بخشی از مقاله

چکیده:

محیط زیست در متون نظم و نثر فارسی که آیینه تمام نمای فرهنگ و هویت ایرانی ماست درتوصیفات زیبایی از گل وگیاه جلوه گری می کند. شعر سنتی فارسی به ویژه در شعر سبک خراسانی طبیعت ازجایگاهی والا برخوردار است. در شعر برخی از شاعران این دوره، هم چون منوچهری، با نام گل ها و پرندگانی رو به رو می شویم که نسل امروزبا آن کمتر آشنا است. متاسفانه رابطه نسل ما با طبیعت به حداقل خود رسیده است به نحوی که اغلب از طبیعت، تصویری مبهم داریم.

مسأله این است که آیا استفاده شاعر از یک گل، گیاه یا درخت در شعر خود به منظور تشبیه، استعاره و خلق مضامین زیبا و بدیع، فقط جنبه تزئینی داشته است یعنی شاعر برای رنگ و روی دادن به شعر خود و پر کردن جای خالی آن، از گلها استفاده کرده است یا به جنبههای زیست محیطی و گیاهشناسی آنها نیز توجه داشته است و با توجه به خصوصیات و ویژگیهای هر کدام از گیاهان و برقراری ارتباط میان این ویژگیها و هنر شاعری خود تصاویر و تشبیهات زیبایی پدید آورده است.

برای این منظور ابتدا دیوان منوچهری دامغانی که از پیشاهنگان شعر ناب فارسی است ازجنبه گیاهشناسی و ادبی به دقت مورد تحلیل قرار گرفت و سطح آگاهی او از خصوصیات و ویژگیهای گلها و گیاهان پرکاربرد در اشعارش مشخص شد سپس اسامی گلهایی که از بسامد بالاتری برخوردار بودند مورد بررسی قرار گرفت سپس شکل ظاهری و ویژگیهای گیاهشناسی هر کدام توصیف شد و در مرحله بعد مضامین و تشبیهات زیبایی که شاعر با تصویر این گلها خلق کرده است با ویژگیهای گیاهشناسی آنها تطبیق داده شدوابیاتی به عنوان شاهد ذکرگردید.

مقدمه:

ادبیات و شعر فارسی، از همان آغاز با محیط زیست و عناصر طبیعت از جمله گل و گیاه در ارتباط بوده است و هر یک از شاعران به نوعی در خلق مضامین زیبا و بدیع خود از آنها بهره بردهاند. در میان شاعران ایران گلها ودرختان مفاهیم و معانی خاص داشته است. گل نمونه و نماینده احساسات، مقاصد و اندیشههای شاعرانه وذوق لطیف انسان است. طبیعتگرایی و طبیعتسرایی از جمله ویژگیهای مهم سبک خراسانی است. از جمله شاعران این سبک که به مظاهر طبیعت پرداخته و به شاعر طبیعت معروف شده است منوچهری دامغانی شاعر قرن 5 هجری است.

او با طبیعت و عناصر طبیعی و زیستمحیطی انس ویژهای داشته و محوریت بیشتر تجربههای شاعرانه، تشبیهات، استعارات و اجزای خیالهای شاعرانه او از طبیعت و عناصر طبیعی است. یکی از این عناصر، گلها وگیاهان هستند که درسرتاسر دیوان منوچهری خودنمایی میکنند. دیوان نه چندان مفصل او با کمتر از سه هزار بیت، گنجینهای از تصاویر گلها و گیاهان را برای شاعران پس از وی به یادگار گذاشته است.

با توجه به این که شعر فارسی و گل- دو جوهر زیبایی- پیوندی همیشگی و ناگسستنی دارند و از طرفی پیوند عاطفی شاعری چون منوچهری دامغانی با عناصر طبیعت مانند گلها و گیاهان بسیار نزدیک است آنچه ذهن را درگیر میکند این است که آیا شاعری مانند منوچهری اسامی گلها و گیاهان را در اشعارش آگاهانه و از روی آشنایی با خصوصیات و ویژگیهای آن ها به کاربرده است و چنان تشبیهات زیبا و بینظیری خلق نموده یا اینکه قصد او تنها طراوت بخشیدن و به نوعی زیبا جلوه دادن اشعارش بوده است؟ و این که آیاارتباطی بین این تشبیهات و ویژگیهای گیاهشناسی گیاهان به کار رفته در دیوان او وجود دارد؟ مسئله دیگر این است که برقراری ارتباط میان شعر و دانش در یک زمینه خاص مثل دانش مربوط به گلها و گیاهان چه تاثیری بر مخاطب شعر میگذارد؟ دراین پژوهش ابتدا نام ده گل که از بسامد بیشتری در دیوان منوچهری برخوردار بود انتخاب گردید و سپس هر کدام از آن گل ها با توجه به سه مبحث زبانشناسی، گیاهشناسی وادبی مورد نقد و تحلیل قرارگرفت.

-1نگاهی کوتاه به زندگی منوچهری دامغانی

1-1 شرح حال

ابوالنجم احمدبن قوص بن احمد المنوچهری از شاعران معروف طبیعتگرای خراسانی است. تاریخ ولادتش براساس حدس و تقریب اواخر قرن چهارم، یا اوایل قرن پنجم - 420 - 432 ه. ق - بوده است. وی پس از تحصیل علوم و فضایل به خدمت امیر منوچهر فلک المعالی، پسر شمسالمعالی امیرقابوس وشمگیر ،والی گرگان در زمان سلطان مسعود غزنوی رسید و به همین جهت تخلص منوچهری را اختیار کرد. - امامی افشار، - 19 :1374

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید