بخشی از مقاله

چکیده

زندگی دانشجویان ساکن در خوابگاه متمایز با سبک زندگی پیش از ورود به دانشگاه از لحاظ امور معمولی در زندگی روزمره آنان است. همچنین این سبک زندگی متمایز با دانشجویانی است که ساکن در خوابگاه نیستند. به همین سبب، این تمایز بین سبکهای مختلف زندگی در قبل و بعد از ورود به خوابگاه، مستلزم تغییرات بنیادین در امور معمولی و بدیهی انگاشته شده در زندگی روزمره دانشجویان خواهد بود. هرساله دانشجویان زیادی خانه را به مقصد دانشگاه ترک میکنند این امر به همان اندازه که برای فرد فرصتهای جدیدی را به همراه میآورد آنها را با آسیبهای زیادی روبهرو میکند. مطالعه حاضر یک تحقیق کیفی است که دادهها از طریق خاطرات 20 دانشجوی خوابگاهی دانشگاه خوارزمی در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری تحلیل شده است. هدف ما این بود که مهمترین دغدغهها و یا علائق ذهنی دانشجویان را از روی خاطرات آنها شناسایی کنیم و چند تیپ زندگی دانشجویی را شناسایی کنیم. 14 تیپ دانشجو شناسایی شد که عبارتند از: تیپ دانشجوی بیخیال، درس گرا، کنجکاو، مسئول، شلوغ و خوشگذران، بینظم، با نظم، خانواده، خوابگاه، شلوغ و جنگجو، زیرک، معترض، عاشق و تیپ دانشجوی دزد.

کلیدواژهها: خوابگاه، خاطره، دانشجویان دانشگاه خوارزمی، دختران، تیپشناسی.

مقدمه

ادامه تحصیل و رشد ارتقای علمی، یکی از نیازهای رو به رشد جوامع امروز میباشد که جوانان مستعد و پر تلاش را به سمت و سوی خود جذب کرده است. از آنجا که دانشگاهها در مراکز شهرهای بزرگ قرار دارند، چارهای جز ترک شهر و دیار نیست. در اکثر دانشگاهها، خوابگاههایی پیشبینی شده که محل استقرار دانشجویان غیربومی میباشد و این یعنی زندگی با فرهنگهایمختلف. آداب و رسوم و گویش و پوشش متفاوت خوابگاه را به محل تبلور و تظاهر انواع و اقسام فرهنگها و خرده فرهنگها تبدیل میکند - افشانی، . - 10 :1391 همزمان با قوت یافتن اهمیت تحصیلات دانشگاهی، »خوابگاه« نیز به عنوان محلی برای اسکان دانشجویان غیربومی در شهری که دانشگاه مورد نظر در آن واقع شده است؛ اهمیت مییابد. شرایط زندگی خوابگاهی و مسائل مرتبط به آن، تا آنجا پیش میرود که امروزه،اصولاً با مقولهای به نام »زیست زندگی خوابگاهی« مواجهایم.

زیست زندگیای که در آن فرد، در کنار تعداد زیادی از افرادی که هیچ آشنایی قبلی نسبت به آنها نداشته است اسکان مییابد و تا آنجا که ممکن است خود را با آن سازگار سازد. این نوع سبک زندگی علاوه بر مزایایی که میتواند داشته باشد یک سری مشکلات نیز به همراه دارد.زندگی در خوابگاه مستلزم این است که افراد از فرهنگها و قومیتهای مختلف، کهبعضاً هیچ شناختی نیز نسبت به همدیگر ندارند به ناچار در یک محیط کوچک با یکدیگر معاشرت کنند. اگر چه این امر میتواند میزان شناخت و قدرت تطبیق افراد را افزایش دهد از سویی میتواند افراد را در وادی انفصال از ارزشهای بومی خود نیز بیندازد و تا جایی پیش ببرد که دانشجو به هیچ آداب و رسوم خاصی معتقد نبوده و به فرهنگی خودساخته روی بیاورد. دانشجو میبایست در این فضای مشترک و محدود، تمامی رویدادهای غیرقابل پیشبینی را کنترل نماید.

خوابگاه دانشجویی به عنوان یکی از دغدغههای دانشجویان در سیاستگذاری مسئولان دانشگاه، اهمیت فراوانی دارد. این موضوع برای دانشجویان دختر، دارای اهمیت متفاوتی است، زیرا جامعه و خانواده در مورد این قشر حساسیت بیشتری دارند، تا جایی که اگر امکان اسکان در خوابگاه وجود نداشته باشد، بسیاری از خانوادهها با ادامه تحصیل دخترانشان در شهرهای دیگر مخالفت میکنند. زندگی خوابگاهی با همه مسائل خود، برشی از زندگی دانشجو است. که این برش از زندگی خاطراتی خواه تلخ یا شیرین به همراه دارد. خاطره این داستانهای هرچند کوچک ممکن است سالها در ذهن بماند و تأثیرهایی بر زندگی آینده فرد داشته باشد. این تأثیرات میتواند مثبت یا منفی باشد. هدف اصلی ما در این مقاله، به تصویر کشیدن زندگی خوابگاهی است. میخواهیم زندگی دانشجویی را از طریق خاطراتشان تحلیل کنیم و به چند تیپ دانشجو برسیم.

روش پژوهش

مونهال - 2010 - تحلیل روایت را نوعی از پژوهش کیفی است که مجموعهای داستانها را به عنوان منبع دادههای خود برمیگزیند. این داستانها، روایتی از تجارب زندگی مردم است که توسط آنها در مورد خودشان و یا به واسطه دیگران در مورد افرادی دیگر نقل میشود - مونهال،. - 2010 اما تحقیق روایت، تنها مفاهیمی را که افراد به تجاربشان میدهند و یا روشی را که مردم از طریق آن، قصه زندگیشان را بیان میکنند، کشف نمیکند، بلکه این نکته را روشن میسازد که چگونه، زبان، بازگوکننده و بازتابی از دنیای اجتماعی آدمهاست و هویت اجتماعی و شخصی آنها را نیز شکل میدهد. داستانها گاه به شکلی آگاهانه و اغلب به صورت ناخودآگاه، مفاهیم، باورهای غالب و ارزشهای زمانی و مکانی را از محلی که فرد در آنجا زندگی کرده و هویتش شکل گرفته، آشکار میسازد. تحلیل روایت، عدم قطعیت، پیچیدگی و تضادها و دوگانگیها را بر نمیتابد، چرا که روایتها تاریخ سوژهها و بیانگر غنا و فقر احساسات، اندیشهها و تجربههای انسانی هستند - طلوعی و خالق پناه، . - 1387

به عقیده رایزمن - 2001 - داستانهای زندگی افراد، پنجرهای را به سوی کسانی میگشاید که با فشارهای محیط اطرافشان روبهرو شدهاند و زمینهای را برای بحث در مورد موضوعات پژوهشی در این زمینه فراهم میسازد.آسابرگر معتقد است که روایت یک داستان است و داستانها از آنچه برای آدمها، حیوانات، موجودات بیگانه و ... اتفاق میافتد میگویند. یعنی داستان، زنجیرهای از رخدادها را در بر میگیرد. به معنای بهتر، روایتها در چهارچوب یا طی نوعی دوره زمانی صورت میگیرند که این دوره زمانی ممکن است بسیار کوتاه، همانند یک قصه کودکانه باشد یا بسیار طولانی آن طور که در مورد برخی رمانها و حماسهها مصداق دارد - آسابرگر، . - 1380 رولان بارت - 1977 - نیز در مقالهی کلاسیک خود در زمینه "تحلیل روایتها" روایتها را پدیدهای میداند که در اسطوره، افسانه، داستان، قصه، رمان، تراژدی، مکالمات و موارد مشابه به چشم میخورد و معتقد است که این طیفتقریباً نامحدود صورتهای روایت را میتوان در هر عصر، هر مکان و هر جامعه جستجو کرد - تولان، 1383؛ بارت، . - 79 :1977

این پژوهش از نوع پژوهشهای کیفی است که با روش تحلیل روایت انجام شده است. تحلیل روایت نوعی از پژوهش کیفی است که مجموعهای از داستانها را به عنوان منبع دادههای خود برمیگزیند. این داستانها روایتی از تجارب زندگی مردم است که توسط آنها در مورد خودشان و یا به واسطه دیگران در مورد افرادی دیگر نقل میشود - مونهال، . - 2010 دادههای تحقیق حاضر از طریق خاطرهنویسی تحلیل - تحلیل روایت - شده. در تحقیق حاضر سعی شد از دانشجویان سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری خاطراتی را یادداشت کنیم. در مجموع 22 خاطره در سه مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری گرفته و خاطرات گردآوری شده را تیپشناسی کردیم.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید