بخشی از مقاله

چکیده

از وجوه غیب پنهان و پوشیده بودن آن است و حلول آن در هر ظرفی، توجه به وجه پنهان توسط مدرکات باطنی و گرایش به درون را منجر می گردد. نگاه به درون خود و کشف آن چه در درون انسان رخ می دهد،از اموری فطری بوده و تنظیم رابطه ی بین تجربه ی مواجهه در بیرونی و توصیف آن، کشف قانونمندی و مفهوم شناسی دقیق آن ها با »درون نگری« صورت می پذیرد . در تفکر اسلامی »دروننگری« یکی از منابع معرفت است بسیاری از آیات قرآن کریم بر توجه افراد به درون و دریافت حقایق غیبی آن ها تاکید دارد »من« یا نفس انسانی دارای مراتب باطنی و ظاهری متعدد است ، »من پنهان« یا » من غیبی« از سویی با فطرت ذاتی خویش و از سوی دیگر با طبیت پیرامون، محیط و مکتسبات آن در ارتباط است و با شناخت و رسوخ به مرکز وجود غیبی »من«، شناخت خداوند ممکن می شود.

با فرض این که ارتباط »من غیبی« با ساختن در نمونه های غیبی، باعث حرکت از آفاق به انفس ، وجوه غیبی خانه کعبه، به عنوان نمونه ی مثالی و ملکوتی که بر مشیت غیبی خداوند تعلق گرفته و ساخت ان توسط انسان های شاهد غیب انجام گرفته، در سه سطحِ تاریخی کالبدی، و محتوایی، در رسوخ به درون و رهنمون شدن بر حضور خداوند، با توصیفات درون نگرانه وحدت گرا، در مسیر ظاهر به باطن و بر خیل تمثل ، مورد بررسی قرار می گیرد.

.1      مقدمه

تمایل فطری شناخت خود، گرایشات به درون و در جستجوی روح خود بودنرا موجب می شود. مشاهده و بررسی حالات درونی، از خود سوال کردن، بررسی طولانی مدت تفکرات خود و برداشت ها و احساسات فردی و نقل منسجم درونی قابل دستیابی است. اصطلاح »درون نگری«ٌبرای شناخت درونیات بر اساس رابطه ی تنگاتنگ میان پدیده های کمی مدرَک با حواس پنجگانه و غیر کمی با ماهیت غیبی،نوعی »نگاه به درون« و توجهی فراحسی به خود و خویشتن نگری ٍ،خودکاوی است - ابوالقاسمی, و دیگران 1388،ص - 415 که دستیابی به آن توسط مرور شناخت ها و احساسات به عنون قرائن درونی، با توجه بیشتری نسبت وجود محرک های بیرونی قوی انجام می گیرد.

- ساعتچی 1377،ص - 118 امورات پنهان درون به هنگام مواجهه درونی دارای قانونمندی هایی است برای تنظیم با تجربه ی بیرونی و توصیف آن، که کشف این قانونمندی و مفهوم شناسی دقیق آن با درون نگری صورت می پذیرد. - کاویانی و زارعان 1389،ص - 146 توصیفات درون نگری با انتقال آن چه وجدان شده - وجدانیات: اموری با حواس باطن کسب میشود را وجدانیات مینامند که مبتنی بر مشاهده ی درون است: شهودی وجدانی - می پردازد و چون در آن خود واقعیت غیبی در نزد انسان معلوم است و بی واسطه به ان علم دارد و میان مدرِک و مدرَک واسطه ای وجود ندارد . - کاکائی و رهبر پاییز و زمستان - 2931 ٌدر تفکر اسلامی »دروننگری« یکی از منابع معرفت است که از آن بهعنوان »شهود« یاد می شود.

- سبزواری 1392، ج1، ص - 325 بسیاری از آیات قرآن کریم بر توجه افراد به درون و دریافت حقایق غیبی آن ها تاکید داردٍآیات مربوط به برخی از مصادیق غیب در درون انسان چون » شخصیت انسان«، »روان«، »وجدان«، »نفس لوامه« و »روح «، هر کدام گزاره هایی است درارتباط با درون نگری ارائه می دهند و اموری را که با حواس باطن کسب م یشود، مبتنی بر مشاهده ی درون می داند.

- مظفر،1378، ج 2، - 129-128 مشاهدات درون با طی ساحات وجودی منجر به وصول به من متعالی و و حد اعلای آن یعنی اسمای خداوند می شود ، توجه به منابع غیبی مبتنی بر کلام الهی و سنت معصومین، »من« های مختلف را به مرتبط می کند.در معماری توجه به من های غیبی مرتبط به هم و روح الهی در منتهای سلسله مراتب من، باعث تبدیل بنا بر مغیبی جاودانه شده و مایه ی الهامات الهی می گردد. خانه ی کعبه نمونه ای از مکان غیبی است در مراتب مختلف وجود که هر انسانی در هر دوره ای امکان مراودت با آن و تذکار الهی قرار گرفتن را با زیارت این مغیب دارد

 .    طول مقاله

.من درونی نتیجه ی دروننگری

خداوند در آیه ی مشهور به »آیه ی ذر« با کد »مشاهده ی درون« و »خویشتن شناسی«، دریافتمنِ» عالیِ« پنهان در میان سایر »من های محقق شونده«، درخواست »تحمل شهادت« و پاسخ به جواب با تصدیق »الست بربکم« دارد. در تفکر اسلامی »من « دارای منشا غیبی و غیرمادی است، حتی آن جا که از ان به حیات حیوانی تعبیر می شود وجودش منوط به امر غیبیِ اذن پروردگار است.در
قرآن کریم من یا نفس انسانی دارای معانی متعددی است - بنی جمال و احدی ،1393-14، - 15

1    - و من »حیات حیوانی«َ  که مرگ برایش پایان و غایت است. - من فانی -

2    - من به معنای روان یا نفس انسانی و ماهیت خویش را با مکتسبات می سازد. در این مورد »من«مجموعه ی همه ی حالات روانی است که خاصیت ادراکی،انفعالی و افعالی دارد و بر اساس این سه خصوصیت خود را می سازد و شخصیت خود را شکل می دهد - من. مکتسب -

3    -من به معنای شخصیت شکل یافته و متعادلِ که به مرتبه ای از تکامل رسیده است. - من فطری -

4    »-من«به معنای خودآگاهیّ - من خودآگاه -

5    -اصل ثابت انسانیْ ، ناظر به روان انسان که می تواند در مسیر ظهور و فعلیت فطرت حرکت نموده و الهام گیرد و متکامل شود و یا به بدکاری روی آورد. - من نفسانی -

6    -من به معنای نفس حیوانی یا نفس تعالی نیافتهَ . - من حیوانی - با توجه به چند معنای »من« از معانی نفس در قرآن کریم، من غیبی از سویی با فطرت ذاتی خویش و از سوی دیگر با طبیت پیرامون یا محیط و مکتسبات آن در ارتباط است با شناخت و رسوخ به مرکز وجود غیبی خود، تشرف به عوالم غیبی و    ساحت غیب خداوند - Desiree Van den Berg 2012,257 - - در صورت ماذون بودن از جانب خدا - وارد گردد.            

1 البته درون نگری منوط به ماهیت خاصی از داده های غیبی است که در ارتباط بین مفاهیم به صورت تجارب کیفی آگاهانه و درونی رخ می دهد.     - Aydede and Guzeldere 2005,226 -             

2 عدم درون نگری حسرت روز رستاخیز، و آن روز جهنم را - پدید - بیاورند، همان روز آدمی متذکر کار خود گردد، و آن تذکر چه سود به حال او بخشد؟        

3 ماکان لنفس ان تموت الا باذن االله برای نفس چیزی نیست مگر این که برای پروردگار بمیرد.آل عمران،145 - نرم افزار مفاهیم قران کریم -  هر نفسی مرگ را خواهد چشید.کل نفس ذائقه الموت.انبیا34 - همان -             

4انعام70 پند بده به آن نفس ،آنچه کسب کندبه آن گرفتار می شود - همان -             

5بقره233 لا تکلف االله نفسا الا وسعها خداوند هر کس را به اندازه ی توانایی اش تکلیف می دهد - همان -             

6کل نفس ذائقه الموت و نبلونک بالشر و الخیر فتنه و الینا ترجعون انبیا » 35هر نفسی در عالم سختی و رنج مرگ را می چشد و در سیر    زندگی با    خوبی و بدی آزمایش می شود و به سوی ما بازگشت می کند و نیز علمت نفس ما قدمت و اخرت. هر نفسی ان چه را که از پیش فرستاده و آن چه را از پس خواهد    آمد می داند انفطار5 - همان -             

7 قسم به نفس و آن که آن را متعادل و متکامل آفرید و دراو بدکاری و پرهیزکاری الهام نمود - همان -             

8 و ما اری نفسی ان النفس لالماره بالسو الا ما رحم ربی ان ربی غفور رحیم نفسم را تبرئه نمی کنم که نفس آمر به بدی است مگر خدا بر من رحمت آورد ،بدرستی پروردگارمن آمرزنده و مهربان است - همان -

.توصیفات درون نگرانه وجوه مکان غیبی

.2.2.1 تعالیم اسلامی مرتبط کننده ی تجارب رمزآلود »من«، با مهمترین جنبه ی خلاقه ی خداوند یعنی »ساختن« هستند و به تبیین مکان محرک درون نگری، رسوخ دادن به »من« درونی و وارد نمودن آن به ساحات غیبی ،حرکت از آفاقبهانفس و بهسوی حقتعالی را نقش میزند.ٌ - Akkach , 2005, 5 - اگرچه در تعالیم اسلامی در رابطه با این نوع طراحی معماری،ضوابط مشروحی ابلاغ نشده،امّا منابع غیبی مبتنی بر کلام الهی و سنت معصومین، با معرفی دو بال حکمت نظری و عملی، به ارائه ی اصول فرازمانی و فرامکانی - راهبردی-مفهومی - و راهکارهای عملی در این زمینه نموده که البته نوع تصور موجود از تأثیر کالبدی آن در فرهنگ موجود، آن را در مقام کثرت متمایز میکند و »من« های مختلف را در ارتباط تنگاتنگ با مفهوم غیبی خداوند در کثرات ماده، زمان، مکان محقق می کند ٍ و بر معماری ماده،زمان و مکان رنگی غیبی می بخشد.

بر این اساس مصادیق معماری غیبی با کالبد و قالب ملکی متجلی اعتباری ، دارای ایده های هندسی-فضایی نمادین، نیمه مجرد و مایه ی الهام همه ی زمان هامی گرداند. خانه ی کعبه اولین مکان نیایشگاهی است که مشیت خداوند بر »ساختن« آن در عوالم غیب تعلق گرفته و حدوث آن مساوق پایه هایش بر زمین، توسط اولین پیامبر حضرت آدم - ع - با شهود از عالم غیب انجام گرفته است، برای همه ی زمان ها و همه ی انسانها. این مغیب در سه سطحِ

•    تاریخی-غیبی

•    کالبدی، فضایی، هندسی، غیبی

•    محتوایی-غیبی

با توصیفات درون نگرانه وحدت گرا، در مسیر ظاهر به باطن، بر خیل تمثل و با هدف مراودات با مکان غیبی به قصد آشنایی توجه و رسوخ روح به درون صورت می پذیرد.

.2.2.2 مرکزگرا بودن خداوند و تمرکز زایی حول ان برای تقرب معماری غیبی دعوت به مراوده دارد در درونِ هر وجود دمیده بر قالب مثالی واز آن جا بر عالم طبیعت، و با ورود به ساحت عالم تکوین، به لطف نور رحمت ،صرف نظر از خصوصیّات مشهود زمان و مکان و سائر عوارض - حسینی طهرانی, 1393،ص - 24 دعوت می شوند بر حرکتی مستدیر در دایره های مطاف و آن تصدیق تقدیر خود حول مرکز وجود است، در کنار جمع متحرک پیرامون، تا تقدیر غیبی ابدی خود مرتبط با تقدیر دیگران را رقم زنند در مرکز معماری خانه ی کعبه متمثل بر مرکز غیبی وجود.

.2.2.3 استقبال بر مرکز بی جهتی به مثابه ی دعوت به انس از وجوه غیب انس آفرینی است با بازداشتن اختیاری مجاری ادراکی از توجه به کثرت دزدانه ی جهات بی نهایت متکثر. رو نمودن بر خانه ی کعبه متمثل بر شش جهت - جهات اربعه و اوج و حضیض - همه ی آن ها در یک نقطه به تلاقی رسیده اند، همه ی مدرکات عالمیان را از جمیع جهات متشتته ، به سوی مرکز بسیط ارضَ رهنمون می دارد ، موجب انس گرفتن و تحقق رابطه ای نزدیک با آن می شود، همه ی مدرکات را درگیر و متوجه خود می کند.سرّ وجوب استقبالی بر وجهی ناپیدا در مساجد برای انس قلبی و نزدیکی معنوی است با آن مکان که آیت انس با صاحب آن بیت است.

.2.2.4 دعوت به تقرب با حضور و سکون آفرینی غیب دعوت کننده بر سکوت است و رهایی از هیاهوی عالم نفسانیات و خیالات پرّان عالم ذهن و جمیع جهات کثرت غیب و شهادت برای تقرب و تصدیق فقر معنوی که انسان در دل مستولی می شود و تماس با زمینی که تنها با پای برهنه برآن می توان راه رفت، نیز همین تجربه را مکرر می سازد . - بمانیان و سیلوایه, 1390،ص - 23 فضای خلا مکعب درون تهی با چهار وجه بسته و پر و وجود فقط یک درب و حذف آرایهها و نمایهها، نقطه مرکزی 1 هر چه تفکر در مورد منِ» غیبی« عمیق تر باشد ، به همان اندازه ، جنبه ی خلاقه ی خداوند در فرم معماری انتزاعی تری رخ می نماید.

2 برای معمار غربی، »درون«، حوزه ی وهمی تملک های دنیای عین و تسلط بر آن است و بیان »خود« یعنی افزایش دامنه ی تسلط »من« و حوزه تسلط فردی بر ادراک جمعی. - آلتمن،1382 ، - 169 3 تغییر وجه استقبال توسط رسول خدا - ص - در جریان تغییر قبله بر اساس ولایت تکوینی به پیروی از مشیت تازه ی الهی جز غیب چه می تواند باشد. معیار غیبی استقبال در تعیین امتداد قبله در عین آن که چندین کیلومتر با آن فاصله داشته باشد، ، مسجد تمام شهر در جریان مستمر فیض الهی غیبی قرار داد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید