بخشی از مقاله

چکیده

توصیف طبیعت یکی از اصلیترین مشخصههای دیوان کم حجم  نعیم فراشری  است. این توصیف طبیعت حوزههای مختلفی را شامل میشود: آسمان و اجرام آسمانی و جویبار و رود خروشان و ابر و مه و... .در تحقیق حاضر ما توصیفات این شاعر را از آسمان و اجرام آسمانی جمعکرده و دستهبندی نمودیم. برای دریافت مقدار تأثیر پذیری او از ادب کلاسیک فارسی، یکی از شاعران این ادب را که درباره آسمان و اجرام آسمانی توصیفات متنوع و فراوانی دارد، انتخاب کردیم:ناصرخسرو.  با مقایسه توصیفات این دو شاعر مشخص شدکه دربسیاری از  تصویرسازیهای فشرده،توصیفات نعیم فراشری رد پایی در  ادب کلاسیک دارد اما بخش توصیفات گسترده دیوان او از آسمان، گو اینکه تحت تأثیر نهضت رمانتیسم اروپایی باشد، همخوانی و مشابهت اندکی با دیوان ناصرخسرو دارد.

واژههای کلیدی: نعیم فراشری، ناصرخسرو، آسمان، اجرام فلکی، آلبانی.

مقدمه

پهنه بیکران آسمان، با نزدیکی و دوری پارادوکسیکالش، با صافی وسادگی، و پر نقش و نگاری متناقض وارش، با رنگهای متنوعش در طولشبانه روز، با حرکات و تصاویر خیالانگیزِ ابرهای رنگارنگش، و با حضور مداومش در مقابل نظارگان، همواره به سان پدیدهای اعجابانگیزو راز و رمزدار برای آدمیان و مخصوصا شاعران مطرح بوده است. مخصوصا اینکه انسان غیر مدرن در فضای زندگی روستایی و صحرایی همیشه دیده در آسمان داشت حال آنکه افق نگاه انسان مدرن و شهری از سقف سه متری خانهاش و حداکثر از چلچراغها و نئونهای پر زرق و برق تبلیغاتی ساختمانهای بلند فراتر نمیرود. قدمت توجه آدمی به آسمان و اجرام آسمانی به قدیمترین عصر تاریخی بشر باز میگردد؛ یعنی از زمانی که از تاریخ بشر بر روی زمین آثار و نقوشی باقی مانده، نشان از توجه انسانها به آسمان وهمآلود نیز وجود دارد.

شاید بتوان ادعا کرد که علم نجوم و احکام آن، از قدیمترین، مقدسترین و اسطورهوارترین علوم بشری است.1 انسان اسطورهاندیش چنان گمان میکرده که آسمان و ستارگان، جایگاه خدایان نیک و بد - یاخدایان واهریمنان -  است.درهمین راستا آنان گمان میکردندآسمانهاوافلاک محل استقرار یازندگی ارواح پادشاهان وفرمانروایان است. - برنال، - 102 : 1387 البته بعدها - چنانکه در اندیشه افلاطون و فلوطین درج شده- این ویژگی - یعنی خانه ارواح بودن نجوم - بس یافت و دیگران نیز در این امتیاز سهیم شدند.2 درست از همین رو بود که شناخت ستارگان یعنی خانه خدایان و اهریمنان و خانه ارواح پادشاهان و بزرگان برای انسانهای اولیه مهم قلمداد میشده است.

به عبارتی دیگر، در آغاز ستارگان و آسمان به مثابه خانه یا محل استقرار خدایان مهم و مقدس تلقی میگشت سپس در دوره یگانه پرستی، ویژگیها و تأثیراتی که برای خدایان ستارگان منسوب میشد مثل سعدی و نحسی و خنیاگر و خونریز بودن و ...، به خود ستارگان و اجرام منسوب گردید. بعدها بود که علم نجوم بما هو نجوم مطرح شد. از این پیشینه مقدس و الهی آسمان هنوز هم در خودآگاه وناخودآگاه بشر نشانههای بارز و متنوع باقی مانده است چنانکه امروزه هم اکثر مسلمانان - و شاید مؤمنان دیگر ادیان - هنگام یاد و دعای خدایشان دست و نگاه به آسمان برمیدارند. در این مورد نیز ظاهرا نظر اسطورهشناس مشهور جهان، ارنست کاسیرر صائب است آنجا که ادعا میکند اساطیر نمیمیرند و از بین نمیروند بلکه به شکل و شمایلی نو دگردیسی یافته و ادامه حیات میدهند. - کاسیرر، 37 :1378 و - 83

نویسنده گمان نمیکند برای اثبات مقدس بودن آسمان در نظر انسان اسطورهاندیش، نیازی به آوردن شواهد و ارجاعات گوناگون باشد به همین یک نکته و مثال قناعت میکند که بسیاری از اسطورهشناسان بر آنند که مناره ها و برجهای ناقوسدار و ابنیه هرمی و استوانهای شکل بلند بدین منظور ساخته میشدند تا انسان را به آسمان - خانه خدایان - نزدیک نماید؛ به عبارتی دیگر آنان نمودار عروج به آسمان بودند.3 و یا اقامت زاهدان و راهبان ادیان مختلف در کوه و قلههای بلند و از سویی دیگر تقدس برخی کوهها به دلیل همان نزدیکی به آسمان و ساحت قدسی بوده است. یک نمود اعجاب انگیز این گونه اسطورهاندیشی در تمدن چین دیده شده آنجا که تابوت مردگان را از بلندترین صخرهها آویزان میکردند.

4 ناصرخسرو یکی از شاعران کلاسیک ادب فارسی که بسیار به آسمان و اجرام آسمانی در آثار خود توجه نموده و در شعرش توصیفات متنوعی از آن ارائه میدهد به گونهای که کتابی مستقل در این زمینه با عنوان »نجوم در آثار ناصرخسرو« - حصاربانی، - 1390 نوشتهاند. وی چنانکه از دیوان و سایر آثارش برمیآید و نیز چنانکه محققان بدان متذکر شدهاند - ر.ک: شهیدی، 321 :1355 و - 322 در علم نجوم تبحر داشت. در سفرنامه - ص141 و - 142 آمده است که مردی عالم در شهر قائن سوالهای فراوانی درباره نجوم ازوی پرسید.در  آثارمنثور ناصرخسرو  نیزجابه جا  از  آسمان وفلک و اجرام سخن میرود چنانکه به عنوان  نمونه  فصلهای مرتب بااین موضوع در جامع الحکمتین  زیاد  است:  - اندر آفرینش آسمان و زمین - ناصرخسرو، - 255 :1332؛ - اندر زحل - همان: - 271؛ اندر تأثیر کواکب - همان: - 292 و ... .

نعیم فراشری نیز در اشعار اندکش توجه فراوانی به طبیعت از جمله آسمان و ستارگان نشان داده است؛ حتی میتوان اصلیترین مشخصه دیوان او را توصیف طبیعت دانست. - ر.ک: پشتدار، - 132 :1383 از همین رو بود که نویسنده شایسته دید شعر این دو شاعر را از همین منظر مورد مقایسه قرار دهد. طبیعی است به دلیل حجم بسیار زیاد دیوان ناصرخسرو در مقایسه با دیوان نعیم فراشری، گفتههای ناصر در این موضوع و مضمون بسیار زیاد باشد؛ لذا نویسنده فق به مواردی توجه خواهد کرد که مشابهتی به اشعار نعیم داشته باشد یا تصاویر و توصیفاتی از نعیم را تحلیل خواهد نمود که تصاویری نو بوده و در دیوان ناصرخسرو - و ادب کلاسیک ایران - سابقه نداشته باشد.

در دیوان ناصرخسرو برخی قصائد وجود دارد که تشبیبآنها کلا در وصف آسمان و اجرام آسمانی است مثل قصیده چرخ پنداری بخواهد شیفتن زان همی پوشد لباس پردرن که  پانزده  - بیست بیت آغازین آن در توصیف طبیعت و عمدتا دروصف آسمان - و ابر و خورشید و ستارگان و کواکب چون زهره و ثریا - است.یا مقدمه ده - دوازده بیتی قصیده مشهور »این چه خیمه است این که گوئی پر گهر دریاستی/ یا هزاران شمع در پنگان از میناستی« باز در توصیف آسمان - خیمه آسمان، آسیاب آسمان، شمعِ ستاره، ماه نو و مشتری و جوزا و عیوق و پروین و ... - است که بیگمان تحلیل هر کدام از اینها خود فراتر از مقالهای مجزا است. در مثنوی تخیلات نعیم نیز قطعهای با نام »آسمان« است - دیوان فارسی نعیم فراشری،ص - 108 و پارهای قطعات عنوانی مرتب با آسمان دارند؛ مثلا قطعه »آفتاب« - ص - 118، »ماه« - ص. - 113

همچنانکه قبلا نیز گفتیم آنچه در اولین خوانش دیوان کمحجم نعیم خاطر هر خوانندهای را به خود جلب میکند توصیف طبیعت است. این امر به نظر میرسد بی ارتباط با نهضت رمانتیسم اروپایی هم نباشد. میدانیم که توصیف شیفتهوار طبیعت بکر و وحشی، یکی از اصلیترین مشخصات سبک ادبی رمانتیسم است. نهضت رمانتیسم در اواخر قرن هیجدهم در اروپا به وجود آمد و تا سال 1850 نهضت غالب بر ادبیات اروپا بود. - سیدحسینی، :1384 ج2، - 177 میتوان حدس زد که در دوره نوجوانی و جوانی نعیم این نهضت در شرق اروپا جاندار بود و با اندک فاصله زمانی به ملتهای تحت حاکمیت امپراطوری عثمانی نیز رسیده بود چنانکه احمد مدحت - 1912 - 1844 - و نامق کمال -1840 - - 1888 از مشهورترین نویسندگان رمانتیک ترک،5 دقیقا معاصر با نعیمفراشری   - 1900  - 1846 -  هستند.

 ازهمین روست که برخی توصیفات نعیم ازطبیعت، در فضاو بیانی نو مطرح  میشودمانند آنچه در وصف جویبار و رود خروشان و فضای بیکران آسمان و گردش ماه و خورشید و نظاره آنها بر احوالات مردم روی زمین سروده است. در این حوزه، همخوانی اندکی با مضامین اشعار ناصرخسرو میتوان یافت. اما از سویی دیگر، انس و الفت نعیم با ادبیات فارسی - و احتمالا ادبیات ترکی  عثمانی -  باعث  میشود  در برخی  توصیفات و ایماژهای شعری مشابهات بیچون چرایی با  ادب کلاسیک  ایران  وجود  داشته باشد.  ازمیان تمام مضامین وصف طبیعت، نگارنده در این مقاله فق تجزیه وتحلیل توصیفات این شاعر از فضای  آسمان  و  اجرام  آسمانی راوجهه همت خود قرار داده است.            

.1 آسمان            
عنوان اولین شعر دیوان نعیم، »آسمان« است. این قطعه شعر بیش از چهل بیت دارد.شاعردر شب لطیفی به  آسمان نگاه میکندو در فضای بیکران کهکشان ماه دلربا مییابد. او در این زیبایی و عظمت، قدرت و معنای خدا را مییابد و انوار کواکب آسمانی را »لمعه برق تجلی خدا« میخواند. سپس به سان عارفی شیدا از اسرار فلک و چیستی و هستی اجرام آن میپرسد. بسیاری از تصاویر و خطابهای شاعر در این بخش در فضایی رمانتیک و عاشقانه و عارفانه سیر مینماید: دلستانی ای همایون آسمان جانفروزی ای فضای بیکران - ص - 109 در اواخر این قطعه شعر، باز شاعر به آسمان و موضوع دیدن عظمتخدا در آن رجوع میکند: عارفانه یک نظر کن در سماتابیابی بارگاه کبریا - ص - 109دعوت به تأمل درباره عظمت آسمان و اجرام سماوی -گو اینکه ریشه در  قرآن  داشته  باشد-6  در  ادبیات فارسی نیز بسیار بازتاب داشته است. از این میان در دیوان ناصرخسرو - که صبغه دینی و تعلیمی آن بسیار زیاد است- این معنی بیشتر و با تعابیر متنوعتر آمده است:
به چشم سر یکی بنگر سحرگاه                       بر این دولاب بیدیوار و بنیاد

تو پنداری که نسرین و گل زرد                        بباریدهاست  بر  پیروزگون

چرا گردد به گرد خاک ویران                          همی چندین هزار این چرخ آباد

مراد کردگار ما ازین چیست؟                       در  این  معنی  چه  داری  یاد  ازاستاد؟

در همین راستاست تعجب و پرسش از عظمت آسمان و کائنات، که باز در همین شعر نعیم آمده است:
چیست این کائنات بی حساب؟                       این نظام و این کتاب مستطاب؟

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید