بخشی از مقاله

چکیده

حق آزادی بیان، یکی از اقسام آزادی های مدنی است.آزادی در لغت به معنای »رهایی از قیدوبندها« است ومنظورازبیان، نیزامری است که نشانگرحقیقتی باشد؛ خواه درقالب گفتار، متجلی شود وخواه رفتارهای آدمی، برآن دلالت نماید.آزادی بیان، قسمی ازآزادی است که استدلالها ومبانی مختلفی برای شناسایی وحمایت قانونی ازآن وجود دارد. در یک تقسیم بندی می توان مبانی آزادیِ بیان را به مبانی سیاسی، مبانی حقوقی، مبانی اجتماعی وفرهنگی، مبانی فلسفی ومبانی فقهی وقرآنی تقسیم نمود.مبانی فقهی - قرآنی ، آن دسته از استدلالهای عقلی هستند که درباره ی توجیه عقلانی وچرایی الزام ، درمورد یک حکم شرعی، بحث می نمایند. لزوم تعقل و تدبر در آموزه های قرآنی، گفتگوی أحسن، اصل امر به معروف و نهی از منکر، اصل مشورت، حق انتقاد و نصیحت زمامداران به عنوان مبانی فقهی - قرآنی تأییدکننده آزادی بیان در اسلام؛ تبیین شده اند.

کلید واژه: آزادی بیان، بیان، مبانی قرآنی آزادی بیان ، قاعده ی النصیحه لائمه المسلمین

مقدمه

حق »آزادی بیان« یکی از حقوق سیاسی مدنی انسان شمرده می شود که در آموزه های اسلامی؛ مورد تشویق و تأیید قرار گرفته است.این حق در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و بسیاری از اسناد بین المللی پذیرفته شده است. مقاله حاضر، نخست به بیان اهمیت و تعریف آزادی بیان می پردازد، سپس آموزه های قرآنی را در خصوص آزادی بیان طی دو گفتار بررسی می نماید. در گفتار نخست مواردی چون لزوم تعقل و تدبر در آموزه های قرآنی، گفتگوی أحسن، اصل امر به معروف و نهی از منکر، اصل مشورت، حق انتقاد و نصیحت زمامداران به عنوان مبانی فقهی - قرآنی تأییدکننده آزادی بیان در اسلام؛ تبیین شده اند و در گفتار دوم نمونه هایی از سیره عملی پیشوایان دین در خصوص آزادی بیان و به عنوان شواهدی بر بحث ارائه گردیده اند

اهمیت ، تعریف وتعیین محدوده ی بحث

آزادی بیان یکی از مهمترین و با ارزش ترین حقوق وآرمانهای جامعه اسلامی ایران است . علی رغم گذشت نزدیک به سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و تحقق ابعاد وسیعی از این موهبت الهی در سطوح مختلف جامعه ، به نظر می رسد این واژه از جهات متعددی دچار ابهام بوده و این ابهام، موجب برداشت های نادرست و حتی کاربردهای منافی با فلسفه و ضرورت آن شده است . موضوعی که در صورت عدم توجه کافی می تواند آفات متعددی برای مصالح جامعه اسلامی به دنبال داشته و تحقق همه جانبه استراتژی »اتحاد ملی و انسجام اسلامی, « به عنوان یکی از ضرورت های کنونی را با مخاطره رو برو سازد . از این رو توجه جدی به شناخت صحیح آزادی بیان و مبانی آن از اهمیت به سزائی برخوردار است . هدف نوشتار حاضر تبیین و پاسخگویی به این پرسش هایی نظیر اینکه » آزادی بیان چیست ؟ فلسفه و ضرورت آن کدام است ؟

از چه جایگاهی در اسلام و نظام اسلامی برخوردار می باشد ؟ در صدر اسلام سیره پیامبر وائمه معصومین در برخورد با اعتراضات و اظهار عقاید مخالف چگونه بوده است ؟ , « می باشد که تلاش می شود با توجه به آموزه های اصیل اسلامی و سیره معصومین - ع - , به پرسشهای مزبور, پاسخ های مناسب را ارائه دهد. در بدو امر ارایه تعریفی از آزادی بیان، ضزوری است: ترکیب آزادی بیان متشکل از واژگانی است از یکسو در زمره ی واژه های مقدس طبقه بندی می شوند که طنین اخلاقی و عاطفی با آن، عجین وپیوسته شده است و از سوی دیگر، بررسی لغوی مفاهیم اجتماعی، این واقعیت را نشان می دهدکهاین مفاهیم حسب خاستگاهشان ، لاجرم دستخوش تغییر وتبدّل معنایی می گردند، بنا براین ارایه تعریف از مفهوم مزبور، امری دشوار است واژهی »آزادی«، که برخی از نویسندگان آن را از واژهی اوستایی »آزاته« و یا واژهی پهلوی »آزاتیه« دانستهاند، در زبان فارسی ، در معانی متعددی از جمله عتق، حریت، اختیار، قدرت بر عمل و ترک عمل، قدرت انتخاب، رهایی، خلاصی، آزادمردی، شادی، خرّمی، خشنودی و رضا به کار رفته است.»سلیمی؛ :1385 ص«106

واژه ی بیان، نیز مصدر ثلاثی مجرد ، از ریشهبَیَنَ«» بوده ودر لغت به معنای هرچیزی است که امور مبهم ومجمل را روشن می نماید ، آن را ازمختصات انسان می دانسته و بالاتفاق آن را اعم از کلام می دانند. » «عاطف الزین؛1984 م:/1 ص160 و راغب اصفهانی؛1370ه. ش: 1/ ص34و «35 واز نظر اصطلاحی بیان بدین گونه تعریف شده است: » بیان ، مفهومی گسترده دارد و به هرچیزی، گفته می شود که مبیّن وآشکار کننده ی چیزی باشد ؛ پس تنها ناظر برنطق وسخن نیست بلکه کتابت وانواع استدلالات عقلی وحتی رفتارها را نیز شامل می شود. »مکارم شیرازی،:1375 ص99 بنا براین آزادی بیان یعنی فراهم نمودن بستری مناسب برای کسب آگاهی های لازم و انتقال باورها و اندیشه ها به دیگران. در پرتو آزادی بیان امکان تضارب آراء و انتقال باور و اندیشه صحیح فراهم می شود و با آن می توان به رشد و تکامل دیگران کمک کرد - داعی نژاد، /1386:2صص 181و - 182 حق آزادی بیان یکی از آزادیهای اساسی بشر است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقهای بین المللی به رسمیت شناخته شده است.

این حق در ردیف آزادیهای سیاسی مدنی و نسل اول حقوق بشر به شمار می رود و تعهدات دولتها درباره این دسته از حقوق، حسب ماده ی 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر 1948 از باب تعهدات به نتیجه است«؛ یعنی دولتهای عضو میثاقهای مربوط، متعهدند بدون ملاحظه امکانات موجود و یا شرایط و اوضاع و احوال حاکم بر جامعه، این حقوق را تضمین و محترم بشمارند..با توجه به آن که دولت ایران عضو این میثاق است و با ملاحظه ماده نه قانون مدنی ایران که اظهار می دارد: »مقررات عهودی که طبق قانون اساسی بین دولت ایران و سایر دول منعقد شده باشد در حکم قانون است« مقررات میثاق مزبور در حکم قوانین عادی است و در کنار سایر قوانین، جزیی از حقوق موضوعی ایران محسوب می شود بنا براین دولت، می بایست بیش از پیش در جهت اجرایی کردن این حق، گام بردارد. . از سویی دیگر، حقوق ایران حقوق مذهبی است و مطابق اصل چهارم قانون اساسی همه قوانین و مقررات باید بر اساس موازین اسلامی باشد. بر این اساس، بحث از حق آزادی بیان از زاویه آموزه های اسلام، بحثی مطابق با واقعیت علمی و حقوقی در نظام حقوقی ایران است . نباید فراموش نمود که زمینه های تاریخی بحث از آزادی بیان و عقیده در غرب بیشتر متأثر از شرایط و فضایی بود که کلیسا بر

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید