.اما به تدریج نگاه یک سو هی به توسعه و تاکدی بیش از حد بر مسایل اقتصادی، باعث بروز مشکلاتی در عرصه های اجتماعی و زیست محیطی برای کشورهای پیشرفته شد.
از سوی دیگر، استفاده از این الگو ی توسعه توسط برخ ی کشورها به طور ناآگاهانه، بر توسعه هماهنگ این کشورها اثراتی منفی گذارد. این مشکلات از آنجا نشأت می گرفت که نقش کلدیی فرهنگ در قوام جامعه مورد غفلت قرار گرفته بود.مفهوم توسعه فرهنگی توسط سازمان یونسکو در دهه ًّ میلادی در جهان رواج یافت. این سازمان ط ی جلسات گوناگون ی شرایط توسعه موزون وآگاهانه را به صورت برنامه ر زیی آموزشی، سیاست فرهنگی و سیاست اطلاعاتی در دستور کار خود قرار دادعبارت. فرهنگ در بُعد عمومی نشأت گرفته از همان اندیشه تایلر است که » فرهنگ را مجموعه ای از توانایی ها، شناخت، باورها، اشا،ی فنون، هنرهاو قوانین می دانند که هر انسانی از جامعه ای که در آن عضو است، در یافت م ی کند.« - فکوه ی،ٌَُْ: ٍُِ -
اما پرسش اساسی این است کهاولاً فرهنگ یک جامعه چگونه درمقوله توسعه می تواند نقش آفر ین باشد؟ و در گام بعدی چگونه می تواند بر کاهش قاچاق کالا که دارای تبعات سیاسی - امنیتی و اقتصادی در هر جامعه است موثر باشد . در پاسخ به این پرسش می توان گفت رفتارهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی که در نهادهای یک جامعه تثبیت شده اند، نقش عظ می ی درفرآیند توسعه آن جامعه ایفا می کنند. در مجموع توسعه فرهنگی را می توان فرآیند ارتقاء شئون گوناگون فرهنگ جامعه در راستای اهداف مطلوب دانست که زمینه ساز رشد و تعالی انسانها خواهد شد. در اینجا منظور از شئون گوناگون فرهنگ، نگرشها، ارزشها، هنجارها، قوانین، آداب و رسوم می باشد.
بطور کلی، نوع درک از مفهوم فرهنگ، شیوه تعریف توسعه فرهنگی را مشخص می کند. از اینرو در یک تلقی، می توان برا ی فرهنگ معنایی عام در نظر گرفت. بدین صورت که تمامی ابعاد مادی و معنوی جامعه را در بر بگیرد. در این مفهوم، تمام ی دستاوردهای بشر، از ابزار وفنون گرفته تاارزشها و آداب و رسوم در زمره عناصر فرهنگی قرار خواهند گرفت. بنابراین هر چند صاحبنظران مختلف موضوع قاچاق کالا را بعنوان یک پدیده صرفا اقتصادی و یا سیاسی - اجتماعی قلمداد می نمایند اما شاید صحیح تر آن باشد تا این موضوع از قالب فرهنگی در کنار سایر ابعاد حقوقی آن مورد بررسی قرار گیرد . در این صورت می توان بصورت تخصصی موضوع قاچاق کالا را در ذیل توسعه فرهنگی مورد توجه قرار داد . - شکل ٌ - با نگرشی جدی به مبانی مختلف توسعه فرهنگی در می یابیم که نقطه عزیمت توسعه فرهنگی را می بایست در توسعه فکری و چگونگی و توجه به نحوه تعاملات ذهنی و نوع نگرش مردم و حتی در روحیه ملی یک کشور مورد توجه قرار داد . بطوریکه با