بخشی از مقاله

چکیده

یکی از راههاي شناخت و آشنا شدن با هر جامعهاي، آشنایی از طریق مطالعهي آثار ادبی آن جامعه است؛ آثار ادبیاي که در آن برخی از ویژگیهاي خاص اقلیمی و آداب و رسوم و فرهنگ جامعهي خود را در بر میگیرد. در میان آثار ادبی ایران نیز رمان اقلیمی کلیدر، رمانی است که به سبب دربرداشتن بسیاري از ویژگیهاي اقلیمی خطّهي خراسان و نیز خصوصیات فرهنگی و اجتماعی جامعهي ایلی و روستایی، حایز اهمیت بوده و مخاطب را با بسیاري از ظرایف جامعهي روستایی آشنا میسازد.

یکی از این موارد، آگاهی از جایگاه زن و نگرش جامعه به زن و به طور کلّی، آشنا شدن با فضاي زندگی زنان روستایی در این گونه جوامع است. بر اساس رمان کلیدر، زن در يجامعهروستایی یکی از عناصر کار و فعالیت در کنار مردان محسوب میشود و علاوه بر رسیدگی به امور منزل، به کارهاي دستی و کشاورزي نیز میپردازد. به طور کلّی، زنان روستا بیش از مردان موظّف به رعایت اصول و قوانینی هستند که جامعهي روستایی براي آنها مشخّصده استکر و در مقایسه با مردان، زنان روستا در جایگاه دوم اهمیت در میان اعضاي خانواده و جامعهي خود قرار دارند. موارد مذکور از مواردي هستند که دولتآبادي در رمان کلیدر به آنها اشاره نموده و کاملاً منطبق بر فرهنگ حاکم بر زندگی روستایی است.

مقدمه

در عصر ما، یکی از عرصههایی که در آن به نحو بارزي به شخصیت زن پرداخته میشود، ادبیات داستانی است. در داستانها و رمانهاي بسیاري به زنان پرداخته شده است و هر نویسندهاي سعی داشته که در حد توانایی و به زبان قلم خویش شخصیت زن را به نمایش گذارد و ترسیم کند. از میان نویسندگان معاصر، محمود دولتآبادي کسی است که در آثار خود، نگاهی توأم با نکتهسنجی و ظرافت به این موضوع داشته است و در رمان عظیم کلیدر از ارزندهترین آثار ادبیات داستانی معاصر این نگاه بسیار برجسته شده و نمود پیدا کرده است. در این رمان فاخر، که البته به عنوان یکی از رمانهاي اقلیمی ادبیات فارسی معاصر از آن یاد میشود، میتوان با بسیاري از نکات ریز و درشت موقعیت زنان در جامعهي روستایی و ایلی آشنا شد.

به خاطر قرابت فرهنگی تنگاتنگی که جامعهي روستایی و ایلی از نظر برخی از آداب و رسوم و فرهنگ و سنن با یکدیگر دارند، در پژوهش حاضر این دو واژه با یکدیگر ادغام شده و منظور از جامعهي ایلی هم همان جامعهي روستایی است. در میان کتابها و مقالات فراوانی که در مورد آثار دولتآبادي چاپ و منتشر شده است، هیچ کدام به رمان کلیدر او از این منظر نگاهی نداشته است. بنابراین آنچه که انگیزهي نوشتن این پژوهش گردید، عدم وجود پژوهشی جامع، دقیق و همه جانبه در مورد زندگی و شخصیت زنان اصلی کلیدر از منظر جامعهشناسی روستایی بوده است.

در تحقیق حاضر قصد بر این است کهقعیتمو زنان با توجه به فضاي اجتماعی و فرهنگی حاکم بر روستا بر اساس رمان کلیدر بررسی و بازشناسایی شود.  از میان کتابها و مقالاتی که به موضوع زنان در آثار دولتآبادي پرداخته است، میتوان به نقد و تفسیر آثار دولتآبادي از محمدرضا قربانی اشاره کرد که در بخشی از آن به زن در آثار دولتآبادي نگاهی کلّی داشته است و بیشتر به دیدگاه دولتس آبادي به زن در داستانهایش توجه کرده است تا این که به خود زن و موقعیت او در داستانهاي دولتآبادي با توجه به فضاي اجتماعی و فرهنگی داستانها نگاهی داشته باشد.

در کتاب رمان، درخت هزار ریشه از کتایون شهپرراد نیز مؤلف پس از بررسی آثار دولتآبادي در زمینهي داستانهاي کوتاه، نیمهبلند و رمان، به شرح و تفسیر کلیدر نیز میپردازد و بعد از معرفی شخصیتهاي مرد رمان، شناختی کلّی در مورد شخصیتهاي مارال، زیور، بلقیس و شیرو به دست میدهدر حقیقت،کهد کلّیتی از این اشخاص را در اختیار خواننده قرار میدهد و به بررسی جنبهي اجتماعی و فرهنگی موقعیت آنها متناسب با فضاي حاکم بر زندگی روستایی نمیپردازد. ثریا جعفريسارویی هم در مقالهي »زن در آثار محمود دولتآباديبه« معرفی کلّی از شخصیتهاي اصلی زن در آثار دولتآبادي و همچنین در کلیدر دست میزند که باز هم از پرداختن به جنبههاي مختلف زندگی این اشخاص بر اساس فضاي جامعهي روستایی جا مانده است.

به هر حال، جامعهشناسی در آثار او یک اصل برجسته است؛ چرا که »دولتآبادي »موضوع داستانهایش را از میان مردمی انتخاب میکند که با آنها زیسته است« و با زمینهي اجتماعی ما موافقت و مجانست دارد و زن را به عنوان بهترین شاخص پدیدهي اجتماعی به تصویر میکشد« - جعفريسارویی، . - 9 :1387 رمان کلیدر به سبب جنبهي پررنگ رئالیستی که بر آن سایه انداخته است، بسیاري از بخشهاي آن روایت مستندگونهاي از واقعیات جامعهي روستایی است که دولتآبادي خود برخاسته از این نوع جامعه بوده است این واقعیات را از نزدیک دیده و درك کرده است.

بنابراین، »بخشهاي مستندگونه و مشاهدهاي این رمان، افق بسیار گستردهاي را فرا روي خواننده میگستراند که از زیستن در سیاهچادرها، روند زندگی روستایی و ایلیاتی، دام و چرا و درو خرمن گرفته تا نوع لباس و پوشاك، نوع خوراك و پخت و پزها، انواع آداب و رسوم - مراسم عروسی، حنابندان، عزاداري، قربانی کردن، ... - همچنین مشاغل و نیز مکانهاي مختلف - مانند قهوهخانهها، شیرهکشخانهها و ... - و بسیاري صحنههاي جزئی دیگر را در بر میگیرد« - گرجی، . - 257 :1387 از این رو در این مقاله، سعی بر این است که با نگاهی به زندگی، موقعیت و جایگاه زنان رمان کلیدر، چهارچوبی را که جامعهي روستایی براي زندگی افراد اجتماع خود معین نموده است، بازگو کند و بر اساس این چهارچوب، موقعیت زنان روستایی به خودي خود و نیز در مقایسه با مردان جامعهي مذکور، شرح و بیان شود.

به دلیل واقعگرا بودن رمان کلیدر، تصویر زنان روستایی هم در آن بهخوبی به نمایش گذاشته شده است که در تأیید این سخن میتوان افزود که نویسندهي زنان در داستان نیز در خصوص شخصیتهاي زنی که دولتآبادي خلق میکند، میگوید: »دولتآبادي در آفریدن زنان روستایی و ترسیم زندگی آنها و نشان دادن دردهایشان موفق است، زنی که او خلق میکند نمونه واقعی زن در روستاهاي ایران است.« - باقري، :1387 . - 288

براي پرداختن به زنان روستایی از منظر جامعهشناسی باید در مرحلهي نخست با چهارچوب یک خانوادهس ي روستایی آشنا شد و پس از آن به بخشهایی که در این جامعه به زنان مربوط میشود، پرداخت. براي شناخت ویژگیهاي یک خانوادي هروستایی لازم است ابتدا با ساختار کلّی یک خانوادهي روستایی آشنا شد. اولین پدیدهي اجتماعی که در رمان کلیدر با آن روبهرو میشویم ساختار یک خانوادهي روستایی است. درواقع آشنا شدن با خانوادهي کلمیشی، ما را تنها با یک خانوادهي داستانی آشنا نمیکند، بلکه ما را با ساختار نظام یک خانوادهيروستایی و نیز با قوانین، سنّتها، فرهنگ و آداب و رسوم حاکم بر جامعهي روستایی آشنا میسازد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید