بخشی از مقاله

چکیده:

پیشرفت دغدغه مهمی است که پرداختن به آن در سایه پرداختن به عوامل نقشآفرین در آن میسر است. در این میان جمعیت عنصری است مهم که گاه به عنوان عامل و گاه به عنوان مانع پیشرفت از آن یاد میشود. در این مقاله کوشیدهایم که با تبیین زوایای مختلف بحث جمعیت و ربط آن با مسأله پیشرفت به برخی از نگرشهای لازم، راهبردها، راهکارها و بحرانهای موجود در این بحث اشاره نماییم و ارتباط مثبت جمعیت با پیشرفت را نظاره گر باشیم. روش این مقاله نگاه سیستمی به مسأله جمعیت در قالب توجه به هدفگذاری، نقطه شروع، نقطه مرکزی، برنامه حرکت، نقاط بحران و نقطه مقصد است که البته در پشت صحنه تحقیق حاکم است و کمتر با این عناوین بروز علنی مییابد.

کلمات کلیدی: پیشرفت، جمعیت، مصرف، تولیدگری، سبک زندگی

مقدمه

دستیابی به پیشرفت دغدغه همیشگی جوامع مختلف است و کشور ما نیز از این دغدغه مستثنی نیست. اگرچه درباره پیشرفت تعاریف مختلفی بیان شده است2 ولی معنای مشترکی که به طور ساده هم مردم و هم مسئولین در جامعه ما از این کلمه میفهمند و به کار میبرند رشد کیفیت در عرصههای گوناگون مانند اقتصادی و سیاسی و علمی و فرهنگی است. به بیان دیگر اگر رضایت از زندگی بر اساس شاخصهای مورد نظر یک جامعه در زمینههای مختلف حاصل گردد جامعه پیشرفته یا به سمت پیشرفت محسوب میگردد. در این میان عواملی مانند آموزش، تربیت، امنیت و قدرت تسلیحاتی عوامل تأثیرگذار در پیشرفت به شمار میآیند. در نقطه مقابل عواملی مانند فقر اطلاعاتی، فقر فرهنگی، ناامنی و ضعف دفاعی موانع پیشرفت محسوب میگردند. یکی از مفاهیمی که ارتباط مستقیم با پیشرفت دارد مقوله جمعیت است.

.1 طلبه درس خارج، مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام .2 در فرهنگ غیر ایرانی از کلمه توسعه استفاده میگردد که به گفته صاحبنظران تمام تعاریفی که در مورد توسعه بیان شده در چند اصل با هم مشترک هستند: افزایش تولیدات اقتصادی همراه با افزایش پسانداز و انباشت سرمایه، کشف و توسعه منابع طبیعی جدید و پرورش مهارتهای انسانی برای استفاده از این منابع، تغییر در ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نهادی، فزایش تحرک اجتماعی، روانی و جغرافیایی. در کشور ما به پیشنهاد افراد مختلف از جمله مقام معظم رهبری به جای کلمه توسعه از پیشرفت استفاده میگردد که دارای بار مثبت موجود در کلمه توسعه و فاقد بار منفی آن مانند توجه بیش از حد به بعد اقتصاد میباشد.

نظرات مختلفی درباره جمعیت بیان شده و از منظرهای گوناگون به بحث جمعیت و رابطه آن با پیشرفت پرداخته شده که حاکی از آن است که این مقوله در جهت تحقق یا عدم تحقق پیشرفت نقش عمده دارد و به گمان صاحبنظران میتواند در نقش عامل پیشران یا عامل مخرب ظاهر گردد.1 مدعای این مقاله آن است که جمعیت با برنامهریزی مطلوب میتواند عامل بسیار مهمی در جهت تحقق پیشرفت باشد. البته در اصل این ادعا اختلافی وجود ندارد بلکه اختلاف بر سر آن است که در شرایط فعلی میتوان اینگونه به جمعیت نگریست و آیا امکان برنامهریزی مطلوب در این زمینه وجود دارد. شکی نیست که تبیین ارتباط دو مبحث جمعیت و پیشرفت نیازمند تبیین نگرشهای لازم جهت شناخت زوایای مختلف این مسأله است. علاوه بر نگرشسازی در این موضوع نیاز جدی به راهبردهای کلانی است که بتواند از ارتباط این دو مسأله کمال استفاده را عائد نماید.

در قدم بعد محتاج راهکارهایی اجرایی برای بهره بردن از این ارتباط هستیم. در این بین از آسیبهای احتمالی نباید غفلت نمود و در نهایت میتوانیم چشم انداز روشنی از مسأله ارتباط جمیعت و پیشرفت ارائه نماییم. آنچه در این مقاله به آن میپردازیم تلاشی برای بررسی برخی زوایای مختلف این مسأله است که از قالب نگاه سیستمی پیروی مینماید. در مرحله هدفگذاری به دنبال توجه به جنبه تولیدی جمعیت در کنار جنبه مصرف کنندگی آن هستیم. در نقطه شروع با بررسی هویت جمعیت به دنبال تغییر نگرش از خرد به کلان در این مسألهایم. در نقطه مرکزی با توجه به فرصت بودن جمعیت به دنبال تبیین هویت جمعیت به عنوان یک پیشران2 تمدنی میباشیم. در برنامه حرکت به دنبال مدیریت جمعیت و راهکارهای استفاده از منابع و توزیع مطلوب و جهت دادن جمعیت به سوی مولد بودن هستیم. در نقاط بحران از ظاهرگروی و خودمحوری به هدف پرهیز از نگاههای خرد و سطحی سخن میگوییم و در نقطه مقصد شاخصهای جامعهای با جمعیت متعادل و پیشرفته را دنبال نموده و به توصیف اجمالی جامعهای با مدل مطلوب جمعیتی میپردازیم.

این شش مرحله نظام حاکم بر مقاله است که به جهت سهولت ارائه در قالب شمارههای پیاپی مطرح میگردد:

.1 رک: جمعیت و توسعه - مجموعه مقالات - ، حبیب االله زنجانی، تهران: مرکز مطالعات و شهرسازی و معماری ایران، 1371 و مقاله جمعیت و توسعه پایدار در ایران، جواد اطاعت، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال یازدهم، شماره42

.2 پیشران نیروهای عمده شکل دهنده آینده جهان هستند.

-1 جمعیت دو جنبه دارد: مصرف کنندگی و تولید کنندگی، یعنی جمعیت همانگونه که مصرف کننده است تولید کننده نیز میباشد. کسانی که میخواهند درباره جمعیت اظهار نظر کنند باید به هر دو جنبه آن توجه نمایند. به همان میزانی که جمعیت مصرف کننده و فرسوده نامطلوب است جمعیت خلاق و تولید کننده مطلوب است

جمعیت تولیدگر عامل مهم پیشرفت است.

-2 هیچ کس منکر این مطلب نیست که اگر برنامه های جمعیتی به ایجاد یک جامعه پیر منجر گردد با خطر جدی مواجه خواهیم شد. جمعیت رو به سوی سالمندی، جمعیتی است که بین 7 تا 14 درصد آن جمعیت را گرو ه های سنی 65 ساله و بیشتر تشکیل دهند. جمعیت سالمند متناسب با پیشرفت نیست.

-3 اگر میخواهیم به عواقب احتمالی افزایش جمعیت نظیر فقر و نابسامانی در مدیریت و مشکلات تربیتی توجه کنیم باید به عواقب کاهش جمعیت نیز لااقل در سطح یک احتمال نگاهی داشته باشیم. عواقبی نظیر: »کاهش حجم و رشد جمعیت ملی؛ کاهش باروری و قدرت تجدید نسل؛ افزایش میانه سنی1 و سالمندی جمعیت؛ کاهش جمعیت در سن کار؛ کاهش رشد اقتصادی بخاطر کاهش نیروی کار، افزایش بار مالی نسل های جوان تر؛ افزایش بار تکفل؛2 فاصله نسلی در اثر بهم خوردن توازن جمعیت نسلها، جمع شدن چترهای حمایتی خانواده از سالمندان.3«
عواقب ناگوار کاهش جمعیت از آفات جدی پیشرفت است.

-4 برای بررسی موضوع جمعیت، علمی پایهگذاری شده است که به آن جمعیتشناسی یا دموگرافی گفته میشود. در این علم به مطالعه حجم، ترکیب، ساختار، توزیع، رشد، تحولات، فعالیت ها و حرکتهای جمعیتی پرداخته و رابطه آنها با عوامل فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و اجتماعی را مورد بررسی قرار میدهد.

. 1 میانه سنی، سنی است که جمعیت یک منطقه یا یک کشور را از نظر تعداد به دو گروه مساوی تقسیم می کند؛ به گونه ای که نیمی از جمعیت، کمتر و نیمی دیگر، بیشتر از آن، سن دارند. در سال 1355، میانه سنی جمعیت کشور برای دو جنس، 17/4 سال بوده است. به عبارت دیگر، در این سال، نیمی از جمعیت کشور، کمتر از 17/4 سال و نیمی دیگر، بیشتر از 17/4 سال سن داشته اند. این رقم نشان از جوان بودن جمعیت کشور در این سال دارد. بر اساس این آمارها، طی دوره ده ساله 1355-65، این شاخص با یک روند کاهشی همراه بوده و در سال 1365 به حدود 17,0 سال کاهش یافته که این کاهش را میتوان به افزایش میزان موالید طی این سالها نسبت داد.

آمارها نشان میدهد که از سال 1365 به بعد، میانه سنی جمعیت کشور با افزایش قابلتوجهی همراه بوده است. به گونهای که با 2,4 سال افزایش به 19,4 سال در سال 1375 و سپس با 5,3 سال افزایش به 24,7 سال در سال 1385 رسیده است. همچنین بر اساس نتایج آخرین سرشماری انجام شده در کشور، این رقم به 27,0 سال نیز رسیده است. . 2 بار تکفل ناخالص یا نسبت ناخالص نشان دهنده مقدار تکلفی است که یک فرد فعال از نظر تأمین زندگی و هزینه افراد غیرفعال بر دوش دارد و آن عبارت است از نسبت افراد غیرفعال به افراد فعال .3 خبرنامه دانشجویان ایران تاریخ انتشار: 18 مرداد 1391 ، مصاحبه با دکتر محمدجواد محمودی، رئیس مرکز مطالعات و پژوهشهای جمعیتی آسیا و اقیانوسیه

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید