بخشی از مقاله
تاريخچه زبان و ادب و فارسی
زبان فارسي زبان بين المللي عرفان است چه بسيار عارفاني كه از ترك و عرب و هندي كتابهاي عرفاني خود را به فارسي نوشته اند. مكتب تصوف هندوايراني كه از طريق ايران به آسياي غربي و حتي شمال آفريقا نشر يافت بيشتر كتابها و متون خود را به نثر يا شعر فارسي نوشته شده و زبان تصوف در شبه قارهي هند و حتي در ميان تركان همواره فارسي بوده است.
زبان فارسي به گنجينهاي كهن و پربها و پر از در و گهر تشبيه شده است و همچون معدني سرشار از گرانبهاترين گنجينههاي زمين در دل زمان است. زبان و ادبيات فارسي و ميراث اين زبان توانمند با گنجينهاي بينظير و معناي عميق پرچمدار عرفان، فرهنگ، اخلاق و زيباشناسي به پهناي جهان بوده و در طول تاريخ پيدايش خود، انديشمندان و انسانهاي بيشماري را از اقوام گوناگون از شرق و غرب جهان شيفته خود كرده است.
در طول تاريخ سترگ اين تمدن كهن زنده ، زبان و ادب فارسي مورد توجه بسياري ار عالمان ، محققان ،نويسندگان ، شرق شناسان و ايرانشناسان بزرگ جهان قرار گرفته بطوريكه در تمدن و ادبيات عرفانيش مسحورو هضم شدند و آثار بزرگي را از خود به يادگار گذاشته اند.شخصيت هاي چون: ر . گيرشمن،تاريخ ادبي ايران/ تاليف ادوارد براون،نور و ظلمت در تاريخ ادبيات ايران/ ميخائيل . اي . زند،ايران و بابر/ ويليام ارسكين،ادبيات كلاسيك فارسي/ آرتورجان آربري و تاريخ ادبيات فارسي/ تاليف هرمان اته نمونه هاي كوچكي از اين رهاورد شيفتگي است.
پهنه تاريخ ادب ايراني، بيانگر اين حقيقت است كه بزرگ مردان اين خطه ادب پرور، با الهام از مواريث فرهنگي، معنوي و ادبي متناسب با فطرت پاك و سليم انساني و با الهام از سرچشمه زلال وحي الهي، ظرايف و طرايف سخن را به اعلي عليين رسانيده و در رهگذر تاريخ فرهنگ و ادب انساني به بستر شورآفريني و دلنشيني در خور وصفي كشانيدهاند.
عربي تنها يك نوع زبان است، ولي پارسي مانند شيريني است ؛ اين جملهايست معروف منتسب به يكي از ايرانشناسان هلندي به نام تايدنس . واژه هاي فراواني در زبان هاي عربي، تركي، روسي، انگليسي، فرانسوي و آلماني نيز فارسي است و بسياري از فارسي زبانان آن را نمي دانند.
در بيشتر كشورهاي دنيا زبان فارسي در دانشگاهها تدريس مي شود ، علت اين كار برمي گردد به علاقه فارس آموزان ، شناخت ايران و جغرافياي سياسي و فرهنگي آن ، مطالعه در مورد ايرانشناسي و تاريخ كهن آن ، سفر به ايران و در آخر چون جمهوري اسلامي ايران به هر دليل در صدر اخبار دنيا قرار دارد مخاطبين خاصش چاره اي جز فراگيري زبان فارسي ندارند تا در مورد ايران به روز شوند و اخبار آن را رصد و مطالعه نمايند.
گسترش ، رخنه و آوازه اين تمدن بزرگ همراه با زبان و ادبيات شيرينش در قلمرو جغرافيايي ،معنوي و ادبيش جاذبه هاي خاصي را براي مخاطبين در سراسر دنيا رقم زده است .همه دلالت بر جهاني بودن و رسا بودن زبان فارسي مي باشد. زبان و ادبيات فارسي در جهان با اين گستردگي چه بصورت پيشرفت رايانه اي و چه بصورت نوشتار در كتب تاثير خود را در جهان معاصر گذاشته است ، پس بپذيريم كه زبان فارسي جهاني شده و مردمان و ملت هاي بسياري را از فرهنگ غني و ذخاير ادبي بي انتهايش سيراب خواهد كرد.
ايران با اين تواناييها نبايد چندان از ورود به وادي دنياي جهاني شده دوري كند و براي ورود به آن هراس داشته باشد. ايران داراي فرهنگ اسلامي است، فرهنگي كه به سختي ميتوان سيستمي فراگيرتر، وحدت بخشتر و انطعاف پذيرتر از آن را از لحاظ ارزشها و ايدهآلها جستجو كرد لذا با اين رويكرد در آغاز قرن بيست و يكم نيز ميتوان با تأكيد روشهاي خردگرايانه، به تداوم اين روند ياري رساند و جهاني شدن را به موقعيتي تازه براي طرح دوباره ايران تبديل كرد اكنون به گوشه اي از مراكز و دانشگاهها ي بزرگ دنيا(مستقل) كه در آن زبان و ادبيات فارسي آموزش وتدريس مي شود اشاره اي مختصر و مفيد خوا هيم داشت ، تا بيشتر بپذيريم زبان و ادبيات فارسي جهاني شده است.
فرهنگستان زبان و ادب فارسی
در کشور جمهوری اسلامی ایران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی یکی از چهار فرهنگستانى است که در زمان حاضر حوزههاى گوناگونی علمى، ادبى، و هنرى را از جنبههای مختلف موضوعى تحت پوشش قرار میدهند.
سه فرهنگستان دیگر عبارتند از:
• فرهنگستان علوم
• فرهنگستان علوم پزشكى
• فرهنگستان هنر
اهداف
فرهنگستان زبان و ادب فارسی یکی از سازمانهای دولتی ایران است که بر اساس اساسنامهاش برای «حفظ قوت و اصالت زبان فارسی»، «پروردن زبانی مهذب و رسا» برای بیان اندیشهها، «رواج زبان و ادب فارسی»، و «ایجاد نشاط و بالندگی در زبان فارسی» ایجاد شدهاست. فعالیت اصلی این فرهنگستان که در ۲ مرداد ۱۳۶۹ خورشیدی (۲۴ ژوئیهٔ ۱۹۹۰ میلادی) تأسیس شد، انتخاب معادل فارسی (واژهگزینی) برای واژههای زبانهای خارجی بودهاست.
ارکان این فرهنگستان عبارتاند از رئیس جمهور ایران که رئیس عالی فرهنگستان است، هیئت امنای فرهنگستانهای ایران، شورای فرهنگستان (متشکل از اعضای پیوستهٔ ایرانی، اعضای پیوستهٔ فارسیزبان خارجی، و اعضای وابسته)، رئیس فرهنگستان، و دبیر فرهنگستان.
اولین رئیس این فرهنگستان حسن حبیبی بود که همزمان معاون اول رئیس جمهور ایران هم بود. دومین رئیس غلامعلی حداد عادل بود که در اواخر دوران ریاستش بر این فرهنگستان به ریاست مجلس شورای اسلامی نیز انتخاب شد. مدتی پس از انتخاب حداد عادل به ریاست مجلس، مجدداً حسن حبیبی به ریاست فرهنگستان انتخاب شد. در سال ۱۳۸۷ با بیمار شدن حسن حبیبی و با دستور محمود احمدینژاد، غلامعلی حدادعادل دوباره بر کرسی ریاست فرهنگستان تکیه زد[۱].
عضویت در این فرهنگستان مادامالعمر است، مگر در حالتی که عضوی استعفا کند، به علت غیبت زیاد مستعفی شناخته شود، یا «به دلیل سلب صلاحیت اخلاقی» عزل شود. اعضای این فرهنگستان عمدتاً ایرانی هستند ولی اعضایی از تاجیکستان و افغانستان نیز در این فرهنگستان عضویت داشتهاند یا دارند.
این فرهنگستان اصطلاحاً فرهنگستان سوم هم نامیده شدهاست، زیرا پیش از آن دو فرهنگستان دیگر به نامهای فرهنگستان ایران (فرهنگستان اول؛ ۱۳۱۴ تا ۱۳۳۳) و فرهنگستان زبان ایران (فرهنگستان دوم؛ ۱۳۴۷ تا ۱۳۶۰) به فعالیتهای مشابهی میپرداختند.
مهمترین انتشارات این فرهنگستان یکی واژههای مصوب آن است، که استفاده از آنها برای سازمانهای دولتی ایران لازم است، و دیگری جزوهای به نام دستور خط فارسی که تلاش کردهاست رهنمودهایی برای رسمالخط فارسی ارائه کند. دستور خط فارسی در میان ویراستاران و رایانهکاران منتقدینی دارد، از این نظر که مقررات موجود در آن را متناقض، مبهم، یا غیر عملی اعلام میکنند، اما طرفداران این دستور معتقدند که این دستور تنها دستور در این زمینهاست که بر اساس اجماع متخصصین ایجاد شده و مورد تأیید یک نهاد رسمی دولت ایران است. دستور خط فارسی در سال ۱۳۸۴ تجدید نظر شد و چاپ چهارم آن تغییراتی نسبت به چاپهای قبلیاش دارد که ممکن است بعضی انتقادات وارده از ویراستاران و رایانهکاران را کمتر کند.