بخشی از مقاله

چکیده

مهدي اخوان ثالث یکی از برجسته ترین شاگردان نیماست. وي از نظریه توصیفی نیما، روایت و وصف را برگزید و آن را به طور چشمگیري در شعر خویش به کار برد. در این توصیفات اخوان از تکنیکهاي بیانی متنوعی بهره برده که نشان دهندهي هنر و قدرت توصیفی وي است. این نوشتار با روشی توصیفی تحلیلی به بررسی تکنیکهاي بیانی در شعر اخوان پرداخته است. نخست توصیفات وي در موضوعات گوناگون جمعس آوري و طبقهبندي شدو سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان میدهد وي در اشعار خود از تکنیکهاي دستوري مانند صفت، مسند صفتی، قید و فعل تصویري بیش از تکنیکهاي شاعرانهاي همچون تشبیه، استعاره، تمثیل، نماد بهره برده است.

از بین تکنیکهاي دستوري، صفت و از میان تکنیکهاي شاعرانه، تشبیه بالاترین بسامد را داراست. تکنیکهاي بدیعی مانند تضاد، تکرار و تتابع اضافات نیز در توصیف موضوعات مختلف به کار رفتهاند. کاربرد برخی از این تکنیکها همچون تتابع اضافات ناشی از لحن حماسی و فاخر بودن زبان ادبی اخوان است. اگرچه اخوان توصیف و روایت را از نظریه نیما گرفته و آن را بهتر از خود وي در شعر اجرا کرده، اما از نظر دید و طرز نگاه، سنتیتر از نیماست.

مقدمه

توصیف یکی از برجسته ترین عناصر در شعر معاصر و همچنین شعر مهدي اخوان ثالث است. وي توصیف و روایت را از نظریه شعري نیما اخذ کرده و آن را بسیار هنرمندانه در شعر خود به کار برده است. اخوان از تکنیکهاي بسیار متنوعی در توصیفات خویش بهره برده که در این نوشتار به بررسی و تبیین آن میپردازیم. این نوشتار قصد پاسخ به این سوالات را دارد: اخوان از چه تکنیکهایی در توصیفات خویش بهره برده است؟ از میان تکنیکهاي مختلف شاعرانه، بدیعی و دستوري کدام یک از بسامد بیشتري برخوردار است؟از بین هر یک از این تکنیکها کدام یک بسامد بیشتري را داراست؟

درباره شعر اخوان تاکنون تحقیقات زیادي صورت گرفته و از منظرهاي گوناگون به شعر وي نگریسته شده است. اما از منظر توصیف کار چندانی صورت نگرفته است. از این میان می توان به کتاب بوطیقاي شعر نو از شاپور جورکش اشاره کرد که به بررسی عناصر اصلی نظریه شعري نیما پرداخته و توصیف و روایت را از عناصر اصلی آن دانسته،اما وي فقط به بیان نظري این مسائل پرداخته و به تحلیل شعري اشعار با این جزئیات نپرداخته است.

این نوشتار از این اثردر جنبه تئوري بهره برده است. پایان نامهاي نیز با عنوان توصیف در شعر معاصر به راهنماي دکتر پورنامداریان در دانشگاه تربیت مدرس دفاع شده که تنها به توصیف موضوعات شعري اخوان پرداخته و به بیان تکنیکهاي توصیفی نپرداخته است. در این نوشتار نخست توصیفات اخوان در موضوعات گوناگون جمع آوري و سپس طبقه بندي شد و با روش توصیفی تحلیلی مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. از آن جا که تکنیکهاي دستوریدر شعر اخوان، جایگاه برجستهتري نسبت به سایر تکنیکها دارد، نخست به شرح آن میپردازیم:

.1تکنیکهاي بیانی دستوري

تکنیکهاي بیانی دستوري در اشعار اخوان شامل انواع صفت، قید، مسند صفتی، جمله صله، بدل، صفت و ضمیر اشاره و فعلهاي تصویر دهنده است که از لحاظ آماري درصد بالایی از تکنیکهاي بیانی را به خود اختصاص دادهاند. از این میان صفت بیشترین کاربرد را در توصیف موضوعات مختلف داراست.

.1-1تکنیک بیانی توصیف با صفت

در تعریف صفت گفتهاند» کلمهاي است که به اسم افزوده میشود تا حالت یا چگونگی آن را بیان کند« - ناتل خانلري، . - 65 :1377 بنابراین »کار صفت، توصیف اسمها یعنی واقعیتهاست« - محمدي ، :1380 . - 142برخی از معاصران اهمیت صفت را درآفرینش تصویر بیشتر از تشبیه، مجاز و استعاره دانستهاند و معتقدند که » بهترین و شایستهترین وسایل بیان تصویري آوردن اوصاف است« - شفیعی کدکنی، . - 16 :1366 کاربرد انواع صفات را میتوان در موضوعات مختلف شعري اخوان مشاهده کرد. مانند این نمونهها:

-    ما، براي فتح سوي پایتخت قرن میآییم./ تا که هیچستان نه توي فراخ این غبارآلود بیغم را/ با چکاچاك مهیب تیغهامان، تیز/ غرش زهرهدران کوسهامان، سهم/ پرش خار اشکاف تیرهامان، تند؛/ نیک بگشاییم.  ویژگی بارز این سروده، کاربرد صفت با ساختار نیمایی آن است. کاربرد صفت به این شکل خاص ابتدا در کار نیما و تحت تأثیر گویش محلی وي به وجود آمد و سپس شاگردان او همچون اخوان به تقلید از استاد خویش، این شیوه را کار بستند. در این سروده عبارات »تیغهامان، تیز« ،»کوسهامان، سهم« و» تیرهامان، تند« به سبک نیمایی به کار رفتهاند. نکته مهم دیگر دقت اخوان در انتخاب صفات است. وي تنها با انتخاب یک صفت توانسته مهمترین ویژگی و خصوصیت واقعی و عینی پدیده مورد نظررا نشان دهد.

-    پس از این کوه تشنه درهاي ژرف است،/ در او نزدیک غاري تار و تنها، چشمهاي روشن./ از اینجا تا کنار چشمه راهی نیست. - از این اوستا،. - 22 :1344 در این سروده، زاویه دید شاعر از کل به طرف جزء حرکت کرده است. نخست کوه و دره را دیده، سپس غار و در پایان چشمهاي روشن را در نزدیک آن مشاهده کرده است. صفت ژرف، بیانگر مهمترین ویژگی دره که شیب تند آن است، میباشد. ویژگی برجسته غار نیز تاریک بودن است که بیان شده است. چشمه زلال و پاك نیز همیشه با صفت روشن توصیف میشود. اما صفت تشنه در توصیف کوه صفتی شاعرانه است و واقعیت خارجی و عینی کوه را نشان نمیدهد. شگرد توصیفی اخوان در این سروده، کاربرد پی در پی صفت در توصیف چند پدیده است.

-    و ز دست من چشیدي و شستی هزار خون،/ خون کبود تیره، از آن گرگ سالخورد/ خون بنفش روشن، از آن یوزخردسال/ خون سیاه از آن کر و بیمار گورگر/ خون زلال و روشن از آن نرم تن غزال - شکار، :1345 . - 13 شاعر در توصیف خون جانوران شکار شده از صفاتی بهره گرفته که بیانگر مهمترین ویژگی خون یعنی رنگ آن است. دقت اخوان در توصیف جزئیات موضوع در این سروده مشهود است. وي حتی حالت تیره و روشن بودن خون را نیز بیان کرده است.

در توصیف این جانوران نیز صفتی را به کار برده که بیانگر سن و سال آنان است که این صفات با نوع رنگ خون جانور هماهنگی دارد. زیرا هر چه سن شکار بیشتر باشد، رنگ خون آن تیرهتر و کدرتر است. ویژگی دیگري که در رنگ خون جانور تأثیرگذار است، وضعیت جسمانی حیوان است؛ گوري که بیمار است خون سیاه و تیرهاي دارد و غزالی که گوشتی نرم ولطیف دارد، خونش زلال و روشن است. هنر توصیفی اخوان در بیان جزئیات و هماهنگی منطق توصیف با منطق واقعیت در این سروده، بهخوبی نمایان است.

-    در دشت هول و درندشت بیرحم / تفتیده در دوزخ آفتاب امرداد/ آنگه که گمگشته مرد مسافر،/ آوارة وادي بیسرانجامی و خوف، / از تشنگی خستگی برده از یاد. - در حیاط کوچک پاییز...، . - 49 : 1371 شاعر در توصیف دشت سه صفت »هول و درندشت و بیرحم« را بهکار برده است. هول و بیرحم صفاتی ذهنی و نشانگر تأثر شاعر از پدیده مورد نظر هستند، اما درندشت واژه عامیانهاي است که وسعت و پهناوري دشت را نشان میدهد و در زبان روزمره کنایه از هر چیز گسترده و پهناور است. کاربرد این واژه عامیانه به همراه زبان فاخر ادبی سبب برجستگی توصیف شده است. تنوع ساختار عطف در این توصیف به چشم میس خورد؛ دو صفت اول با واو و صفت سوم با کسره اضافه معطوف شدهاند.

-    شب خامشست و خفته در انبان تنگ وي/ شهر پلید کودن دون، شهر روسپی،/ ناشسته دست و رو. - آخر شاهنامه، . - 55 :1348 ویژگی برجسته این توصیف، استفاده متوالی از تکنیک تنسیق الصفات در توصیف یک پدیده است. نخست شهر را با صفات پلید،کودن و دون توصیف شده سپس شاعر آن را روسپی و ناشسته دست و رو خوانده است. در هر دو تنسیق الصفات، شهر با صفاتی شاعرانه و ذهنی توصیف شده است. این صفات بیانس گر جنبه منفی و رویه زشت و نازیباي شهرند. به طورکلی شهر در نظر اغلب شاعران معاصر، منبع پلیدي و آلودگی و دونصفتی شناخته شده و در مقابل آن، روستا نمادي از پاکی و صدق و صفا به شمار آمده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید